هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
😱😱 ثروت ساز ترین روش پاکسازی خانه
❌ سه جهت از منزلت برات پولسازه💸
🔴میدونستی اگه این سه تا کار و اول صبح انجام بدی برکت وارد زندگیت میشه؟
⭕️ میدونستی اگه چهار گوشهی خونه ت آب و نمک بذاری انرژیهای منفی رو از خونهت فراری میدی ؟
🚫 میدونستی حتی جاکفشی خونه تو هر ماه باید پاکسازی کنی؟روشش توی کانال هست
🔴 سه وسیله که پول و برکت و از خونه ت دور میکنه
🔰وقتی با کانال آشنا شدم کاسه برکت و گذاشتم یه وام ۴۰ میلیونی قرض الحسنه به حساب همسرم واریز شد😍پدرم ۷ میلیون بی مناسبت به کارتم واریز کردحقوق همسرم این ماه ۵ میلیون بیشتر شد🤩 لینک کانال و برات میذارم وارد شو و تکنیک ها رو انجام بده
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
منم کاسه برکت وگذاشتم وام ۱۰۰ میلیونی برام جور شد
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
😳۶ موردی که دشمن خونته و انرژی خواره😨
🌾تکنیک کاسه برکت!🪔
وسایلی که برکت تو از خونه میبره!❤️🩹
🏡این خونه هارو نخر و کرایه نکن!⚠️
😭کاسه برکت معجزه میکنه ،💸درآمد همسرم از ۱۲ میلیون به ۲۰ میلیون رسیده به دوستان و خانواده کاسه برکت و پیشنهاد دادم و امروز خواهرم زنگ زد و گفت تو این چند روز فروشش از محصولات خانگی خیلی خوب بوده، اينم لینک کانال بزن روش تا پاک نشده👇😌
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
تازه این ماه گوشواره م هدیه گرفتم🤩
#داستان_آموزنده
🔴 آزمايش سرنوشت ساز
ازامام محمد باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود:
دربني اسرائيل عابدي بودكه به هر كاري دست مي زد زيان مي ديد،راه تحصيل معاش برايش كاملا بسته شده بود،تا مدتي هسمرش مخارج او را تامين مي كرد تا اين كه اموال همسرش نيز تمام گشت وچون سخت درمانده شدند
عابد كلاف ريسماني كه تنها موجودي آنان بود برداشته به بازار رفت كه با فروش آن غذايي تهيه كندولي چون كسي ازوي نخريد كنار دريارفت كه پس ازآب تني به خانه برگردد
در آنجا صيادي راديد كه ماهي فاسدي را صيد كرده است به اوگفت :اين ماهي را به من بفروش و در عوض اين كلاف را بگير كه به درد تومي خورد .
صياد پذيرفت كلاف را گرفت و ماهي رابه او داد،عابد به خانه آمد و آن رابه همسرش داد كه طبخ نمايد وقتي همسر او شكم ماهي را شكافت در آن مرواريد بزرگي را يافت ،عابد آن را به بازار برد و به 20هزار درهم فروخت ،
هنگامي كه پولها با به خانه آورد سائلي درب منزلش آمده ،گفت :صدقه اي به من بدهيد تا خداوند بر شما ترحم نمايد .
عابدده هزار درهم از پول مرواريد را به سائل داد،همسرش گفت :سبحان الله تو نصف ثروت ما را يكباره از دست دادي ؟
طولي نكشيد كه سائل بازگشت وآن ده هزار درهم را پس داده گفت :خود شما آن را مصرف كنيد گوارايتان باد،من فرشته اي بودم كه خداوند مرا فرستاده بود شما را آزمايش كند كه شما چگونه شكرگزار نعمت مي باشيد و اكنون خداوند سپاسگذاريد شمارا پسنديد .
