-در آن میان کسی نبود بگوید :
نزنید دست مرد خیبر بستهست
نزنید مردش میبیند...💔
کاش بنویسی مرا هم جزو این دلدادهها
با شفقها، با مویدها و اکبرزادهها
آب سقاخانه و عطر ضریح و گَرد صحن
مست کردی شاعرانت را، تو با این بادهها
این غزلها، این نفسها، پر شد از عطر حسین
بی رگِ غیرت، نمیخوانند شعر، آزادهها :)
با قلمها، با علمها، رو به میدان میروند
همدل یاران مهدی، در صف آمادهها
راه قم - مشهد، پس از آن: راه مشهد - کربلا
با نگاه تو غزل هستند، حتی جادهها🌱
کاش بنویسی رضاجان! اسم ما را هم به لطف
با شفقها، با مویدها و اکبرزادهها💚
کاش بنویسی رضاجان! اسم ما را هم به لطف
با شفقها، با مویدها و اکبرزادهها💚
دعا کنید که یک لحظه هم اگر شده است ..
ز روی لطف نگاهی به ما کند زهرا ! 🖤
نمی خواهم بِرَنجانم دلت را بی سبب اما…
چگونه مرگ یک مادر، چهل تن متّهم دارد؟!
دورۍازصَحنِشماسَختدَهدآزارم
جزدعـٰانیستدِگرراهمـَرا؛انجام
بِہتنـمدردفِراقِحَرمَتافتـٰاده
هَوسگَرمۍآغوشِضَریحَتدارم♥️˼
-دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد
تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی..🌿