#والدین_آگاه_بدانند
👈وقتی بچه ها مشغول کثیف کاری می شوند
✍مثل دانشمندایی هستند که در حال کشف و آزمایشند.
📌لمس می کنند
📌بو می کنند
📌می بینند
📌بررسی می کنند
📌و به نقطه کشف و شهود می رسند.
👈در این بازی ها، کودک را آزاد بگذارید
‼️ و او را محدود نکنید.
📚 @hkorshidmehr 📚
♦️ مصرف بالای آدامس میتواندباعث
🔹کندی ذهن شود
🔸بعضی ازافرادهنگام مطالعه یاتماشای سیدیهای آموزشی آدامس می جوند
🔹این جویدن باعث عدم تمرکزکامل مغزبر روی یادگیری می شود
#اطلاعات_عمومی
📚 @hkorshidmehr 📚
#اطلاعات_عمومی
آدامس در سنگاپور منحصراً در داروخانه ها و با نسخه به فروش می رسد.*
📚 @hkorshidmehr 📚
#تربیتی
هماهنگی والدین
✅ اگر در تربیت بین والدین هماهنگی وجود نداشته باشد،
مثلا مادر بگوید نمیتونی این کارو بکنی، کودک به پدر پناه ببرد پدر بگوید اشکال نداره انجام بده، چند اتفاق می افتد؛
⬅️ اقتدار مادر از بین می رود و کودک دیگر به حرف مادر گوش نخواهد داد.
⬅️ کودک باج گیر بار می آید.
⬅️ کودک ارزش ها را یاد نخواهد گرفت، چون پدر یک چیز گفته، مادر یک چیز دیگر
📚 @hkorshidmehr 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
جهت افزایش دقت، تمرکز و تقویت حافظه کودک
📚 @hkorshidmehr 📚
🔹#داستان کودکانه😁
قصه های کلیله و دمنه
🐰خرگوش دانا و 🦁شیر مغرور
در روزگاران قدیم در جنگل سرسبزی شیر قوی و مغروری زندگی می کرد او خود را سلطان جنگل می دانست و توقع داشت همه ی حیوانات جنگل به او احترام بگذارند هر موقع که گرسنه می شد یکی از حیوانات را شکار می کرد و می خورد. به همین خاطر همه ی حیوانات هرروز در نگرانی بودند که کدامیک از آنها را شکار می کند.
یک روز همه ی حیوانات دورهم جمع شدند و گفتند برای اینکه از نگرانی در بیاییم باید فکری کنیم. بعد از صحبت و همفکری به این نتیجه رسیدند که هر روز یکی از حیوانات به میل و خواسته ی خود نزد شیر برود تا شیر اورا بخورد و بقیه حیوانات راحت و بدون ترس زندگی کنند. یکی از آنها به نمایندگی نزد شیر رفته موضوع را به او اطلاع داد شیر هم از این موضوع خوشحال شد و قبول کرد که دیگر به آنها کاری نداشته باشد.
روزها همین طور گذشت و هر روز یکی از حیوانات نزد شیر رفته و خورده می شد تا اینکه نوبت به خرگوش دانا رسید. خرگوش که از این کار شیر خیلی ناراحت بود به دنبال راهی بود تا همه ی حیوانات از دست شیر خودخواه و مغرور نجات پیدا کنند.به همین خاطر خرگوش دانا خیلی دیر تر از بقیه حیوانات نزد شیر رفت شیر وقتی که خرگوش را دید با عصبانیت فریاد زد:
چرا اینقدر دیرکردی؟ خرگوش دانا با ترس و صدای لرزان گفت: من در جنگل به طرف خانه شما می آمدم که در راه دوستم را دیدم او از دست شیر بزرگ و قوی فرارکرده بود و می گفت: شیر گفته من سلطان جنگل هستم و در راه که می آمدیم دوباره شیر سر راه ما سبز شد و دوستم را شکار کرد ولی من ازدستش فرارکردم تا خدمت شما برسم.
شیر با شنیدن حرفهای خرگوش ناراحت شد و گفت: من سلطان جنگل هستم هیچکس حق ندارد جای من را بگیرد جای آن شیر را به من نشان بده تا او را از پای درآورم.
خرگوش دانا گفت: چشم سلطان جنگل دنبال من بیایید هردو به راه افتادند تا به سرچاه پرآبی رسیدند خرگوش دانا گفت: این شیر به آب علاقه دارد و منزل خود را در آنجا ساخته است اگر باور نمی کنید من را بغل کنید و روی چاه خم شوید تا او را به شما نشان بدهم.
شیر همین کار را کرد و خم شد آب چاه زلال و صاف بود و عکس شیر و خرگوش روی آب افتاده بود و شیر که خیلی عصبانی بود فریادی زد و صدای او در درون چاه پیچید.
شیر فکر کرد شیر درون چاه غرش کرده بیشتر عصبانی شد و خرگوش را کنارچاه برزمین گذاشت و برای کشتن شیر درون چاه به داخل چاه پرید و در آب غرق شد.
