eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
256 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در آن شهری که بانوی بهشتی چون تو هم باشد سزاوارست نام هر خیابانش "ارم" باشد رسیدی تا نشان ما دهی آن قبر پنهان را بنا این است در قم، فاطمه صاحب حرم باشد تبسم میکند ناخواسته...در قلب زائرها مگر صحن تو اصلا میگذارد درد و غم باشد؟ ندیدم هیچ شب در حوض، کامل انعکاسش را همان بهتر قد مهتاب هم پیش تو خم باشد حریم آسمانی تو "پروین" دارد و خوب است اگر نام یکی از باب ها باب القلم باشد کرامت میکنی تا گاه از نزدیک و گاه از دور تنور شعرمان گرم است ای خورشیدِ بیت النور به دریا میزند اینجا دل، آهوی بیابان هم به پابوسی میاید از مسیر دور، باران هم زیارت میکنندت عاشقان در باد و بوران هم ز تو رو برنمیگرداند این زلف پریشان هم هدایت شد به راه راست در شهرت خیابان هم قمت را مطلع خورشید میداند خراسان هم به شوقت غرق "بهجت" شد دلِ تنگِ "گذرخان" هم کنار این حرم مست است "قبرستان شیخان" هم صفائی چون "صفائیه" ندارد باغ رضوان هم دل "آذر" به تو گرم است در فصل زمستان هم رسیدی با چنان حجبی که تا پایان دوران هم نبیند گرد محمل را نگاهِ "چارمردان" هم نشسته عطر جنت در حریمت روی هر دامان شمیمت پرکشیده تا خودِ "بلوار پردیسان" قمت مانند مشهد شوکتی دارد که حیرانم برایت در زیارت "آمدم ای شاه..." میخوانم چنان خوبی که یادم میرود پیش تو مشکل را تویی آنکه امین الله دستت میدهد دل را سلام ای گرد و خاک صحن هایت سرمه افلاک سلام ای آستان قدسیِ تو مدفنِ لولاک چه القابی: کریمه، مرضیه، معصومه، مقدامه گرفته زائرت از آتش دوزخ امان نامه شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📚رويه آستر را نگاه میدارد يا آستر رويه را؟ پادشاهى بود که سه دختر داشت. روى از آنها پرسيد: "آيا رويه آستر را نگاه مىدارد يا آستر رويه را؟". دختر بزرگ و دختر ميانى هر دو گفتند: رويه آستر را نگاه مىدارد. اما دختر کوچکتر گفت: آستر رويه را نگاه مىدارد. پادشاه از جواب دختر کوچکتر غضبناک شد و به وزير گفت که دستور دهد در شهر جار بزنند هر جوان زيبائى که در شهر هست به قصر بيايد. و به دختر اولى و دومى گفت: هر کدام از جوانها را که پسنديديد به طرف آنها يک ترنج پرتاب کنيد. به اين ترتيب دو دختر بزرگتر شوهران خود را انتخاب کردند و پس از يک جشن عروسى مفصل به خانهٔ بخت رفتند. پس از مدتى شاه دستور داد جار بزنند هر چه کور و کچل و شل هست در قصر حاضر شوند. مأموران شاه در خانهٔ پيرزنى پسر تنبل و بىعرضهاى را يافتند که توى زنبيلى در تنور خانه جا خوش کرده بود. او را خدمت پادشاه آوردند. پادشاه امر کرد که دختر کوچک را به عقد آن پسر درآوردند و دختر را به خانهٔ پيرزن فرستادند. دختر با کاردانى و تلاش، کمکم پسر را وادار بهراه رفتن و کار کردن کرد. پسر هم خيلى زرنگ شد و کار او بالا گرفت. تا اينکه نوکر يک تاجر شد و همراه او و چند تاجر ديگر به سفر رفت. رفتند و رفتند تا به بيابانى رسيدند که در آن نه آبى بود و نه آباداني. در آن بيابان چاهى بود که هر کس داخل آن مىشد ديگر بالا نمىآمد. تاجرها بين خودشان قرعه انداختند تا معلوم شود چه کسى بايد داخل چاه شود. بالأخره حسن پس از اينکه از اربابش نوشته گرفت که پس از بيرون آمدن از چاه نصف مالالتجارهاش را به حسن بدهد، وارد چاه شد. وقتى توى چاه رفت ديد تختى در ته آن گذاشته شده و ديوى روى آن نشسته است. فورى سلام کرد. ديو گفت: "اگر سلام نکرده بودى لقمه اول من بناگوشت بود." سپس پرسيد: "کجا خوش است؟" حسن گفت: "آنجا که دل خوش است." ديو خيلى خوشش آمد و به اول چند دانه انار