eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
581 دنبال‌کننده
59 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه یا شور حضرت رقیه سلام الله علیها آمدی_بیا یتیمتو بغل بگیر ثواب داره کمکِ به اسیر ببخش که_توی خرابه می پذیرمت نمی تونم بغل بگیرمت ای پدر_چرا دیگه نمی زنی صدام دلم گرفته حرف بزن برام یه کم نوازش تو رو میخوام می دونی که دلم_خیلی تنگه بابا بالش خواب من_خوار و سنگه بابا 2 بی تو من_شکسته ام محاله پا بشم محاله مثل اون روزا بشم خسته ام_زخمی شدن درد سره بابا عمه منو راه می بره بابا ای پدر_بیا جلو دره گوشت بگم این درد هنوز نرفته از سرم کم مونده بود کنیزی ام برم گرچه رو صورتم_هاله ی نیلیه چشم نامحرما_بدتر از سیلیه 3 جان من_مسافر رو نیزه ها بگو دستان تو مونده کجا بگو وای من_چی شد که نیزه از تو سیر شده بابایی ام چقده پیر شده ای پدر_چه کرده نیزه با گلوی تو بوی تنور میاد ز موی تو فدای سوختگیه روی تو لخته خون بسته بر_زخم لبهای تو پر شده از خراش_روی زیبای تو یا حسین یا حسین یا حسین یاحسین https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
تا دم مرگ تو را مرثیه خوان خواهم ماند نوکرت بوده و هستم و همان خواهم ماند مثل فطرس همه ی عمر به چشمان پر اشک صبح و شب رو به حرم نامه رسان خواهم ماند زیر باران غمت دل به جنون خواهم زد مثل یک موج در اوج هیجان خواهم ماند حسرت هیچ کسم نیست در این تنهایی عبد آقای جوانان جنان خواهم ماند تن به مرداب جهالت ندهم با مهرت گرچه یک قطره ولی در جریان خواهم ماند هر کسی در گذر عمر عوض خواهد شد من که در قاطبه ی گریه کنان خواهم ماند رشک من عاقبت کار زهیر است فقط سائل عاقبت خیری تان خواهم ماند پنجه در زلف ضریحت نکشیدم چندی ست باز در حسرت آن کعبه ی جان خواهم ماند؟ مثل بی تابی فرزند به آغوش پدر از حرم دورم و در آه و فغان خواهم ماند https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
زمزمه یا شور حضرت علی اکبر علیه السلام اکبرم/مگه قرار نبود عصام بشی چرا دیگه نفس نمی کشی کار تو/تموم بشه تمومه کار من پاشو عزیز بابا خواهشن بگو تو/چه جوری با تنت کنار بیام رمق نمونده توی زانوهام برای بردنت کمک می خوام خیز و از جا ببین می شود باورت از حرم آمده عمه دور سرت 2 از تنت/چیزی نمونده روی دست من بسه همین برای پیر شدن تنت رو/با چی زدن که اینچنین شده انگاری که نگین نگین شده دشمنام/دارن غرور من رو می شکنن تو رو نه انگاری منو زدن تو اربن اربنی علی یا من ای تنِ غرق خون اربن اربن علی پیکرت می شود قاتل من علی https://eitaa.com/hkordy
زمزمه یا شور حضرت علی اصغر علیه السلام لالالا/چشاتو وا کن ای امید من من مادرم روم و زمین نزن خواهشأ/داری می ری یه بار دیگه بخند درِ امید و رو دلم نبند ای خدا/ای کاش اینا همش یه خواب باشه مشکای خیمه ها پر آب باشه تیرای حرمله خراب باشه شد خجالت زده از لبات مادرت چی اومد از عطش لاله ام بر سرت 2 ببین که/قلب بابات یه تیکه آتیشه داره از این خجالت آب میشه وای من/روی یه دست بابا پیکرت مونده رو دست دیگه اش سرت تا که تو/امون باشی از شرِ نیزه ها می خواد تو قبر بزاردت بابا بخواب عزیز من لالالالا روی چشم ترت خاک می ریزم علی کاشکی از روی خاک برنخیزم علی @hkordy
زمزمه یا شور حضرت ابوالفضل علیه السلام سیدی/یه زحمتی بکش داداش برام یه فکری کن برا خون چشام می خواستم/که دریا رو بیارم تا حرم خدا نکرده من آب آورم اگر که/طفل رباب دست و پا می زنه از تشنگی در حال رفتنه شرمندم آخه تقصیر منه نشد که برای حرم آب بیارم نبرم به خیمه دیگه رو ندارم 2 اگر که/دستام بریده شد فدا سرت بگو حلالم کنه خواهرت الهی/رو نیزه با او رو به رو نشم چش تو چش کبود او نشم بگو که/تو خواب بازم براش رکاب میشم اسیر میشه منم عذاب میشم هر وقت اونو ببینم آب میشم خون شده چشمم از غصه ی خواهرم کی رود فکر او لحظه ای از سرم https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
