eitaa logo
🚩❤حب‌الحسین‌یجمعنا❤🚩
2.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
5.2هزار ویدیو
28 فایل
«‏و أنَا أبحَثُ عنِّي؛ وَجَدْتُكَ یٰا حُسین..!» و هنگامی که در پیِ خودم بودم تــو را یافتم، یا حسین جان روحی فداک؛))♥️ ️ کانال با مدیریت امام حسین علیه السلام هست (۱۶۴٠)شماره حرم ارباب کپی؟ حلالـهـ رفیق:) https://eitaa.com/hoobalhoseyn کانال شرایطمون
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بہ‌جزحسین‌مراملجأوپناهی‌نیست؛ دراین‌عقیده‌یقین‌دارم‌اشتباهی‌نیست❤️‍🩹!
درد‌یعنی‌یک‌نفر‌جـامـانده‌بـاشد‌از‌حَرم ... مـاندھِ‌اَم‌تَنهـای‌تنهـا‌بـا‌دل‌وا‌مـا‌نده‌اَم‌🖤..!
جامانده های قافله ی اربعین تو آقا دوای درد دل خود کجا کنند جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم مردم به چشم طعنه نگاهی به ماکنند باشد حسین؛ کرببلا مال خوبها بدها، بگو که عقده دل با چه وا کنند ما هم دل شکسته به دست می رویم تا ما را غبار صحن و سرای رضا کنند
کربلا رفتن خود را به رخ ما نکشید ما درست است نرفتیم ولی دل داریم…
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم
شب جمعست هوایت نکنم میمیرم یا اباعبدالله مداوای ما تویی
آقا این دل بی تاب آواره ام در حرمت جا مانده بطلب که قلب ما سوی شما میل تپیدن دارد
بـســم رب الحســـین علـیه الـسـلام حسین جان دل آدمی مگر چقدر تحمل دارد ندیدنت را ! ابکی من فراق الحسین… آنقدر پشتِ درِ خانه تو می ایستم تاکه در باز شود بوسه زنم بر پایت
از حرم دورم ولی عیبی ندارد آرزو… یک شبِ جمعه منو شش گوشه‌ای در پیشِ رو…
°●حالِ من مثل یتیمی ست که هنگام دعا به فرازِ بِأَبی اَنتَ وَ اُمی میرسَد . . .📷🔖○°
دنیایه منه...|🚶🏻‍♀زیارتش بزرگترین رویایه منه🥲💔
•.♥️🌿.• چشم‌من خیره بہ عکس حرمت بندشده با چہ حالے بنویسم ك دلم تنگ‌شده..:))
گاهی‌به‌قبرستان‌‌هاسر‌بزنیـد! خـانه‌ی‌دائمی‌خود‌را‌ببینیـد ! انسـان؛وقتـی‌میخواهد‌نقل‌‌مَکان‌‌کند، به‌خـانه‌ی‌جدیـد‌خیـلی‌دقـت‌میکنـد که‌کجا‌میـرود✨
_ و آه از فراق کربلا..:)💔
شب جمعست هوایت نکنم میمیرم:)💔
یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم:) 💔
مینویسمش عشق؛ تو بخوانش حسین:)💔
دنیا نیاز داشت به یک سرپناه امن..... اینگونه بود که کربلا آفریده شد:) 💔
شب‌ جمعه شد و حالِ مرا ریخت ‌بهم، فاطمه آمده‌ و کرب و بلا ریخت بهم..
واژه‌ای نظمِ جهان را به تلاطم انداخت، مادری گفت بُنَیّ، همه جا ریخت بهم.