🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۱۰۶ سوره مائده - بخش۱
🌸 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءامَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ ۚ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۙ وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ
🍀 ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید وقتی مرگ یكی از شما فرا رسد، باید در حال وصیّت، دو عادل از خودتان را بر وصیّت شاهد بگیرید؛ یا اگر در سفر بودید و مرگِ شما فرا رسید دو نفر از غیر هم كیشان خود را شاهد وصیّت بگیرید. و اگر (در صداقت آنان) شک كردید، هر دو را بعد از نماز نگه دارید، پس به خدا سوگند یاد می كنند كه ما این شهادت را به هیچ قیمتی نمی فروشیم هر چند [مورد شهادت] خویشاوندان ما باشند، و شهادت الهی را پنهان نمی كنیم، كه اگر پنهان كنیم از گناهكاران خواهیم بود.
🌷 #حَضَرَ: فرا رسد
🌷 #أَحَدَكُم: یکی از شما
🌷 #الْمَوْت: مرگ
🌷 #حِينَ_الْوَصِيَّةِ: در حال وصیت
🌷 #اثْنَانِ_ذَوَا_عَدْل: دو عادل
🌷 #آخَرَان: دیگران
🌷 #ضَرَبْتُمْ_فِي_الْأَرْض: در زمین گام برداشتید کنایه از، در سفر بودید
🌷 #أصَابَتْكُم:ْ فرا رسید
🌷 #تَحْبِسُونَهُمَا: هر دو را نگه دارید
🌷 #الصَّلَاةِ: نماز
🌷 #إِنِ_ارْتَبْتُم: اگر به شک افتادید
🌷 #ثَمَنًا: قیمتی
🌷 #ذَا_قُرْبَىٰ: خویشاوندان
🌷 #لا_نَكْتُمُ: پنهان نمی کنیم
🌷 #شَهَادَةَ اللَّه: شهادت الهی
🌷 #الْآثِمِينَ: گناهکاران
#شأن_نزول_آیه: این آیه در مدینه نازل شده است. در مورد نزول اين آيه و دو آيه بعد نقل شده كه يک نفر از مسلمانان به نام «ابن ابى ماريه» به اتفاق دو نفر از مسيحيان عرب به نام «تميم» و «عدى» كه دو برادر بودند به قصد تجارت از مدينه خارج شدند در اثناى راه «ابن ماريه» كه مسلمان بود بيمار شد، وصيّت نامه اى نوشت و آن را در ميان وسایل خود مخفى كرد و اموال خود را به دست دو همسفر نصرانى سپرد، وصيّت كرد كه آنها را به خانواده او برسانند، و از دنيا رفت، همسفران متاع او را گشودند و چيزهاى گران قيمت و جالب آن را برداشتند و بقيّه را به ورثه بازگرداندند. ورثه هنگامى كه متاع را گشودند، قسمتى از اموالى كه «ابن ابى ماريه» با خود برده بود در آن نيافتند، ناگاه چشمان آنها به وصيّت نامه افتاد، ديدند، صورت تمام اموال مسروقه در آن ثبت است، مطلب را با آن دو نفر مسيحى همسفر در ميان گذاشتند آنها انكار كرده و گفتند: هر چه به ما داده بود به شما تحويل داده ايم! ناچار به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» شكايت كردند، آيه نازل شد و حكم آن را بيان كرد.
⬅️ در جلسه بعدی به شرح آیه می پردازیم ...ادامه دارد...
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
001.mp3
325.8K
ترتیل سوره حمد با صدای عامر الکاظمی (از قاریان عراق)
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
حدیث کسا، عامر الکاظمی.mp3
2.92M
حدیث شریف کساء، با صدای عامر الکاظمی (از قاریان عراقی)
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
ترتیل کامل قرآن را می توانید با صدای این قاری از لینک های زیر دریافت کنید:
دریافت به تفکیک سی جزء قرآن از لینک زیر:
https://www.tartil.org/a/549248/
دریافت کامل یا به ترتیب سوره های قرآن از لینک زیر:
ردیف 82 از تلاوت های صدگانه معرفی شده:
https://qurankarim1382.blog.ir/1397/06/02/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D8%B8%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2100%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%84-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
🏴سالروز وفات مادر گرامی علمدار کربلا، حضرت امّالبنین سلاماللهعلیها تسلیت باد. 🏴
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔹آنهایی که شهید شدند، آنهایی که شهید دادهاند، در راه خدا رفتهاند و در راه خدا بودهاند، و خدا میداند چه تاجی به سر اینها ـ بالفعل ـ گذاشته شده، ولو بعضیها نمیبینند مگر بعد از اینکه از این نشأت بروند.
