eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 در کشور دانمارک با قطار سفر میکردم بچه ای با مادرش همسفر ما بود و بسیار شلوغ میکرد خواستم او را آرام کنم، به او گفتم اگر آرام باشد، برای او شکلات خواهم خرید.. آن بچه قبول کرد و آرام شد ... قطار به مقصد رسید و من هم خیلی عادی از قطار پیاده شده و راهم را کشیدم و رفتم ناگهان پلیس مرا خواند و اعلام نمود شکایتی از شما شده مبنی بر اینکه به این بچه دروغ گفته ای به او گفته ای شکلات میخرم ولی نخریدی !!! با کمال تعجب بازداشت شدم !! در آنجا چند مجرم دیگر بودند مثل دزد و قاچاقچی ... آنها با نظر عجیبی به من مینگریستند که تو دروغ گفته ای آن هم به یک بچه !!! به هر حال جریمه شده و شکلات را خریدم و عبارتی بر روی گذرنامه ام ثبت کردند که پاک نمودن آن برایم بسیار گران تمام شد !!! آنها_گدای_یک_بسته_شکلات_نبودند ... آنها نگران بدآموزي بچه شان بودند و اینکه اعتمادش را نسبت به بزرگترها از دست بدهد و فردا اگر پدر و مادرش حرفی به او زدند او باور نکند !!! نقل از کتاب: چرا عقب مانده ایم ؟ نوشته دکتر "علی محمد ایزدی" 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
. برای کسی که میفهمد هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافه است... آنان که میفهمند عذاب میکشند و آنان که نمیفهمند عذاب میدهند..! مهم نیست که چه مدرکی دارید مهم این است که چه درکی دارید، مغز کوچک و دهان بزرگ میل ترکیبی بالایی دارند، کلماتی که از دهان شما بیرون می آید ویترین فروشگاه شعور شماست...! پس وای بر جـماعتـی که لب را بی تامل وا کنند چرا که کم داشتن و زیاد گفتن مثل نداشتن و زیاد خرج کردن است.! پس نگذارید زبان شما از افکارتان جلو بزند... 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
💫از جوانی پرسیدند بدترین دردها چیست؟ گفت : درد دندان، و داشتن همسر بد. پیری این مطلب را شنید و گفت: دندان را میتوان کشید و همسر را میتوان طلاق داد؛ 🔹بدترین دردها درد چشم و داشتن فرزند بد است! نه چشم را میتوان جدا کرد و نه نسبت فرزند را میتوان منکر شد... 📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
💫ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﻓﯿﻠﯿﭙﯿﻨﯽ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷه 😃😃 ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﯿﻮﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺩﻫﻦ ﺁﻗﺎﺷﻮﻥ ﺑﮕﻪ : ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﺘﻮن ﺳﺎﯾﻪ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ😃😃 . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺻﺪﺍ ﺧﺮﻭ ﭘﻒ ﺁﻗﺎﺷﻮﻧﻮ ﺷﻨﯿﺪ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﻭ ﺑﮕﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑﺮﺕ ﺳﺎﯾﻪ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻣﻮﻧﻪ😌😌 . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﮑﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﺳﺎﯾﻪ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺧﻮﻧﻪ😊😊😊😊 . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺗﻮﻟﺪﺵ ﺳﯽ ﺍﻡ ﺍﺳﻔﻨﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﺒﺎﺭ ﻭﺍﺳﺶ ﺗﻮﻟﺪ ﺑﮕﯿﺮﯼ😃😃 . زن باس جوراب آقاشو به موهاش ببنده تا همیشه بوی آقاش همراش باشه😃😃 . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﭼﺎﺩﺭ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﺑﺒﻨﺪﻩ ﺩﻭﺭ ﮐﻤﺮﺵ ﮐﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺟﺎﺭﻭﺩﺳﺘﯽ ﺟﺎﺭﻭ ﺑﺰﻧﻪ . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﻪ ﻧﻪ ﺟﻮﺟﻮ ﻭ ﻣﻮﺟﻮ ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﻮﺳﮏ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﺑﭙﺮﻩ ﺗﻮ ﺑﻐﻞ ﺁﻗﺎﺷﻮﻥ ﻭ ﻫﯽ ﻣﺎﭼﺶ ﮐﻨﻪ ﺁﻗﺎﺷﻮﻧﻢ ﺑﮕﻪ ﻧﺘﺮﺱ ﺿﯿﻔﻪ . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﻣﺎﻫﯽ ﯾﻪ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﺒﺎﻓﻪ😄 . ﺯﻥ ﺑﺎﺱ ﺗﺮﺷﯽ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ ﺭﺏ ﮔﻮﺟﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﭘنير. نون هم بپزه 😜😜 . واما مرد😎 و مرد باس همچین زنی رو تو خواب ببینه 😂 📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
