eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
585 دنبال‌کننده
59 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ چشمان پر آب و دل بی تاب و دگر هیچ چون روزنه ای چشم فرو بسته از عالم وابسته ی خورشید جهان تاب و دگر هیچ اندوخته جز اشک نداریم به دنیا ماییم و همین گوهر نایاب و دگر هیچ اندازه ی یک قطره اگر اشک فشاندیم شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ راه دل ما را به حرم ختم نمودند هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ چون پرچم سیار عزا خانه به دوشم چون ابر سبک بارم و بی خواب و دگر هیچ "در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری" گویم که غم حضرت ارباب و دگر هیچ ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
یک کار قدیمی تقدیم به حضرت امام صادق علیه السلام ای ششمین حجت پروردگار مذهب شيعه زشما ماندگار شيعه اگر به مذهبش عاشق است به همت ولي خود صادق است شرح كلام حق به انشاي تو اصول دين رد قدمهاي تو دين به سخن هاي تو تفسير شد علم همه پيش تو تحقير شد فهم همه شد سخن تازه ات هيچ كسي نيست در اندازه ات حوزه به فتواي تو تاسيس شد عشق به امضاي تو تدريس شد اي متعصب به مرام علي هم تو مفسر كلام علي اي حرم خاكي تو عرش ما قبله توحيد كلام شما پايه گذار مكتب حيدري شكر خداوند منم جعفري اي ضربان همه درس ها حضرت استاد تصدق لنا https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
@qazalegerye السلام علیک یا اباعبدلله یا جعفر بن محمد و رحمة الله و بركاة کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند ریسمان ها به سراپای تنت پیچیدند در و دیوار به اشفتگی ات لرزیدند یادگاران سقیفه به غمت خندیدند اثر زهر کشنده بدنت راحت شد روضه ات موی سفیدی ست که بی حرمت شد پابرهنه عقب اسب چه بد درد سر است اسب ها سرعتشان از قدمت بیشتر است بسکه خوردی به زمین جان شما در خطر است صورت ملتهبت از عرق سرد،تر است بر سر شانه غم تلخ علی می بردی بی امامه وسط کوچه زمین می خوردی پیکرت اب شد از زهر ولی بی سر...نه خانه ات سوخت ولی کودک تو معجر...نه خواهرت بعد تو در هجمه ی یک لشکر...نه عقب قافله جا مانده ز تو دختر؟...نه خانه ی سوخته ات پنجره ی کرببلاست روضه ات جلوه ای از خاطره ی کرببلاست ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
السلام علیک یا جعفر بن محمد پیرمردی و بزرگ همه ی اعصاری روی جانت اثر کینه ی دشمن داری بار ها خلوت سجاده ی تان پر پر شد فرش زیر قدمت سوخت و خاکستر شد آتش از موی سفیدت نفسی شرم نکرد از نماز شبتان هیچ کسی شرم نکرد خانه ای که تپش مدرسه ی ایمان بود آتش از هر طرفش شعله ی سر گردان بود کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند ریسمان ها به دل سوخته ات خندیدند ریسمان را که کشیدند چنین افتادی عقب مرکب دشمن به زمین افتادی در حسینیه ی چشمت حرمی بر پا شد خانه ات آینه ی غربت عاشورا شد گرچه عمامه سرت نیست سرت اما هست حرمتت سوخته شد بال و پرت اما هست پا برهنه به سر کوچه کشیدند تو را خوب شد نیمه ی شب بود ندیدند تو را مادرت بین همین کوچه نفس گیر شده علی از داغ همین حادثه ها پیر شده ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
