هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 لوح | ضعیفِوحشی
🔺 رهبر انقلاب، روز گذشته: آمریکا همان آمریکای سال ۴۳ است. البته امروز آمریکا ضعیفتر شده لکن در عین حال، هم وحشیتر شده هم وقیحتر شده است. ۹۸/۸/۱۲
🏷 #دیدار_۱۳_آبان
🖨 نسخه چاپ👇
فرمانده کل ارتش:
🔹تحریم، تهدید و فتنه خللی در اراده ملت ایجاد نمیکند.
🔹جوانان اضمحلال رژیم صهیونیستی را خواهند دید.
🔹تسخیر لانه جاسوسی اهمیت ویژهای در تاریخ انقلاب دارد.
🔹کودتای ۲۸ مرداد و چپاول منابع ایران زمینهساز تسخیر لانه جاسوسی بود.
🔹۱۳ آبان اوج آمریکا ستیزی است.
🔹آمریکا از هیچ اقدامی علیه ملت ایران فروگذار نکرد.
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🚩امکان تشکیل دولت تکنوکرات در لبنان وجود ندارد/ دو سناریو برای تشکیل دولت جدید
سالم زهران کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی لبنان در گفتگو با تسنیم:
🔹 استعفا هرگز لبنان را از بحران اقتصادی و سیاسی خود خارج نخواهد کرد، زیرا حجم بحران اقتصادی و سیاسی به بیش از 30 سال پیش برمیگردد که از آن زمان روی هم انباشته شده است
🔹ولی استعفا راه را برای پایان دادن به تنشی که در مسیر رخ میدهد، گشوده است.
🔹 تنشهای سیاسی هرگز به زودی متوقف نخواهد شد، به نظر میرسد مسیر طولانی دشواری است که همه گروهها در آن وارد میشوند و ما باید منتظر بمانیم تا ببینیم چه پیش خواهد آمد.
🔹 دولت تکنوکرات منتفی شد و به حریری گفته شده که جایی برای تشکیل دولت تکنوکرات وجود ندارد، ما به سمت تشکیل دولت تکنوسیاسی که آمیزهای از سیاستمداران از یک سو و افراد متخصص از سوی دیگر است، پیش میرویم.
🔹حتما حزب الله در قلب دولت خواهد بود به ویژه با توجه به صداهای آمریکایی که خواستار خروج این جنبش از دولت شدهاند.
🔹حزب الله قطعا در دولت حضور خواهد داشت، ولی بحث و بررسی از سه شنبه آینده درباره ترکیب دولت و جزئیات آن آغاز میشود، ما باید به این جزئیات خوب توجه کنیم.
🔹 لبنان در یک لحظه سیاسی سرنوشتساز به سر میبرد، ما بر اساس تمام سناریوها بر سر دو راهی هستیم . سناریوی نخست این است که حریری مامور شده و دولتی را با چهرههای مختلف ولی از نظر مضمون و محتوای سیاسی شبیه دولت کنونی تشکیل خواهد داد و سناریوی دوم این است که دوران تشکیل دولت طولانی شود و مقدمهای به سمت هرج و مرج باشد که البته امیدواریم این سناریو رخ ندهد.
https://tn.ai/2132828
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🔴سناریوهای راهبرد فشار حداڪثری🔴
🔹راهبرد فشار حداڪثری آمریڪا در قالب سه سناریو از اوایل سال نود و هفت علیه ایران عملیاتی گردید. مرور سناریوهای سهگانه، شناخت بازیگردانان و بازیگران آن برای پیشبینی وقایع محتمل آینده ضروری است.