☘️ بعضیها هم که اهل کمالند، شاید در همینجا ببینند که «فلان» بر سرش تاج است، «فلان» بر سرش تاج نیست!!
✨مقصود، شهادتِ نزدیکان انسان، خودش یک کرامتی از خداست.🍃
📚رحمت واسعه، مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت، ویراست جدید(نسخه ٣)، ص٩١
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
⚡️تفاوت تفکر انقلابی و تفکر وابسته
🔹 محمد رضا پهلوی: این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفندان میمانند.
🔹رزم آرا نخست وزیر دوران پهلوی: ما در این کشور عرضه ساخت یک لولهنگ(آفتابه) را هم نداریم.
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۱۰۹ سوره مائده
🌸 يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبْتُمْ ۖ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَآ ۖ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
🍀 ترجمه: روزی كه خدا پیامبران را جمع می كند، پس می فرماید: [ به دعوت شما ] چه پاسخی داده شد؟ گویند: ما علمی نداریم؛ یقیناً تویی كه به نهانها بسیار دانایی
🌷 #يَوْمَ: روز
🌷 #يَجْمَع:ُ جمع می کند
🌷 #الرُّسُل: پیامبران
🌷 #مَاذَآ_أُجِبْتُمْ: چه پاسخی به شما داده شد
🌷 #عَلَّام: بسیار دانا
🌷 #الْغُيُوب: نهان ها
🌸 اين آيه در حقيقت مكمّلى براى آيات قبل است، زيرا در ذيل آيات گذشته كه مربوط به موضوع شهادت دادن حقّ و باطل بود دستور به #تقوا و ترس از مخالفت فرمان خدا داده شده، در اين آيه مى گوید از آن روز بترسيد كه #خداوند پيامبران را جمع مى كند و از آنها درباره رسالت و مأموريتشان سؤال مى كند و مى فرمايد مردم در برابر دعوت شما چه پاسخى گفتند که #قرآن می فرماید: «يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ: روزی که خدا پیامبران را جمع می کند، پس می فرماید: [به دعوت شما] چه پاسخی داده شد؟»
🌸 آنها از خود نفى علم كرده و همه حقايق را به علم پروردگار موکول می کنند «قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُيُوبِ: گویند: ما علمی نداریم؛ به یقین تویی که به نهان ها بسیار دانایی» و به اين ترتيب سر و كار همه با چنين #خداوند علّام الغيوب و با چنين دادگاهى است، بنابراين در گواهی هاى خود باید مراقب حقّ و عدالت بود.
🔹 پیام های آیه ۱۰۹ سوره مائده 🔹
✅ در #قیامت از پیامبران سؤال می شود که رفتار مردم نسبت به آنان چگونه بوده است.
✅ علم #پیامبران نسبت به علم الهی هیچ است.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الراحمن الرحیم
🌹 آیه ۱۱۱ سوره مائده
🌸 وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ ءامِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓا ءامَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ
🍀 ترجمه: و [به یاد آور] هنگامی كه به حواریّون وحی كردم كه به من و فرستاده من ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش كه ما تسلیم هستیم.
🌷 #إِذْ: وقتی
🌷 #أَوْحَيْت: وحی کردم
🌷 #الْحَوَارِيِّين: به یاران حضرت عیسی علیه السلام حواریین یا همان حواریون گفته می شود. حواریون جمع حواری است - حواری یعنی یار مخصوص- حواری از کلمه حور به معنای سفیدی می آید. به یاران حضرت عیسی حواریون گفته می شود به خاطر اینکه گویی قلبشان در یاری کردن پاک و درون آنها از گناه مثل لباس سفید پاک است و همچنین جامعه را با موعظه و تذکر از گناهان پاک می کنند.
🌷 #بِي_وَ_بِرَسُولِي: به من و به فرستاده ام
🌷 #اشْهَدْ: شاهد باش
🌷 #أننا_مُسْلِمُونَ: ما مسلمان هستیم یعنی در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم. به کسانی که به دین اسلام ایمان آوردند هم مسلمون می گویند یعنی در برابر فرمان و احکام خدا تسلیم هستند.