📚 دو شکارچی دسته‌ای مرغابی وحشی در حال پرواز را دیدند. یکی از آنان تیری در تفنگ خود گذاشت و گفت: «اگر یک مرغابی بزنم، غذای خوبی می‌پزم و با هم می‌خوریم.» شکارچی دیگر پرسید: «نکند از من انتظار داری مرغابی وحشی پخته بخورم؟ مرغابی وحشی باید روی آتش سرخ شود، در غیر این صورت لذیذ نخواهد شد!» دو شکارچی مدتی با هم جر و بحث کردند که بهتر است مرغابی را بپزند یا کباب کنند. سرانجام به توافق رسیدند که نیمی از آن را بپزند و نیم دیگر مرغابی را کباب کنند. اما در این بین مرغابیان وحشی منتظر پایان مشاجره آن دو نشدند و به پرواز خود ادامه داده بودند. 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
هدایت شده از از
در زمان های قدیم یک از روی اسب می افتد و لگنش از جایش درمی‌رود❗️ هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به لگنش بزند‼️ هر چه به دختر می گویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که می کنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمی‌گذارد کسی دست به او بزند به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوانتر می شود😱😱 تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش می کند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم❤️🌹 پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول می کند و به طبیب یا همان حکیم میگوید شرط شما چیست؟⁉️ ادامه داستان در لینک زیر 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ❤️👉
📚 👌حتما بخوانید👇👇👇 ⭕️دزدانه داخل شد ...امیرانه خارج شد ! 🍀حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش به چه کسی بدهد مناسب او باشد .. در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ... از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ... هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا درجا توبه کند واینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد ... سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد . و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : ✔️خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند) زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش) به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش) گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد پس حکمتش را قبول کن) 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحتون پر انرژی روز تازه،فکر تازه الهےروزتون پرازرحمت دلتون پرازمحبت سرنوشتتون تابناک لحظه هاتون طلایے وعاقبتتون بخیر روزتون پر از موفقیت 📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
💫روزی ملا با سطلش مشغول بیرون آوردن آب از چاه بود که سطل او به درون چاه افتاد. ملا در کنار چاه نشست. شخصی که از آنجا عبور می کرد از او پرسید: ملا چرا اینجا نشسته ای؟! ملا گفت: سطلم درون چاه افتاده نشسته ام تا از چاه بیرون بیاید! 📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
💫روزی بهلول را گفتند: شخصی که دزدی کرده بود را گرفته اند، به نظرت باید چکارش کنند؟ بهلول گفت: باید دست حاکم آن شهر را قطع کرد… همه با تعجب پرسیدند: چرا؟؟ مگر حاکم دزدی کرده که دستش را قطع کنند؟ بهلول در جواب گفت: گناهکار اصلی حاکم شهر است که مردمش باید برای امرار معاش دزدی کنند!! از امیر کبیر پرسیدند : در مدت زمان محدودی که داشتی چطور این مملکت رو از هرچی دزد پاک کردی؟ گفت: من خودم دزدی نمی کردم و نمی گذاشتم معاونم هم دزدی کند. اونم از این که من نمی گذاشتم اون دزدی کنه، نمی گذاشت معاونش دزدی کنه و …. تا آخر همین طور… اگه من دزدی میکردم تا آخر دزدی میکردن و کشور می شد دزدخونه، همه هم دنبال دزد میگشتیم و چون همه مون دزد بودیم هیچ دزدی هم محکوم نمی کردیم مردم هم گیج و ویج می شدند،، 📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نگاهی به تاریخی ترین کاریکاتور ایران که حدود 116 سال پیش ، در روزنامه ادب چاپ شد.... 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin