فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر که را صبح شهادت نیست
شام مرگ هست
با صدای حاج قاسم💔
@hmoaddab
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
📋#اعلام_برنامه | شکوه نجوا
📣 فراخوان شعر اخلاقی و مناجات بر اساس کتاب شکوه نجوا (شرح مناجات شعبانیه اثر آیت الله مصباح یزدی)
💠 در دو بخش:
کلاسیک و نیمایی
🏆جوایز:
۵ جایزه بیست میلیون ریالی
🔴 مهلت ارسال آثار ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۱
📩 شاعران گرامی میتوانند اشعار خود را به شماره ۰۹۱۹۶۹۲۸۸۰۴ در پیام رسان ها و یا به ایمیل mesbahart.ir@gmail.com ارسال نمایند.
📚 علاقه مندان میتوانند برای مطالعه کتاب به لینک زیر مراجعه کنند:
🌐 mesbahyazdi.ir/node/4141/
💻 @mesbahyazdi_ir
بر تو سلام ای وارث آدم
بر تو سلام ای دختر حوا
ای وارث سجاده ی مادر
بر تو سلام ای روح اعطینا
زینت برای حضرت مولا
تو دختر باران و خورشیدی
الا جمیلا در بلا گفتی
زیباترین تصویر توحیدی
با خطبه ات شب را سحر کردی
آیینه دار جبهه ی تبیین
کرببلایی بود شام تو
ای صبح آیات بزرگ دین
ای انقلاب نور در ظلمت
بر بازوی سقاست نام تو
ای بت شکن! بنت خلیل الله
تاریخ مدهوش از پیام تو
ای خواهر باران دل خود را
بر رشته های چادرت بستیم
روز ازل گفتیم یا زینب
ما تا ابد بر عهدمان هستیم
#حسین_مؤدب
#حضرت_زینب
@hmoaddab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در انتظار وصل تو باید بایستیم...
شعرخوانی #حسین_مؤدب
در کلاس شرح مثنوی
استاد غلامعلی #حداد_عادل
@hmoaddab
برای برادرم سید محمدمهدی شفیعی
و داغی که بر دل دارد...
مردی که مژده داد سحر را
مشتاق بود صبح و سفر را...
دل برده بود از همه ی شهر
دل داده بود اهل نظر را
پروانه بود و در ره جانان
با جان خریده بود خطر را
وقت قنوت سبز دعایش
یک شهر دیده بود اثر را
سرو صبور و پر ثمر ما
بر سینه داشت زخم تبر را
وقت سحر پرید و کماکان
باور نمیکنیم خبر را
بر دوش توست... تاب بیاور
سنگینی عبای پدر را
رفت و هنوز منتظرانیم
همراه او طلوع سحر را...
#حسین_مؤدب
#آقا_سید_محسن
@hmoaddab
برای دوستان شهیدم
دانیال رضازاده و حسین زینال زاده
آن تشنگی... در جست و جوی آب بودن را
از ابتدا میخواستم بی تاب بودن را
تقدیر من با ترس در ساحل نشستن نیست
امید دارم غرقه در گرداب بودن را
حتی اگر سخت و اگر تاریک... باید رفت
چشم انتظاری تا کجا مهتاب بودن را؟
ای ماهی شوریده باید دل به دریا زد
راضی مشو بازیچهی قلاب بودن را
من زنده رودم! ای زمین پست میخواهی
از من چگونه ماندن و مرداب بودن را؟
چیزی نمانده تا سحر... حالا بیا ای مرگ...
من خوش ندارم زندگی را... خواب بودن را...
#حسین_مؤدب
@hmoaddab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعبیر حقوق بشر به غربی ها نمیآید!
بیانات در دیدار شاعران
@hmoaddab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی استاد علیمحمد مؤدب
در #دیدار_شاعران با مقام معظم رهبری
فروردین 1402
@hmoaddab
https://book.icfi.ir/book/555659/%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86-%D8%A2%D8%A8%DB%8C
لینک خرید مجازی "پیراهن آبی" از نمایشگاه کتاب
@hmoaddab
رسیده سِفر نابودی! رسیده فصل پایانی!
چه پاییزی! عجب رعدی! چه بارانی! چه طوفانی!
بگو با غاصبان! این خانه صاحب خانه هم دارد!
بگو شداد را... افتاده باغش رو به ویرانی!
بگو خیبر نشینان را... سپاه مصطفی(ص) آمد!
بگو دیگر ندارد سود! سودای پشیمانی!
ببین بار دگر شیطان به بند ذلت افتاده
به دست ماست باری خاتم ِ سرخِ سلیمانی!
حریف لشکر حیدر(ع) نخواهد شد کسی دیگر
چه با زور ابوسفیان! چه با تزویر سفیانی!
چه عطر آشنایی... یوسفی از راه میآید
خبر آورده این طوفان... آهای ای قوم کنعانی!
#حسین_مؤدب
#طوفان_الاقصی
تصویر: اثر استاد مسعود نجابتی
@hmoaddab
مینویسم از زنی از جنس نوری بیکران
دختر زهرا(س) و حیدر(ع) برتر از هفت آسمان
زینب صغریٰ همان که نور چشم حیدراست
شیر دخت دیگری از آیههای کوثر است
زینبی دیگر برای اهل بیت مصطفی
زینتی دیگر برای _جلوهی حق_مرتضی
جلوهای از کوثر و طه و انسان بود و بس
دختر یس و الرحمن و فرقان بود و بس
مثل زینب مو به مو آیینهی زهراست او
مثل زهرا برتر از دنیا و ما فیهاست او
او که از هر رجس و ناپاکی یقینا دور بود
جرعهای از آیهی تطهیر بود و نور بود
نور مستوری که از جنس کلام الله بود
جز مطهرها مگر کس را به سویش راه بود؟
ظلمت و عصیان کجا و همنشینی با گلاب؟
پنبه دانه را شتر بیند مگر تنها به خواب!
بی نماز و کعبه؟ این فرض محالی بیش نیست!
بت پرست و بت شکن؟ بیشک خیالی بیش نیست!
دختری که بوده شاگرد کلاس فاطمه(س)
خطبه خوانده پیش دشمن بی هراس و واهمه
ام کلثوم است بانوی شهادت پروری
ام کلثوم است در فضل و شجاعت حیدری
مکتب او مکتب ایمان و عزت بودهاست
مثل زهرا(ع) مکتب خون و شهادت بودهاست
مکتب زهراست الگوی همه آزادهها
راه زهرا(س) میبرد ما را به سوی کربلا
شیعه تا امروز هم مدیون لطف مادر است
هرکسی شاگرد زهرا شد از این عالم سر است
مکتب زهرا شهادت را به ما آموخته
جان و قلب شیعه را بر عشق حیدر دوخته
تشنهکامان را نگاهش غرق باران میکند
چادر زهرا یهودی را مسلمان میکند
نسل سلمانیم ما سرباز زهراییم و بس
چون سلیمانی اسیر موج دریاییم و بس
مکتب سرخ سلیمانی به غیر از عشق چیست؟
مکتبش جز مکتب اولاد حیدر نیست، نیست!
حاج قاسم مکتبش دلدادگی بود و جنون
دم به دم در آرزوی پر زدن در خاک و خون
او که مصداق الشداء علی الکفار بود
بین مردم مهربان و ساده و غمخوار بود
روضهدار و روضهخوان و غصهدار روضه بود
او همیشه هر کجا در سایهسار روضه بود
سوخت عمری با غم زهرا(ع) و آخر پر کشید
مثل زهرا(ع) سوخت در آتش... بلا را سرکشید
غصهدار روضهها بود و مدافع از حرم
آه از شام و خرابه، آه از مشک و علم
یک شب جمعه پرید و زائر ارباب شد
بعد از او بار دگر اهل حرم بیتاب شد
رسم او را در نگاه نسل فردا دیدهاست
دشمن از راه سلیمانی ما ترسیدهاست
زائران حاج قاسم زائر مولا شدند
رودهای تشنهای که راهی دریا شدند
کودک و پیر و جوان، اینجا همه فهمیدهاند
این جماعت کربلا را... کربلا را... دیدهاند
آه... کرمان کربلا شد... کربلای چندم است؟
تا ابد این غصه در قلب تمام مردم است
ای کسانی که شعار زندگی، زن میدهید...
این همه زن شد شهیده، چشم هایتان ندید؟
ام کلثوم است بانوی شهادت پروری
ام کلثوم است در فضل و شجاعت حیدری
داغ مادر دیده او در کودکی های خودش
یاس پر پر دیده او در کودکی های خودش
آتش و دود و در و دیوار را دیدهاست او
سیلی و خون ِ روی مسمار را دیدهاست او
غصههای حضرت مولا امانش را برید
فرق مجروح و پر از خون امامش که دید...
خط به خط روضه را با چشم تر دیدهست او
در مدینه مجتبی را خونجگر دیدهست او
مثل زینب... غرق خون خون خدا را دیدهاست
مثل زینب... روضهی کرببلا را دیدهاست
مثل زینب... گیسویی در دست قاتل دیده است
مثل زینب... او سری را در مقابل دیده است...
درد بسیار است اما ماجرایی آشنا
میبرد ذهن مرا تا خیمههای کربلا
دختری با گوشواره های قلبی غرق خون
این عبارت میکشد دل را به صحرای جنون
ماجرای گوشواره قلب را سوزانده است
روضهای که داغ آن بر جان شیعه مانده است
مجتبی و کوچه و دستی که بر صورت رسید
گوشواره روی خاک افتاد و مویی شد سپید
سیلی و نامحرم و روی کبود مادری
شد لگد مال حرامیها گل پیغمبری
آه از این غصه... از این روضه چگونه بگذرم
پیش نامحرم زمین افتاد روزی مادرم...
گوشواره روضه دارد بازهم با من بیا
از مدینه میروم اینبار تا دشت بلا...
تا علم افتاد... ترسی در حرم افتاد و بعد
از غم اهل حرم عباس جان میداد و بعد...
شمر با خنجر سوی گودال رفت...
زینب از این غصهها از حال رفت...
گوشواره... عصر عاشورا... هجوم و خیمهها
گوشواره... دست نامحرم... عزیزان خدا
گوشواره... تازیانه... دختری را پیر کرد
گوشواره... عمه را از زندگانی سیر کرد
@hmoaddab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کسانی که شعار زندگی... زن میدهید
اینهمه زن شد شهیده... چشمهایتان ندید؟
#حسین_مؤدب
#حسین_طاهری
#شهدای_کرمان
@hmoaddab
هدایت شده از کربلایی حسین طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت امکلثوم سلاماللهعلیها
مجلس روضه هفتگی
عزاداریایامشهادتحضرتامکلثوم(س)
و یادبود شهدای کرمان
سهشنبه۱۹دی۱۴۰۲ | ۲۶جمادیالثانی۱۴۴۵
مداح : کربلایی حسین طاهری
دانلود فیلم با کیفیت اصلی
هدایت شده از کربلایی حسین طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمزمه | یادت هست
مجلس روضه هفتگی
عزاداریایامشهادتحضرتامکلثوم(س)
و یادبود شهدای کرمان
سهشنبه۱۹دی۱۴۰۲ | ۲۶جمادیالثانی۱۴۴۵
مداح : کربلایی حسین طاهری
دانلود فیلم با کیفیت اصلی