ستاره هارا برایت توی ظرفی جمع میکنم...
برای روزی که رو در رویت میشوم و چشمانم را خیره در برق چشمانت میکنم
برای هدیه دادن به تو
هدیه ای خاص و کوچک ..
برای تو و برای لبخندت
لبخندی که وجودم را مملو از اکلیل میکند
برایت ستاره های شب های مهتابی ام را میچینم
و امیدوارم تو نیز با اکلیل اسمانم را پر کنی=)=
و بدترین نکته همین قسمت است...
امیدوارم...
-غریبهآشنا
he|او
همه آدما اونجوری نیستن که یه اتفاق بد یه سری مشکل بزرگ براشون پیش بیاد و همون لحظه بزنن زیر گریه
ولی فرداش که پاشون به پایه مبل میخوره گریه میکنند
وقتی راننده تاکسی سرشون داد میزنه بغض میکنند
وقتی وقتی به اتوبوس نمیرسند گریه میکنند
و این ادم ها مقاوم هایی شکننده هستند*
مثل شیشه در برابر گرما و ضربه و خیلی چیز های دیگه شاید مقاوم باشه
اما چون اسیب دیده بعد اسیب
نسبت به کوچکترین اسیب هم حساس میشه
-مدل مدل انسان[در برابر تلنگر]
-غریبه آشنا
he| او