✳️منتظران ظهور
🔴سه دقیقه در قیامت!(قسمت دوم)
🔰البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کارخوبی می کنم که برای مردنم دعا میکنم.
♦️ نمیدانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین ادعایی نکرده اند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند.
خسته بودم و سریع خوابم برد..
💠نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم.
🔆بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم و با ادب سلام کردم.
✨ایشان فرمود: با من چه کار داری؟چرا انقدر طلب مرگ می کنی !هنوز نوبت شما نرسیده.
فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است ترسیده بودم.
♦️ اما با خودم گفتم:
اگر ایشان انقدر زیبا و دوست داشتنی است،پس چرا مردم از او میترسند؟
🍀می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم من را ببرند. التماسهای من بی فایده بود.
✔️با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جای و گویی محکم به زمین خوردم..
🍂 در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم،راس ساعت ۱۲ ظهر بود! هوا هم روشن بود، موقع زمین خوردن نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت..
🔵در همان لحظات از خواب پریدم؛ نیمه شب بود.می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!
🔺روز بعد روز بعد دنبال کار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوسها بودند که متوجه شدم رفقای من حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتند.
☑️ سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم.
🔶 در مسیر برگشت در یک چهارراه راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد ...
🔷از سمت چپ با من برخورد کرد!
آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و روی زمین افتادم.
🔴 راننده پیاده شد و می لرزید.
🌾 با خودم گفتم:پس جناب عزرائیل بالاخره به سراغم آمد!
🔵به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود و نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد...!
ادامه دارد...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
✳️منتظران ظهور
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت سوم)
✅ یاد خواب دیشب افتادم..با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت عزرائیل به من گفت که وقت رفتن من نرسیده است!
♻️فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار کنم و دیگر حرفی از مرگ نزنم.
🔆اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با شهادت باشد.
💠در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم.
♻️اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غایب است.
سالها گذشت.
🔆باید این را اضافه کنم که من یک شخصیت شوخ ولی پرکار دارم. حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سرکار گذاشتن هستم.
🔷مدتی بعد ازدواج کردم و مثل خیلی از مردم دچار روزمرگی شدم.
💥یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید.
♦️حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا...
🔰آن روحیات جوانی و عشق و شهادت در وجود ما کمرنگ شده...
🛡در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد.
حدود ۳ سال با سختی روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت.
💥تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است!
درست بود!
چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم.
🍃همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست.
✔️تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده.
🔷و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است...
پزشکان خطر عمل را بالای ۶۰ درصد میدانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد.
🔺با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه حلالیت طلبیدم و راهی بیمارستان شدم.
🔘حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم.
تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم.
⛔️عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد..
پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد....
🔅احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند.
چون دیگر مشکلی نداشتم، آرام و سبک شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد.
💫احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود.
❄️با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم.
🌕برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم.
از لحظه های کودکی تا لحظهای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت...
✨چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را میدیدم.
💥در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم.بسیار زیبا بود.
☘او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم.
با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟!
🍁سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند..
🌾عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.
پسر عمه ام از شهدای دوران دفاع مقدس بود.
🌿از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم.
🌱نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را...
حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل!
🌺با لبخندی به من گفت:برویم.
با تعجب گفتم کجا؟
دوباره نگاهی به اطراف انداختم.
دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت:
مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد.
🔰خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم!
🔰می فهمیدم که در فکرش چه میگذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم.
⚠️از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.
💥برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت:
خدا کند که برادرم برگردد..
دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است.
اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم...
یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچههای من چه کند!!
⚡️ کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد.
جانبازی بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد
قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم.
🌺این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه..
🍃ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم..
ادامه دارد..
✳️منتظران ظهور
🛑سه دقیقه در قیامت(قسمت ۴)
🌸خداروشکر تا اینجا استقبال از این داستان به حدی بوده که فکرش رو هم نمیکردیم...
✨لازم به ذکره که بگم داستان اصلی کامل تر از این چیزیه که نوشته میشه،ما روزمرگی های داستان رو خلاصه کردیم و به جاش قسمتهایی که راوی داستان وارد عالم قیامت میشه رو بدون کم و کاست مینویسیم چون میدونیم برای همه جذاب و جالبه.
📝اما ادامه ماجرا:
🔍فهمیدم که منظور ایشان مرگ من و انتقال من به آن جهان است.
🔮مکثی کردم و پسرعمه اشاره کردم و گفتم:
من آرزوی شهادت دارم سالها به دنبال شهادت بودم حالا با این وضع بروم؟!
✅اما اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم.
دو جوان دیگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم.
🍀 بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم لحظهای بعد خود را همراه این دو نفر در یک بیابان دیدم.
💥 زمان اصلا مانند اینجا نبود و در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را میدیدم.
🔰آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم از آن درد شدید راحت شده بودم شرایط خیلی عالی بود.
♦️در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند حالا داشتم این دو را می دیدم.
چقدر زیبا و دوست داشتنی بودند،دوست داشتم همیشه با آنها باشم
🔅 در وسط یک بیابان خشک و بی آب و علف حرکت می کردیم. کمی جلوتر چیزی را دیدم. روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم.
🔥به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دوردست ها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود.
حرارتش را از دور احساس میکردم.
🔺️به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود نسیم خنکی از آن سو احساس میکردم.
✨ به شخص پشت میز سلام کردم با ادب جواب داد.
منتظر بودم می خواستم ببینم چه کار دارد.
♻️ آن دو جوان که در کنار من بودند عکس العملی نشان ندادند.
اما همان جوان پشت میز، یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد و به آن کتاب اشاره کرد و گفت:
کتاب خودت هست بخوان امروز برای حسابرسی،هم اینکه خودت آن را ببینی کافی است.
🔰 چقدر این جمله آشنا بود.در یکی از جلسات قرآن استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: "اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا"
♦️نگاهی به اطراف کردم و کتاب را باز کردم:
☘بالای سمت چپ صفحه اول
با خط درشت نوشته شده بود:
۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز
🔆از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت سن بلوغ شما است.
شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدید.
⚠️در ذهنم بود که این تاریخ یک سال از ۱۵ سال قمری کمتر است، اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم.
🌸 قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود:
از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و...
♦️پرسیدم: اینها چیست؟
گفت اینها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام داده ای. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده است.
🔰 قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم،جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت نمازهایت خوب و مورد قبول است،برای همین وارد بقیه اعمال می شویم.
❤️ یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد نماز های پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود نماز های پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود نماز های پنجگانه میباشد.
☘من قبل از بلوغ نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر و مادرم همیشه در مسجد حضور داشتم.کمتر روزی پیش میآمد که نماز صبحم قضا شود.
❎اگر یک روز خدای نکرده نماز صبحم قضا میشد تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم.
🌿 وقتی آن ملک؛ یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه رفت، یاد حدیثی افتادم که معصومین علیه السلام فرمودند:
🌼 اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است.اگر نماز قبول شود بقیه اعمال قبول می شود و اگر نماز رد شود...
🌾خوشحال شدم به صفحه اول کتاب نگاه کردم، از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند.
تازه فهمیدم که فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره یعنی چی!
💥هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم آنها جدی جدی نوشته بودند.
ادامه دارد..
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
🔹امام حسن مجتبی علیه السلام:
بر منبرها به مردم بگوييد که #توبه کنند و برای فرج و تعجيل ظهور امام زمان #دعا کنند، اين دعا مانند نماز ميّت واجب کفايی نيست که اگر چند نفر از مردم آن را انجام دادند، تکليف از ديگران برداشته شود؛ بلکه همانند نمازهاي روزانه، بر هر يک از مکلفان واجب (عينی) است که انجام دهند...
📚 برگرفته از صحیفه مهدیه
@hjsrm313
دوستی نوشته بود:
قبل از جنگ سفری به سوریه داشتیم، تابستان بود و ماه رمضان ...
به محله مسیحیهای دمشق سری زدیم چون مسافر بودیم، روزه نبودیم. گفتیم اینجا هم محل مسیحیهاست و ایرادی نداره اگر گلویی تازه کنیم ...
اتفاقی به پیرایشگاهی که آبسردکن داشت وارد شدیم و از پیرایشگر مسیحی اجازه خواستیم از آبسردکن مغازه آب بخوریم.
پیرایشگر خیلی عذرخواهی کرد. گفت ماه رمضانه و مشتری مسلمان داره. نمیتونه کسی اینجا در حضور مسلمانان آب بخوره، باید احترام ماه رمضان و مسلمانان رو نگه داریم.
این روزها که بعضا میبینم برخی به راحتی در خیابان روزهخواری میکنند یاد مرد مسیحی میافتم. علیرغم اینکه مسلمان نبود، اما تا این حد حرمت ماه رمضان و مسلمانان رو حفظ میکرد .
@hjsrm313
علم پزشکی ثابت کرده است که شکستن دل واقعیت دارد!
وقتی دل کسی می شکند در قلب او اتفاقی می افتد مثل یک خون ریزی کوچک یا یک جراحت که حتی می تواند منجر به سکته قلبی
@hjsrm313
💠روز دوشنبه محورهای اصفهان-سجزی-نایین-اردکان-اردستان-انارک-خور و جندق با باد و طوفان و گرد و خاک رو به رو است
🔻طی دوشنبه رگبار باران و رعد و برق و در مناطق و مرتفع سردسیر رگبار برف می تواند سبب اختلال در تردد در کلیه محورهای مواصلاتی استان اصفهان به استان های قم، مرکزی، لرستان، چهارمحال بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد گردد.
🔹️طی روز دوشنبه محورهای اصفهان - سگزی - #نایین – اردکان - اردستان - #انارک - #خور و #جندق – کلیه محورهای مواصلاتی به استان های سمنان - یزد - خرسان جنوبی درگیر وزش شدید باد و طوفان لحظه ای با گرد و خاک خواهند بود.
🔰معاونت امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان اصفهان
🔗آیدی کانال جامع نایین من در ایتا، اینستا، تلگرام و سروش👇
@jame_naein 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺داستان جالب آشنایی پدر و مادر حاج محمود کریمی از زبان ایشان در برنامه محفل شبکه سه
😄👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺عرض ارادت بازیگر کلیمی به امام رضا سلام الله علیه
🔹منوچهر آذری در برنامه «برمودا» از ارادت خود به امام رضا سلام الله علیه و علاقه به کشور میگوید.
آذری: چقدر التماس کردم به امام رضا
┄┅═☫
#دعای_هر_روز_رمضان - روز سیزدهم♡
🤲 خدایا مرا بر قضاء و قَدَرَت صبور و شکیبا کن
@hjsrm313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک جا به کنار تو، ارزد به جهان با غیر …
یازهرا🌿
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@hjsrm313
هئیت جوانان ثارالله (خیمه گاه) hjsrm313@
✳️منتظران ظهور 🛑سه دقیقه در قیامت(قسمت ۴) 🌸خداروشکر تا اینجا استقبال از این داستان به حدی بوده که
✳️منتظران ظهور
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۵)
🔰کنار هر نوشته چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت.
وقتی به آن خیره می شدیم مثل فیلم به نمایش در می آمد، درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید فیلم آن ماجرا را مشاهده میکردیم با تمام جزئیات.
یعنی در مواجهه با دیگران حتی فکر افراد را هم میدیدیم لذا نمی شد هیچ کدام از این کارها را انکار کرد.
غیر از کارها حتی نیت های ما ثبت شده بود.آنها همهچیز را دقیق نوشته بودند.
✨جای هیچگونه اعتراضی نبود، تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمیشد زد...
💠اما خوشحال بودم که از کودکی همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم!
💥همینطور که به صفحه اول نگاه میکردم و به اعمال خودم افتخار می کردم یک دفعه دیدم یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است!!