🔹راستگرایان افراطی (جان بولتن و...) بازیگردانان سناریوی اول فشار حداڪثری بودند ڪه تصور میڪردند با تحریڪ و تصاعد بحران در برابر جمهوری اسلامی، ایران را به صورت شاخ شڪسته به پای میز مذاڪره و توافق نهایی خواهند ڪشاند. اندیشڪده دفاع از دموڪراسی موسوم به FDD و بخشی از لابی رژیم صهیونیستی به همرا نتانیاهو، بازیگردانان سناریوی دوم بودند ڪه شورشهای اجتماعی ناشی از فشار حداڪثری را در ایران به انتظار نشسته بودند. در چارچوب سناریوی دوم، ابتدا سلطنتطلبان و منافقین میبایست محیط داخلی ایران را بیثبات ساخته و در فاز دوم، شبڪه همڪار داخلی غرب، مذاڪره و توافق مجدد با آمریڪا را تئوریزه و تصمیم سازی نمایند. در این ارتباط ایران با عملیاتی ساختن راهبرد "افزایش هزینه در برابر افزایش فشار" از یڪ سو اجرایی شدن سناریوی اول را عقیم ساخت و از دیگر سو، محاسبات آمریڪا را تغییر داد. در واقع اسقاط پهباد آمریڪایی و... شلیڪ تیر خلاص به سناریو اول و بازیگردانان آن بود. همچنین هوشیاری و مقاومت مردم، تحقق سناریوی دوم دشمنان را غیر ممڪن نمود.
🔹با شڪست دو سناریوی مذڪور، اڪنون آمریڪاییها به همراه برخی از متحدان اروپایی خود درصدد اجرایی نمودن سناریوی سوم از راهبرد فشار حداڪثری برآمدهاند. در این راستا سعی دارند با تصمیم سازی جریان نفوذ و بازیگری غربگرایان، تنش سیاسی تولید شده ناشی از دوقطبی سازی (رفراندوم بر سر سیاست خارجی و موضوعات فرهنگی) را به محیط اجتماعی منتقل ڪرده و ایران را به لبه توافق جامع با آمریڪا سوق دهند. اظهارات اخیر آقای روحانی درباره رفراندوم و به هم ریختگی سیاسی- اجتماعی در عراق و لبنان میتواند نشانههای این مهم باشد.
#دکتر_رضا_سراج
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
چقدر بیشتر بدهید
یک لیوان شیر میدوشید؟! - ۱
دولت آمریکا همچنان که با جنگ جهانی دوم، تبدیل به ابرقدرت و امپراتور غرب شد، برای ملت ما نیز در بحبوحه همین جنگ، تبدیل به مسئله شد. در شهریور 1320 بود که نظامیان آمریکا به همراه متفقین (انگلیس و شوروی) به اشغال ایران پرداختند. در واقع از 8 دهه قبل، آمریکا بهعنوان معارض برای ما مطرح شد. خسارتهای آنی اشغالگری به یک طرف؛ اما آنچه آمریکاییها به همراه انگلیس برای 35 سال بعدی در مسیر سیاست ایران برجای گذاشتند، خسارت بزرگتری بود: کنار زدن شاه قبلی و گماشتن فرزند او به عنوان اختیاردار اقتصاد و سیاست و امنیت و فرهنگ ایران.
این تاریخ 78 ساله، به دو فصل تقریباً 40 ساله تقسیم میشود. 38 سال از شهریور 1320 تا آبان 1358 که هنوز سفارت آمریکا در تهران دایر بود، و 40 سال از تسخیر لانه جاسوسی تا امروز. تسخیر لانه جاسوسی در این میان یک سرفصل دورانساز و پراهمیت است، چنان که در کلام امام خمینی(ره) بهعنوان انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول یاد شد. آنها که روایت تاریخ تقابل و تعامل ما با آمریکا را از روز تسخیر سفارت آغاز میکنند، اولین تحریف را همینجا (روایت ماجرا از میانه آن) مرتکب میشوند. نوعاً هم کسانی هستند که دم از ملیگرایی (ناسیونالیسم) و آزادی و دموکراسی میزنند. اما چرا شروع روایت ماجرا از میانه آن؟ اگر رفتار مردم مبنای قضاوتهاست، چرا نمیگویند که چه شد مردم ما انقلاب کردند، یک سال هم با حسنظن و اغماض، سفارت آمریکا را تحمل نمودند و پس از آنکه دیدند ردپای بسیاری از فتنهانگیزیها و آشوبافکنیها از قلب پایتخت تا استانهای مرزی، به پایگاه جاسوسی آمریکا در تهران ختم میشود، به کانون توطئه هجوم بردند؟
آیا برای ملیگراها، دموکراتها و لیبرالها، اشغال ایران توسط بیگانه مهم نبود؟ تعطیلی حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و گماشتن یک زمامدار از سوی آمریکا و انگلیس چطور؟ اگر موافق آن جبّاریت هستند، دیگر بحثی با آنها باقی نمیماند و آنها حق ندارند از وطن و آزادی و رأی و حق حاکمیت مردم حرف بزنند یا امروز درباره چگونگی تعامل با آمریکا، صاحب نظریه و ادعا باشند. آیا میشود از آزادی وحق نقد و انتقاد و اعتراض سخن گفت اما در عینحال چشم بر کارنامه 35 ساله آمریکا در دوره پهلوی دوم بست که سازمان مخوف امنیتی مانند ساواک را برای شاه راه انداخت تا بدتر از بنسلمانهای امروزی، هر مخالفی را سرکوب و سلاخی کنند؟!
