با سلام.. تبریک میگم ایام رو و تسلیت میگم شهادت مظلومانه هموطنان کرمانیمون رو.. اول از همه تشکر میکنم ازشما آقای فرحناکی به خاطر این دورهمی و جو صمیمی که برای مادران مجموعه و آقازاده ها فراهم کردید.. هر جلسه و برنامه ای که برای بچه ها راه میندازید، دعاگوتون هستیم.. برنامه‌ها خیلی عالی بود..بخصوص اون جلسه کارگاهی که پسر و مادر رودرروی هم مشکلاتشون و مطرح میکردن و با کمک شما حل میشد.. سخنرانی آموزنده و کاربردی حاج آقای وحیدی استاد اخلاق..پرچم حضرت رقیه سلام الله علیها ..همه و همه عالی بود.. خداحفظتون کنه.. اجرتون با خانم حضرت زهرا سلام الله علیها 🙏 #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار جناب آقای فرحناکی.اول از همه تشکر فراوان دارم از شما و تیم همراهتون بابت زحمات زیادی که متحمل میشین و دوم مثل هر جلسه ای که تو این حداقل هفت سالی که عضو این خانواده هیئت المهدی (عج) هستم این جلسه هم خدارو هزاران بار شکر کردم که خانواده ما با شما و مجموعه شما آشنا شد .مجلس امشب خیلی عالی بود خصوصا صحبت های دلنشین جناب وحیدی بزرگوار .و دوم مراسم آوردن جنازه نمادین .تلنگری که به خود من خورد این بود که هیچوقت از این دیدگاه نگاه نکرده بودم که ممکنه یکروزی خدایی نکرده خبر فوت بچم رو بهم بدن اونوقت که ای کاش های زیادی توی ذهنم تداعی میشه .پس تصمیم گرفتم الان که کنار خودم دارمش سعی کنم یکسری کارهاشو که اقتضای سن و سالش هست و بعضی کارها که انجامش کاملا طبیعی هست (مثل گاها دعواهای خواهر و برادری )رو نادیده بگیرم و با اینکه سعی کردم همیشه خیلی با محبت رفتار کنم باهاشون ولی بیشتر از این بهشون توجه کنم .اجرتون با خانم حضرت زهرا سلام الله علیها .انشالله هر کاری برای ما و فرزندانمون انجام میدین دستگیر فرزندان خودتون بشه .و آقا محمدحمزه ؛فرحناکی دیگری باشه برای نسل های آینده 🙏🙏🙏 مادر مهدی پورفاطمی #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

سلام جشن امشب از جشن های دیگه متفاوت بود . اینکه یه فرصتی پیش اومد که پای مادرت رو ببوسی و از ته دل باهاش حرف بزنی بی نظیر بود ...🌱 حتی تصور اینکه یه روزی مادر و عزیز ترین کس زندگی ت رو توی کفن و تابوت ببینی عذاب آوره . 😖 انشالله برای هیچ کسی پیش نیاد 🌿🌷 #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

سلام بزارید از حال حقیقی خودم یکم صحبت کنم . من تو مدرسه مشغول درس خوندن بودم تا زمانی که زمان درس خوندن تموم شد و من راهی حرم شدم خیلی حالم بد بود از حرم که برگشتم تقریبا زمان جشن مادر پسری فرا رسیده بود راهی حسینیه شدم و توی راه با خودم خیلی درگیر بودم و فقط میخواستم زود تر برسم جشن رسیم و بعد از دقایقی نماز جماعت را خواندیم و به سخنان استاد وحیدی گوش دادیم بعد از سخنرانی به صحبت های آقای فرحناکی گوش دادیم . حالم بدتر شد تا وقتی که پرچم حضرت رقیه و پرچم امام حسین را دیدم دلم آروم شد و هرچی توی دلم بود و میخواستم رو به اون حضرت ها گفتم بعد از سوریه رفتنم درخواست کردم و واقعا دلم آرام شد خیلی آرام آرام آرام ااااااا #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

