eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
572 دنبال‌کننده
53 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه یا شور امام حسین علیه السلام دست منو باز بگیر مثل گذشته حسین چیزی توی نوکریم عوض نگشته حسین فقط کمی پیر شدم شاید که سربارتم ولی هنوزم حسین خیلی گرفتارتم حسین حسین جان حسین هنوز با اسمت آقا دلم تکون می خوره اشک و بگیرن ازم نون دلم آجره سرم با عشقت فقط به تن می ارزه حسین مبادا اسمت بیاد دلم نلرزه حسین هر جوری میشه نزار خراب دنیا باشم بزار منم اربعین تو جمع خوبا باشم خدا نیاره به تو ارادتم کم بشه کم شد اگه بهتره بساط عمر جم بشه هنوز نفس میزنم توی هوا روضه هات هنوز پریشون میشم به یاد کرببلات اونکه مهمه هنوز فقط برا من تویی اونکه امیدم میده به زنده موندن تویی زمونه هر چند که توو روال بی رحمیه ولی هنوز عشق تو مایه ی دلگرمیه ای که دلت توو غم و شادیم سهیمه حسین از دوریِ کربلات حالم وخیمه حسین دلم توی سختیا گرچه مقاوم شده ولی میدونی چقدر کربلا لازم شده تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
121.9K
زمزمه یا شور امام حسین علیه السلام دست منو باز بگیر حسن کردی
زمزمه امام حسین علیه السلام ورود به محرم سلام آقا بازم دلتنگتونم دورم از تو هوای گریه دارم یه چند وقته ندیدم کربلاتو نمیشه بیش از این دووم بیارم خراب و خسته اومدم لبخندتو نشون بده ببین که نیمه جون شدم به من تو روضه جون بده 2 تو که با من میسوزی و میسازی منو از درگه عشقت نروندی هزار تا بی وفایی دیدی بازم صدام کردی منو اینجا کشوندی با تو من خوب خوبم و بی تو هیچی ندارم و با تو شیرین زندگیم بی تو چون شوره زارم و 3 رو دوشم پرچم هیأت گذاشتی چه خوب کردی سرم منت گذاشتی تنم کردی لباس نوکریمو چقدر رو نوکرت عزت گذاشتی خیلی دلتنگتون بودم دلتنگ پرچم عزات خیلی خاطره دارم از روضه های محرمات 4 بمیرم که غریب گیرت آوردن با تیر و سنگ و نیزه راتو بستن با شمشیرا تنت شد چاک چاک و با چکمه بر روی سینه ت نشستن رفت روی نیزه ها سرت ای وای بیچاره خواهرت چه کرده نعل تازه با استخونای پیکرت https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
194.7K
سلام آقا بازم دلتنگتونم
زمزمه ورود کاروان به کربلا بیا برگرد از این صحرای غربت ببین که دست و پام میلرزه یکسر نمی خوام خواری بر پاهات بشینه بیا برگرد عزیزم جون خواهر این صحرای غم کجاست اینقدر دلگیره یا حسین میترسم برنگردم از این خاک غربت با حسین 2 میترسم که تو رو از من بگیرن برا فتح سرت نقشه کشیدن کسانی که بهت نامه نوشتن حالا با نیزه و شمشیر رسیدن حواست هست به خواهرت جون اشکای دخترت بیا برگرد که ساربان چشم بسته به انگشترت 3 بیا برگرد که چشمامون پرآبه همه حیرون و حیرون تر ربابه ببین محکم گرفته اصغرش رو خیال بی علی بودن عذابه الهی صد ساله بشه داداش علیِ اصغرت نبینم شرمنده بشی یک روز از روی همسرت @hkordy
زمزمه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها سلام بابا عزیز نازنینم خوش اومدی گل نیزه نشینم چقدر تغییر کرده قاب چهره ت بمیرم چهره تو زخمی نبینم خیلی دلتنگتون بودم دلتنگ اون نوازشات چه کار کنم حرف بزنی بازم تو با من با چشات 2 روی پیشونیتون یک زخم بازه هنوز سنگ ریزه مونده رو لباتون مگه راهب نشسته بود سرت رو چرا خاکستریه باز موهاتون انگشتام حیف که سوخته و جونی نمونده تو تنم تا یه بار دیگه موهاتو با دستم شونه بزنم 3 خون گوشاتو با اشکام می شورم خودم سنگارو از موهات می گیرم از اون روزی که حرف معجرم شد هزار بار آرزو کردم بمیرم غرورمو شکسته اون نیزه دارت که بی حیا می رقصید با سر شما جلو مردم تو بازارا @hkordy