خبر از بین رفتن شیر خودخواه به گوش همه ی حیوانات جنگل رسید و همگی از کار خرگوش دانا خوشحال شدند و سالهای سال در کنار یکدیگر راحت و شاد زندگی کردند.
#قصه_شبانه
#قصه🌙
هدایت شده از |مجموعهخورشیدمهر|
🌼آرامـش با ارزشتریـن
🌼حـس دنیـاست
🌼براتـون یـه دنیـا آرامش
🌼یـه دنیـا تنـدرستی
🌼و یـک عالمه خوشبختی
🌼و بـرکـت آرزومـندم
شبتونبخیر
📚 @hkorshidmehr 📚
#تربیتی
چگونه بچه هایمان را برای عزاداری محرم آماده کنیم؟
✍برای آماده کردن بچه ها ابتدا باید چندین کار انجام شود
1⃣بچه ها را با وقایع عاشورا آشنا کنیم و برای آشنا کردن میشود از
✅کتاب های داستان و کتاب هایی که در این خصوص با زبان کودکان و نوجوانان نوشته شده است تهیه کنیم که ان شالله اشاره خواهیم کرد
✅از داستان های تصویری و انیمیشن که در برنامه های گوشی است استفاده کنیم
✅از نمایشگاه هایی که در ایام محرم در خصوص وقایع محرم ایجاد میشود استفاده کنیم
✅بچه ها نزد پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها برده و بگوییم از خاطرات محرم برایشان بگویند
✅پیدا کردن دوستان مسجدی و هیئتی توسط والدین و همراه کردن فرزند با دوستانش برای شرکت در مراسم عزاداری
✅بچه ها را برای آماده سازی مساجد و کمک کردن در هیئت تشویق کرده مثل پخش کردن قند یا شکلات یا سربند یا نذورات در مجالس اهل بیت
✅خریدن وسائل منتسب به دستجات عزاداری مثل طبل و سنج و زنجیر و...با انتخاب فرزندان
✅ایجاد کردن ایستگاه صلواتی جلوی درب خانه به صورت خیلی ساده در قالب یک میز و سینی شربت و پخش مداحی
✅تهیه لباس سقایی برای شب های محرم در مسجد و حسینیه و روز تاسوعا و عاشورا
📚 @hkorshidmehr 📚
🏢مدیریت کلاس
چند توصیه به معلمان جوانی که برای اولین بار عهده دار کلاس های گروهی در مراکز آموزشی میشوند:
۱-بهترین وضعیت یک دبیر در هنگام تدریس، قرار گرفتن پای تخته کلاس است.
میزان تحرک و جابهجایی بهتر است مختصر، آرام و در محدودهی تخته کلاسی باشد.
این که مدام قدم بزنیم و یا در عرض و طول کلاس جابهجا بشویم، تمرکز شاگردان را بر هم زده و بهتدریج حرکت بیش از حد ما، برای دانش آموزان
خستهکننده میشود.
۲-بهترین حجم صدا هنگام تدریس، حجمی متوسط، توام با آرامش و بیان شمردهی کلمات است.
جالب نیست دانشآموز تذکر دهد: لطفا بلندتر
و نیز اشتباه است فکر کنیم با فریاد کشیدن مطالب را بهتر به شاگردان فهماندهایم.
فریاد زدن به هنگام تدریس تدریجا گوش و ذهن آنها را خسته میکند و انرژی معلم را نیز تحلیل میبرد.
اگر درس را با فریاد زدن شروع کنیم، دیگر تا انتها باید داد بزنیم؛ چون دانشآموزان عادت کرده و دیگر به صدای آهستهی ما توجه نخواهند کرد.
حجم متوسط صدا بهترین است و آن گاه میتوان گاهی با بالا بردن یا پایین آوردن صدا، توجه بیشتری را ایجاد نماییم....
۳-نگاه دبیر باید بر روی صورت تمام دانش آموزان حرکت کند.
در هنگام تدریس فقط بعضی نفرات را نگاه کردن، و یا فقط به در و دیوار کلاس چشم دوختن، اثر منفی داشته و عدهای از شاگردان با این احساس که در دایره توجه قرار ندارند، کمکم از دنبال کردن صحبتهای ما دور خواهند شد.
۴-از یاد نبریم دانشآموز بیش از آن که به مقدار پیشرفت درس در هر جلسه کلاس توجه کند، به محتوای مطالب گفته شده دقت می کند.
به عبارت دیگر قبل از آن که از خود بپرسد در یک جلسه چند صفحه کتاب تدریس شده، از خود می پرسد چه مطالبی را خوب و عمیق یاد گرفته است.
کیفیت آن چه تدریس میکنیم مهمتر از کمیت مطالب گفته شده است.
سریع و تند درس دادن مطالب درسی، معمولا دانش آموز را دچار اضطراب میکند.
این مطلب بهویژه در جلسههای اول شروع برنامهی کلاسها مهمتر است.
@hkorshidmehr