🔴 ﺷﯿﺦ ﺭﺟﺒﻌﻠﯽ ﺧﯿﺎﻁ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻮﺩﻡ٬اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻣﻜﺮﻭﻫﯽ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻢ ﮔﺬﺷﺖ٬بلاﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ
ﻗﺪﺭﯼ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺷﺘﺮﻫﺎﯾﯽ ﻗﻄﺎﺭ ﻭﺍﺭ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭﻡ ﻣﯽﮔﺬﺷﺘﻨﺪ
ﻧﺎﮔﺎﻩ ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺷﺘﺮﻫﺎ ﻟﮕﺪﯼ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻨﺎﺭ ﻧﻤﯽﻛﺸﯿﺪﻡ،ﺧﻄﺮﻧﺎک ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻓﻜﺮ ﻣﯽﻛﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺍﺭﺩ
ﺍﯾﻦ ﻟﮕﺪ ﺷﺘﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟!
ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻌﻨﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺷﯿﺦ ﺭﺟﺒﻌﻠﯽ!ﺁﻥ ﻟﮕﺪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺁﻥ ﻓﻜﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﯼ
ﮔﻔﺘﻢ:اﻣﺎ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺧﻄﺎﯾﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﻡ
ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﻟﮕﺪ ﺷﺘﺮ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺭﺩ
⭐️ﻗﺎﻧﻮﻥ ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ... ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺗﻔﮑﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﺪ .⭐️
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
🔴 چرا مستحب است رو به قبله بخوابیم؟
امروزه تحقیقات علمی ثابت کرده است که
علت اینکه طبق سنت پیامبر صلی الله علیه و آله باید رو به قبله و در جریان مغناطیس زمین بخوابید این است که:
اگر رو به قبله بخوابیم آهن در جدار رگ ها رسوب نمیکند و آهن بدن افزایش می یابد و عوارض قلبی ایجاد نخواهد شد.
همچنین به کبد که قسمت کننده آهن است فشار شدید وارد نمی شود.
یکی از نکات جالب اینکه در بدن زنان ماهی یکبار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می شود و میدان مغناطیسی بدن به منظم ترین حالت خود می رسد،
به همین دلیل زنان نیازی ندارند که در این مدت نماز بخوانند (چون مطلب علمی طولانی هست به علت طولانی شدن مطلب خلاصه میکنیم...)
📒شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 262، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1403 هـ ق
انجمن فیزیکدانان جوان
کتاب طبیب خانواده
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
🔴روش های صحیح خوابیدن در اسلام! (بسیار جالب و آموزنده)
❤️حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
1- با وضو بخوابید که فرشتگان با روح شما تماس بگیرند، امّا اگر وضو نداشته باشید، با روح شما تماس نخواهند گرفت.
2- فرمود:قبل از خواب حتماً به توالت رفته و خود را سبک کنید و بعد از آن بخوابید.
زیرا گاهی مَثانه پُر است و شخص در خواب بوده و در زمان مناسب تخلیه نمیکند که دچار درد کلّیه و سنگ کلّیه میگردد.
3- فرمود: روشهای خوابیدن چهار قسم است:
اوّل - خوابیدن به روش پیامبران که بر پشت میخوابند و منتظر وحی میباشند.
دوم - خوابیدن مؤمن که رو به قبله و بر روی پهلوی راست میخوابد.
سوم - خواب پادشاهان و شاهزادگان که از فراوانی غذائی که خوردند بر پهلوی چپ میخوابند.
چهارم- خواب شیطان و دوستان شیطان، و هر دیوانه درد مندی که به روی میخوابند و شکم خود را به زمین میچسبانند.
و فرمود: هرگز بر رو نخوابید و اگر کسی را دیدید که بر رو خوابیده است اورا بیدار کنید.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
❤️آرزوی مرگ برای خود انسان حرام هست؟
آرزوي مرگ از سوي يك مومن نبايد ناشي از ناتواني در برابر مشكلات و سختي هاي زندگي باشد. فرد مومن بايد با تقويت دانش و معرفت ديني و قرآني خود، و ارتباط با خدا از طريق دعا و نماز، و تحكيم قدرت صبر و بردباري، و اراده و عزم خود بر مشكلات و سختي ها غلبه كند.
