eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸 🔆رفع طغیان 🔅روزی که همه‌ی اهل کوفه به خاطر ترسیدن از طغیان رود فرات و ترس از غرق شدن نزد امام علیه علیه‌السلام رفتند، حضرت به ساحل رود آمدند، وضو گرفته و نماز خواندند و با خدا مناجات کردند. 🔅سپس به‌طرف رود فرات رفتند درحالی‌که در دست مبارکشان یک نی بود؛ پس آن نی را بر آب زدند و فرمودند: «به اذن خدا و مشیّت او کم شو!» 🔅همان لحظه آب فرات کم شد و ماهی حلال‌گوشت به امام علیه‌السلام سلام نمود. 📚مدینه المعاجز، ص 318 حکایت @hkaitb
✨﴾﷽﴿✨ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً .
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 داستان کرامت حضرت رقیه به زن فرانسوی ‌‌‌‌ ‌‌‌حکایت @hkaitb
📚 حاکم شرع (قاضی) متکبر و خشکه مقدسی در بلادی از بلاد مسلمین بر مسند قدرت بود که در احکام خود بسیار سخت‌گیری و استدلال می‌کرد که نباید دین خدا سهل و آسان گرفته شود. هر چند امر اسلام بر آن است که در اموری از قضاوت که مربوط به تضییع حق‌الناس و بیت‌المال مسلمین نیست (مانند کسی که در خلوت شراب خورده‌ است) سخت‌گیری نکند. روزی جوانی را در بیابان دستگیر کردند. مأموران این حاکم شرع اگر روزی شلاق و حدّی در شهر جاری نمی‌کردند حاکم شرع ناراحت می‌شد و می‌گفت: مردم نزدیک است ترس خود از خدا را از دست بدهند، پس مأموران را تحت فشار قرار می‌داد که در خفاء و یا آشکار مجرمی پیدا کنند و برای اجرای حد در ملأ عام از او حکم بگیرند. روزی جوانی را مأموران در زمان گشت در بیابان در حالت مستی در کنج خرابه‌ای یافتند و نزد قاضی آورده و حکم شلاق‌اش در ملأ عام گرفتند. در زمان اجرای حکم حاکم شرع بر کرسی نشسته بود و شلاق به دست مأمور داده بود. مرد مست پرسید: مرا چرا شلاق می‌زنید؟ حاکم شرع گفت: چون مست کرده‌ای و عقل زائل نموده‌ای و کسی که مست کند و عقل از خویش زائل نماید خلایق را خطر رساند و باید شلاق بخورد. مرد مست گفت: ساعتی بگذرد مستی من تمام شود، خدا نجات دهد مردم را از مستی قدرت تو که هرگز تمام شدنی نیست و مردم این شهر تا تو بر مسند حاکم شرعی از آزار تو در امان نخواهند بود. من اگر مست شوم دو دست بیش ندارم کسی را آزار دهم اما اگر تو مست قدرت خود شوی تو را ایادی بسیاری برای آزار مردم این شهر است. آری بدانیم طبق حدیث امام صادق (ع) فقط مستی در شراب نیست، بلکه مستی قدرت و ثروت هم هست. چه بسیاری که مست ثروت هستند و از ثروت خویش دل‌ها می‌شکنند و مستحق تازیانۀ خدا هستند تازیانه‌ای که اگر در این دنیا نخورند بعد مرگ‌شان قطعی است. 🍁و چه زیبا حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: بر عاقل است که خود را از مستی ثروت، مستی قدرت، مستی علم، مستی مدح و مستی جوانی نگه دارد زیرا برای هریک از این‌ها بوی پلیدی است که عقل را می‌زداید و وقار را کاهش می‌دهد. حکایت @hkaitb
📚عدالت دقیق خداوند روزی حضرت موسی (علیه‌السّلام) از کنار کوهی عبور می‌کرد، چشمه‌ای در آنجا دید، از آب آن وضوگرفت، به بالای کوه رفت، و مشغول نماز شد. در این هنگام دید اسب‌سواری کنار چشمه آمد و از آب آن نوشید، و کیسه‌اش را که پر از درهم بود از روی فراموشی در آنجا گذاشت و رفت. پس از رفتن او، چوپانی کنار چشمه آمد (تا از آب چشمه بنوشد) چشمش به کیسه پول افتاد، آن را برداشت و رفت. سپس پیرمردی خسته، که بار هیزمی برسر نهاده بود کنار چشمه آمد، بار هیزمش را بر زمین گذاشت و به استراحت پرداخت. در این هنگام، اسب‌سوار در جستجوی کیسه پول خود به کنار چشمه بازگشت و چون کیسه‌اش را نیافت به سراغ پیرمرد که خوابیده بود رفته و گفت: کیسه مرا تو برداشته‌ای، چون غیر از تو کسی اینجا نیست. پیرمرد گفت: من از کیسه تو خبر ندارم. گفتگو بین اسب‌سوار و پیرمرد شدید شد و منجر به درگیری گردید. اسب‌سوار، پیرمرد را کشت و از آنجا دور شد. موسی (علیه‌السّلام) (که ظاهر حادثه را عجیب و برخلاف عدالت می‌دید) عرض کرد: «یا ربّ کیف العدل فی هذه الامور؛ پروردگارا! عدالت در این امور چگونه است.» خداوند به موسی (علیه‌السّلام) وحی کرد: آن پیرمرد هیزم‌شکن، پدر اسب‌سوار را کشته بود. (امروز توسط پسر مقتول قصاص شد) و پدر اسب‌سوار به همان‌اندازه پولی که در کیسه بود به پدرچوپان بدهکار بود، امروز چوپان به حقّ خود رسید. به این ترتیب قصاص و ادای دین انجام شد، «و انا حکمٌ عدلٌ؛ و من داور عادل هستم» حکایت @hkaitb
