eitaa logo
حُــــبّ
72 دنبال‌کننده
361 عکس
328 ویدیو
0 فایل
 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَم ❤ شکرخدا را که در پناه حسینیم....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹حدیث 5086 در مقابل گناه بی تفاوت نباشید 2170 - وَ قالَ‏ الْإِمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لا يَنْبَغى لِنَفْسٍ مُؤْمِنَةٍ، تَرى مَنْ يَعْصِى اللَّهَ فَلا تُنْكِرُ عَلَيْهِ. شايسته نيست كه انسان مؤمن، گناهكارى را ببيند و او را از آن گناه نهى نكند. کتاب احادیث الطلاب ص 618 137 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✍چرا_امام_زمان_نمی‌آیند؟ 🌺 پاسخ مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی(ره): ♦️در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال قبل، جمعي از صلحا در نجف اشرف جمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان گفتند: چرا امام نمي ‌آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه، خوب ترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد. جمعيّت خود را امتحان کردند و با سختی، فردی را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند تا به مسجد سهله برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت! پرسيدند چه طور شد؟ 🔴 گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد! جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و الان امام ظهور كرده است. ✨بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيده‌اي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست. ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم بيا. 👌من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي‌ فرمايند: بيا! مي‌ خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم... 🔺گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. 🔺گفت: فرموده‌ اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نمي‌آيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانه‌اي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف؛ معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز براي آمدن امام زمان(ع) نداريم. 🌕 به راستی خود ما اکنون آمادگی لازم برای آمدن امام زمان را داریم؟؟
! أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ: عفو کنند و از مجازات درگذرند ؛ آیا دوست نمی دارید خدا شما را بیامرزد؟ [اگر دوست دارید، پس شما هم دیگران را مورد عفو و گذشت قرار دهید]؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است... 📚سوره نور ، آیه ۲۲ .    🍃🌸🍃  
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 💌{حکایاتی از ائمه معصومین (علیهم السلام)} 🔅علی، آری؛ دنیا، نه بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمّدهادی امینی (فرزند علامه امینی) می گوید: «عشق و محبت بی کرانه و سرشار امیرالمؤمنین علی(ع) چنان وجود و قلب علامه امینی را مسخّر و منقاد و مطیع خود ساخته بود که جز وجود امیرالمؤمنین(ع)، در نظر او دنیا و مردم، مفهومی نداشت. یک روز هشت تن از علمای بزرگ اهل تسنن بغداد خدمت آقا آمدند. هوا خیلی گرم بود. آن زمان مرحوم علامه به خاطرگرمی هوا در زیرزمین می نشست. بعد از تعارف ها، صحبت های زیادی شد. هنگام رفتن گفتند: شما یازده جلد درباره امام علی بن ابی طالب(ع) نوشتی؛ قدردانی و تجلیل شیعه از شما این است که در منزل کهنه ای زندگی می کنی. اگر یک جلد از این یازده جلد را درباره یکی از خلفا می نوشتی، کاخی از طلا برای شما می ساختیم، ولی ما هر چه نگاه می کنیم، می بینیم وضع شما به جای بهتر شدن، بدتر می شود. شما الان یخچال ندارید، کولر ندارید، فرش ندارید، مبل ندارید، خلاصه وسایل راحتی تابستان و زمستان هیچ ندارید، چطور زندگی می کنید؟ ایشان تأملی کرد و بعد گفت: این اشکالاتی که بر من وارد می کنید، درست است. این اشکالات را شما وقتی به من وارد می کنید، من به قلبم رجوع می کنم، قلبم به من می گوید: عوض یخچال، علی(ع) را دارم و علی مافوق تمامی این مواهب است. من علی دارم؛ چه غم دارم و از زندگانی خودم اصلاً ناراحت نیستم و شاکرم» افتخارزاده، الغدیر و وحدت اسلامی، صص 43 و 44 🪴الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ  🌿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
🌙 پیامبر اکرم (ص) میفرمایند : 🔸یا علی! هر که در خانه در خدمت خانواده خود باشد و آن را ننگ نداند خداوند نام او را جزو شهدا می نویسد و ثواب هزار شهید را در هر روز و شب برای او محاسبه می کند. 📚مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۸
. مرحوم آیت الله شاه آبادی: برای دنیایتان هم که شده ، سحر ها بیدار شوید . چون بیداری سحر ، وسعت رزق ، زیبایی چهره و خوش اخلاقی می آورد .