غزلی تقدیم به حضرت ارباب بر کوچه های مرده ی این شهر جان بده با عطر پرچمت دل ما را تکان بده دنیا به جز تو سایه ی امنی نداشته ست ما را به زیر سایه ی امنت مکان بده افتاده ایم در قفس تنگ روزگار با اشک روضه ات پر پروازمان بده بر طاق عرش، پیرهنت پرچم خداست بر قلب ما به درک محرم توان بده محنت کشیده، خسته و زخمی طعنه ها بر ما زمینیان، نفسی آسمان بده از هر کرانه تیر ملامت رسیده است ما را از این جهان هیاهو امان بده عشاق را به سختی عشق امتحان کنند توفیق سربلندی از این امتحان بده هر کس نوشت نسخه ای این روزها ولی کافی ست، راه کرببلا را نشان بده ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
غزل تقدیم به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید فراوانی رزق محرم ان شاءالله زنده ام جان بدهم بر سرِ پیمان حسین عبدم و نوکرم و گوش به فرمان حسین من همین آن که فدایش بشوم هم دیر است پیش از اینها نشدم حیف به قربان حسین کاش در دایره ی قسمت ما بنویسند از ازل تا به ابد بی سر و سامان حسین نزنم دست به دامان کسی تا هستم در همه عمر فقط دست به دامان حسین عاقلان واله و حیران غم دنیایند منِ دیوانه فقط واله و حیران حسین من گدا بودم و آقا شده ام از لطفش برکت زندگی ام هست فقط نان حسین بین یک شهر گرفتار و پریشان، صد شکر همچنان این دل ما هست پریشان حسین کربلا کعبه ترین قبله گه آزادی ست هر که حُر گشته بدان هست، مسلمان حسین شب معراج حرم زائر بارانی او عرش را دیده که افتاده به ایوان حسین ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
زمزمه یا شور امام حسین علیه السلام یا حسین_اگر تو از خودت برانی ام دیگه تموم زندگانی ام اگر که_ یه روز تموم شه اشک و سوز من بهم می ریزه حال و روز من ای خدا_بی زارم از جهانِ بی حسین از هر چه مردمانِ بی حسین چه فایده ای از جانِ بی حسین روزنه نور توو زندگیمه حسین نقطه ی قوتِ بندگیمه حسین 2 حال من_فقط تو روضه هاتو خوب میشه با اسم کربلاتو خوب میشه راه تو_ادامه داره توی روضه هات خیر منه توو نوکری برات چی میشه_ مِس وجودمو طلا کنی مثه زهیر بهم نگاه کنی منو مقیم کربلا کنی با نگاهت میشم بی خبر از خودم افتخاره منه نوکر تو شدم یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
219.6K
زمزمه و شور یاحسین
زمزمه یا شور حضرت رقیه سلام الله علیها آمدی_بیا یتیمتو بغل بگیر ثواب داره کمکِ به اسیر ببخش که_توی خرابه می پذیرمت نمی تونم بغل بگیرمت ای پدر_چرا دیگه نمی زنی صدام دلم گرفته حرف بزن برام یه کم نوازش تو رو میخوام می دونی که دلم_خیلی تنگه بابا بالش خواب من_خوار و سنگه بابا 2 بی تو من_شکسته ام محاله پا بشم محاله مثل اون روزا بشم خسته ام_زخمی شدن درد سره بابا عمه منو راه می بره بابا ای پدر_بیا جلو دره گوشت بگم این درد هنوز نرفته از سرم کم مونده بود کنیزی ام برم گرچه رو صورتم_هاله ی نیلیه چشم نامحرما_بدتر از سیلیه 3 جان من_مسافر رو نیزه ها بگو دستان تو مونده کجا بگو وای من_چی شد که نیزه از تو سیر شده بابایی ام چقده پیر شده ای پدر_چه کرده نیزه با گلوی تو بوی تنور میاد ز موی تو فدای سوختگیه روی تو لخته خون بسته بر_زخم لبهای تو پر شده از خراش_روی زیبای تو یا حسین یا حسین یا حسین یاحسین https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
تا دم مرگ تو را مرثیه خوان خواهم ماند نوکرت بوده و هستم و همان خواهم ماند مثل فطرس همه ی عمر به چشمان پر اشک صبح و شب رو به حرم نامه رسان خواهم ماند زیر باران غمت دل به جنون خواهم زد مثل یک موج در اوج هیجان خواهم ماند حسرت هیچ کسم نیست در این تنهایی عبد آقای جوانان جنان خواهم ماند تن به مرداب جهالت ندهم با مهرت گرچه یک قطره ولی در جریان خواهم ماند هر کسی در گذر عمر عوض خواهد شد من که در قاطبه ی گریه کنان خواهم ماند رشک من عاقبت کار زهیر است فقط سائل عاقبت خیری تان خواهم ماند پنجه در زلف ضریحت نکشیدم چندی ست باز در حسرت آن کعبه ی جان خواهم ماند؟ مثل بی تابی فرزند به آغوش پدر از حرم دورم و در آه و فغان خواهم ماند https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
زمزمه یا شور حضرت علی اکبر علیه السلام اکبرم/مگه قرار نبود عصام بشی چرا دیگه نفس نمی کشی کار تو/تموم بشه تمومه کار من پاشو عزیز بابا خواهشن بگو تو/چه جوری با تنت کنار بیام رمق نمونده توی زانوهام برای بردنت کمک می خوام خیز و از جا ببین می شود باورت از حرم آمده عمه دور سرت 2 از تنت/چیزی نمونده روی دست من بسه همین برای پیر شدن تنت رو/با چی زدن که اینچنین شده انگاری که نگین نگین شده دشمنام/دارن غرور من رو می شکنن تو رو نه انگاری منو زدن تو اربن اربنی علی یا من ای تنِ غرق خون اربن اربن علی پیکرت می شود قاتل من علی https://eitaa.com/hkordy
زمزمه یا شور حضرت علی اصغر علیه السلام لالالا/چشاتو وا کن ای امید من من مادرم روم و زمین نزن خواهشأ/داری می ری یه بار دیگه بخند درِ امید و رو دلم نبند ای خدا/ای کاش اینا همش یه خواب باشه مشکای خیمه ها پر آب باشه تیرای حرمله خراب باشه شد خجالت زده از لبات مادرت چی اومد از عطش لاله ام بر سرت 2 ببین که/قلب بابات یه تیکه آتیشه داره از این خجالت آب میشه وای من/روی یه دست بابا پیکرت مونده رو دست دیگه اش سرت تا که تو/امون باشی از شرِ نیزه ها می خواد تو قبر بزاردت بابا بخواب عزیز من لالالالا روی چشم ترت خاک می ریزم علی کاشکی از روی خاک برنخیزم علی @hkordy
زمزمه یا شور حضرت ابوالفضل علیه السلام سیدی/یه زحمتی بکش داداش برام یه فکری کن برا خون چشام می خواستم/که دریا رو بیارم تا حرم خدا نکرده من آب آورم اگر که/طفل رباب دست و پا می زنه از تشنگی در حال رفتنه شرمندم آخه تقصیر منه نشد که برای حرم آب بیارم نبرم به خیمه دیگه رو ندارم 2 اگر که/دستام بریده شد فدا سرت بگو حلالم کنه خواهرت الهی/رو نیزه با او رو به رو نشم چش تو چش کبود او نشم بگو که/تو خواب بازم براش رکاب میشم اسیر میشه منم عذاب میشم هر وقت اونو ببینم آب میشم خون شده چشمم از غصه ی خواهرم کی رود فکر او لحظه ای از سرم https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
مراسم عزاداری دهه اول محرم1400 سخنران: مداح: و دیگر ذاکرین اهل البیت علیهم السلام مکان: مطهری شمالی 64 حسینیه شروع از ساعت 21 خواهران برادران
ماییم و باز حال و هوای محرمت دنبال کار هیأت و دنبال پرچمت دلتنگ عطر ناب ترین فصل ماتمت تسبیح ماست زمزمه و نوحه و دمت با هر محرم تو نفس ها عوض شدند در پای منبر تو چه کس ها عوض شدند از هرچه بگذریم از این غم نمی شود از روضه ی حسین و محرم نمی شود مهر تو لحظه ای ز دلم کم نمی شود آدم بدون عشق که آدم نمی شود در من دوباره عاشقی آغاز کرده ای صد پنجره به روی دلم باز کرده ای این اشک ها برای تو تقوا برای ما دنیای ما فدای تو فردا برای ما بی تو نداشت جاذبه دنیا برای ما این روضه هاست مثل مسیحا برای ما ما را رفیق روضه ات آقا حساب کن بر چشمه چشمه اشک دل ما حساب کن من زنده ام که گریه کنم پای روضه ات در من که مست می شوم از چای روضه ات حتی بهشت پر نکند جای روضه ات جبریل پای ثابت شبهای روضه ات دنیا بدون کرببلا دیدنی که نیست خاکی به غیر خاک تو بوسیدنی که نیست *** حس میکنم که حال دلم حال دیگری ست چون روزهای خاطره انگیز نوکری ست https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
مرثیه عاشورایی کفنش خاک زیر پایش بود غسل او خون زخم هایش بود لشکری رد شدند از رویش نیزه ها می رود به پهلویش همه بر شمر اقتدا کردند تیغ ها با تنش چه ها کردند می رود چشمه چشمه خون ز تنش غیر مشتی نمانده از بدنش زخم ها بی حد ست در تن او نیزه ها می شکست در تن او عرش را آه مادرش برداشت چکمه ای پا به سینه اش بگذاشت بر روی خاک جا به جا می رفت روی دستان نیزه ها می رفت ناله اش بین دست و پا گم شد بدنش زیر سنگ ها گم شد @hkordy
مرثیه حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام من که چون روح امامم اینجا بی جواب است سلامم اینجا هر چه در بود به رویم بستند کوفیان هر چه بگویی هستند عشق کشتن به دل و جان دارند من ندانم به چه ایمان دارند کودکانش همه پر نیرنگند فکر سوغاتی بعد از جنگند سنگ در دست به فکر محک اند فکر خندیدن بعد از کتک اند شهر از مرگ نشان ها دارد خولی و شمر و سنان ها دارد کوفه تمرین علی کشتن کرد تازه این ست شروعش برگرد لشکری تشنه ی جانت شده است اشک من نامه رسانت شده است هیچ کس منتظرت نیست نیا کوفه شهر پدرت نیست نیا نیزه ها بر تو ولی منتظرند نیزه ها از همه خون خوارترند دخترت تا که نلرزد برگرد سرت از نیزه نیافتد برگرد هر چه نامرد به خط در کوفه یک حبیب است فقط در کوفه پسر حضرت زهرا برگرد حرف ناموس شد اینجا برگرد آتش افتاد و سرم را سوزاند فکر فردا جگرم را سوزاند آسمان روی سرم گشت خراب می کشد قلبم از این فکر عذاب چه عذابی ست به جانم افتاد دَخَلَتْ زینب علی ابن زیاد؟ @hkordy
مرثیه حضرت باب الحوائج مسلم ابن عقیل علیه السلام کوفه امشب به پریشانی من می گرید به شب بی سر و سامانی من می گرید دوستانم همه یک پارچه دشمن شده اند سکه ها برق زدند و همه روشن شده اند ای تو،تنها نفس دین خدا مولا جان دین فروشی شده در کوفه نیا مولا جان چونکه صد رنگ ترین مردم دنیا باشند هر کجا سفره ی نان است همان جا باشند نه نگاهی نه پناهی که شود تسکینی می فروشند مرا در عوض بی دینی رسم جنگ آوری کوفه فقط نامردی ست خنده بر گریه ی مهمان عوض هم دردی ست طوعه امشب کمکم کرد شبیه یک مرد کوفه اشباح رجال است بیا و برگرد شهرت مردم این شهر به کودک کشی است اینکه این حرف دروغ است فقط دل خوشی است کعب نی های عجیبی ست به دست مردم حرف سوغات بود بر لب مست مردم دست این طایفه آماده ی سیلی زدن است شاهد این قضیه گونه ی مجروح من است تا که بر نیزه سرت خطبه نخواند برگرد تا که انگشتر و انگشت بماند برگرد @hkordy
ورود به کربلا ای همیشه شبیه مادر من کوه ایمان،عقیله خواهر من جاری کوثر است چشمانت عصمتی دیگر است چشمانت قلب تو تا همیشه با من هست نظرت مثل صبح روشن هست ای که چشمت دوباره بارانی ست کربلا ایستگاه پایانی ست خسته ی راه آمدی خواهر دیگر اینجاست منزل آخر لشکر چشم ها کنار روید خواهرم خواهشأ پیاده شوید خاطرت جمع محرمان هستند سایه ات را نگاه بان هستند آب هم در دلت تکان نخورد پرده ی محملت تکان نخورد یک بیابان اسیر پیش شماست باد هم سربه زیر پیش شماست اینکه دارد رکاب می گیرد... از نگاهت ثواب می گیرد... آسمان بلند احساس است روشنی دل تو عباس است چادرت را غبار ننشیند سایه ات را کسی نمی بیند استوار همیشگی زینب ذولفقار همیشگی زینب ای پناه کبوتران حرم ملجأ آه دختران حرم خاک این دشت را مزین کن کربلا را حریم ایمن کن مریم خانواده ی زهرا انتخاب قیام عاشورا عشق بی تو چه بی بها بشود کربلا با تو کربلا بشود با جدایی بساز از این لحظه کربلا را بساز از این لحظه فکر روز دهم کن از حالا فکر گودال و عصر عاشورا تو مرا بی سپاه میبینی خیمه را بی پناه میبینی سنگ هایی که پرتوان هستند نیزه هایی که خون چکان هستند عشق خود را غریب میبینی آه شیب الخضیب میبینی باورت می شود حسینت را نیزه ها میبرند از اینجا از جسارت تو خسته خواهی شد بعد من دست بسته خواهی شد ایتا https://eitaa.com/hkordy