⚫️ صفحه ای که پر از اعمال خوب بود ناگهان تبدیل به کاغذ سفید شده بود!
🔷با عصبانیت به آقایی که پشت میز نشسته بود گفتم: چرا اینها محو شد؟مگه من این همه کارهای خوب نکرده ام؟
🔰گفت:بله درسته،اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی.اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد.
🔘با عصبانیت گفتم چرا، چرا همه اعمال من؟؟ او هم غیرمستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر که می فرماید:
سرعت نفوذ آتش در گیاه خشک، به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات بنده نمی رسد.
🔹رفتم صفحه بعد.
🔮آن روز هم پر از اعمال خوب بود،نماز اول وقت مسجد، بسیج، هیئت،رضایت پدر مادر و..
تمام اعمال خوب، مورد تایید من بود.
🔍آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند،خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً برای من یادآوری می شد،اما با تعجب به یکباره مشاهده کردم که دوباره تمام اعمال من در حال محو شدن است!
❗️گفتم: این دفعه چرا!
من که در این روز غیبت نکردم؟
✅جوان گفت: یکی از رفقای مذهبیت را مسخره کردی،این عمل زشت باعث نابودی اعمال شد. سپس بدون اینکه حرفی بزند آیه ۳۹ سوره یاسین برایم یادآوری شد:
⛔️ روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است.
"یا حسره علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون"
♻️خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد.
من خیلی اهل شوخی و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه...!
🔷رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم.
🔆 غیبت نکرده بودم،هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخی ها و خنده ها به عنوان کار خوب ثبت شده بود.
✅با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام حسین علیه السلام می فرماید:
برترین اعمال بعد از اقامه نماز شاد کردن دل مومن است. البته از طریقی که گناه در آن نباشد..
📿خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده!
🔅به آقایی که پشت میز نشسته بود با تعجب و لبخند گفتم: من که در سنین نوجوانی مکه نرفتم.
💥گفت:ثواب حج ثبت شده، برخی اعمال باعث می شود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود، مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادر نگاه کنید، یا مثلاً زیارت با معرفت امام رضا علیه السلام و...
⚡️ اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی از اعمال خوب من در حال پاک شدن است دیگر نیاز به سوال نبود خودم مشاهده کردم که آخرش با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم.
❄️یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود برخی اعمال باعث حبط و نابودی اعمال خوب انسان میشود...
🔆به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من دارد نابود می شود!!
🍃سری به نشانه ناامیدی و این که نمیتوانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند.
همینطور ورق میزدم و اعمال خوبی را میدیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی محو میشد...
🔴فشار روحی شدیدی داشتم،کم مانده بود دق کنم...
نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم می دیدم اما نمی دانستم چه کار کنم...
ادامه دارد...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 پشت پرده ی نقشه های دشمن
🍃 🌹🍃
✅ نکاتی زیبا از ۷ حیله ی جنگ نرم
#ماه_رمضان #روشنگری
ـــــــــــــــــــــــ
🌸نماز شب چهاردهم ماه مبارک رمضان🌸
هر کس در شب چهاردهم ماه رمضان، شش رکعت نماز (سه نماز دورکعتی) بخواند در هر رکعت یک بار سوره حمد و سی بار سوره زلزله را قرائت کند،خداوند از برای او سختی های مرگ (جان کندن) و نکیر و منکر را آسان گرداند.
#نماز_شب_چهاردهم
کنفرانس بصیرتی ۱۴۰۳/۱/۵
مهدی اسلامی
موضوع:
برگ آخر دولت انقلابی ..
برنامه دولت .جراحی بزرگ ..
تولید ملی .ارزش پول ملی.
سقوط قیمت طلا ودلار در ماههای آینده..
جنگ جهانی سوم ..شورش در اروپا وغرب.