داد. حسن از چاه آب کشيد و بالا فرستاد و صحيح و سالم از چاه بيرون آمد و نيمى از مالالتجارهٔ ارباب خود را صاحب شد. تاجرها راه افتادند و رفتند و رفتند تا به شهرى که مىخواستند رسيدند، وارد کاروانسرائى شدند. شب که شد تاجرها رفتند دنبال خوشگذرانى اما حسن روى بارهاى خود خوابيد. کاروانسرادار در زير زمين چهل دزد را پنهان کرده بود تا مال هر تاجرى را که به کاروان سرا وارد مىشود، بدزدند. اين را اينجا داشته باشيد. وقتى حسن از چاه درآمد، دو تا از انارها را توسط قاصدى براى مادر و آن دختر فرستاد. قاصد انارها را به خانهٔ حسن برد. دختر يکى از انارها را باز کرد ديد پر از دانههاى ياقوت است. معمارباشى را خبر کرد و گفت که قصرى بسازد بزرگتر و قشنگتر از قصر پادشاه. "اما بشنويد از حسن". نيمههاى شب حسن سر و صدائى شنيد. چشم باز کرد و ديد از دريچهاى که در زمين کاروانسرا نصب شده بود چهل دزد بيرون آمدند و همهٔ مال و اموال تاجرها را بردند به زيرزمين. فردا صبح که تاجرها متوجه شدند بارهاى آنها دزديده شده است به حاکم شکايت بردند. چند روزى گذشت و اموال تاجرها پيدا نشد. حسن به تاجرها گفت مىتوانم بارهاى شما را پيدا کنم بهشرطى که نوشته بدهيد من تاجرباشي شما بشوم و يک دهم اموال را هم به خودم بدهيد. تاجرها قبول کردند. حسن پيش حاکم رفت و گفت من مىتوانم اموال تاجرها را پيدا کنم بهشرط آنکه يک روز حکومت خود را به من بدهي. حاکم قبول کرد. حسن در لباس حاکم به کاروانسرا رفت و اموال تاجرها را از آن زيرزمين بيرون آورد. با اين کار بر ثروت حسن افزوده شد. حسن براى اينکه در شهر خودش جائى براى نگهدارى اموال خود درست کند به خانه برگشت. در آنجا فهميد که دختر قصر باشکوه و بزرگى ساخته است. خيلى خوشحال شد. دختر به او گفت: وقتى به اينجا آمدى به ديدن پادشاه برو. اولين نفرى هم که پادشاه را دعوت مىکند بايد تو باشي. حسن قبول کرد. برگشت و بارهاى خود را آورد. و پس از مدتى پادشاه را به قصر خود دعوت کرد. دختر، قصر را بهخوبى آراست. پادشاه وارد که شد ديد عجب دبدبه و کبکبهاي! عجب بريز و بپاشي! پيش خودش گفت: اى کاش اين تاجرباشى داماد من بود. در اين موقع دختر از پشت پرده بيرون آمد و پادشاه فهميد که اين دختر خودش است. قرار شد دختر به قصر پادشاه برگردد و دوباره با عزت و احترام و جشن عروسى مفصل به خانهٔ تاجرباشى برود. مدتى گذشت. روزى دختر به پادشاه گفت: فهمديد که حق با من بود و آستر است که رويه را نگاه مىدارد. اين من بودم که آن پسر کچل و بىدست و پار را به اينجا رساندم. پادشاه دهان دختر را بوسيد و چند ده شش دانگ را هم به او بخشيد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ @masafe_akhar
مرحوم صدرالمتألّهين مي گويد: سوره‌ي مباركه‌ي حمد با مقدمه اي كه در نماز بدان افزوده مي شود بر روي هم هشت بخش را تشكيل مي دهد كه با درهاي هشتگانه بهشت مرتبط است و نمازگزاري كه سوره‌ي حمد را با آداب ويژه‌ي آن در نماز قرائت كند، از همه‌ي درهاي هشتگانه بهشت بدان راه يافته است. درهاي مزبور عبارت است از: يكم: درِ «معرفت» كه نمازگزار با گفتن (وجّهت وجهي للذي فطر السماوات والأرض) از آن وارد بهشت مي شود. دوم: درِ «ذكر» با تلاوت آيه‌ي (بسم الله الرّحمن الرّحيم). سوم: درِ «شكر» با آيه‌ي كريمه‌ي (الحمد لله ربّ العالمين). چهارم: درِ «رجاء» با قرائت آيه‌ي (الرّحمن الرّحيم). پنجم: درِ «خوف» با ذكر آيه‌ي (مالك يوم الدّين). ششم: درِ «اخلاص» با گفتن (إيّاك نعبد وإيّاك نستعين). هفتم: درِ «دعا و تضرّع» با تلاوت آيه‌ي (اهدنا الصّراط المستقيم). هشتم: درِ «اقتدا به ارواح پاك» با قرائت آيه‌ي (صراط الّذين أنعمت عليهم...).