روزي پيامبر اكرم (صلی الله علیه و اله و سلم) به عيادت بيماري رفت. از او احوالپرسي كرد. بيمار از درد و مشكلاتش ناليد و آرزوي مرگ كرد. حضرت به او فرمود:«لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَكُ مُسِيئاً فَتُؤَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ»(1)
آرزوي مرگ نداشته باش، زيرا اگر تو آدم خوب و نيكو كاري باشي با طولاني تر شدن عمرت بر كارهاي نيك شما افزوده مي شود و اگر آدم بدي باشي با تأخير افتادن مرگت، چه بسا دچار عتاب گردي و توبه كني و يا گرفتار سختي و رنج هايي در دنيا شوي و آن ها كفاره بدي ها و گناهانت شود و به خاطر آن آمرزيده شوي.
📚1-وسائل الشيعه، ج2، ص449
برای سلامتی وظهور اقا صلوات ختم کنید
اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ❤️
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
🔴 شیشه و آیینه
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه میبینی؟
گفت: آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی؟
گفت: خودم را میبینم.
عارف گفت: دیگر دیگران را نمیبینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شدهاند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی.
این دو شیئ شیشهای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند.
اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت، کبر، غرور، پلیدی و…) پوشیده میشود، تنها خودش را میبیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
🔴چرا گاهی بی دلیل دلمان میگیرد؟
جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد، از امام باقر (علیه السلام) پرسيدم:
🔆یابن رسول الله! گاهي بدون مقدمه و بی دلیل اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد،
رازش چيست؟
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
آري اي جابر! خداوند انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود.
به همين خاطر مؤمن برادر مؤمن است، روي اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد..
امام باقر علیه السلام با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر، ناراحت نشود، در ايمان او نقص و نارسائي وجود دارد، پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.
پیوست:
یکی از دلایل دلگیر بودن غروب جمعه هم همین است،چون نامه اعمال مومنین به اقا امام زمان عج عرضه میشود و حضرت از اعمال ناشایست و گناهان مومنین اندوهگین و غصه دار میشوند.
ناراحتی و اندوه حضرت بر دل مومنین هم اثر میگذارد و بدون آنکه بدانند چرا،غروب جمعه دلشان میگیرد..
آقا تقصیر گریه های غریبانه ی شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود...
📘اصول کافی، باب اخوة المؤمنين … حديث 2، ص 166 - ج 2.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
📚نتیجه ی حکم به ناحق
دهقانی یک ظرف عسل برای فروش به شهر آورد. نگهبان دروازه ی شهر برای گرفتن راهداری جلوی او را گرفت و سر ظرف را باز کرد که ببیند چیست؛ ولی از شدت بد ذاتی آنقدر او را معطل کرد و سر ظرف را باز نگه داشت تا این که مگسهای زیادی از اطراف آمدند و روی عسل نشستند و عسل را از بین بردند، طوری که مشتری برای خریدن آن رغبت نمی کرد.
دهقان پیش قاضی رفت و شکایت کرد. قاضی گفت: تقصیر از راهداری نیست. بلکه تقصیر از مگسها است. هر کجا که مگسها را ببینی حق داری آنها را بکشی؟
دهقان از این قضاوت جاهلانه متعجب شد و گفت: این حکم را روی کاغذ بنویسید و به من بدهید. قاضی حکم قتل مگسها را نوشت و امضا کرد و به دهقان داد.
دهقان همین که نوشته را دریافت کرد و در جیب خود گذاشت، دید مگسی بر صورت قاضی نشسته است. فورأ یک سیلی محکم به صورت قاضی نواخت و مگس را کشت. قاضی با شدت غضب گفت: او را حبس کنید.
دهقان بی درنگ نوشته را از جیب خود در آورد و به قاضی نشان داد و گفت: حکمی است که خودتان امضا فرمودید.
📙هزار و یک حکایت خواندنی 1 / 198؛ به نقل از: هزار و یک حکایت / 356.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
حکایت ✏️
در یكی از آبادیهای اربابی ظالم و ستمگر بود. او یك روز حكم میكند رعیتها جفتی دو من كره برای سر سلامتی او بیاورند.
رعیتها هم چیزی نداشتند. هرچه فكر میكنند چه كنند عقلشان به جایی نمیرسد. آخرش میروند و دست به دامن كدخدا میشوند و از او میخواهند كه پیش ارباب برود و بخواهد كه آنها را ببخشد و از دادن كره معافشان كند.
كدخدا هم بادی به غبغب میاندازد و قول میدهد كه كارشان را درست كند و پیش ارباب برود.