❇️ | ثواب دوستی با امیرالمؤمنین 🔻 قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیهِ‌وَ‌آلِهِ‌وَ‌سَلَّمَ: «مَن أحَبَّ عَلِيّاً بِقَلبِهِ، آتَاهُ اللَّهُ يَومَ القِيَامَةِ مِثلَ ثُلُثِ ثَوَابِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ مَن أحَبَّهُ بِقَلبِهِ وَ أظهَرَ ذلِكَ بِلِسَانِهِ وَ أَعَانَهُ بِيَدِهِ، أعطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى يَومَ القِيَامَةِ مِثلَ ثَوَابِ هَذِهِ الاُمَّةِ كَامِلاً». ✍️ رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: هركس على علیه‌السّلام را در قلبش دوست بدارد، خداوند در روز قيامت، برابر يک‌سومِ ثوابِ اعمال اين امّت را به او ارزانى مى‌دارد و هركه او را در قلبش دوست بدارد و اين دوست داشتن را بر زبان بیاورد و عملاً به يارى او برخيزد، خداوند در روز قيامت، برابر تمام ثوابِ اعمال اين امّت را به او ارزانى مى‌دارد. 📚 شرح الأخبار، ج3، ص445.
🔹️نهج البلاغه🔹️ 🔻حکمت 36 - زيان آرزوهاى طولانی 🔸️وَ قَالَ عليه‌السلام مَنْ أَطَالَ اَلْأَمَلَ أَسَاءَ اَلْعَمَلَ 🔸️و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه آرزوهايش طولانى است كردارش نيز ناپسند است
🌺مالک اشتر روزی از بازار کوفه می‌گذشت؛ با لباسی از کرباس خام و به جای عمامه از همان کرباس بر سر داشت و به شیوه‌ی فقرا عبور می‌کرد. یکی از بازاریان بر در دکانش نشسته بود، چون مالک را بدید به نظرش خوار و کوچک جلوه کرد و از روی استخفاف کلوخی را به‌سوی او انداخت. 🌺مالک به او التفات ننمود و برفت. کسی مالک را می‌شناخت و این واقعه را دید؛ به آن بازاری گفت: «وای بر تو! هیچ دانستی که او چه کسی بود که به او اهانت کردی؟» گفت: «نه» گفت: «او مالک اشتر، یار علی علیه‌السلام بود.» آن مرد از کار بدی که کرده بود لرزه بر اندامش آمد و دنبال مالک روانه شد که از او عذرخواهی کند. دید به مسجدی آمده و مشغول نماز است. صبر کرد تا نمازش تمام شد، خود را بر دست و پای او انداخت و پای او را می‌بوسید. مالک سر او را بلند کرد و می‌گفت: «این چه‌کاری است که انجام می‌دهی؟» گفت: «عذر گناهی است که از من صادر شده که تو را نشناخته بودم.» مالک گفت: «بر تو هیچ گناهی نیست، به خدا سوگند که به مسجد نیامدم مگر برای تو استغفار کنم و طلب آمرزش نمایم. 📚منتهی الامال، ج 1، ص 212 -مجموعه‌ی ورّام بن ابی فراس 🍃حضرت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: «من برای تکمیل اخلاق نیک، مبعوث شده‌ام.» 📚جامع السادات، ج 1، ص 23
گفتند که در بلا رضا را بطلب آن صحن و سرای باصفا را بطلب لایق نشدیم اگر به پابوسیِ تو ای حضرت مهربان تو ما را بطلب... 💚