eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
موقع مُردن، جلوی عزرائیل از بدل استفاده می کند. علیرضاجمشیدی حکایت @hkaitb
هیچ درختی به خاطر پناه دادن به کبوترها بی بار و برگ نشده است ... تکیه گاه باشیم مهربانی سخت نیست ... حکایت @hkaitb
ما صلاحِ خویشتن در بی‌نوایی دیده‌ایم هرکسی گو مصلحت بینند کار خویش را سعدی✨ حکایت @hkaitb
خواجه ای غلامش را به بازار فرستاد که انگور و انار و انجیر بخرد و زود بیاید. غلام رفت و دیر آمد و انگور تنها آورد... خواجه او را بسیار زد و گفت: چون تو را پی کاری می فرستم باید چند کار کنی و زود بیایی، نه آنکه پی چند کار می روی، دیر بیایی و یک کار کنی. غلام گفت: به چشم، از این به بعد... پس از چند روز اتفاقا خواجه مریض شد و او را پی طبیب فرستاد. غلام رفت و زود برگشت و چند نفر همراه خود آورد. خواجه گفت: اینها چه کسانی هستند؟ گفت: تو با من گفتی چون پی کارت فرستم، چند کار بکن و زود بیا. اکنون این طبیب است که جهت معالجه آورده ام، این غسال است که اگر مردی غسلت دهد، این آخوند است که بر تو نماز خواند، این قبر کن است و این قرآن خوان‌! حکایت @hkaitb
ز دست قبض های برق فریاد که هر چه می کنم مصرف کند باد بسازم کلبه‌ای چوبی و ساده که از لامپ و چراغش گردم آزاد ✍ میثم حسینی حکایت @hkaitb
پرسیدند: یا شیخ! دل‌های ما خفته است که سخن تو در دل‌های ما اثر نمی‌کند. چه کنیم؟ گفت: کاشکی خفته بودی که خفته را بجنبانی بیدار گردد. دل‌های شما مرده است که هرچند می‌جنبانی بیدار نمی‌گردد. 👤 عطار 📙 تذکره_الاولیاء حکایت @hkaitb
بزرگی، هنگـام روز بـه امـور مردم رســیدگی می کرد و شـب هـا بـه عبـادت و راز و نیـاز بـا خـالق می پرداخـت. عــده اي از دوستدارانش گفتند: چرا این همه خود را در رنج و مشقت می اندازي و براي چیست که نه در روز آسایش داري و نه هنگام شب آرام می گیري؟ گفت: اگر در روز استراحت کنم، کار مردم نابسامان می شود و اگر هنگام شب نیز آرام بگیرم، کار من در آخرت، ضایع و بیهوده خواهد بود. حکایت @hkaitb
✨﴾﷽﴿✨ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً .
خطبه فدکیه.pdf
1.91M
💠 متن کامل خطبۀ فدکیۀ حضرت زهرا(س) 🔸خُطبه فدکیه یا خطبة لُمَّة، خطبه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در مسجدالنبی است که در اعتراض به غصب فدک ایراد شد. ابوبکر پس از رسیدن به خلافت‌ با انتساب روایتی به پیامبر(صلی الله علیه و آله) مبنی بر اینکه پیامبران از خود ارث نمی‌گذارند، دهکده فدک را که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به فاطمه(سلام الله علیها) بخشیده بود، به نفع خلافت مصادره کرد. فاطمه(سلام الله علیها) پس از بی‌ثمر بودن دادخواهی‌اش به مسجد پیامبر رفت و خطبه‌ای ایراد کرد که به خطبه فدکیه مشهور شد. او در این خطبه بر مالکیتش درباره فدک تصریح کرد. همچنین به دفاع از حق علی(علیه السلام) درباره خلافت پرداخت و مسلمانان را به‌خاطر سکوت در مقابل ستم به اهل‌بیت(علیهم السلام) سرزنش کرد. 🔸خطبه فدکیه مجموعه‌ای از معارف را در زمینه‌های خداشناسی، معادشناسی، نبوت و بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، عظمت قرآن، فلسفه احکام و ولایت دربردارد. حکایت @hkaitb
19.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 ماجرای خلقت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در عرش و نزول ایشان به زمین حکایت @hkaitb
🔆زبان حال موسيقى حرام نقل شده : اميرالمؤمنين على (عليه السلام) ديد مردى ((طنبور)) (كه يك نوع آلت موسيقى داراى دسته دراز و كاسه كوچك است و در مجلس ‍ لهو و عياشى زده مى شود) مى زد، على (عليه السلام) او را از اين كار بازداشت و حتى طنبور او را گرفت و شكست ، سپس او را توبه داد و او توبه كرد. آنگاه على (عليه السلام) به او فرمود: آيا مى دانى طنبور وقت به صدا درآوردنش چه مى گويد؟ او گفت : ((وصى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) داناتر است )). على (عليه السلام) فرمود 6 طنبور هنگام زدنش (در صداى مخصوصش ‍ مى گويد: ستندم ستندم يا صاحبى ستدخل جهنم يا ضاربى((بزودى پشيمان مى شوى ، به زودى پشيمان مى شوى اى صاحب من ، و به زودى داخل دوزخ مى گردى اى زننده تار من )). به روايتى از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در اين زمينه توجه كنيد كه فرمود: صاحب غناء (موسيقى حرام ) در روز قيامت از قبرش ، كر و لال و گنگ محشور مى شود. 📚عاقبت و كيفر گناهكاران، سيد جواد رضوى حکایت @hkaitb