كدخدا پیش ارباب میرود و میگوید: "ارباب! رعیتها امسال كار زیادی ندارند، قوهشان نمیرسد جفتی دو من كره بدهند یك لطفی بهشان بكن".
مالك از خدا بیخبر هم كه رعیتهاش را خوب میشناخته و میدانسته كه چقدر صاف و صادقند میگوید: "والله كدخدا هرچه فكر میكنم ترا ناراضی بفرستم دلم راضی نمیشه، برو به رعیتها بگو كره را بهشان بخشیدم جفتی دومن روغن بیارن!"
كدخدا هم به خیال اینكه برای رعیتها كاری كرده خوشحال و خندان میآید و رعیتها را جمع میكند و میگوید: "مردم! هی بگید كدخدا آدم خوبی نیست، رفتم پیش ارباب آنقدر التماس كردم تا راضی شد به جای دو من كره، دو من روغن بدین! حالا برید و به جان من دعا كنين!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
🔴 چرا آدمها عیبهای خودشان را نمیبینند؟ چه ارتباطی با دوران بچگی دارد؟
محاسبه نفس یعنی بنشین به عیبهایت نگاه کن، آنها را بشمار. میفرماید: «عاقل باید بدیهای خودش را بشمارد، طبقهبندی کند، بنویسد یا در ذهن داشته باشد؛ ...يُحْصِيَ عَلَى نَفْسِهِ مَسَاوِيَهَا»(غرر/453)
➖ اما چرا فرمود: «بدیهایت را بشمار و ببین؟» آدمها دوست ندارند به بدیهای خودشان نگاه کنند، آدمها دوست ندارند کسی مدام به بدیهایشان گیر بدهد، چیز بدی هم نیست. مثلاً در خانوادهها پدر مادرها خیلی عادت دارند بدیهای بچههایشان را میشمارند این خیلی بد است.
➖ یکی از ریشههای اینکه آدم عیب خودش را نمیگیرد این است که در خانهای بزرگشده که خیلی عیبش را گرفتند، دیگر حاضر نیست عیب خودش را بگیرد همهجا میخواهد از خودش دفاع کند.
➖ هرچقدر که عیبجویی از دیگران بد است و انسان را تاریک میکند، عیبجویی از خودتان خوب است و انسان را نورانی و لطیف و معطر میکند.
➖ برخی فکر میکنند اگر از خودشان عیب بگیرند، افسرده میشوند. بله اگر تنها هستی، افسرده میشوی، ولی اگر پیش خدا بروی و عیبهایت را بازگو کنی، خدا تحویلت میگیرد؛ برو بنشین بغل خدا بگو خدایا ببین خدایا من چه بلایی سر خودم آوردم، مثل بچهای که در بغل پدرش مینشیند و میگوید ببین بابا دستم اوخ شده مفصل آنجا گریه میکند.
📚استاد پناهیان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
🔴 سخن گفتن عصا به حقانيت امام جواد
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
محمد بن ابي العلاء مي گويد: شنيدم يحيي بن اكثم چنين مي گفت: روزي از امام جواد عليه السلام مسائل مختلفي را سؤال كردم و همه را پاسخ داد. به حضرت گفتم: به خدا سوگند! مي خواهم چيزي را از شما بپرسم، ولي شرم مي كنم.
امام فرمود: «أنا أخبرك قبل أن تسألني، تسألني عن الامام»؛ بدون آن كه تو سؤال كني من پاسخ مي دهم. مي خواهي بپرسي امام كيست؟
گفتم: آري، به خدا سوگند! سؤال من همين است. حضرت فرمود: امام منم.
عرض كردم: نشانه اي بر اين ادعا داريد؟ در اين هنگام عصايي كه در دست آن حضرت بود، به سخن آمد و گفت: او مولاي من و امام زمان و حجت خدا است. «فكان في يده عصا، فنطقت فقالت انه مولاي امام هذا الزمان و هو الحجة».
(كافي، ج 1، ص 353).
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb
♥️ #حکایت
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
بشکن وبخور وبرای من دعا کن
بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد
آن مرد گفت :
گردوها را می خوری نوش جان
ولی من صدای دعای تو را نشنیدم...
بهلول گفت :
مطمئن باش اگر در راه خـدا داده ای
خـدا خـودش صدای
شکستن گردوها را شنیده است
♥️اگه به کسی خوبی میکنید
سعی کنید بدون منت باشه
و بـه خاطر خـدا باشه
♥️تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
♥️که خواجه خود روش بنده پـروری داند
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb