eitaa logo
شهید محسن حججی
3.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
91 ویدیو
7 فایل
#شهید_محسن_حججی 🌸پیچیده شمیمت همه جا، ای تن بی سر! چون شیشه ی عطری که درش گم شده باشد... کپی در کانال های دیگر بدون ذکر منبع اشکال شرعی دارد...🌷 (این کانال زیر نظر هیچ موسسه‌ی خاصی نمیباشد.)
مشاهده در ایتا
دانلود
📚از بچگی خیلی دوست داشت بنشیند و آلبوم های پدرش رو نگاه کند عکس‌های جبهه‌را. می‌گفت:(( منم دوست دارم بزرگ بشم برم جنگ.)) گاهی تصور می‌کردم محسن بزرگ شده رفته جنگ و شهید شده دلم می‌لرزید اشکم درمی‌آمد؛ اما با خودم می‌گفتم:(( نه! هیچ‌وقت این اتفاق نمی‌افته.)) راضی نبودم برای همین‌بار اولی که رفت سوریه‌ به من نگفت. منِ ساده باورم شد رفته تهران ماموریت چهل‌وپنج روزه. نمی‌دانم چطور بود که وقتی زنگ می‌زد کد تهران می‌افتاد؛ برای همین دلم قرص بود. ولی به پدرش گفته بود. وقتی داشت برمی‌گشت پدرش گفت:(( آقامحسنتون داره از سوریه برمی‌گرده.)) دهنم باز ماند:(( ازکجا؟ سوریه؟!)) شهیدنشدنش را از چشم من می‌دید. می‌گفت:(( خمپاره کنار من خورد و منفجر نشد. چون تو راضی نیستی من شهید نمی‌شم.)) شب‌ها نور موبایلش را می‌دیدم که دعا می‌خواند. می‌دیدم که نمازشب می‌خواند. درِ خانه خدا گریه‌زاری می‌کند. قبل‌ترها فکر می‌کردم حاجت دارد می‌خواهد ازدواج کند. بعد که ازدواج کرد فهمیدم نه حاجتش چیز دیگری است؛ عشق شهادت دارد .🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
#برگی_از_یاد💚 کارت عروسی که برایش می آمد. می خندید و می گفت: بازم #شبی_با_شهدا! با رقص و آهنگ و شلوغ بازی های عروسی میانه ای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می داد و می رفت #گلزار_شهدا. همه فکر و ذکرش پیش شهدا بود. می رفتیم روستا برای سمنوپزان. وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گم شده ای دارد. می پرسید:حاج آقا سید این دور و بر شهید نیست بریم پیشش؟ 🖋 راوی:سید اصغر عظیمی،دوست شهید . 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🍃 پاییز ۹۵یک هفته برای رزمایش (اقتدار پیامبر اعظم(ص)رفتیم رامشه منطقه ای بیابانی در نزدیکی شهررضا. گردان به گردان و گروهان به گروهان چادر جداگانه ایی زده بودند. وقتی شنیدم با محسن افتاده ایم توی یک چادر ;خیلی ذوق کردم . از شب اول توی فکر که بعد از نماز مغرب و عشا مراسم بگیریم. یکی دوشب زیارت عاشورا خواند با چاشنی روضه و سینه زنی . بچه ها خسته بودند و گفتند :(برا خودت بخون:ما میخوایم بخوابیم.)از رونرفت. گفت:(پایه ای بریم برا سربازها بخونیم?) سربازها از خدایشان بود یکی از بچه های کادر برود در جمعشان . چادرشان دویست متر با ما فاصله داشت . از ان به بعد پیاده می رفتیم تا چادرشان.استقبال کردند و امدند پای کار روضه و سینه زنی محسن . . یکی دوروز اول همه در پیدا کردن جهت قبله توی چادرها شک داشتند محسن علامت قبله به تعدادی عکس شهدای مدافع حرم را طراحی کرد و داد روی بنر چاپ کنند. دم غروب بنرها را اوردند. یکی دوتا چادر که نبود بیست تا چادر بود . تازه در شرایط اختفا پوشش و پراکندگی .امد که بیا بریم توی چادرها نصب کنیم. تویوتای مخابرات را گرفت وراه افتادیم . خودمان می رفتیم داخل چادر و بنرها را نصب می کردیم.چرتکه انداختیم دیدیم اگر همان طور پیش برویم دیر میشود. بقیه را تحویل دادیم به مسئول چادر تا خودش نصب کند . اخر به تاریکی شب خوردیم. نور بالازد و توی بیابان حیران می چرخید. گوشی ها انتن نمیداد. بعد از کلی تابیدن چادری را از دور دیدیم . شک داشتم درست میبینم یا توهم می زنیم . ... برای شادی روح شهدا 🌸کپی فقط با 😊 مجاز است: http://sapp.ir/hojaji
#مهــدےجان رختـــ سیاه داغ پدر ڪرده‌ای تنت قربان ریشہ های نخ شال گردنت آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاه پوش‌ ،خدا صبرتان دهد 😭😭😭😭😭 #اللهم‌عجـل‌لولیـڪ‌الفـرج🏴 برای شادی روح شهدا #صلوات 🌸کپی فقط با #ذکر_صلوات😊 مجاز است: http://sapp.ir/hojaji
🍃 بچه های لشکر نجف بودند. ادرس گردان را ازشان گرفتیم با هزار سلام و صلوات خودمان را رساندیم . . بعد از شام رفتیم پشت چادرها قدم زدیم. توی ان تاریکی و سکوت شب باهم دعای الهی عظم البلاء را زمزمه کردیم. میگفت :(خودت را توی بیابان بساز. خدا صدات رو میشنوه.)کلاهش را کشید تا روی ابروش . زیپ اورکتش را کشید تا زیر چانه و خواست خاطرات خادمی ام را در حرم امام حسین(ع)را برایش تعریف کنم. خیلی سرمایی بود. مدام بینی اش را میکشید بالا. همین طور که از چادر دور میشدیم نشانه میگذاشت که گم نشویم . این طور که میگفت هنوز نرفته بود به کربلا گفتم همت کن اگه نری کربلا عمرت به فناست !.از ان شب هوایی شد که هر طور شده برنامه اش را برای زیارت اربعین ردیف کند .وقتی برگشتیم نشست دم چادر. با خودکار لبه پاشنه پوتین بچه ها نوشت :(مرگ بر ال سعود;مرگ بر اسرائیل;مرگ بر امریکا!) . 🔻برای شادی روح شهدا 🔻 ♦️کپی فقط با مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🌷مهدی_جان🌷 سوالی ساده دارم از حضورت من آيا زنده ام وقت ظهورت اگر که آمدی من رفته بودم اسير سال و ماه و هفته بودم دعايم کن دوباره جان بگيرم بيايم در رکاب تو بميرم 🌺اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺 🌹 سالروز آغاز امامت و ولایت حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مبارک باد 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
هرکسی دل به کسی داده در این شهر غریب... ما که غیر از تو نداریم، چه باید بکنیم؟! #کجای این دنیای تاریکی!؟🖤🌏 #حرفـ_های_بغض_آلوده #فانوس_شب 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
از یاد🍃 حسرت زیارت کربلا به دلش مانده بود.نمیتوانست برود.در دانشگاه هم پیگیر بود،ولی چون سربازی نرفته بود، گیر زیاد داشت و سخت بود.درسش را زود تمام کرد و کاردانی اش را گرفت. برای کنکور کارشناسی شرکت نکرد تا زودتر به خدمت برود.اینطوری زودتر به هدفش میرسید. . 🔻برای شادی روح شهدا 🔻 ♦️کپی فقط با مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
『♡』 ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ این حسرت دریاست تماشا به چه قيمت؟ 🔻برای شادی روح شهدا 🔻 ♦️کپی فقط با مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
#برگی_از_یاد 🍃 در دفتر گردان تابلو اعلاناتی بود که برنامه ها را بر آن نصب می کردیم. محسن مرتب روی تابلو چندتا کتاب می گذاشت.معمولا کتاب ها کوچک بودند و مربوط به دفاع مقدس.مدام از بچه ها می خواست که در مواقع بیکاری نگاهی به کتاب ها بیندازند.یادم نمی رود اولین کتابی که خواندم شاهرخ حر انقلاب بود . 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji
🌸 جهل و جادوی قبایل به فراموشی رفت آتش مشعلۀ مرگ به خاموشی رفت و زمین گفت: محمد! تو حیاتم دادی «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادی» #همسنگریان🌷 #عیدتون_مبارک 🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻 ♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است: https://eitaa.com/hojaji