بسم الله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
سلام علیکم جمیعا
عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما عزیزان
ان شاالله امشب یک بحث فوق العاده مهم و جذاب و پر بشارت خواهیم داشت
حتما تا پایان همراه ما باشید
اول شروع کنیم با خبرهای خوب
بعدش بشارتها رو خدمتتون عرض کنم
البته چند پیشبینی هم از آینده دنیا ان شاالله خواهیم داشت
و اما خبر خوش این که ، دولت طی یک برنامه پنج ساله هفتم قصد داره یهو وارد یک جراحی بزرگ اقتصادی بشه و همونطور که قبلا پیشبینی کرده بودیم نگاه به تولید ملی و افزایش ارزش پول ملی جزو برنامه های اونه
دولت طی این برنامه تمرکز خودش رو روی تولید کالاهای اساسی و کشاورزی خواهد گذاشت
حقوق بازنشستگان در کمتر از سه سال تا ٩٠درصد شاغلین رشد خواهد کرد
جلوی رشد نقدینگی گرفته میشه و کمتر از سه سال رشد نقدینگی به ١٣ درصد کاهش پیدا میکنه
به نظر میرسه که رئیسی قمار بزرگی کرده که داره برگ آخرش رو در سال آخر رو میکنه
سه سال اول رو گذاشت برای مقابله با بحران هایی مثل کرونا و احیا زیرساختهای کشور
الان قراره در یک اتفاق غافلگیر کننده به یکباره اقتصاد مورد جراحی قرار بگیره
رئیسی ، وقتی الان استارت برنامه پنج ساله هفتم رو زده که دقیقا مشخصه که روی انتخاب شدن در انتخابات آینده هم مطمئنه و میدونه که تا اون موقع میتونه رضایت مردم رو بدست بیاره و طی این یکسال اینقدر تلاش کنه تا مردم بهش اجازه بدن تا چهارسال باقیمانده برنامه هفتم رو اجرایی کنه
تمام مافیای ارز و همچنین دلالان شناسایی شدن
و به احتمال زیاد تا چند وقت آینده تعداد زیادی از اینها دستگیر خواهند شد
در این برنامه نگاه خوبی روی بحث کشاورزی شده که در نتیجه اون خوراک دام ارزانتر خواهد شد و قیمت گوشت و طیور کنترل و نزولی خواهد شد
در ماههای آینده شاهد ریزش قیمت طلا خواهیم بود
فدرال رزرو آمریکا اعلام کرده که تا چند ماه آینده دیگه دلار چاپ نخواهد کرد
این یعنی اینکه آمریکا از دلار ناامید شده و به دنبال جایگزینی رمز ارز خواهد بود
البته پیشبینی میشه که طی یک اتفاق غیر منتظره ساختار رمز ارزها فرو بپاشه و اقتصاد دنیا به کلی نابود بشه (الان در موردش نمیتونم زیاد صحبت کنم )
وقتی عرضه دلار پایان پیدا کنه کشورها مجبورن که از طلا بیشتر استفاده کنند
این هم باعث ریزش ارزش طلا خواهد شد
دنیا وارد وضعیت جدیدی خواهد شد
انرژی به شدت ارزشمند خواهد شد و کشور ما به دلیل داشتن منابع انرژی سرشار، جایگاه ویژه ای در دنیای آینده خواهد داشت
اگر برنامه پنج ساله هفتم درست اجرا بشه ما در پنج سال آینده یکی از پنج اقتصاد برتر دنیا خواهیم شد شک نکنید
در دنیایی که بالاترین نرخ رشد اقتصادی زیر پنج درصد بوده ما در پایان برنامه پنج ساله هفتم رشد ٨ درصدی اقتصادی رو تجربه خواهیم کرد
به زودی جنگ های عظیمی در دنیا به وقوع خواهد پیوست
اونوقت متوجه میشید که بنده چرا بارها عرض کردم ایران در آینده جزیره ثبات خواهد بود
امان از جنگها
امان از خونهایی که ریخته خواهد شد
به زودی دنیا قدرت واقعی محور مقاومت رو خواهد دید و باور خواهد کرد