سلام و عرض ادب و احترام خدا قوت جناب فرحناکی حس و حال امشب اصلا قابل توصیف نیست و از درک و تصور خارج بود واقعا مثل همیشه عالی بود و با ارزش ترین هدیه میتونست باشه برای مادران هیئت المهدی بنده به عنوان همسر شهید چندیدن بار دلم شکست با دیدن( پیکر نمادین ) تمام خاطرات خودم برایم زنده شد و داغ دلم تازه و تازه تر 😭😭 من و بچه ها یک بار این شرایط را درک کرده ایم و با پیکر شهید عزیزمون وداع کردیم آه از آن روزها ی وداع و فراق عزیز و تمام امید زندگی 😭 فقط میتونم بگم اقای فرحناکی شیر مادرتون حلالتون ک این همه انرژی و وقت برای بچه ها میگذارید من از الان دارم به جشن روز پسر و پدری شما فکر میکنم ک پسرم مبین جان و با عکس پدر راهی کنم یا ... 😢😢😢 در مورد سفر بچه ها به سوریه هم من فقط به پسرم گفتم از خودشون تذکره بگیرند امام رضا عليه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها 🙏🙏🙏 همسر شهید امنیت و آرامش محمد حسین دانشمندی #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

به نام خدا شروع می کنم سخنم را امروز صبح که بیدار شدم حالم گرفته بود یه حس وحال عجیبی داشتم ،تا ...جشن با مادرم وارد حسینیه شدیم مادران سمت راست و پسران هم سمت چپ نشسته بودند بعد نماز مغرب و عشاء حاج آقای وحیدی سخنرانی کردنند و خودم به شخصه نکته های خوبی یاد گرفتم ،مثل : خصوصیات رفتاری حضرت زهرا س که ارتباطشان با خدا قوی بوده ،دگر خواه ،جهاد تبیین و... داشتند یا تربیت فرزند اگر ۱۰ قسم باشد ۹قسمش را مادر تاثیر می گذار و آن ۱ قسم هم پدر تاثیر می گذارد بعد ... صحبت های مفید استاد فرحناکی در بابت ایران را انجام دادند و بعد از صحبت ، ایشان فرمودند همه چشم هایتان را ببندید ، بستیم صوت اِنا لِللّه وَ و اِنا . . . پخش شد چشمان را باز کردیم بالای میز یه جنازه کفن پیچ گذاشته بودند گفتند به ما ( پسران )فرض کن مادرتان است وبه مادر ها هم بر عکس آن را گفتند صدای همه به آسمان رفت ، فکر کردیم همه ما دیگر بی مادر شدیم ،صحنه غیر قابل توصیفی بود، اشک کسی بند نمی آمد همه (حسینیه مرد و زن )مانند ابر بهار گریه می کردنند این حس و حال روفقط لسان غیب بهتر می گوید . و روضه شروع شد . . . وای ! چه روضه ایی امشب به یقین میشود گفت نصف بچه ها سوریه و کربلا را گرفتند ، و خوش به حال کسی که آمد و فیض برد در آخر هم پسر ها دست و مخصوصا پای مادر را بوسیدند و همه به کاشانه خود رفتند . و در آخر : از کجا پیدا شود ،چنین جایی؟! دانی ای عزیز که ،تو کجایی ؟ هیئت المهدی بود ،برما مثال رهنما ! 🗣 بیای و کمی قدر بدان ،که کجایی #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

باسلام مراسم امشب جمعه پانزدهم ديماه از عمرم حساب نشد از هر زاويه نگاهش ميكنم عالي بود ازسخنران باسواد ، از مراسم زيبا از كارگاه مادرپسري، ازتشييع جنازه نمادين، بالاخره صحنه اخر وحلاليت پسرهاي گل ازمادرها........الهي دستتون تودست امام زمان بااين برنامه ريزي تون خدا خيرتون بده ،درپناه خدا😍 شايد باورتون نشه بعدازخدا و ائمه توي اين روزگار وانفسا اميدم به حضور پسرم دربرنامه هاي چهارشنبه هاي طلاييست🥺🥺🥺 #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