@ahlolbasarحجه الاسلام1راجی.mp3
3.16M
🍃🌹🍃 📢 صوت نشست مجازی: پرسش و پاسخ فتنه اخیر را با هم می شنویم 🎙کارشناس: حجه الاسلام سیدمحمدحسین راجی مدیر اندیشکده راهبردی سعداء http://eitaa.com/basiratesiyasii
@ahlolbasarحجه الاسلام2راجی.mp3
2.14M
🍃🌹🍃 📢 صوت نشست مجازی: پرسش و پاسخ فتنه اخیر را با هم می شنویم 🎙کارشناس: حجه الاسلام سیدمحمدحسین راجی مدیر اندیشکده راهبردی سعداء http://eitaa.com/basiratesiyasii
1401.7.14 سخنرانی حجت الاسلام ناصری در همایش عهد جانان جمکران.mp3
7.22M
🌟حاج آقا ناصری 🌟 💎آداب و شرایط زندگی مهدوی❤️ 👌 بسیار جذاب و شنیدنی 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
ایران: ✍️ 👈هدایت الهی 🔸در یکی از شهرهای «آمریکا»، زنی مسلمان شده بود، در حالی که در آن شهر، مسلمان دیگری وجود نداشت تا به او درس اسلام بیاموزد. وقتی خبرنگاران برای تهیه خبر به او مراجعه کردند، آن زن داستان ایمان آوردن خود را چنین تعریف کرد: من در یک خانواده مسیحی زندگی می کردم که هیچ اسمی از اسلام در آن برده نشده بود و هیچکدام از افراد خانواده درباره اسلام چیزی نمی دانستند. هنگامی که کودک بودم، هوش سرشار و استعداد فوق العاده ای که خداوند به من داده بود، همه را به تعجب می انداخت. در آن هنگام من از انجام کارهای زشت و ناروا خودداری می کردم و با اینکه در این کشور، زن چادری و با حجاب وجود ندارد، اما من از همان هنگام کودکی، از اینکه بدنم را به دیگران نشان بدهم، اِبا داشتم، به همین خاطر تن پوشی برای خودم درست کرده بودم که سر، دستها و پاهایم را می پوشانید. بالاخره چند سال قبل، شبی در خواب دیدم که مردی روحانی و عبا به دوش به من فرمود: «من از سمت شرق می آیم.» آنگاه کتاب مبارکی را که در دست داشت به من نشان داد و فرمود: راه نجات و سعادت تو در این کتاب است.» از خواب بیدار شدم و سه سال به دنبال آن کتاب، تمام کتابخانه ها را گشتم، شاید آن را بیابم ولی موفق نشدم. و روزی یک مسلمان هندی را دیدم. پرسیدم از کجا می آیی؟ گفت: «از هند می آیم و مسلمان هستم.» من خواب خود را برای او تعریف کردم. او بعد از شنیدن سرگذشت من، دست در جیبش کرد و کتابی در آورد. دیدم همان کتابی است که در خواب دیده ام. پرسیدم این چه کتابی است؟ گفت: «این قرآن است که خداوند بر آخرین پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه وآله نازل نموده است.» سپس آن کتاب را به عنوان هدیه به من داد. پس از مدتی ترجمه انگلیسی قرآن را به دست آوردم. دیدم همان چیزهایی را که فطرت و عقل به من حکم می کردند، در قرآن نیز همان دستورات آمده است.» «این ماجرا، نشانه هدایت خاصه خداوند می باشد. هرکس که هدایت الهی را بپذیرد و در طریق فطرتش گام بردارد و خواستار رشد و صلاح و سعادت باشد و آرزوی سعادت و خوشبختی و رفتن به بهشت را داشته باشد، خداوند او را به خودش وانمی گذارد، بلکه وی را هدایت می کند. این از تائیدات غیبی الهی می باشد. 📚ایمان - ج 1 ص 79
درویشی بود که در کوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: "هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی" اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در می‌آورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود. زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت: من به این درویش ثابت می‌کنم که هرچه کنی به خود نمی‌کنی. کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنه‌ام کمی نان به من بده. درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم ! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است که حالش بد شده است! همانطور که توی سرش می‌زد و شیون می‌کرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم ... آنچه را که امروز به اختیار می‌کاریم فردا به اجبار درو می‌کنیم. پس در حد اختیار، در نحوه‌ی افکار و کردار و گفتارمون بیشتر تامل کنیم! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ @masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید. روز قیامت جلوی تک تکتان را می‌گیرم :)💔
