باید بروم ،
دلتنگ که شدی
گلدان کوچک پشت پنجره را ببوس
من یک روز که خیلی دلتنگ بودم
دلم را آنجا خاک کردم..(=
اون فرق داره حداقل یه زمانی عاشقانه دوسم داشت..
+الان کجاست هوم؟اون ادم خاص تو الان کجاااست؟
نمیدونم نمیدونم
+اونی که عاشقانه دوست داشت کجاست گفتی ولت کرد بی رحمانه ولت کرد
اره ولی دست خودش نبود
+چراا
چون اون مرده
دروغ گفتم...
اره بی رحمانه ولم کرد ولی نخواست که بره..
یهو یه روز بهش سر زدم و دیدم اعلامیه اش در خونشونه
خانوادشم مرام گذاشتن تو این دروغ همراهیم کردن
+من..من نمیدونم چی بگم ...متاسفم
نیازی به تاسف و ترحم نیست
حالا هم میرم
یادته بهم چی میگفتی؟
میگفتی یه روز میرسه بهم میگی همه چیز قلمبه سلمبه به نظر میرسه منم اون وسط دارم از فشار اینا فراموش میشم
خلاصه که...
شد
فراموش شدم
گیجم
غرقم
ولی دیگه تویی نیستی که بهت بگم راست میگفتی