💢 *فراخوان جمع آوری خاطرات وقایع تروریستی دهه شصت* 📖 دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار می‌کند: 🔸 جمع آوری خاطرات مردمی از *ترورهای دهه شصت* 🔸امام خامنه‌ای: ♦دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی خشن‌ترین تروریسم در کشور است. در طول چند سال، هزاران نفر از آحاد مردم، از مسئولین، از قشرهای مختلف به‌وسیله‌ی تروریست‌ها به شهادت رسیدند؛ از کاسب معمولی تا جوان دانشجو تا فعّال سیاسی تا شخصیّت‌های بزرگی که در انقلاب تعیین‌کننده بودند. من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمّلند و راجع به دهه‌ی ۶۰ قضاوت میکنند، *جای شهید و جلّاد عوض نشود!* ⭕ جهت شرکت در فراخوان از راه‌های ارتباطی زیر اقدام فرمایید: آی دی کانال و پیج (بله، ایتا، تلگرام و اینستاگرام): @zakhm_teror آی دی ادمین (بله، ایتا و تلگرام): @admin_zakhm_teror شماره تماس: ٠۹۲۳۳۷۳۹٠۱۶ لینک ارسال خاطرات: https://survey.porsline.ir/s/Zp3l5XyZ 🔰 پس از ثبت و ضبط خاطرات شما از آن‌ها در تهیه مستند، کتاب و... استفاده خواهد شد. ✅روایت‌های مردم انقلاب اسلامی را در میدان انقلاب بخوانید. 📍#اینجا_تاریخ_میدان_دار_است ... ✍شما هم راوی #میدان_انقلاب باشید. @rahaei_mt 🌐 @meydaneenqelab 💠 حسینیه‌هنر؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

🎥 #ببینید| *مردم هیچ‌گاه پهلوانان واقعی خود را فراموش نمی‌کنند* 👈 *مصطفی‌ من خودش زندگی شهید ابراهیم هادی را خواند تا توانست گمشده‌اش را پیدا کند* 🎞️ آقای محمد صدرزاده، پدر شهید مصطفی صدرزاده در گفتگو با KHAMENEI.IR در حاشیه دیدار امروز خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب 🔘Farsi.Khamenei.ir #پیشنهاد_مستند 🔹 آقا مصطفی (روایت مجاهدتهاهای فرهنگی شهید مصطفی صدرزاده) ◽ ekranmardomi.ir 🔸عابدان‌کهنز روایت شکوفایی و تربیت نوجوانان مسجد امیر‌المومنین کهنز شهریار «محل فعالیتهای شهید مصطفی صدرزاده» 🔰 https://b2n.ir/w56899 #پیشنهاد_کتاب 🔹 سرباز روز نهم روایتی از زندگی و زمانه شهید مصطفی صدرزاده 🔸 در مکتب مصطفی جستاری علمی درباره سیره تربیتی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده، به‌عنوان الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکل‌های مردمی است. 🔰 https://b2n.ir/r58354 💠 حسینیه هنر ؛محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

* 🔰 #خبر | حضور خانه همبازی در دومین نمایشگاه بین‌المللی کودک و نوجوان بغداد- عراق، تیرماه ۱۴۰۲ * 🔹 مجموعه تربیتی خانه هم‌بازی (واحد خانواده حسینیه هنر) در دومین نمایشگاه بین‌المللی کودک و نوجوان در شهر بغداد که از ۲ الی ۱۲ تیرماه درحال برگزاری‌ست، شرکت نموده است. 🖇 گفتنی‌ست؛ ترجمه عربی کتاب‌های قهرمان به شکل خودم، مردی که زبان کبوترها را میدانست و سیب آخر که دی ماه ۱۴۰۱ با محوریت شخصیت حاج‌قاسم (ره) و با مخاطب کودک منتشر شده بودند نیز در این نمایشگاه به فروش می‌رسند. 🆔 @hambazi_tv 💠حسینیه‌هنر، محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

🎞️🎥 #ببینید| *تیزر فارسی کتاب سیب آخر * 🎬 نویسنده، کارگردان و تدوینگر: میثم ملکی پور 🔸تهیه کننده: امید نعیمی‌خرد 🔹تصویر بردار‌ و مدیر هنری: محمدحسین بستان منش 🔸مدیر تولید: احسان نعیمی‌خرد 📽️ *تهیه شده در مدرسه اندیشه و هنر(ماه)* 🔘 @mah_cinema 💠 حسینیه‌هنر؛ محفل هنر، اندیشه و رسانه 🔘@hhonar_com

⚠️ #هپکوتیزم؛ روایتی دیگر از نان گزیده‌ها‼️ ⭕️ روایتی از تاریخ و سرگذشت هپکو در ده سال گذشته است. اگر ایستادگی کارگران آن برای حفظ کارخانه نبود شاید الان هم اثری از این کارخانه نبود! روایت «هپکوتیزم» تلخ، اما درپایان امیدوارکننده است. 💢 امروز هپکو دوباره به خط تولید برگشته و به همت کارگران و مسئولان نفس می‌کشد و هرروز خبر‌های بهتری از این ابر کارخانه غرب آسیا به گوش می‌رسد... 🎥 تماشا در لینک زیر🔻 🌐 b2n.ir/hpkt ✅ در #عماریار با خانواده فیلم ببینید 🆔 @AmmarYar_IR 💠حسینیه‌هنر؛ محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

🎥 #ببینید|گزارش خبرگزاری صداوسیما از عرضه ترجمه عربی داستان‌های کودکانه درباره حاج قاسم در دومین نمایشگاه بین‌المللی کودک و نوجوان بغداد- عراق @hambazi_tv 🔶«قهرمان به شکل خودم» به نویسندگی و تصویرگری کلر ژوبرت و ترجمه شمس حجازی؛ داستانی کودکانه درباره راه و رسم قهرمانی به شیوه شهید حاج قا‌سم سلیمانی 🔶«سیب آخر»؛ داستانی کودکانه درباره حضور و کمک‌رسانی حاج قاسم در سیل خوزستان؛ به نویسندگی محمد خسروی، تصویرگری وحید خاتمی و ترجمه سیدکاظم هاشمی 🔶«مردی که زبان کبوترها را می‌دانست»؛ داستانی است کودکانه درباره عملیات شکست محاصره شهر آمرلی عراق با فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی؛ به نویسندگی نازنین صابری‌بهداد، تصویرگری لیلا ابراهیمی و ترجمه کمال السید 💢سفارش با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان): raheyarpub.ir @Raheyar97 💠 حسینیه‌هنر؛محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

🔸 *تهدید بن سلمان به قطع روابط با آمریکا* زدم یک عمر نقشم را بر آبت! زدم تکیه به دیوار خرابت نفهمیدم تو گرگ و بنده میشم جهان خندید یک عمری به ریشم ضرر کردم، ضرر کردم حسابی! نماند از آبرویم جز سرابی! کنون زانو زنم در محضر شیر رها گشتم ز انس با سگ پیر شدم تا خادم شیران ایران چرا شد قصر رویای تو ویران؟ قدر قدرت مرا اذن شرف داد به من قرصی ز نان جای علف داد! نه گاو شیری ام دیگر نه هالو برو جانم! مِمِه را برد لولو!!! ✍️ ناهید رفیعی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: [t.me/vatanz_ir]) 🇮🇷 💠حسینیه‌هنر؛محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

♨️ دار و ندار خدا روی زمین 🔰 حاج حسین یکتا ✅پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم 🔘 @iraniyom 💠حسینیه‌هنر؛محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com

