گفتم که روے خوبت، از من چرا نهان است؟
گفتا تو خود حجابے، وَرنه رُخَم عیان است!
گفتم که از که پرسم، جانا نشانِ کویَت؟
گفتا نشان چه پرسے؟ آن کوے، بی نشان است!
گفتم مرا غم تو، خوش تر ز شادمانی
گفتا که در ره ما، غم نیز شادمان است!
گفتم که سوخت جانم، از آتشِ نهانم
گفت آن که سوخت، او را، کے ناله یا فَغان است؟!
گفتم فراق تا کے؟ گفتا که تا تو هستے!
گفتم نفس همین است، گفتا سخن همان است!
گفتم که حاجتے هست، گفتا بخواه از ما
گفتم غمم بیفزا، گفتا که رایگان است
گفتم ز فیض بِپذیر، این نیم جان که دارد
گفتا نگاه دارش، غمخانهٔ تو جان است!💔🚶🏻♂
–فیض کاشانے–
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی سلام الله علیها
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
#یلدای_فاطمی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی سلام الله علیها
-در آن میان کسی نبود بگوید :
نزنید دست مرد خیبر بستهست
نزنید مردش میبیند...💔
کاش بنویسی مرا هم جزو این دلدادهها
با شفقها، با مویدها و اکبرزادهها
آب سقاخانه و عطر ضریح و گَرد صحن
مست کردی شاعرانت را، تو با این بادهها
این غزلها، این نفسها، پر شد از عطر حسین
بی رگِ غیرت، نمیخوانند شعر، آزادهها :)
با قلمها، با علمها، رو به میدان میروند
همدل یاران مهدی، در صف آمادهها
راه قم - مشهد، پس از آن: راه مشهد - کربلا
با نگاه تو غزل هستند، حتی جادهها🌱
کاش بنویسی رضاجان! اسم ما را هم به لطف
با شفقها، با مویدها و اکبرزادهها💚
کاش بنویسی رضاجان! اسم ما را هم به لطف
با شفقها، با مویدها و اکبرزادهها💚
دعا کنید که یک لحظه هم اگر شده است ..
ز روی لطف نگاهی به ما کند زهرا ! 🖤
نمی خواهم بِرَنجانم دلت را بی سبب اما…
چگونه مرگ یک مادر، چهل تن متّهم دارد؟!