eitaa logo
شهید محسن حججی
3.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
91 ویدیو
7 فایل
#شهید_محسن_حججی 🌸پیچیده شمیمت همه جا، ای تن بی سر! چون شیشه ی عطری که درش گم شده باشد... کپی در کانال های دیگر بدون ذکر منبع اشکال شرعی دارد...🌷 (این کانال زیر نظر هیچ موسسه‌ی خاصی نمیباشد.)
مشاهده در ایتا
دانلود
#چند_ثانیه_با_کلام_شهدا ✅ در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور داشته باشید، ✅ ادامه دهنده ی راه شهدا باشید، نگذارید این عَلَم به زمین بیافتد #شهید #مدافع_حرم برای شادی روح شهدا #صلوات 🌸کپی فقط با #ذکر_صلوات😊 مجاز است: http://sapp.ir/hojaji
💚 💚 هر انــسانی می تواند دو تولــد داشته باشد! یکی موقع آمــدن به دنـیای و دیگری موقع پــرواز به عالم بعد از این دنیا برای تولد اول معمولا جشـ🎉ـن می گیرند . . . اما برای تولد دوم، اینکه در آن عالم چه خبر اسـتـ . . . کسی نمی دانــ مگر ✏و امــروز تـولد شهیدی ســت که به گمــانم همـه او را بشناسنـد شـهیدی ڪه شد . . . درست همان گونه که داشت! 📌حـال شمــا برای جیست؟  🗯سوره حمد، یس، زیارت عاشورا، ختم صلوات و ... ای کاش همراه هدیه های از جنس دعـا یک تصمیم هم باشد از جنس ❌ 😉البته به قول می خواهیم کنـیم و تمام اعمال و دعایی که می خوانیم را به از شهـید و به فرج حضرت مهدی(عج) بخوانــیم. 🔻برای شادی روح شهدا 🔻 ♦️کپی فقط با مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 _ او بارها گفت که یک همسنگر می‌خواهد.😳 شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم می‌خواهد اما مصطفی گفت که همسنگر می‌خواهد. بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟ او گفت: 👈🌷«جنگ ما، جنگ نظامی نیست؛ جنگ الان ما جنگ فرهنگی است. اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من کار فرهنگی انجام می‌دهم، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند».🌷👉👌 #شهید.مصطفی.صدرزاده 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 همسر شهید: 🌷همیشه به من می‌گفت که او را از زیر قرآن رد کنم. تصمیم گرفتم تا برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم. وقتی تربت امام حسین(علیه السلام) را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند، قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند. به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفی گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد. همانجا گفتم: «می‌خواستی در آخرین لحظه، "عند ربهم یرزقون" بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟ همه اینها را می‌دانم. من با تو زندگی می‌کنم مصطفی».😌 🌾#شهید.مصطفی.صدر.زاده 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
📎فرازی از وصیت نامه #شهید: ✒خودتان را برای #ظهور امام زمان (روحی له الفدا) و جنگ با کفار بخصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی #نزدیک است. 🍃 #تجلی_گه_عاشقی🍃 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🍃و این چنین گفت #شهید: «غرق دنیا شده را ، جام #شهادت ندهند.» 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
✨🌾✨🌾✨🌾✨🌾✨ وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا گرفته با او دفن شود، جا خوردم نمی‌دانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم، همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او می‌دانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیده‌ام در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمی‌کنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم. .محمود.رضا.بیضایی 🌾✨🌾✨🌾✨🌾✨🌾 برای شادی روح شهدا 🌸کپی فقط با 😊 مجاز است: http://sapp.ir/hojaji
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸👆👆👆 📚کتاب خاطرات شهید سید مجتبی علمدار 👈 .علمدار👉 ✅.دانلود 🌱این کتابو از دست ندید... 🌷درعشق اگرچه منزل آخر شهادت است... 🌷تکلیف اول است شهیدانه زیستن... ✅برای مثل شهدا زندگی کردن باید راه و رسم زندگیشونو از خاطراتشون دریافت کنیم... .سید.مجتبی.علمدار 🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸 🔻برای شادی روح شهدا 🔻 ♦️کپی فقط با مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸 🌷قوانین شهید سید مجتبی علمدار برای نزدیکی به خدا🌷  (قوانینی که شهید برای خود وضع کرده بود و با دستخط خود نوشته بود.که چند تا از آنها را میتوانید در اینجا بخوانید.) ✔قانون اول خداوندا ! اعتراف می کنم به این که قران را نشناختم و به آن عمل نکردم .حداقل روزی ۱۰ آیه قران را باید بخوانم ، اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیل نتوانستم این ۱۰ آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم تاریخ اجرا : ۴/۵/۱۳۶۹ ✔قانون دوم پروردگارا اعتراف می کنم از این که نمازم را بی معنا خواندم و حواسم جای دیگری بود در نتیجه دچار شک در نماز شدم . حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم اگر به هر دلیل نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم روز بعد باید نماز قضای یک ۲۴ ساعت را بخوانم . تاریخ اجرا : ۱۱/۵/۱۳۶۹ ✔قانون سوم خدایا اعتراف می کنم از این که مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشد.حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرب بخوانم اگر به هر دلیل نتوانستم روز بعد باید ۲۰ ریال صدقه و ۸ رکعت نماز قضا به جا بیاورم. تاریخ اجرا ۲۶/۵/۱۳۶۹ .سید.مجتبی.علمدار 🔷🔸🔷
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸 دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. خیلی خسته بودم.😣 سرم را گذاشتم روی شانه سید. خواب چشمانم را گرفته بود. چشمانم در حال بسته شدن بود که یکباره نگاهم به دست سید افتاد.😳 خواب از سرم پرید!😲 سرم را یکباره بلند کردم. دستش را در دستانم گرفتم. با چشمانی گرد شده از تعجب گفتم:« این همون انگشتره!!»😧 خیلی آهسته گفت: «آروم باش.» دوباره به انگشتر خیره شدم. خود خودش بود. من دیده بودم که یکبار سید به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. بعد هم دیده بودم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد.😟😳 هیچ راهی هم برای پیدا کردن مجدد آن نبود. حالا همان انگشتر در دستان سید قرار داشت!! ادامه دارد.... .سید.مجتبی.علمدار 🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸 برای شادی روح شهدا 🌸کپی فقط با 😊 مجاز است: http://sapp.ir/hojaji
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸 🌾ادامه خاطره: با تعجب گفتم:« تو روخدا بگو چی شده؟!» هرچه اصرار کردم بی‌فایده بود. سید حرف نمی‌زد. مرتب می‌خواست موضوع بحث را عوض کند. اما این موضوعی نبود که به سادگی بتوان از کنارش گذشت! راهش را بلد بودم. وقتی رسیدیم تهران و اطراف ما خلوت شد به چهره او خیره شدم. بعد سید را به حق مادرش قسم دادم! کمی مکث کرد. به من نگاه کرد😌 و گفت:«چیزی که می‌گویم تا زنده هستم جایی نقل نکن، حتی اگر توانستی بعد از من هم به کسی نگو؛ چون تو را به خرافه‌گویی و ... متهم می‌کنند.» 👈وقتی آن شب از هم جدا شدیم. من با ناراحتی به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند . قبل از خواب به مادرم حضرت زهرا(س) متوسط شدم. گفتم: « مادر جان ، بیا و آبروی مرا بخر!» بعد هم طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم. نیمه شب بود که برای نماز شب بیدار شدم.😍 مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و تنها انگشتر را روی آن گذاشته بودم. موقع برخاستن مفاتیح را برداشتم و به بیرون اتاق رفتم. وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم. قبل از نماز به سمت مفاتیح رفتم تا انگشترم را در دست کنم. یکباره و با تعجب دیدم که دو انگشتر روی مفاتیح است!! وقتی با تعجب دیدم انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت! با همان نگینی که گوشه‌اش پریده بود، نمی‌دانی چه حالی داشتم.☺😌 .سی.مجتبی.علمدار 🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸 🔻برای شادی روح شهدا 🔻 ♦️کپی فقط با مجاز است: https://eitaa.com/hojaji