🌸 به دنبال بحثى كه درباره نعمت های الهى به #حضرت_عیسی علیه السلام و مادرش حضرت مریم علیه السلام در آيه قبل بيان شد در این آیه و آيات بعد #خداوند به نعمت هايى كه به حواريّون يعنى ياران نزدیک حضرت مسیح عیسی ابن مریم علیه السلام بخشيد، اشاره مى كند و مى فرمايد: «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ ءامِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا ءامَنّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ: و وقتی که به حواریون وحی کردم که به من و فرستاده من ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش که ما تسلیم هستیم»
🌸 منظور از وحی به #حواریون [یاران نزدیک حضرت عیسی علیه السلام] ممکن است الهام به قلب خود آنها باشد نه پیام وحی از طریق #حضرت_عیسی علیه السلام. چنانکه امام صادق علیه السلام درباره این #وحی فرمود «الهموا: یعنی به آنان الهام شد» به فرموده امام رضا علیه السلام تعداد حواریون دوازده نفر بوده است.
🔹 پیام های آیه ۱۱۱ سوره مائده 🔹
✅ گاهی #خداوند به قلب های پاک از گناه و آماده الهام می کند. مثل حواریون
✅ وقتی #هدایت،باطنی و الهی شد، عمیق و سریع اثر می کند.
✅ الهامات الهی به #مردم، در مسیر تأیید وحی انبیاست، نه در برابر آنها
✅ نشان ایمان باطنی، اظهار و اقرار زبانی است همان گونه که یاران نزدیک #حضرت_عیسی گفتند: و اشهد بأننا مسلمون
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
⬇️ دست نوشته شهیدحاج قاسم⬇️
🔸پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را اداخ کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند.
خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم.
درِ هر مغازه و کافه و رستوران وکارگاهی رامی زدم و می گفتم:
«کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند.
به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:«م قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.»
حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم.
شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم.
پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم.
صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم.
حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند.
*برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم»*
*خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی*
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
LISI001.MP3
7.42M
استاد محمد الليثی قاری ممتازی که به رحمت خدا رفته است ، تلاوتی بسيار به ياد ماندنی در کشور عزيزمان ايران ؛ اجرا نمود که به گفته خودش بهترين تلاوت زندگی اش بود.
محرم بود ، شب شهادت سالار شهيدان حسين ابن علی(ع) ، برای مراسم عزاداری استاد محمد الليثی را دعوت کرده بودند. طبق قرار در مجلس حضور يافت اما به خاطر خستگی حاضر نشد که قرآن بخواند. مراسم را با مدح اهل بیت علیهم السلام شروع کردند و استاد ليثی هم در گوشه ای نشست و در مراسم حضور يافت. مردم خالصانه عزاداری می کردند و اشک می ريختند ، زمين زمان به غم پسر فاطمه می گريست و محمد الليثی نظاره گر بود و بعد اشک بر امام حسین علیه السلام می ریخت بعد بلند شد و گفت که می خواهم تلاوت کنم ، تلاوتی 20 دقيقه ای اجرا شد ، آيات آخر سوره مبارکه آل عمران ؛ بعدها خودش گفت: شروع که کردم بغض عجيبی داشتم ، وقتی به آيات ربنا رسيدم ديگر در حال خود نبودم و به ياد ندارم که چطور خواندم. پس از تلاوت و انتشار آن ، در مصر اساتيد قرآن کريم ؛ ايشان را هم استاد ناميدند. در آخرين مصاحبه های عمرش ، خودش گفت که به ياد ماندنی ترين و بهترين شب عمرش در ايران گذشت.
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
🔴غیرت تخیلی و افسانهای برای پهلوی!
🔹جریان تحریف یعنی از موجودی مثل رضا پالانی با افسانههای تخیلی یک آدم با غیرت بسازن
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
⭕️ اونقدری که اصلاحطلبان و غربگرایان داخلی از نماز خواندن #رئیسی در #کاخ_کرملین ناراحت شدند، خود مارکس و انگلس و حتی ارواح کمونیستهای دهه پنجاه ایران هم ناراحت نشدند
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
🔴 اهمیت این عکس به چیست؟
🔹اهمیت این عکس را کسانی میفهمند که تاریخ خوانده باشند و سیاست بفهمند! مارکس میگفت دین(مسیحیت) افیون تودههاست.(دینی که با ظلم کارفرما مبارزه نمیکند) مارکسیستها و در ادامه کمونیستها، این تعریف را به همه ادیان تعمیم دادند و سالهای سال با دین و حاکمیت دینی و حتی دینداری فردی جنگیدند!
🔸کمونیستها در سالهای حاکمیتشان در روسیه و ممالک اسلامی(که زمانی جزو قلمرو ایران بودند) تمام مساجد را تعطیل و تخریب کردند و نماز خواندنِ مسلمانان را حتی در منزل ممنوع اعلام کردند. آنان به زور تفنگ و ابزارهای گوناگون همچون رضاخان حجاب وعزاداری سیدالشهدا علیهالسلام را ممنوع کردند.
🔹شوروی سابق با همین دیدگاهِ تقابل با حاکمیت دینی و از ترسِ به خطر افتادن منافع استکباریاش، با انقلاب اسلامی ۵۷ مخالفت کرد و جنگید و در جنگ تحمیلی به حزب بعث عراق و صدام کمک کرد و از هر تجهیزی دریغ نکرد! درست بعد از سقوط شوروی بود که ملتهای اسیر دست کمونیستها آزاد شدند.
🔸پدربزرگها و مادربزرگها بعد از سقوط کمونیسم شوروی، بعد از ۶۰،۷۰ سال توانستند دوباره نماز بخوانند، مسجد بروند و نشانههای دین خدا را برپا کنند. قریب سه دهه از سقوط شوروی میگذرد و حالا سیدی از سلاله پاک زهرای اطهر سلامالله علیها در مقر سابق کمونیستها، قنوت میگیرد و الحمدلله میگوید.
🔹البته تاکید میکنم آنچه مهم است همکاری راهبردی ایران و روسیه برای منافع مشترک است؛ داده و ستاندههاست؛ طرح های اقتصادی و تبادلات و تعاملات مهم است و این تصویر حاشیه است. غربیها که میخواستند ایران را با تحریمها از پای درآورند امروز از هرگونه ارتباط جهانی ایران به شدت هراسانند.
🔸عدهای در داخل کشور(دانسته یا ندانسته) از اینکه ایران اسیر غرب نشد ناراحتند و برای تسکین درد و سوزشِ خود، ایران را وابسته به روس و چین معرفی میکنند! این کذب محض است. ناراحتند چون ایران حاضر نشد مطیع و وابسته آمریکا و اروپا شود! آمریکا و اروپایی که در ۴۰ سال گذشته بدترین دشمنیها را با ایران داشتند و از هر تهدید و تحریم و ضربه به منافع ایران دریغ نکردند!
🔹اگر روزی حکومت فعلی آمریکا همچون شوروی ساقط شود و بجای دشمنی و تلاش برای سلطه بر ایران، بدنبال منافع مشترک باشد و دست از تهدید و تحریم بردارد، جمهوری اسلامی مثل چین و روسیه و سایر کشورها، با آنان نیز تعامل خواهد کرد. اما مادامیکه دشمنی آمریکا ادامه داشته باشد خط مقاومت ادامه دارد!
✅ داود مدرسیان
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
🔴یکی موقع سیل میرفت قشم تفریح و میگفت مگه دیوانهام جلوی سیلاب بایستم!
🔹یکی هم صبح جمعه از روسیه نیومده پا شده رفته مناطق سیلزده کرمان!
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
آیا حضرت صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف که از دست دشمنها در پشت پرده غیبت است، از دوستانش هم غافل است که هرچه بر سرشان آمد، آمد؟ این خیالها از ضعف ایمان است.
📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٧۶
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran
🌱🌺 فرارسیدن سالروز ولادت امأبیها، حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها و #روز_مادر مبارک باد 🌿🌷
یکی از طلّاب اصفهانی میگوید:
▫️ زمانی برای خودسازی و تزکیه نفس چند ماهی به مشهد مقدّس مسافرت نمودم. روزی خدمت آیت الله العظمی بهجت رسیدم. ایشان بدون اینکه سؤال کنم، فرمود:
🔹 آقا خودسازی به این شکل فایدهای ندارد. بروید به اصفهان و مادرتان را خشنود کنید.
🔸 گفتم: نمی شود. و کمی با ایشان بحث کردم.
🔸 وقتی که از خدمتشان مرخص شدم در این فکر فرو رفتم که بنده در این مورد با ایشان اصلاً سخنی نگفته بودم، پس ایشان از کجا دانست؟
سپس برگشتم و معذرت خواهی کردم.
📚 فریادگر توحید، ص٢١٠
✅ هیأت عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام #چلقائی
🆔 @heyatquran