شهادت امام صادق علیه السلام مدینه غریبونه شب غم بارونه دلِ آسمون خونه تو بقیع یه عاشق نیست یه یار موافق نیست گریه کن صادق نیست یه زائر نیست برسونه سلام ما رو به آقامون بگه آقا چقد خونه برای غربتت دلامون امون از غم امون از غم امون امون امون از این غم 2 دستِ آقامو بستن حرمتش و میشکستن نسل سقیفه هستن دلْ شکسته و پر تب بی عبا و نیمه شب می دوید پیِ مرکب برهنه پا تنِ مجروح چه سخته تو کوچه دویدن از اون سخت تر اهانت از عدوی بی حیا شنیدن 3 یه پیرمرد خسته دستا به طناب بسته با دلی که بشکسته تو کوچه ها می افتاد روی خاکا می افتاد یاد زهرا می افتاد خداوندا آقای ما پیاده و دشمن سواره کسی حرمتِ پیری و موی سفیدش رو نداره https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
افتاده زخم سرخ هجرانت به جانم یادی کن از من ای نشان بی نشانم هر لحظه یادت قاب سبز سینه ام بود حالا اگر از رنج دوران در امانم تا مست یادت هستم و غرق خیالت چیزی از این دنیا نمی خواهم بدانم بگذار تا هستم به دنبال تو باشم تنهای من، بردار دست از امتحانم ای زندگی، ای عشق، با یاد عزیزت از سینه غمهای جهان را می تکانم گاهی که سرگرم غم نانم، زمینم هر لحظه ای یاد تو هستم، آسمانم از اصل می افتم اگر روزی بیافتد نام دل انگیز تو از قلب و زبانم ما و همین شادی بعد از اشک هامان از گفتن از این شوق بی حد، ناتوانم ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
ای حرمت امن ترین تکیه گاه صحن تو مأوای منِ بی پناه تارم و خورشید جهان منی تو همه امید جهان منی ای کرمت آخر بخشندگی نام تو در اوج درخشندگی سائلم و دست به دامان تو چشم من و لطف فراوان تو درد همه با کرمت خوب شد حال دلم در حرمت خوب شد یک نظرت زندگی ام را بس است هر که گدایت نشود بی کس است رو نزنم غیر تو بر هیچ کس نیست مرا غیر تو فریاد رس من به پناهندگی ات آمدم بر درِ باز آمده ام در زدم از سر ما کم نشود سایه ات مهر تو سرمایه ی همسایه ات خنده بزن تا که بخندد خدا گر تو پسندی بپسندد خدا از لب زوار تو ریزد دعا پنجره فولاد تو دارالشفا دست تو بخشنده ی بی منت است هر چه که از دوست رسد رحمت است نام تو دلگرمی بیچاره ها بسته به چشمان تو نقاره ها حضرت سلطان به پناه آمدم سوخته دل، روی سیاه آمدم دست تهی چشم پر آب آمدم خسته و با حال خراب آمدم ایتا https://eitaa.com/hkordy
سرود میلاد حضرت رضا علیه السلام دو بند اخر به لهجه ی مشهدی @qazalegerye 1 سلام آقا جون سلام بازم منم مگه می تونم ازت دل بکنم تا که شیشه ی غرورم نشکنه به کسی غیر تو رو نمی زنم تو پادشاهمی_کوه تکیه گاهمی آهوی بی کسم_تنها سرپناهمی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۲ گرچه توی نوکری آخِر می شم روسیاهم تو حرم طاهر می شم وقتی که گره گره میشه کارم میام از باب الجواد زائر می شم دست خودم نبود_بسکه تو دل آرایی توی صف ضریح_جا زدم یه وقتایی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۳ دست ما تنگه و دل تو قفسه صحن آزادی تو باز هوسه دنیا باشه مال آقازاده ها گوشه ی صحنت برای ما بسه کارم زیارته_کار تو هدایته قرار ما و تو_سه جا تو قیامته یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۴ از همو بِچگیا ديوِنتُم مِثه كِفترات مويُم حيرونِتم با اجازه به خودُم وعده دِدُم كه شب اول قبر مهمونِتُم سايه ي سَرُمي مِهرِبون ياورُمي تو مهرِبون تر از بابا و مادرُمي ٥ وَختايي كه گِره مُفته به كارام مِدِنُم دل ناگرون مِشي بِرام حال زندگیِ خيليا بده حال مو كه خوبه به لطف آقام هر چی از کرَمِت بُگم بازم کمه با تو دلُم آقا قرصِه و محكمِه یا علی موسی الرضا سلطان عشق ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