واقعا حق وحق پرستی درد سرهایی دارد که از ازل خلق خدا با حضرت آدم واولین قتل روی زمین با آن برخورد داشته اندهر پیامبر وامام وازادیخواهی با فرعونی درگیر بوده فرعون ها هم از وابستگان خود کمال بهره وری را داشته اند مثل ساحران فرعون زمان موسی که خود اولین ایمان آورندگان زمان موسی شدند چون میدانستند که عصای موسی سحرنیست ولی خون دل خوردن انبیا و ائمه اطهار با ابوجهل ها ادامه داشته تا ملت ما در دوره آخرالزمان به فرعون وفرعونچه هایی از قماش آمریکا رسیدند پس عاشقی درد سریست که حاصلش خون دل و با مقاومت در این راه رسیدن پیروزی است بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
♨️ جوانی مثل باد می‌رود! هيچ‌وقت منتظر نمی‌ماند که شما مهيا شويد و از اين جوانی استفاده کنید 🍃 آیت الله استاد میرباقری: 👈 کسی که در اين عالم می‌خواهد به امام سلام‌ الله علیه برسد و با امامِ خودش سالک شود و راه را با امامش طی کند، منتظر آن لحظه است؛ همۀ عمر مراقب است که ثانيه‌ها از کف او نرود. اين می‌شود «سرعت». حادثه‌ها بر او سبقت نمی‌گيرند. 👈 گاهی انسان صبر می‌کند، حادثه‌ها هم می‌آيند و از انسان جلو می‌زنند! هيچ وقت شب جمعه منتظر من نمی‌ماند. من اگر می‌خواهم شب جمعه را ِدرک کنم، بايد از قبل آماده شده باشم. هيچ وقت سحر منتظر من نمی‌ماند که من سير خواب شوم و بعد بيدار شوم. من اگر می‌خواهم سحر را درک کنم، بايد خوابم را تنظيم کنم تا فرصت از من سبقت نگيرد. اگر این نباشد تا بفهمم که سير خواب شده‌ام یا نه، سحر گذشته است. نماز اول وقت هم همين‌طور است. 👈 جوانی مثل باد می‌رود. هيچ‌وقت منتظر نمی‌ماند که شما مهيا شويد و از اين جوانی استفاده کنید. اکثر انسان‌ها اين‌گونه‌اند که وقتی جوانی از کفشان می‌رود، تازه به پشت سر نگاه می‌کنند و می‌فهمند که چه استفاده‌هايی می‌توانستند بکنند. اينها اهل سرعت نيستند. 👈 «اهل سرعت» کسی است که قبل از اينکه جوانی تمام شود، بار جوانی‌اش را بسته است. بعد که به پشت سرش نگاه می‌کند مي‌بيند همه بهره‌اش را برده است. اگر از نو هم تکرار شود، همين‌طور است. بيش از اين، کاری از او نمی‌آيد. او خودش را برای شب جمعه، برای ذی‌الحجه، برای رمضان، برای شب امتحان آماده کرده است. اهل سرعت بودن يعنی همین». ۹۲/۸/۱۱ 🇮🇷🌷🏳🌹🏳🌷🇮🇷 🆔@menbarisfahan
علی اصغر حبیبی: علی اصغر حبیبی: سلام علیکم به اطلاع دوستان عزیز می رساند دایی بنده جناب آقای محمد حسن شریعت زاده (شریعتی)که از نیروهای قدیمی لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام بود امروز به رحمت خدا رفت از خواندن فاتحه نثار روحش و ارواح همه حق داران غفلت نکنید. علی اصغر حبیبی
درس اخلاق ۱۴۰۱.۰۷.۲۳.mp3
7.04M
「﷽」 🔊صوت درس اخلاق سلمه الله 🍂 🔘استغفار و اثرات آن🍁 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
امام حسن عسکری (علیه السلام)🌱 💙قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری (علیه السلام): إنَّکُمْ فی آجالِ مَنْقُوصَه وَأیّام مَعْدُودَه، وَالْمَوْتُ یَأتی بَغْتَهً، مَنْ یَزْرَعُ شَرّاً یَحْصَدُ نِدامَهً. همانا شما انسان‌ها در یک مدّت و مهلت کوتاهی به سر می‌برید که مدّت زمان آن حساب شده و معیّن می‌باشد و مرگ، ناگهان و بدون اطلاع قبلی وارد می‌شود و شخص را می‌رباید، پس متوجّه باشید که هرکس هر مقدار در عبادت و بندگی و انجام کار‌های نیک تلاش کند ـ. فردای قیامت ـ. غبطه می‌خورد که چرا بیشتر انجام نداده است و کسی که کار خلاف و گناه انجام دهد پشیمان و سرافکنده خواهد بود. 📚أعیان الشّیعه، ج. ۲، ص. ۴۲ 💎حواست را جمع کن تا پشیمان نشوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ دفاع جانانه از ولی فقیه 👈 تمام دشمنان از اقطار عالم، دنبال این اند که این علمدار رو بزنند 👈 زدن این علمدار، متشتت شدن شیعه و خدایی نکرده ممکنه تأخیر در فرج امام زمان علیه السلام بیفتد 👤 حجت‌الاسلام ~@maktab_farzanegan~