🔴 *مارپیچ سکوت و زخمی که میپوشاندند* 🔹 *روستانگاری؛ فاطمه اسلامفر:* این ماجرا با دیگر ماجراها زمین تا آسمان تفاوتش بود. این از آن روایت‌هایی بود که هی لب به دندان میگزیدم بعد از شنیدنش و دست و زبانم میلرزید برای چگونگی بیانش. برای خود اهالی روستا هم انگار که تابو بود کسی درباره‌اش زبان بچرخاند. این را وقتی فهمیدم که بعد از یک‌روز مصاحبه، تازه دم غروب بود که یک‌نفر مارپیچ سکوت را شکست و بالاخره حرف زد. 🔹 بعد از چند مصاحبه و پرسه زدن تو «کیچه پس کیچه‌»های روستا و پرسش از این و آن، رسیده بودم به خانه یک خانم هفتاد‌ساله. از کشف حجاب می‌پرسم، شروع می‌کند به صحبت. از آن دوران چیزکی که به گوشش رسیده نقل می‌کند اما کم کم سر از جای دیگری در می‌آورد، 🔹مسئله تعرض و تجاوز به زنان روستا بود در دهه چهل و پنجاه، توسط نیروهای ژاندارمری مستقر در روستا! 🔹 خاطرات مهر و موم شده‌اش را باز می‌کند، او با احتیاط میگوید و من با تعجب میشنوم! خواهرشوهر ۴۰ ساله راوی، با نگرانی اشاره‌ای می‌کند به ریکوردر و میگوید:«داری با ای ضبط می‌کنی؟!» و قبل از آنکه دستور ضبط نکردن بدهد، بهش اطمینان مید‌هم اسم کسی را نمی‌آوریم. می‌پذیرد، با اکراه! از ابتدا حاضر به مصاحبه نشده بود اما ساکت هم نمی‌نشست، مدام میان گفتگوی ما، چیزی حول آن موضوع می‌گفت. 🔹 راوی می‌گوید «هر شو صدای جیغ از یه خونه‌ای بلند می‌شد، اصلا اگر شو از خونه میزدی در، دنبالت می‌کردن، زنای خوشگل موشگل رو تو روستا نشون می‌کردن ژاندارا، مردهای روستا هم نبیدن، میرفتن دریا» 🔹 همینطور که مینارش را روی سرش جابه‌جا می‌کند ادامه می‌دهد: «حتی روزا هم اگر زنا از کنارشون رد میشدن تا یه چی نگن ول نمیکردن، یه شعری هم بود میخوندن که: سیاه که سرخ بپوشه خر میخنده سفید که سرخ بپوشه شاه‌پسنده. منظورشون زن سیاه و سفید بیده» 🔹 «یعنی هیچ مردی تو خونه نبوده؟» سوالی که از ذهنم عبور می‌کند را به زبان می‌آورم. _ «اینجا همه کار و بار مردا از طریق دریان! میرفتن و تا چن ماه نمیومِدن» 🔹 خواهر شوهر صدایش را پایین و سرش را نزدیک‌تر آورد و اشاره‌ای به ماجرای دخترعمه راوی می‌کند. چنان با احتیاط و نگرانی حرف می‌زند که انگار همین حالا هم ژاندارم‌ها دم در خانه ایستاده‌اند! 🔹 قبل از آنکه من بپرسم راوی از دختر‌عمه‌اش می‌گوید که نصفه شب بیدار می‌شود و ژاندارمی را بالای سرش می‌بیند، هم هیکلش از ژاندارم بزرگ‌تر است و هم جسارتش بیشتر، دل شیر داشت، از بالای پشت بام ژاندارم را پرت می‌کند پایین! 🔹 بعد ازین گفتگو، روایت‌های دیگری نیز از تعرض به زنان بازگو شد. همه بدون ذکر نام از سمت راوی! خودمان هم بااحتیاط به موضوع ورود می‌کردیم، این از آن روایت‌هایی بود که انگار جای زخمش را می‌پوشاندند تا شاید درد و تلخی‌اش فراموش شود! #روستانگاری ▫️ *«دریچه»؛* رسانه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان بوشهر @dariche_bu 💠 حسينیه هنر؛محفل‌هنر، اندیشه و رسانه 🔘 @hhonar_com