@qazalegerye یا امام الرؤف دل خراب من و وعده های احسانت دلم شکسته چو آیینه های ایوانت دوباره شوق تغزل حرم نشینم کرد غزل غزل دل ناقابلم به قربانت قرار بود ملک باشم و نشد حالا کبوتری شده ام عاشق و غزل خوانت مرا که بود هوای بلند پروازی چه غبطه ها که نخوردم به حال دربانت اگرچه سیر جهان بود در سرم اما کبوترانه شدم ساکن خراسانت چه سرمه ها که برای فرشته ها اینجا درست میشود از خاک پای مهمانت طنین دلکش نقاره خوانه ات میگفت وزیده است دوباره نسیم درمانت مسیح زندگی هرچه ناامیدی تو پناه میبرم از شر غم به چشمانت کویر سوخته جان مرا بیا بنواز به معجزات نگاهت به عطر بارانت زدم گره غم خود را به پنجره فولاد بیا گره بگشا دست من به دامانت ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
شاعر نورم و مضمونم اگر جان دارد طبع من ریشه در آفاق خراسان دارد قلمم میل به مداحی سلطان دارد شعر آزادگی ام بیت فراوان دارد فیض تأیید تو چون شامل این دل گردد شاعر سوخته هم وزن به دعبل گردد کودک طبع مرا صحن تو میدان داده مثل هر روز ضریح تو فراخوان داده باز آغوش به آهوی گریزان داده دل به واگویه ی بارانی مهمان داده زیر چتر کرمت حال گدایان خوب است با تو حال همه ی مردم ایران خوب است هم نفس شد نفست با نفس زائر ها کوچه ی عاطفه ات پر شده از عابر ها عاشق عطر عبایت همه ی شاعر ها نظرت روی به دل هاست نه بر ظاهر ها مثل خورشید درخشنگی ات دائمي است مرهبا عشق كه بخشندگی ات دائمی است کس نفهمید دلم را تو فقط فهمیدی زخم پنهان ز طبیبان مرا هم دیدی من به قهر آمده بودم به حرم خندیدی تا لبم وا به شکایت نشده بخشیدی دور بودیم به ما فیض حرم بخشیدی قبله ی هفتم حق را به عجم بخشیدی دلم از دور چو موجی که تلاطم دارد هر قدم سمت حرم با تو تکلم دارد زائر سوخته دل حق تقدم دارد هر سلام من امیدی به علیکم دارد ما به این درگه امید امید آوردیم رو سفیدیم اگر موی سفید آوردیم بنویسید گنهکار خوش آمد اینجا هر کسی هست گرفتار بیاید اینجا مهربانی به خدا سقف ندارد اینجا شمس سلطان خراسان زده مسند اینجا هر که آید به حرم اهل نظر می گردد هر که باشد متحول شده بر می گردد از نشابور گذشتی و قدمگاه زدی از خراسان به نجف کرببلا راه زدی خانه در روشنی هر دل آگاه زدی سکه با نام علیً ولی الله زدی از ضریحت همه دم برگ شفا میریزد از لب زائرتان عطر دعا میریزد تا ابد روشنی نام تو ممتد شده است مهربانی تو در شهر سرآمد شده است هر که نشناخت تو را حال دلش بد شده است مشهد از دولتی چشم تو مشهد شده است گرچه که قدر تو نشناخته همسایه ی تو خانه در عرش خدا ساخته همسایه ی تو کاش رفتار تو در جامعه الگو بشود شهر از پیروی راه تو خوشبو بشود تیرگی از دل هر طاقچه جارو بشود دوره ی الفت صیاد و آهو بشود کاش در حوزه همه عالم عامل بودند همه ی مردم این ناحیه یک دل بودند من که از کودکی از عشق پریشان بودم عاشق خلوتی صحن رضاجان بودم ساکن سادگی کوچه ی نوغان بودم صبح و شب رو به حرم مرغ غزل خوان بودم فیض همسایگی ات طبع مرا بلبل کرد طبع من در وسط بست طبرسی گل کرد ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA