الهی امشب هـر چـی خوبیه♡
خــدا بـراتـون رقم بـزنـه ♡
آرامش مهمان همیشگی ♡
خـونـه هـاتـون بـاشـه ....♡
در آغوش پر از مهر خدا باشید♡
شبتون خـوش🌹
#تربیت_کودک
سر باز زدن چندباره ی مادر از پدر، کافی است تا به فرزند بیاموزد که میتوان در مقابل مدیر خانه ایستاد.
👈 اگر مادر به وسیله سر باز زدن از مدیریت پدر به خواسته خویش رسید، فرزند میآموزد که باید برای رسیدن به خواستهها، مانند مادر عمل کرد.
از همین رو، سرپیچی از دستور پدر را یک کار لازم و ضرور به حساب میآورد، نه کار زشت و ناپسند.
#تربیت_فرزند
🟢روانشناسی
ویژگی های ارتباطی شخصیتها
افراد درونگرا(introversion)
۱) از تنهایی انرژی میگیرند
۲) نمیخواهند کانون توجه باشند
۳) شنونده های خوبی هستند
افراد برونگرا(extraversion)
۱)از تعامل با دیگران لذت میبرند
۲)بیش از انکه گوش بدهند حرف میزنند
۳)دوست دارند کانون توجه باشند
افراد حسی(sensing)
۱)تمرکز بر دریافت اطلاعاتشان با حواس پنجگانه است
۲)به زمان حال توجه دارند
۳)از تکرار یک مهارت خسته نمی شوند
ویژگی شهودی(Intuition)
۱)به الهام و دریافت قلبی معتقدند
۲)از تکرار یک مهارت خسته می شوند
۳)برای نوآوری و تخیل ارزش زیادی قائلند
ویژگی افراد احساسی(feeling)
۱)به همدلی و درک دیگران اهمیت میدهند
۲)به راحتی از دیگران تشکر می کنند
۳)از طرف دیگران بیش از اندازه عاطفی ارزیابی میشوند
ویژگی افراد منطقی(Thinking)
۱)بیش از حد برای منطق و عدالت بها قائل اند
۲)از طرف دیگران خشک و بی انعطاف ارزیابی می شوند.
۳)بزرگترین انگیزه ی آنها در کار موفق شدن است
ویژگی افراد قضاوت کننده(judging)
۱)معتقدند اول کار بعد تفریح
۲)زمان را منبع تمام شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا هستند
ویژگی افراد دریافت کننده(perciving)
۱)اول تفریح بعد کار
۲)زمان را منبع تجدید شدنی می دانند
۳)نتیجه گرا نیستند
چرا محصولات کارخانه ای طبع سرد دارند؟🔍
محصولات کارخانهای به علت افزودنیها و نگهدارندههای موجود در آنها طبع سرد دارند!
مصرف روزانه ومداوم آنها باعث سردی بدن و بروز بیماریهای مختلف (معروفترین آنها MS است) میشود.
#طب_اسلامی_سنتی 📝
🍃🍎
يک ليوان آب هويج بيش از ۸ برابر نياز روزانه افراد به ويتامين A را تامين می کند.
ويتامين A براي رشد اندامها و استخوانها لازم و برای حفظ قدرت بينایی نیز مهم است.
.
🌐 🌐
اطلاعات عمومی
#شعرکودکانه
یه دل دارم حیدریه
عاشقه مولا علیه
من این دل ونداشتم
از تو بهشت برداشتم
خدا بهم عیدی داد.
عشق مولا علی داد.
علی وجود و هستیه
دشمن ظلم و بدیه.
علی قرآن ناطقه
جد امام صادقه
او بنده خوب خداست
دست علی همراه ماست
رو دلامون نوشته
مولا علی و عشقه.
#شعر
#سرود
•┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌼غنچه های مهدوی🌼
#شعر_کودکانه
🌤صبح بخیر کوچولو🌤
بیدار شو خوابالو , بیدار شو
وقت بازی و کاره
هر بچه ای بیداره
بیدار شو تو از خواب
ببین خاله آفتاب
آروم آروم اومده
خورشید خانوم اومده
صبح شده دیگه بسته
چقدر می خوابی ؟
تو که خوابیدی
شب تا صبح رو حسابی
صبح بخیر کوچولو👶
صبح بخیر خوابالو😴
خودت را به خواب نزن
به صورتت آب بزن
یادت نره مسواک
دندونات می شه پاک👄
موهات رو شونه بزن
آفرین خوشگل من👧
دست و صورت
و دندونات چه تمیزه
الان تو شدی
یک بچه پاکیزه
صبحانه آمادست🍞
یک سفره سادست
زود باش بیا عزیزم
برات چایی بریزم☕️
نون و خامه و شیر
یا که نون و پنیر🧀
نون و کره و چایی
به به چه مربایی🍧
🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈
❄️ ❄️
#شعر_کودکانه
یه بره بود پیاز و سیر نمی خورد
هیچی به جز سبزی و شیر نمیخورد
یه روز هوس کرد که مثل آدما
کشک بادمجون بخوره با نعنا
باباش براش کشک بادمجون گرفت
پیاز داغ و سیر فراوون گرفت
بره هه خورد و خورد و گفت عالیه
فقط جای سبزی و شیر خالیه
🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈
❄️ ❄️
داستان کودکانه گربههای نادان
گربه ی خاکستری گفت: من می خوام از درخت بالا برم و یک پرنده شکار کنم.
گربه ی قهوه ای همان طور که سرش را می خاراند گفت: از کجا بفهمیم روی درخت پرنده ای هست یا نه؟
گربه ی نارنجی گفت: اول از همه باید از درخت بالا بریم.
سه گربه به سمت جنگل رفتند و کنار یک درخت بزرگ بلوط ایستادند.
گربه ی خاکستری گفت: این که خیلی بزرگه من نمی تونم از اون بالا برم.
گربه ی قهوه ای گفت: خاکستری راست می گه. ممکنه 20 تا گنجشک روی درخت باشه ولی ما هیچ وقت نمی تونیم بالای درختی به این بزرگی بریم.
نارنجی به یک درخت کوچکتر اشاره کرد و گفت: این یکی چطوره؟
قهوه ای گفت: من فکر کنم می تونم بالای این یکی برم.
هر سه گربه به سمت درخت دویدند و خاکستری اول از همه بالا رفت. قهوه ای هم پشت سرش می رفت. خاکستری روی یک شاخه رفت. هر چه اون بیشتر جلو می رفت شاخه خم تر می شد. وقتی قهوه ای هم پایش را روی همان شاخه گذاشت شاخه به زمین نزدیک تر شد. خاکستری گفت: من می تونم گل ها را بگیرم.
قهوه ای هم روی شاخه وارونه شد و دمش به چمن های روی زمین می خورد.
نارنجی که هنوز بالای درخت نیومده بود گفت: این درخت خیلی کوچیکه. هیچ پرنده ای لونه اش را روی این درخت نمی سازه، بهتره برگردیم.
گربه ی خاکستری خودش را ول کرد و با سر روی گل ها افتاد.
گربه ی قهوه ای هم خودش را رها کرد و با دمش روی چمن ها افتاد.
نارنجی گفت: فکر کنم امروز روز خوبی برای شکار گنجشک نیست. بهتره بریم و ماهی بگیریم.
آن ها به سمت رودخانه رفتند و چند ماهی گرفتند. آن ها زیر شاخه های همان درخت بلوط نشستند و شروع به خوردن ماهی ها کردند. چند پرنده شروع به آواز خواندن کردند ولی گربه ها توجهی به آن ها نکردند و خاکستری گفت: دفعه ی بعد.
🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈
❄️ ❄️