📚رياحين الشريعه ،جلد5،صفحه 186،به نقل ازحيوه القلوب مرحوم مجلسي ،جلداول
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
برای مادرش سرویس طلا خرید 😱
خیلی دلم میخواست برا مامانم طلا بخرم شاید جبران زحماتش باشه ولی پول نداشتم...🥺
دنبال یه هدیه ساده بودم تو تو یه لباس فروشی دیدم دختره برای روز مادر طلا خریده بود 😳
کنجکاو شدم و ازش پرسیدم که چطور شما توانایی خرید این سرویس طلا رو داری مگه کارت چیه؟!🚨
گفت من فروشندگیه ولی یه کانال هست تو ایتا کد کیهانی دارن برای جذب طلا😳 ۷ روز خوندم تونستم طلا بخرم،منم ازش خواهش کردم اون کد رو به منم بدن 👇🏻
باورم نمیشه من موندم ۲ روز بعد برای مامانم یه النگو به قیمت ۳۰ میلیون تونستم بخرم واقعا معجزست😍
https://eitaa.com/joinchat/356581800C196e9d5730
کانالشونو برای شما هم میزارم کدهای زیادی دارن که میتونید باهاش به هرچی میخوایید برسید، عضو نشی از دست دادی🤩☝️🏻
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
517.7K
.
باخوندن کد و ذکر اینهمه نتیجه😱
گوشواره طلا خریدن 📣
۵۰میلیون چکشونو گرفتن 📣
باذکر حسبیالله آرامش دارن 📣
https://eitaa.com/joinchat/356581800C196e9d5730
تو هم میخوای معجزه رو تو زندگیت ببینی و اینهمه نتیجه بگیری معطل نکن 😳🚨
.
🔴 علت طولانی شدن عمر نوح
خداوند به نوح وحی کرد: ای نوح، حال دیگر روشنایی ظاهر شده، حق برای قوم تو آشکار گشته و هر کس خبث طینت داشت معلوم گردید. حال اگر من در آن هنگام که تو عذاب خواستی کفار را می کشتم ولی آنهایی که بعدا مرتد شدند و آن موقع به تو ایمان آورده بودند، زنده می ماندند.
علت طولانی شدن عمر نوح، این است که وقتی از خداوند خواست که بلا بر قومش نازل شود. خداوند، روح الامین (جبریل) را با هفت دانه تخم رستنی به سوی نوح فرستاد.
جبرئیل فرمود: ای پیامبر خدا، خداوند تبارک و تعالی می فرماید: اینها بندگان و مخلوقات من هستند، من از بلاهای خود به آنها نازل نمی کنم مگر این که قبلا دعوت را تأکید کنم و حجت را بر آنان تمام نمایم.
پس برگرد قوم خود را دوباره دعوت کن و من حقانیت تو را به آنان نشان می دهم و این دانه ها را در روی زمین بکار. زیرا وقتی که این دانه ها سبز شدند و میوه دادند، فرج و خلاصی تو را فراهم خواهند نمود. پس این موضوع را به مؤمنانی که با تو هستند خبر بده.
نوح آنها را کاشت. وقتی که آنها از زمین روییدند و بزرگ شدند و ساقه و شکوفه دادند، میوه های آنها ظاهر شد. البته بعد از مدت طولانی دوباره خداوند به نوح دستور داد از تخمهای آن درختان بکارد و صبر و تلاش داشته باشد و حجت را بر قومش با این کارها تمام کند.
آن جماعتی که به نوح ایمان آورده بودند، از این موضوع خبردار شدند. دوباره سیصد نفر از آنها از دین نوح برگشتند.
چون گفتند: اگر آنچه که نوح می گوید که خداوند به او وعده داده عذاب نازل خواهد کرد درست باشد، خداوند که زیر قول خودش نمی زند، پس چرا تا حال عذاب نازل نکرده است؟
نوح هر دفعه به پیروانش دستور می داد که از آن دانه ها بکارند. تا این که هفت مرتبه کاشتند و آنها رشد کردند. در این مدت از همان مردمی که ایمان آورده بودند از دین نوح برمی گشتند، تا این که فقط هفتاد نفر مرد در ایمان خود باقی ماندند.