فرانسه خودش رو برای اتفاق بزرگ و بلای بزرگ آماده کنه
وقتی دنیا به سمت جنگ بره انرژی بسیار اهمیت پیدا میکنه
الان ما به برکت محور مقاومت و یمنی ها حاکم بلامنازع محل عبور انرژی دنیا در دریاها هستیم
و این موقعیت ما در آینده رو بسیار مهم میکنه
اتفاق مهم حادثه تروریستی امشب مسکو ، تبعات عجیبی خواهد داشت
به نظر بنده یک ١١ سپتامبر دیگه رقم خورده برای شروع جنگهای بزرگ
دنیا وارد مرحله جدیدی شد
به زودی حملات روسیه به اوکراین وارد مرحله جدیدی خواهد شد
دامنه این آتش کشورهای ترکمنستان و گرجستان و آذربایجان و کشورهای قفقاز رو خواهد گرفت
ناتو هم بی نصیب نخواهد ماند
روسیه قائل به جواب شدید در کمترین وقته
اگه ثابت بشه که چه کسی در این حمله تروریستی دست داشته ، باید منتظر پاسخ سخت روسیه باشه
دنیا آبستن اتفاقات آخرالزمانی عجیبی است
آماده هرج الروم هستید؟؟؟
کمربندها رو محکم ببندید که قراره دنیا به سختی تکان بخوره
منتظر سیل های بزرگ باشید
خوب نظاره کنید که قراره ....
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
حاج مهدی اسلامی
مدیر قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی وکانال آنتی فتنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🌸دانی که چرا
❣ماه رمضان ماه خداست
🌸یا آنکه
❣چرا حساب این ماه جداست؟
🌸یا آنکه
❣چرا باب کرم مفتوح است؟
🌸زیرا که
❣تولد حسن عشق خداست
🌸پیشاپیش
🎉میلاد کریم اهل بیت
امام حسن علیه السلام مبارک💐
@hjsrm313
یاقمر منیر بنی هاشم ع
#سحر_چهاردهم، ماه شبیهِ تو شده...
حضرتِ ماهِ بنی هاشمیون،یا عباس(ع)...
به به ،به یل هاشمیان
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
حـرم ماه بنے هاشـم و محتاج زیــاد
چہ شفاخانہ خوبے اسٺ در این گوشہ ڪنار
پسـر ام بنیـن ، ساقے بے دسـٺِ حسیـن
لطف ڪن دسٺ بڪش روے سرم حضرٺ یـار
#دخیلڪ_یا_ابوفاضل✨
#حضرٺ_مـاه
#اللهماشفکلمریض
┄┅═✧❁🌷❁✧═┅┄
#سحر #چهاردهم
آمــده آقـا برگــرد
همهے دلخـوشـے
امابـیــها برگــرد
منجـے عالــم امکــان
بــه ستــوه آمــدهام
•آیــه چهــارده
سـوره زهـرا برگــرد
•| #اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ
•| #بحقحجـتابنالحسنعجالهےالعفو
#غزه_فلسطین
عجل لولیک الفرج😭
@hjsrm313
💚ای شیعه، زمان فخر و عزت آمد
💚چون یوسف اهل بیت عصمت آمد
💚او سبط محمد است و فرزند علی
💚یعنی که کریم آل عترت آمد
🎊 #ولادت_امام_حسن (ع) #تبریک و #تهنیت باد🎊🎊💐💐
@hjsrm313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام بر همگان مبارک باد 🌹
@hjsrm313
🌷 خبر رسید که مادر شده کوثر عشق
🌷 نشسته دلبر این طایفه، برابر عشق
🌷 حسن امید دو عالم، حسن برادر عشق
🌷 بیا و مژده بگیر از پدر و مادر عشق
🌷 بیا که شامل لطف خدا شویم امشب
🌷 به زیر پای کریمی فدا شویم امشب
🌷 نوشته روزی ما را به پای چشم حسن
🌷 تمام ایل و تبارم فدای چشم حسن
🌺 ولادت باسعادت سفره دار مدینه، کریم اهلبیت، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بروجود نازنین امام زمان عجل الله فرجه و همه منتظران مبارک باد.
@hjsrm313