از سـرشون زیـاد بـودی .. کـــمِ‌ت کـــــردن ..😭

آخ‌بمیرم‌براااات 😭

آخ حسین 😭

- تا دمِ حشر بر سنان لعنـت که نیزه فرو کرده در دهنت وااای‌حسیییین 😭

کاش دستم بشکنه که ننویسم اینارو ! ولی معرفت کنید شما 💔

امشب رقیه گیسوانش شانه خواهد شد فردا اسیرِ پنجه‌ی بیگـانه خواهد شد 😭

ته گودال گیر افتادی دستِ یه دجال گیر افتادی 😭

آخ خدا کنه من بمیرم برا نگرانیات حسییین😭

خنجر نبرید و کار مگو کرد ! لج کرد ؛ با پا برت گرداند ..😭

• آه‌اَز‌قَتلِگـٰاه •

این قتلگاهِ ؟ یا نیزه زارهِ ! این نیزه هارو کی دربیاره ؟💔

یا اباعبدالله . .

- و قـسـم به حلقه‌ی تنگِ دسـتـانِ پیمبر بـه دور تنِ کوچـک حسین . . آن زمان که از چگونگی مصیبت و سـرانجام او آگاه بود . . . الله‌واکبر

- پیامبر از جلـوی خانه‌ی فاطـمـه رد مـی شـد که صـدای گریـه ای شنید، گریه‌ی حسین. گفت: دخترم آرامش کن. مگر نمی‌دانی از گریه‌ی حسیـن اذیت می‌شوم؟ ( خوب شد پیامبر کربلا نبود ) _ کتابِ قصه‌ی کربلا _

خدا کنه شمر از تو بگذره عزیزم‌..

چه‌فِراقی . .

حسین‌بعد‌از‌عباس...

برایش امان نامه آوردند. بعضی می‌گویند شرم در چشم‌هایش نشست و سرش خم شد. انگار بخواهد با نگاهش بگوید: حسین جان! مگر پناهی به جز پناهِ تو هست؟! عباس فقط در امانِ توست... -لیلی سلطانی-

‌ حسین جسمِ بی دست برادر را در آغوش گرفته بود... در میانِ گریه در گوشش نجوا می کرد؛ اَلاُن اِنکَسَرَ ظَهری( الان کمرم شکست در نبود تو عباس)

. ما روی مهربانی تو، دستان تو برای وصل مجدد با خدا حساب ویژه‌ای باز کردیم.

- شرط عشق جنون است ما که مانده ایم مجنون نبوده ایم .

هی‌کند‌میبره‌زینب‌کلافه‌شه😭💔 #عاشورا #امام_حسین