❤️ در جواب کودکان که میپرسند خدا کیست بگوئیم؟ مفهوم خدا و سوالات پیرامون آن همگام با رشد شناختی کودکان شکل می گیرد و کودکان معمولا بسته به توانایی های ذهنی و هوشی متفاوتشان سوالاتی از این قبیل می پرسند. این قبیل سوالات در هر دوره سنی دارای ویژگی های انحصاری خود است. بنابراین لازم است در هر دوره بنا به تناسب خصوصیات ذهنی و شناختی به فرزندان مان آموزش های دینی را ارائه داده و از طرح عقاید پیچیده و مشکل برای آن ها خودداری کنیم، چرا که قادر به درک آن نبوده و چه بسا موجب بدفهمی و گریز آن ها از دین شود. بر این اساس از آن جا که کودکان یا نوجوانان ذهن محدودی داشته و نسبت به مفاهیم انتزاعی ذهنی و منطقی کم تر رغبت و علاقه نشان می دهند، تصور موجودی فرا مادی و غیر جسم برای آن ها غیر ممکن و یا مشکل است. خدا را با اشیای موجود در اطراف خود مقایسه کرده و از خدا آن چیزی را می پذیرد که متناسب با خواسته های او و مبتنی بر مشاهدات، تجارب و یافته های شخصی اوست. حکایت @hkaitb
📚نماز جماعت به امامت کنیز مست ولید بن یزید در سال 125 هجری قمری به خلافت رسید. او به شراب‌خواری شُهره بود و دستور داد در دارالخلافه حوضی از شراب برایش بسازند! شبی در حالی که مست بود، با کنیز خود هم‌بستر شد. هنگام سحر، صدای اذان صبح را شنید. عمامه خود را بر سر کنیز نهاد و عبایش را به دوش او انداخت و دستور داد که کنیز، صورت خود را بپوشاند و به جای او به محراب نماز رفته و نماز جماعت بخواند. کنیز هم اطاعت امر کرد و با همان حالت مستی و جنابت به مسجد رفت. هوا تاریک بود و کسی متوجه قضیه نشد و مردم هم به کنیز مست، اقتدا کردند و نماز خواندند. یک سال بعد و پس از قتل ولید بن یزید، با اعتراف کنیز و اطرافیان، این راز، آشکار شد و مردم شام تازه فهمیدند که در یک نماز صبح، به کنیز مست ولید اقتدا کرده‌اند! 📚الاغانی(چاپ دارالفکر)جلد 6، صفحه 57 📚حیاة الحیوان الکبری، جلد1، صفحه 108 👈چه اتفاقی در کجای تاریخ و توسط چه کسانی افتاده است که فقط 114 سال پس از رحلت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، امثال ولید بن یزید می‌توانند حاکم مملکت اسلامی شوند حکایت @hkaitb
🔴 سکوت 🌹امام رضا علیه السلام: 🏷سکوت دری از درهای حکمت است ، سکوت محبت و دوستی می آورد ، سکوت راهنمایی تمام نیکی ها است ؛ و نیز فرمود : در بنی اسرائیل هیچ عابدی عابد نمی بود تا آنکه مدت ده سال سکوت کند و پس از ده سال سکوت عابد شمرده می شد.(1) مردى به حضرت امام رضا روحي فداه عرض كرد : مرا وصيت و سفارشى فرما حضرت فرمود زبانت را نگهدار تا عزيز باشى و شيطان بر تو چيره نشود كه تو را بسوى خود بكشد پس تو را خوار كند.(2) 🏷ياد مرگ بهترين عبادت است ، بسيار صلوات بر محمد و آلش بفرستيد و بسي دعا كنيد براى مؤمنين و مؤمنات در دل شبهاى تار و روزها ، زيرا صلوات بر محمد و آل او از بهترين اعمال نيك است ، شديد علاقه نشان دهيد بر رفع نيازمنديهاى مؤمنين و شاد كردن آنها و برطرف ناراحتى از ايشان زيرا بعد از انجام واجبات هيچ عملى بهتر از شاد كردن مؤمن نيست.(3) 📚منابع (1)انوارالبهیه(شیخ عباس قمی ره)ص237 (2)ارشادالقلوب،ج1،ص284 (3)بحارالانوار،ج17،ص295 حکایت @hkaitb
🔴 طعام را بردار و به سائل بسپار! بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم در احوالات حضرت علی علیه السلام آورده اند که روزی امیرالمؤمنین اشتها کردند که جگر کباب شده ای را با نان نرم بخورند. همین طور این امر تا یک سال طول کشید و ابراز نمی کردند. روزی از روزها، در حالی که روزه بودند، به حضرت امام حسن علیه السلام این مطلب را گفتند. امام حسن برای حضرت، غذای مورد نظر را آماده کرد. وقتی هنگام افطار شد، سائلی به در خانه آمد و درخواست غذا کرد. علی علیه السلام فرمود: «ای نور دیده من! این طعام را بردار و به این سائل بسپار؛ برای آنکه ما فردای قیامت در صحیفه اعمال خود نخوانیم که «و یوم یعرض الذین کفروا علی النّار اذهبتم طیباتکم فی حیاتکم الدّنیا و استمتعتم بها فالیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تبسقون؛ (احقاف، 20) آن روز که کافران را بر آتش عرضه می کنند (به آنها گفته می شود) از طیبات و لذائذ در زندگی دنیای خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید اما امروز عذاب ذلت بار به خاطر استکباری که در زمین به ناحق کردید و به خاطر گناهانی که انجام می دادید جزای شما خواهد بود.» منبع : هزار و یک داستان از زندگانی امام علی، ص419 حکایت @hkaitb
❤️ اثر محبت اهل بیت یکی از چیزهایی که انسان را در «قبر» از عذاب و ناراحتی نجات می دهد و از همه اعمال کارسازتر است، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. حضرت امام رضا، علیه السلام، فرمود: «از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست». مرحوم «محدث قمی» در مفاتیح نقل می کند که: ظالمی پس از مرگ به خواب یکی از علما آمد. مرد عالم از او پرسید چگونه در راحتی بسر می بری حال آنکه باید دچار درد و شکنجه باشی؟ ظالم در پاسخ گفت: تا دیشب در عذاب می سوختم و قبرم مملو از آتش بود، ولی از دیشب تاکنون عذاب بطور موقت از قبرستان برداشته شده. زیرا، حضرت سید الشهداء، علیه السلام، دیشب سه بار به دیدن یک بانوی محترم آمد! مرد عالم به جستجو و تحقیق درباره این یانو پرداخت، تا همسر او را پیدا کرد. از او پرسید: «همسر شما چه اعمال نیکی انجام می داد که امام حسین، علیه السلام، به دیدنش آمده است؟!» مرد مقداری از اعمال صالح همسرش را برشمرد که از جمله آنها این بود که او بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت. یک عمر زیارت عاشورا می خواند. با این سخن مرد عالم پی برد که چرا امام حسین (ع) در شب اول قبر به دیدن آن زن آمده بود. منبع : معاد در قرآن؛ ؛ ص140؛ مظاهری، حسین حکایت @hkaitb
💡 اصطلاح "چنته اش خالی شد" کنایه از این است که شخصی تمام دانسته های خود را آشکار سازد و دیگر چیزی برای گفتن و عرضه کردن نداشته باشد. این ضرب المثل ریشه در یک حکایت دارد، اما قبل از بیان حکایت توضیح مختصری در مورد چنته می دهیم. "چنته" کیسه ی از جنس چرم یا قالیچه بود که در اندازه های مختلف ساخته شده و در گذشته برای نگهداری اشیاء در هنگام سفر مورد استفاده قرار می گرفت. "عبدالرحمن جامی"، در ایام جوانی برای کسب دانش و کمال مسافرت های زیادی انجام داد، در یکی از این سفرها جامی به شهر هرات رسید و در آنجا با" سعد الدین کاشغری" و همچنین "علی قوشچی" که از مشاهیر و محققان زمان بودند دیدار کرد. گویند قوشچی به رسم ترکان با چنته ای که به همراه داشت به محضر جامی آمد و برای امتحان میزان دانش جامی، چندین سوال مشکل از او پرسید که جواب هر کدام از آنها بسیار طولانی بود. در مقابل جامی بدون تفکر و اندیشه زیاد با صبر و شکیبایی بسیار به تمام پرسش ها به طور کامل پاسخ داد. دانش و آگاهی جامی موجب شگفتی قوشچی شد و اودر برابر این همه فضیلت چاره ی جز سکوت نداشت. جامی چون این سکوت را دید به چنته ی قوشچی اشاره می کند و به طنز می گوید" :از قرار معلوم مولانا دیگر چیزی در چنته ندارند؟!" این حکایت به تدریج در میان عوام رایج شد و با گذشت زمان بخش انتهای آن به شکل مثل در آمد. حکایت @hkaitb