ایران تن است و ما همه اعضای پیکریم این خاک خانه ایست که با جان بر آن دریم کرد و بلوچ، ترک و عرب، زیر پرچمش با هر نژاد و مذهب خواهر-برادریم ایران من! نفس به هوای تو می‌کشیم ایران من! فقط به هوای تو می‌پریم خود را فروخت آنکه اقامت خرید و رفت ما عشق را به قیمت جان از تو می‌خریم بر خون گذاشت پا و گذشت از وطن ولی لعنت به ما اگر که از این خاک بگذریم «ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم» روزی هزار بار برای تو جان دهیم تا که تو را به دست امام زمان دهیم شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به ما میگن شما دینتون رو ببرین تو خونه و مسجدتون رو تو اجتماع نیارین ...! دین ما هم میگه شما عرق‌خوری و لخت شدنتون رو ببرین تو خونه شخصی خودتون و اجتماع رو آلوده نکنین و به اسم حمایت از زن بنیاد خانواده رو نابود نکنین...! میبینی کل داستان در دنیا همینه، دقیقا بلایی که سر مسیحیت آوردن در دهه‌های گذشته و باعث منزوی شدن مسیحیت شد ولی الان ....
زن فقیری که با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی‌ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می‌داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی‌اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: «وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.» وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و مشغول بردن خوراکی‌ها به داخل خانه کوچکش شد. منشی از او پرسید: «نمی‌خواهی بدانی چه کسی این خوراکی‌ها را فرستاده؟» زن جواب داد: «نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می‌برد.» @tonnel_zaman
🎥 خاطره بسیار تکان دهنده بانوی باحجاب ایرانی، دکتر پریوش امیری، دکترای فلسفه از کازینویی در لاس وگاس آمریکا ⭕️ خانمی برهنه روی سجاده‌ی من نشست ...😳 ✍https://eitaa.com/roshangaryerfan
🎥 خاطره استاد قرائتی که اشک آیت الله را در آورد! ✍https://eitaa.com/roshangaryerfan
🌸اثرات اخروی نماز شب🌸 🍂رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: علیکُمْ بقیام الّلیل فَإِنَّهُ تکفیرُ السَّیئاتِ: بر شما باد به قیام در شب (نماز شب)، چرا که موجب پوشاندن و بخشش گناهان است. 🔸در روایات اثرات اخروی مختلفی برای نماز شب ذکر شده است که به برخی اشاره میشود: 1⃣ پاک شدن گناهان: یکی از آثار نماز شب پاکی روح از آلودگی گناه می‌باشد.پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: انسانی که سحرخیز باشد و نماز شب بخواند، آن گناهانی که در روز انجام داده ،پاک می‌شود. نمازشب حسنه ای است که در دل های مومنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگی هایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین می برد. 2⃣ قبولی اعمال: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: نماز شب باعث قبولی عبادات و اعمال است. 3⃣ استجابت دعا: امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «کسی که در قنوت نماز وتر, چهل مومن و سپس برای خود دعا کند خداوند دعاهای وی را مستجاب می‌گرداند. 4⃣ رضایت خدا: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: نماز شب سبب کسب رضایت پروردگار است. ⚜خداوند توفیق نمازشب به همه عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد⚜ 📚 پی نوشتها: (بحار، ج ۸۷، ص۱۲۳) ( بحار، ج87، ص161) (وسائل الشیعه، ج4، باب 45) ( بحار ، ج. ۸۷، ص. ۱۶۰) @masafe_akhar