eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، تمام کارگرانش را برای صرف شام دعوت کرد. جلوی آن‌ها یک جلد قرآن مجید و مقداری پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا پول را...؟! اول از نگهبان شروع کرد و گفت یکی را انتخاب کنید: نگهبان گفت آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم پس پول را می‌گیرم که فایده‌ی آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و پول را انتخاب کرد. سپس از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد خواست یکی را انتخاب کند: کشاورز گفت زن من خیلی مریض است و نیاز به پول دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا پول را انتخاب می‌کنم. سپس از آشپز پرسید که قرآن را انتخاب می‌کنید یا پول را؟ آشپز گفت من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته مشغول کار هستم ، وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر می‌گزینم... نوبت رسید به پسری که مسئول حیوانات بود[این پسر خیلی فقیر بود] مرد ثروتمند گفت من یقین دارم که تو پول را انتخاب می‌کنی تا غذا بخری یا به جای این کفش پاره‌ی خود کفش جدیدی بخری پسر گفت: درست است که من نیاز دارم کفش نو بخرم یا اینکه مرغی بخرم و با مادرم میل کنم ؛ ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم ، چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب خداوند تبارک و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین‌تر است* قرآن را برداشت ؛ بوسه‌ای بر آن زد و آن را گشود تا بخواند ؛ بین آن دو پاکت دید: در یکی از آن‌ها ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا وجود داشت در دیگری وصیت‌نامه‌ای بود که ایشان را وارث تمام اموال و دارایی مرد ثروتمند قلمداد می‌کرد. مـــــــرد ثروتمند گفــــــت: *هر کسی گمانش نسبت به خداوند خوب باشد خدا او را ناامید نمی‌کند.* گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟!؟ آيه 124 سوره مباركه «طه» رويگردانی و اعراض از ذكر و ياد خدا را عامل اصلی تنگ‌دستی و سختی در زندگی انسان معرفی می‌كند: *«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى»* پس تلاش کنیم از خدا و قرآن فاصله نگیریم. *سعی کنیم یه جوری زندگی کنیم* *که خداراضی باشه نه بنده‌ی خدا* ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
CQACAgQAAxkDAAF1TAJi6_gOYQfvbSJdw6AMbRHX0FN_XwACQgcAAkq_gVKDvUb7EEAifCkE.mp3
15.14M
🔳 🌴روضه حضرت علی اصغر(ع) 🌴خانمای حرم بچه‌ام نمیره 🎤 👌بسیار دلنشین
✅جالبه اگه دوست دارین گناه کنین بخونین !! ✍فردی نزد امام حسین(ع)آمد و گفت: من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم! امام حسین علیه السلام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین انداخت و گفت: این که نمی شود.(چون خداوند بر همه چیز ناظر است) امام حسین(ع) فرمودند: جایی گناه کن که ملک خدا نباشد. مرد فکری کرد و گفت: این هم نمی شود.(چون همه جا ملک خداوند است) امام فرمودند: حداقل روزی که گناه می کنی روزی خدا را نخور، گفت:نمی توانم چیزی نخورم... ❤️امام فرمودند: پس وقتی فرشته مرگ" عزرائیل" آمد و تو را خواست ببرد تو نرو. مرد گفت: چه کسی می تواند از او فرار کند. امام فرمودند: پس وقتی خواستند تو را به جهنم ببرند فرار کن، مرد فکری کرد و گفت: نمی شود. امام حسین(ع) فرمودند: پس یا ترک گناه کن یا فرار کن از خدا، کدام آسان تر است؟ او گفت: به خدا قسم که ترک گناه آسان تر از فرار کردن از خداست. 📚بحار الانوار؛جلد78؛صفحه؛126 ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ خوش به حال من که جوانی‌ام‌ با تو سر می‌شود... خوش به حال شب و روزم ،که با یاد تو می‌گذرد...‌ خوش به حال دلم ،که بند بندش اسیر و گره خورده به توست... خوش به حال سرم ،که درهوای تو ،میل بریدن دارد... ؟!
✨﷽✨ مردی بد صدا بود که گمان میکرد اذان گفتنش زیباست و می‌خواست از طریق اذان گویی کاری کند تا مسیحیان شهر مسلمان شوند. عده‌ایی به او گفتند تو با این صدای گوش خراشت بجای آنکه کسی را مسلمان کنی، همه را اسلام ستیز کردی! اما او تصور میکرد صدایش برای مردم لذت بخش است و خدا نیز از او راضی است... چنان اعتمادی به کارش داشت که نصیحت‌های دیگران در گوشش فرو نمی‌رفت تا این که روزی مردی مسیحی که هدایای فراوانی در دست داشت با روی خندانی آمد و گفت: آن موذنی که صدای معجزه آسایش باعث آرامش زندگی من شده و مرا از پریشانی نجات داده کجاست؟! گفتند آن موذن را چکار داری ؟ گفت : دختری دارم که قصد داشت از دین مسیحیت خارج گردد و مسلمان شود، هرچه او را پند می‌دادم تا از این اندیشه بازگردد، نه تنها منصرف نمی‌شد بلکه حریص‌تر نیز می‌گشت تا مسیحیت را کنار گذاشته و اسلام بیاورد. من به کلی درمانده شده بودم که چه کنم تا دخترم از این تصمیم روی گرداند؟! روزی در خانه نشسته بودیم که صدای بانگ آن موذن بلند شد. دخترم صدا را شنید و گفت این دیگر چه صدای نفرت‌انگیز و ناهنجاریست؟ تا کنون همچین صدای زشتی در هیچ کلیسایی نشنیده‌ام! خواهرش به او گفت این بانگ اذان مسلمانان است! دخترم باور نکرد، رفت از دیگری پرسید و باز همین را شنید. چون یقین گشتش رخِ او زرد شد و از مسلمانی دلِ او سرد شد! دخترم بخاطر صدای ناهنجار آن موذن از مسلمانی دست کشید و مرا آسوده خاطر نمود. من سپاسگذار و ممنون آن موذن هستم که مرا از تشویش و اضطراب دائم نجات داد. اکنون بگویید کجاست آن موذن همایون و مبارک؟! آنچه خواندید بخشی از مثنوی معنوی مولاناست که در دفتر پنجم آورده شده است. در این بخش مولانا حکایت افرادی را نقل می‌کند که با اعمال نادرست در دفاع از عقیده‌ایی باعث بدنامی و بی اعتباری آن باور می‌شوند. ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
✨﷽✨ 📚حکایات یکی از مداحان تعریف میکرد چای ریز مسجدمون فوت کرد ، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ...، بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد ...! ایشان میگفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟ گفت الحمدلله جام خوبه ارباب این باغ و قصر رو بهم داده دیدم عجب جای قشنگی بهش دادن. گفتم بگو چی شد؟ چی دیدی ؟ گفت شب اول قبرم امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم ، صدا زد آقا مشهدی علی خوش آمدی .. مشهدی علی توی کل عمرت 12 هزار و 427 تا برای ما چایی ریختی ... این عطیه و هدیه ما رو فعلا بگیر تا روز قیامت جبران کنیم ... میگفت دیدم مشت علی گریه کرد . گفتم دیگه چرا گریه میکنی ؟ گفت : اگه میدونستم ارباب این قدر دقیق حساب نوکری من رو داره برای هر نفر شخصا" هم چایی میریختم ، هم چایی میبردم ... عزیزانم : نوکری خود را دست کم نگیرید... چیزی در این دستگاه کم و زیاد نمیشود... و هر کاری ولو کوچک برای حضرت زهرا سلام الله علیه و ذریه مطهرش انجام دهیم. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
✨﷽✨ 🏴ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام ✍چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید. می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود. 📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص34و35 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
🌹داستان آموزنده🌹 روزى شيطان در مقابل حضرت يحيى عليه‌السلام آشكار شد و به وى عرض كرد، می‌خواهم تو را نصیحت كنم. حضرت يحيى فرمود: من به نصيحت تو تمايل ندارم، ولى از وضع و طبقات مردم مرا اطلاعى بده. شيطان گفت: بنى آدم از نظر ما به سه دسته تقسيم مى‌شوند؛ 1. عده اى كه مانند شما معصومند، چون از آنها مأيوس هستيم از دستشان راحتيم، میدانيم نيرنگ و حيله‌هاى ما در آنها اثر نمى‌گذارد. 2. دسته اى هم بر عكس در پيش ما شبيه توپى هستند كه در دست بچه هاى شماست. به هر طرف بخواهيم آنها را مى‌بريم، كاملا در اختيار ما هستند. 3. طايفه سوم براى ما از هر دو دسته قبل رنج و ناراحتى بيشترى دارند. يكى از ايشان را در نظر مى‌گيريم، تلاش زياد مى‌كنيم تا او را فريب دهيم همين كه فريب خورد و قدمى به ميل ما برداشت، يك مرتبه متذكر مى شود و از كرده خود پشيمان مى‌گردد. روى به توبه و استغفار مى‌آورد، هر چه رنج براى او كشيده‌ايم از بين مى‌برد. باز براى مرتبه دوم در صدد اغوا و گمراهيش بر مى‌آييم، اين بار نيز پس از آن كه او را به گناه مى‌كشيم، فورا متوجه شده، توبه مى‌كند. نه از او مأيوس هستيم و نه مى‌توانيم مراد خود را از چنين شخصى بگيريم. پيوسته براى فريب اين دسته در زحمت و رنج هستيم. . (منابع: پند تاريخ ،ج 4،ص 230 / در آغوش خدا (توبه)، استاد ابراهيم خرمى مشگانى.) 🌹 ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔 بچه شیعه باید همه شهدای و مرام شونو بشناسه هر شب یک شهید را در کانال بصیرت معرفی میکنیم با هشتگ 🚩 شهید هفتم: انس به حارث .. صحابی پیامبر.. مامور مذاکره کننده امام حسین... اینچنین با عمر سعد میکرد👆