حال و هوای یک مادر برای مناسبت جشن مادروپسری لحظه شماری میکردم. ازشناختی که از مجموعه وسورپرایزهاش داشتیم منتظر یه اتفاق خاص و منحصر به فرد بودم وهرلحظه که ازتایم جلسه می‌گذشت این واقعیت روبیشتر باتمام وجود لمس میکردم .... یه حس خاص و یه تجربه متفاوت... ثانیه هایی که تورو از زمان حال جدامی کرد و به آینده می‌سپرد تا روزی رو که ممکنه عزیزی که روبه روت نشسته رو ازدست بدی..😱😱 ترس همه ی قلبت رو فرا می‌گرفت که نکنه عزیزت روقبل از اینکه قدرش روبدونی ازدست بدی... واون لحظات وثانیه های انتهایی بود که توسل به حضرات معصومین وپرچم سه ساله تیرخلاص روبه قلب مادرا وفرزندانشون زد.... بچه ها بی تاب شده بودند ... به دنبال شانه ی مادرانه ای برای گریستن وحلالیت طلبیدن ...😭😭 ودست و کف پای مادری که غرق بوسه کنند. ومادرانی که به دنبال درآغوش کشیدن عشق های گمشده شان..‌‌....😍😍 دورهمی مادرانه وپسرانه که پایان یافت مادران وپسران هردو احساس سبکی بی سابقه ای میکردند ....😊😊 گویا مدتها بود دنبال این عشق بازی بودند... از مراسم که برگشتیم خونه حال پسرم تغییر کرده بود و حرفهایی زدکه تا حالا نزده بود ... از پرداخت حق الناس وعشقش به رفتن سوریه که هرطور هست با تلاش خودش هزینه رو جور می‌کنه و.... تا صحبت هایی که درمورد شهادت ووصیتاش و...... گویا دیدگاهش درمورد دنیا بعدازاین جلسه کلی تغییر کرده بود .... #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

بسم الله الرحمن الرحیم 💐خیلی ممنونم از رفقای هیئت المهدی عج علی الخصوص آقا محسن عزیز ،که این شب 🌃 بسیار زیبا و خاطره انگیز رو برای بچه‌های هیئت رقم زدند🤩 که .... که هر کسی نیومد ، بقول آقا محسن (هررررررکی نیومد ضرررررر کرد) یکی از مواردی که تو این دوره و زمونه مردم ما نیاز دارند بیش از بیش ، پیدا کردن یه مشاوره آگاه و دلسوزه که متاسفانه کم پیدا میشه. اما به یمن میلاد بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله ، امشب هیئت سخنرانیش مثل بقیه ی هیئات مذهبی نبود و #نیاز_محور بود و مطالبی که استاد ارجمند جناب آقای وحیدی گفتند واقعا حاصل تجربه و مطالعات زیادی بود که ، در زمانی محدود 💧 عصاره کلام رو گفتن و این نکته مهم اینجاست که آقای وحیدی خودشون عامل به حرف های که میزدن بودن و همین باعث دلنشینی و تاثیر گذاری کلامشون شده بود✨🌟😌 اما بعد🗒 محسن آقا بعد از تبریک و تسلیت یه کتابی رو معرفی کردن و تقریباً بیست نکته ش رو گفتن که واقعا خیلی ها اینجوری👈😳 شده بودن‼️ چون یه سری مطالبی تو اون کتاب گفته شد بود که همه مون تو دنیای الان داریم به عین میبینیم اما نمی‌دونیم یه جاسوس🇬🇧 همه اینا رو 314 سال پیش تو نوشته هاش گفته بوده😞که ما خییییلی هاشو نمی دونستیم..... و در آخر بعد از گارگاه و نشست صمیمانه مادر و پسری رسیدیم به ایستگاه آرامش🍀 که برای بچه های هیئت المهدی عج ، یکی در مهمترین راه های آرامش به دست آوردن ، گریه بر مصائب اهل بیت و فراق کربلا و سوریه خانم جان سه ساله هست💔 و آخرین برنامه امشب که هیئت داشت یه موشکی🚀 بود برا رسیدن به هرچی که میخوای ، اونم بوسیدن پای مادر🥰 آخ تا یادم نرفته از سرورم حاج آقا وحیدی تشکر و قدردانی میکنم بابت پول 💸💰 های که امشب خرج کردن😂 😋🍟 آقا ، یاعلی🖐😊 #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

سلام. شبتون بخیر خداقوت و دستمریزادبه این همه درایت و خلاقیت... شمارش شکرگزاری خدای مهربان بابت آشنایی پسرم باشما و مجموعه تون از دستم خارج شده... امشب آنقدرزیبا تکریم پدرومادررو درقالب خاطرات دایی بزرگوارتون بیان فرمودین که متوجه شدم دلیل تغییر180 درجه ایی پسرم در برابرم چی هست. پسرم مدتهاست که وقتی میادخونه دستم و بوس میکنه و بغلم میکنه. گفتارش باهام مودبانه شده و افعال جمع استفاده میکنه درمکالماتش و درجوابم جز چشم چیزی نمیگه و این برای منِ مادر خوشبختی هست. جنازه ی نمادینتون بسیارهوشمندانه و ناب بود برای تلنگرزدن به همه مون.... بی شک متبرک شدن مراسم به عطر بهشتی پرچم خانم جانمان نشانه ایی برای تایید امضاء تذکره ی سوریه ی عاشقانش بود..ای کاش خانم همونقدرکه هوای پسرای هیئت المهدی رو دارند یه نگاهی به مادران دلتنگ و گناهکار اونام کنند و ماروهم بطلبند... و مراسم پایانی که فقط و فقط مخصوص مجموعه ست...تنها زمانی که پسرم رو توی این سن که لبریزاز غروره درحال هق هق و اشک ریختن میبینم همین لحظه ی بوسیدن و درآغوش گرفتن هست... وقتی با قدی که ازمن بلندترشده توی بغلم گریه میکرد و اشک میریخت و شونه هاش میلرزید و توی گوشم با صدای گرفته گفت حلالم کنید و برام دعاکنید شهیدشم دلم کنده شد.. پسر نوجوونم رو پیشکش کردم به آقا امام زمان(عج)،ان شاالله که ازیاران خالص و دررکاب ایشون باشه... یک دنیا تشکربابت برنامه ی امشب.اجرتون با مادرمون ان شاالله #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

اجرتون باآقا صاحب الزمان (عج الله) انشاءالله ... خداوند شما وخانواده بزرگوارتون وخانواده هیئت المهدی رو درامان نگه داره از چشم بد و گزند دشمنان... واقعا واقعا مراسمی عالی بود هیچ کجا این شورو حال رو نمتونیم پیدا کنیم .. مجلسی عاری از ریا وتجمل گرایی، حضورِ سخنرانی عالم وبزرگوار (آیت الله وحیدی)که مایه افتخار بود برای ما، پای صحبتهای شیوای ایشان نشستن، وهمچنین صحبتهای شما درمورد آگاه سازی ما به امور جامعمون،و طریقه حل کردن مشکلات بین خود وخانواده ودرآخرهم مراسم روضه وتوسل که هرچی از آن حال وهوا بگم کم گفتم... خدا میدونه که اینگونه مراسمات چقدر اثرات خوب، رو روحیه ی بچه های پاک وزلالمون و همچنین مادرهایی که حضور داشتند انشاءالله خواهد گذاشت . که این باقیات الصالحاتی هست که همیشه وهمیشه پشت سرشما وخانواده گرامیتان باقی خواهد ماند... از آقام علی ابن موسی الرضا علیه السلام کمال تشکر رو دارم که شما رو سر راه فرزندم وهمچنین خانواده ام قرار داد ... زبان قاصر هست از بیان تشکر انشاءالله خداوند وائمه اطهار(علیهم السلام) وبه خصوص بی بی جان حضرت رقیه ( سلام الله) جوابگوی کارهای خیرتان باشد🤲 التماس دعا #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری

سلام و احترام و خدا قوت خدمت شما آقای فرهناکی🙏 اول اینکه میخواستم بگم دست مریزاد .احسنت 👌خدا ان شالله که اجر به شما و خانواده ی محترمتون عطا بفرماید . دوم اینکه آقای فرهناکی نمیدونم از کجای این جلسه خدمت همه‌ی اونایی که نبودن عرض کنم که هر کسی نبود خدا شاهده ضرررررر کررررد .هم از نظر دنیوی و همم از نظر آخرتی واقعا شب فوق العاده ای بود .که باز گو کردنش به این سادگی نیست .چرا که باید میبودید از نزدیک خودتون لمسش می‌کردید .مخصوصا اونجایی که بدون هیچ برنامه ریزی از قبل یهووو وسط روضه .البته روضه که میگم .ممکنه به خودتون بگید شب و روز عید روضه 😳..بله روضه 😭.البته نه اون روضه ای که فکر شو میکنید .روضه ای که با بقیه ی روضه ها فرق میکرد .به خاطر اینکه واقعا حس میکردی .خانوم حضرت زهرا حضرت زینب وحضرت رقیه در این مجلس حضور داشتند .با حضوری پررنگ تر .ممکنه سوال تو ذهنتون بیاد مگه بقیه ی روضه ها .اهل بیت وجود ندارن؟؟؟؟؟ .چرا هستن میشه حس کرد وجودشونو ،اما این مجلس به خاطر عزیزایی که اینقدر سبک بال هستن .وچه جور زجه میزدن برای کربلاوسوریه ، وجودشون نظر کردن شون فرق میکرد .چون به خاطر این سبک بال ها شاید یه نیم نگاهی هم به منه گنهکار هم بکنن ویژه، ببخشید خودمو فقط گفتم .چون خودم از خودم فقط خبر دارم و گفتم گنهکار ...واااای که واقعا زبانم قاصره از گفتن خیلی کلمات برای این شب ... داشتم میگفتم نمیدونم چرا موضوع کشیده شد .به سمت دیگه تا اینکه بدون بدون هیچ مقدمه ای وسط روضه پرچم بارگاه خانوم حضرت رقیه رو آوردن .واقعا حسش عجیب بود .باید میبودید و حسش می‌کردید ..آقای فرهناکی امشب بیشتر از همه چی از خانوم تشکر کردم که خانوم جان ممنونم که توی این دنیایی که میشد فرزندانمان عزیزانمان سر از هر جای دیگه در بیارن.اما خودتون عنایت کردید و دستشون رو گرفتید و در این دنیای وانفسا.نجاتشون دادید .خانم جان ازتون درخواست دارم که فرزندمو به نوکری خودتون تا آخر قبولشون کنید .ومن بیمه ی شما میکنم 😭. واقعا شب به یاد موندنی هم برای ما وهم برای فرزندانمان به لطف بی بی جان برامون رقم خورد 🤲 کلام آخر هر چند من اگر بشینم برای حس امشب یه کتابم بنویسم بازم کمه خیلی حرف زیاده از گوشه گوشه ی برنامه های امشب آقای فرهناکی بنده به نوبه ی خودم به شما قبطه خوردم که چجور بهشت و دارید برای خودتون می‌خرید .خداوند شما و خانواده ی محترمتونو حفظ کنه .هر چی دعا در حق شما کنم کم گفتم .خدا خودش میدونه چجور براتون جبران کنه .اجرکم عندالله 🙏 شهادت روزیتون ان شالله #خاطرات #خاطره_دورهمی_مادر_پسری