مراسم عزاداری دهه اول محرم1400 سخنران: مداح: و دیگر ذاکرین اهل البیت علیهم السلام مکان: مطهری شمالی 64 حسینیه شروع از ساعت 21 خواهران برادران
ماییم و باز حال و هوای محرمت دنبال کار هیأت و دنبال پرچمت دلتنگ عطر ناب ترین فصل ماتمت تسبیح ماست زمزمه و نوحه و دمت با هر محرم تو نفس ها عوض شدند در پای منبر تو چه کس ها عوض شدند از هرچه بگذریم از این غم نمی شود از روضه ی حسین و محرم نمی شود مهر تو لحظه ای ز دلم کم نمی شود آدم بدون عشق که آدم نمی شود در من دوباره عاشقی آغاز کرده ای صد پنجره به روی دلم باز کرده ای این اشک ها برای تو تقوا برای ما دنیای ما فدای تو فردا برای ما بی تو نداشت جاذبه دنیا برای ما این روضه هاست مثل مسیحا برای ما ما را رفیق روضه ات آقا حساب کن بر چشمه چشمه اشک دل ما حساب کن من زنده ام که گریه کنم پای روضه ات در من که مست می شوم از چای روضه ات حتی بهشت پر نکند جای روضه ات جبریل پای ثابت شبهای روضه ات دنیا بدون کرببلا دیدنی که نیست خاکی به غیر خاک تو بوسیدنی که نیست *** حس میکنم که حال دلم حال دیگری ست چون روزهای خاطره انگیز نوکری ست https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
مرثیه عاشورایی کفنش خاک زیر پایش بود غسل او خون زخم هایش بود لشکری رد شدند از رویش نیزه ها می رود به پهلویش همه بر شمر اقتدا کردند تیغ ها با تنش چه ها کردند می رود چشمه چشمه خون ز تنش غیر مشتی نمانده از بدنش زخم ها بی حد ست در تن او نیزه ها می شکست در تن او عرش را آه مادرش برداشت چکمه ای پا به سینه اش بگذاشت بر روی خاک جا به جا می رفت روی دستان نیزه ها می رفت ناله اش بین دست و پا گم شد بدنش زیر سنگ ها گم شد @hkordy
مرثیه حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام من که چون روح امامم اینجا بی جواب است سلامم اینجا هر چه در بود به رویم بستند کوفیان هر چه بگویی هستند عشق کشتن به دل و جان دارند من ندانم به چه ایمان دارند کودکانش همه پر نیرنگند فکر سوغاتی بعد از جنگند سنگ در دست به فکر محک اند فکر خندیدن بعد از کتک اند شهر از مرگ نشان ها دارد خولی و شمر و سنان ها دارد کوفه تمرین علی کشتن کرد تازه این ست شروعش برگرد لشکری تشنه ی جانت شده است اشک من نامه رسانت شده است هیچ کس منتظرت نیست نیا کوفه شهر پدرت نیست نیا نیزه ها بر تو ولی منتظرند نیزه ها از همه خون خوارترند دخترت تا که نلرزد برگرد سرت از نیزه نیافتد برگرد هر چه نامرد به خط در کوفه یک حبیب است فقط در کوفه پسر حضرت زهرا برگرد حرف ناموس شد اینجا برگرد آتش افتاد و سرم را سوزاند فکر فردا جگرم را سوزاند آسمان روی سرم گشت خراب می کشد قلبم از این فکر عذاب چه عذابی ست به جانم افتاد دَخَلَتْ زینب علی ابن زیاد؟ @hkordy
مرثیه حضرت باب الحوائج مسلم ابن عقیل علیه السلام کوفه امشب به پریشانی من می گرید به شب بی سر و سامانی من می گرید دوستانم همه یک پارچه دشمن شده اند سکه ها برق زدند و همه روشن شده اند ای تو،تنها نفس دین خدا مولا جان دین فروشی شده در کوفه نیا مولا جان چونکه صد رنگ ترین مردم دنیا باشند هر کجا سفره ی نان است همان جا باشند نه نگاهی نه پناهی که شود تسکینی می فروشند مرا در عوض بی دینی رسم جنگ آوری کوفه فقط نامردی ست خنده بر گریه ی مهمان عوض هم دردی ست طوعه امشب کمکم کرد شبیه یک مرد کوفه اشباح رجال است بیا و برگرد شهرت مردم این شهر به کودک کشی است اینکه این حرف دروغ است فقط دل خوشی است کعب نی های عجیبی ست به دست مردم حرف سوغات بود بر لب مست مردم دست این طایفه آماده ی سیلی زدن است شاهد این قضیه گونه ی مجروح من است تا که بر نیزه سرت خطبه نخواند برگرد تا که انگشتر و انگشت بماند برگرد @hkordy