پس خداوند به نوح وحی کرد: ای نوح، حال دیگر روشنایی ظاهر شده، حق برای قوم تو آشکار گشته و هر کس خبث طینت داشت معلوم گردید. حال اگر من در آن هنگام که تو عذاب خواستی کفار را می کشتم ولی آنهایی که بعدا مرتد شدند و آن موقع به تو ایمان آورده بودند، زنده می ماندند. در آن صورت وعده من به مؤمنان که خالصانه به تو ایمان آورده بودند و به نبوت تو متوسل شده بودند که آنها را روی زمین جانشین خواهیم نمود، درست نبود. چون من به ضعف ایمان بیشتر آنان آگاه بودم و خبث طینت و سوء نیت آنها را می دانستم، چگونه می توانستم آنها را در روی زمین جانشین خود بکنم و به آنها امن و آرامش بدهم. چون ایمان آنها واقعی نبوده و بعدا وقتی که روی زمین جانشین می شدند، شروع به کشتن مخالفان خود می کردند تا خودشان بقدرت برسند.
وانگهی وقتی که آنها می دیدند که با داشتن نفاق و سوء نیت، خود را داخل مؤمنان کرده اند و کسی آنها را نشناخته، جری می شدند و برادران خود را به دشمنی می کشاندند و برای بدست آوردن ریاست با آنها می جنگیدند.
در آن صورت با بودن آنان میان مؤمنان چگونه آرامش در دین و انتشار امنیت در میان مؤمنان برقرار می شد، نه هرگز چنین وعده تحقیق پیدا نمی کرد.
ولی من نزول عذاب را به تأخیر انداختم تا مؤمنان حقیقی از دیگران شناخته شوند و آنها از ایمانشان برگردند. حالا که این کار تحقق پیدا کرد، من عذاب به قوم تو خواهم فرستاد و تو به کمک ما یک کشتی بزرگ بساز.
❌ منبع : کلیات حدیث قدسی(ترجمه الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة)، ص 33
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
گذشت اون زمانی که با#سیب_زمینی فقط #کوکو درست میکردی 😁
اونم نصفش میچسبید به ماهیتابه🍳
نصفشم خام ِخام😩
من از وقتی تو این کانالم با دو تا دونه🥔🥔 سیب_زمینی انواع#غذاها #عصرونه ها رو میپزم هم اقتصادی💰هم فوری و فوتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2426863906C034ed98c8f
🔸#سیب_زمینی_متری🥖
🔸#اسنک_سیب_زمینی🍕
🔸#سیب_زمینی_فنری🧇
📌عضو کانال شو همون کوکو رو با#راز وانرفتنش یاد بگیر👆☺️😍
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
دخترم ستایش هر چی لقمه میبرد مدرسه همونجور برمیگردوند منم شاکی میشدم یبارلقمه هارو که آورد دیدم حق داره منم بودم نمیخوردم لقمه نبودکه تا زنگ تفریح تو کیف حلوا میشد 😔
هرروز نمیتونستم خوراکی بیرون بخرم عضو کانالی شدم تو ایتا که #لقمه_خونگی_ارزون یادت میده الان مشکلم کامل حل شده👇
https://eitaa.com/joinchat/2426863906C034ed98c8f
تو هم مشکل داری بیا که پشیمون نمیشی 👆
#داستان_آموزنده
🔆آنچه مصلحت بود
صفوان بن يحيى مى گويد:
در مدينه محضر امام رضا بودم با عده اى از كنار شخصى كه نشسته بود رد شديم . آن مرد به امام اشاره كرد و به عنوان امامت گفت :
اين پيشواى رافضيها (شيعيان ) است .
به حضرت عرض كردم : شنيديد آن مرد چه گفت ؟
فرمود:
آرى ، اما او مؤمنى است ، در راه تكميل ايمان گام بر مى دارد.
شب هنگام امام عليه السلام براى اصلاح او دعا كرد. طولى نكشيد مغازه اش آتش گرفت و دزدان باقى مانده اموالش را به غارت بردند.
سحرگاه همان شب آن مرد را ديدم متواضع و پريشان در كنار امام نشسته است . امام دستور داد به او كمك كردند.
سپس خطاب به من كرد و فرمود:
صفوان ! او مؤمنى است در راه تكميل ايمان قدم برمى داشت جزء آنچه ديدى به صلاح او نبود. (و راه اصلاحش همان بود كه انجام گرفت .)
📚بحار: ج 49، ص 55.
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از 👇🏻 تبلیغات گسترده ونوس 👇🏻
🔺 داستان ۱۰۰ % واقعی 🔺
سرگذشت طلبه ای که از پاک بانی به کار آفرینی رسید ... 👇👇
آقای رضا عزیز سماکوش متولد بابل ،شهری از استان مازندران در سال ۱۳۹۵ کاملا ورشکسته میشه و حتی پول خورد و خوراک خودش رو هم بزور در میاره ، و در نهایت مجبور میشه به شغل رفتگری بره ، اما بعد چند ماه ایده ای به ذهنش میرسه که زندگی اون رو از فرش به عرش میرسونه
و در نهایت راز ملیارد شدنشو برملا کنه 💰
برای دیدن راز ملیاردر شدن وارد کانال زیر شید 👇
https://eitaa.com/joinchat/32047250C2acee16657
💰 راز ملیاردر شدن آقای سماکوش 💰
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🔥 فوری 🔥 فوری 🔥 فوری 🔥
💰 درآمد ماهیانه بین ۵ ملیون تومن تا ۴۰ ملیون تومن ، با کمترین سرمایه گذاری !! 💰
🌸 شما کدوم رو میخای ؟! 🌸
آموزش رایگان درآمد ۵ ملیونی
آموزش رایگان درآمد ۱۰ ملیونی
آموزش رایگان درآمد ۲۰ ملیونی
آموزش رایگان درآمد ۳۰ ملیونی
آموزش رایگان درآمد ۴۰ ملیونی
🔥 فوری 🔥 فوری 🔥 فوری 🔥
#داستان_آموزنده
یک درخت سیب بود و
یک پسر بچه ی کوچک..
این پسر بچه همیشه با درخت بازی میکرد
از تنه درخت بالا می رفت از سیب هایش
می خورد .
و در سایه اش می خوابید زمان گذشت
پسر بچه بزرگ تر شد و دیگر توجهی به
درخت نداشت
درخت گفت: بیا با من بازی کن
پسر گفت:
من دیگر علاقه ای به بازی ندارم
وسایلی برای زندگی احتیاج دارم که باید
بخرم ولی پول ندارم
درخت گفت: میتوانی سیب هایم را
بفروشی و پولی بدست بیاوری
پسر سیب ها را چید .
فروخت و نیازهایش را برطرف کرد
و درخت هر چه صبر کرد خبری از پسر نشد
مدتها بعد پسر که مرد جوانی شده بود
با اضطراب به سراغ درخت امد
درخت پرسید: چرا غمگینی؟
بیا و در سایه ام بنشین
پسر گفت:
خانه ای نیاز دارم که سر پناهم باشد
درخت گفت:
برای ساخت خانه از شاخه هایم
استفاده کن
پسر با خوشحالی تمام شاخه های
درخت را برید
و با انها خانه ای برای خودش ساخت
دوباره پسر برنگشت و درخت تنها ماند
پس از مدتی برگشت و گفت:
برای رفتن به سفر نیاز به یک قایق دارم
درخت گفت: می توانی از تنه ام قایق
زیبایی بسازی
پسر تنه را برید و قایق ساخت و رفت..
پس از سالیان دراز برگشت .
پیر و غمگین و خسته.
درخت گفت:
من دیگر نه سیب دارم نه شاخه نه تنه
برای پناه دادن به تو حتی سایه هم ندارم
و فقط کنده ام مانده است
پسر گفت از زندگی خسته ام و فقط
می خواهم با تو باشم
و سال ها در کنار کنده ی درخت به سر برد.
اغلب ما شبیه آن پسر هستیم
و با والدین خود چنین رفتاری داریم !
تا کوچک هستیم دوست داریم
با انها بازی کنیم
بعد تنهایشان می گذاریم
و زمانی به سویشان بر میگردیم که
نیازمند هستیم یا گرفتار
پدر و مادر همه چیزشان را میدهند
تا شادمان کنند
از وجودشان مایه میگذارند تا
مشکلاتمان را حل کنند
و تنها انتظارشان این است که
تنهایشان نگذاریم
به والدین خود عشق بورزید
فراموششان نکنید.
امروز و هر روز به پدر و مادر خود
ابراز احساسات کنید
شاید فردا نه پدری باشد نه مادری
و نه احساسی.. 🦋
حکایت
@hkaitb