این فجایع را شاید برخی مدعیان روشنفکری و سیاستمداری نخواهند ببینند اما استخوان در گلو و خار در چشم یک ملت برای 4 دهه بوده؛ همچنان که 12 سال پس از اشغال، وقتی ملت ایران اراده کردند نفت خود را از چنگ انگلیس بیرون آورند و ملی کنند، دیدند که آمریکا نه کنار نهضت مردم و نخست وزیر برآمده از آن (دکتر مصدق) بلکه کنار شاه ایستاد و کودتای 28 مرداد را ترتیب داد که سرآغاز اختناقی عمیقتر به مدت 25 سال بود. انقلاب اسلامی در چنین متن غیرقابل تحملی پدید آمد. با این وجود، ملت ما از بهمن 57 تا آبان 58 به آمریکاییها فرصت داد تا مسیر خود را اصلاح کنند؛ چیزی که با جوهره استکبار سازگار نبود و با توطئههای پیاپی همراه شد. تجربه کودتای 28 مرداد میگفت یا باید ریشه خارجی استبداد را زد و یا اینکه پایگاه جاسوسی آمریکا، خیانت سال 32 را تکرار میکند و نهضت را مجددا به هزیمت میکشاند. لانه جاسوسی درچنین روندی تسخیر شد و سرآغاز فتوحات بزرگ تا به امروز بوده است.
چهل ساله دوم، واجد چند ویژگی مهم است. اولا دشمنیهای آمریکا همچنان با مقیاسهای متفاوت ادامه داشته است. ثانیا مسیر تحولات، برخلاف اراده و میل آمریکا پیش رفته است. ایران به اشغال در نیامده، مستعمره آمریکا نشده، استقلال رأی داشته، مردم رأسا مسیر حرکت کشور را تعیین کردهاند، کشور پیش رفته و سرآمد طیفی از پیشرفتهای سیاسی، نظامی، اطلاعاتی، فنی و علمی در جهان شده و اراده ما بر اراده آمریکا در اغلب حوزهها غلبه کرده است. ما صدام را به رغم میل آمریکا به هزیمت کشاندیم و در ادامه همین روند بود که چند ملت دیگر منطقه یکی بعد از دیگری، سیطره آمریکا و گماشتگانش را به هم زدند. این روند در مقابل چشم استراتژیستهای جهانی به اندازه کافی گویاست که به نسبت چهل سال قبل، کدام طرف قدرتمند شده و کدام طرف به ضعف و ناتوانی افتاده است؟ آمریکاییها و متحدان انگلیسی و صهیونیست آنها رسما از ارتکاب جنگجهانی سوم و چهارم در منطقه حرف زدند اما سرانجام آن، سفر دزدانه رئيسجمهور آمریکا به عراق و توییت او بود مبنی بر اینکه «غمانگیز است؛ پس از هزینه هفت تریلیون دلاری در جنگهای منطقه، باید با هواپیمای چراغ خاموش به عراق بروم.»
🔻ادامه دارد🔻
#محمد_ایمانی
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi