eitaa logo
حقایق آخرالزمان و ظهور منجی
807 دنبال‌کننده
1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
13 فایل
آنهایی که ادعا می کنند کاش عاشورا بودند الان می توانندحسین زمان رو یاری کنند لینک کانال ما در تلگرام https://t.me/+7LHAfZlQ60c2ZjE0 جهت تعجیل در امر فرج صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| جنگ نرم 🔹وقتی در جنگ سخت خوب جلوی اینها ایستادیم، با جنگ نرم وارد شدند، دارند از درون ما را می‌زنند. 🔺از عاشورا تا ظهور 📥 لینک دانلود سخنرانی 📥 لینک دانلود متن خلاصه سخنرانی @ ho3inmahdi12
17.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 کار فرهنگی در آخر الزمان 👤 استاد 🔹️قسمت اول ◀️ در دیگر شبکه‌های مجازی با ما همراه باشید: آپارات | اینستاگرام | روبیکا | ایتا | تلگرام | توئیتر @ho3inmahdi12
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نکته‌ای جالب در خصوص کالکی، منجی آیین هندوئیسم 👤 حجت الاسلام دکتر کاشانی @ho3inmahdi12
🔅 پندانه ✍ پل‌هایی که باید بسازیم 🔹سال‌ها دو برادر با هم در مزرعه‌ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می‌کردند. 🔸یک روز به‌خاطر یک سوء‌تفاهم کوچک، با هم جروبحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آن‌ها زیاد شد و از هم جدا شدند. 🔹یک روز صبح در خانه برادر بزرگ‌تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجاری را دید. 🔸نجـار گفت: من چند روزی است که دنبال کار می‌گردم، فکر کردم شاید شما کمی خرده‌کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟ 🔹برادر بزرگ‌ جواب داد: بله، اتفاقا من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن. آن همسایه در حقیقت برادر کوچک‌تر من است. 🔸او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد و وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. حتما این کار را به‌خاطر کینه‌ای که از من به دل دارد، انجام داده است. 🔹در انبار مقداری الوار دارم، از تو می‌خواهم تا بین مزرعه من و برادر کوچکم حصاری بکشی تا دیگر او را نبینم. 🔸نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه‌گیری و اره‌کردن الوار. 🔹برادر بزرگ‌ به نجار گفت: من برای خرید به شهر می‌روم، اگر وسیله‌ای نیاز داری، بگو تا برایت بخرم. 🔸نجار در حالی که به‌شدت مشغول کار بود، جواب داد: نه، چیزی لازم ندارم. 🔹هنگام غروب وقتی برادر بزرگ به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به‌جای حصار، یک پل روی نهر ساخته بود. 🔸کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت: مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟ 🔹در همین لحظه برادر کوچک‌تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادر بزرگش دستور ساختن آن را داده است. 🔸از روی پل عبور کرد و برادر بزرگ‌ترش را در آغوش گرفت و از او به‌خاطر آن سوءتفاهم و کندن نهر معذرت خواست. 🔹دوباره هردو برادر به روزهای خوش دوستی برگشتند. برادرها نجار را دیدند که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است. 🔸نزد او رفتند و بعد از پرداخت مزدش و تشکر، از او خواستند تا چند روزی مهمان آن‌ها باشد. 🔹نجار گفت: دوست دارم بمانم ولی پل‌های زیادی هست که باید آن‌ها را بسازم. @ho3inmahdi12
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤 استاد اگه بچه زیاد داشته باشید بی کلاسیه...؟ خرجش زیاده...؟ تربیتش سخت می‌شه...؟ اولاد کم آسونتره...؟ @ho3inmahdi12
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «غافلگیری مومنین» 👤 اساتید و ⁉️ مقدمات ظهور چقدر طول میکشه؟ 🔸 ظهور بَغْتَه و ناگهانی اتفاق می‌افتد... @ho3inmahdi12
26.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شبکه بریتانیا 💢 قسمت دوم 🔺بررسی تاریخی شبکه جاسوسی انگلیسی ✍️ تهیه شده در مرکز مطالعات صهیونیسم مصاف @ho3inmahdi12
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پشت پرده اعدام جاسوس انگلیسی و واکنش انگلیس 👤 استاد @ho3inmahdi12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «خودشیرینی برای کی؟» 👤 استاد 🔸 تا حالا با امام زمان معامله کردی؟! ♥️ هرچی بیشتر یکی رو دوست داری، بیشتر بهش توجه می‌کنی... @ho3inmahdi12