📚#حکایت_پندآموز
یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام (ص) به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود:
سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم.
لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#داستان
✴️مردی که جهنم را خرید !
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند، فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به
سرش زد به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم
کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است و هیچ کس را به آن راه نمیدهم.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.
این شخص مارتین لوتر بود که با این حرکت، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.
+ در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است و تنها یک گناه و آن جهل است !
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهـی🌸🍃
✨تو این
✨شب زیبـا🦋
✨هیـچ قـلبى 🍃🌸
✨گرفته نباشه
✨وهرچى خوبیه 🦋
✨خداست براى همه
✨خـوبان رقم بخوره🍃🌸
✨آرامـــــش مهمـــــون
✨همیشــــگى دلاتـــــون 🦋
✨امشب بهترینها را براتون آرزو دارم
🌙 شبتون زیبا✨
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان و دلم به دلبری ؛ زیر و زبَر همی کنی...
🌹صبح زیباتون بخیر و شادی
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#داستان
✴️مردی که جهنم را خرید !
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند، فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به
سرش زد به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم
کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است و هیچ کس را به آن راه نمیدهم.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.
این شخص مارتین لوتر بود که با این حرکت، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.
+ در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است و تنها یک گناه و آن جهل است !
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
🌹عبداللّه مبارک را پرسیدند:
کدام خصلت در آدمی نافعتر است؟
گفت: عقلی وافر. گفتند: اگر نبود؟
گفت: حُسنِ ادب. گفتند: اگر نبود؟
گفت: برادری مُشفق تا مشورتی کند.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: خاموشیِ دائم.
گفتند: اگر نبود؟ گفت: مرگ در حال.
✍عطار
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#حکایت
گويند كه روزی مجنون از روی سجاده
شخصی که در حال نماز خواندن بود عبور كرد،
آن شخص نمازش را شكست و گفت:
مردك در حال راز و نياز با خدا بودم
بنگر چگونه اين رشته را بريدی.
مجنون لبخندی زد و گفت:
من عاشق دختری هستم و تو را نديدم
تو عاشق خدايی و مرا ديدی؟
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
ازشخص بیکاری پرسیدن چکار میکنی؟
جواب داد در کار قالی هستم. گاهی قالیهای خانه
ام را میبرم میفروشم تا بتوانم با پولش زندگی
کنم... این حکایت زندگی من در این چند دههٔ
ممنوع الکاریست.
اول میخواستم مرغ فروشی بازکنم ولی قسمت
نبود و قنادی شد! گفتم چه بهتر، اینطور میتوانم
کام هموطنانم راهم شیرین کنم،، اسم قنادی
راهم گذاشتم "شیرین کام". البته کتاب و شکلات
و بستنی هم میفروختم!
دوستان بشوخی میگفتند ناصر در
مغازه اش تسمه پروانه هم میفروشد
خلاصه بعداز مدتی خسته شدم و مغازه را به ثمن
بخس فروختم و دوباره برگشتم در کار قالی... خداراشکر انقدر قالی داشتم که محتاج کسی نشوم..
✍#ناصر_ملک_مطیعی
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
🌷#تلنگر
عكسي تامل برانگيز ؛👆
از كوچ إنسان
به سوی پروردگار خًويش ؛
ميروی بی آنكه بدانی
با چمدانی از هيچ….😔
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📔#داستان_کوتاه_خواندنی
لئوناردو داوينچي هنگام كشيدن تابلوي شام آخر دچار مشكل بزرگي شد؛ او ميبايست نيكي را به شكل عيسي و بدي را به شكل يهودا (از ياران مسيح كه هنگام شام تصميم گرفت به او خيانت كند) تصوير ميكرد. او كار را نيمه تمام رها كرد تا مدلهاي آرمانيش را پيدا كند.
روزي در يك مراسم همسرایی کلیسا، تصوير كامل مسيح را در چهره يكي از آن جوانان همسرا يافت. جوان را به كارگاهش دعوت كرد و از چهرهاش اتودها و طرحهايي برداشت.
سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقريبأ تمام شده بود؛ اما داوينچي هنوز براي يهودا مدل مناسبي پيدا نكرده بود.
نقاش پس از روزها جستجو، جوان شكسته و ژنده پوش و مستي را در جوي آبي يافت. به زحمت از دستيارانش خواست او را تا كليسا بياورند.
گدا را كه درست نميفهميد چه خبر است، به كليسا آوردند؛ دستياران سرپا نگهاش داشتند و در همان وضع، داوينچي از خطوط بيتقوايي، گناه و خودپرستي كه به خوبي بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداري كرد.
وقتي كارش تمام شد، گدا، كه ديگر مستي كمي از سرش پريده بود، چشمهايش را باز كرد و نقاشي پيش رويش را ديد و با آميزهاي از شگفتي و اندوه گفت: "من اين تابلو را قبلأ ديدهام!"
داوينچي با تعجب پرسيد: كي؟کجا؟!
گدا گفت سه سال قبل، پيش از آنكه همه چيزم را از دست بدهم. موقعي كه در يك گروه همسرايي آواز ميخواندم، زندگي پر رويايي داشتم و هنرمندي از من دعوت كرد تا مدل نقاشي چهره عيسي شوم!
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
هدایت شده از .
🔴 #اشپزی #ایرانی 🔴 #غذا
غذا های خوشمزه، متنوع و رنگارنگ😍
دسر، کیک، فست فود و غذا های رستورانی😘
#چالش اسمر🌺🌺 #اشپزی در خانه🌺🌺
بپز ولذت ببر 🌺🌺
# بیا تو کانال ببین چطور با مواد دم دستی میشه آشپزی کرد#
#آشپزی کن وهمه رو غافلگیر کن 😉
همه و همه در پیج زیر 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1869676609C49357966ba
آدم وقتی فقیر میشود
خوبیهایش هم حقیر میشوند؛
اما کسی که زر دارد یا زور دارد
عیب هایش هم هنر دیده میشوند
و چرندیاتش هم حرف حسابی
به حساب می آیند...
👤 علی شریعتی
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚 @Bohlol_Molanosradin