May 11
May 11
سلام
مهمان و شاعر این هفته جلسه ی هفتگی آفاق شاعر نام آشنای شعر حوزه حضرت حجت الاسلام محسن حسن زاده ی لیله کوهی هستند
با هم چند شعر از ایشان را مرور می کنیم:
1
ای بهتر از بهار که هستی گواه توست
هرسوکه عقل می نگرد جلوه گاه توست
مقصودآسمان وزمین ازشب وسکوت
تقدیم چشم روشنی روی ماه توست
در شهر کلبه های درخشان آسمان
چشم هزار پنجره هر شب به راه توست
شب با تمام وسعت عرفانی اش هنوز
در امتداد قصه ی چشم سیاه توست
یاهو مدد! که عشق بورزیم وبگذریم
ازآسمان که مصطبه ی خانقاه توست
ما تازه آمدیم که ایمان بیاوریم
ایمان بیاوریم به راهی که راه توست
ما را ببر به سمت افق های دوردست
آن جاکه صبح پرده نشین نگاه توست
محسن حسن زاده لیله کوهی
2
وقت جان كندن من بود ،نمي دانستم
تيغ برگردن من بود ،نمي دانستم
گفتم از سوزش عشق است اگر می میرم
خنجری در تن من بود نمی دانستم
ساقی ام قاتل من بود نمی فهمیدم
میکده مدفن من بود نمی دانستم
آن چه در حجم پر از درد گلويم پژمرد
اخرین شیون من بود نمیدانستم
تا نمردم بگذاريد كه فرياد كنم
دوست هم دشمن من بود نمیدانستم
از همان خنده كه معناي عطوفت مي داد
نیتش کشتن من بود نمیدانستم
آن چه من بارقه ی عاطفه پنداشتمش
اتش خرمن من بود نمیدانستم
لحظه وصل من و دوست ،خدا مي داند
وقت جان كندن من بود ،نمي دانستم
3
بگذار تا نعره اي هم در بيشه زاري نباشد
وقتي صداي پريدن در كوهسارنباشد
بگذار يك بار ديگر بر ابرها پر بسايند
هر چند در اين بيابان شايد شكاري نباشد
بگذار آن سان بميرم در سينه ي آسمان ها
كز بعد مردن حتي برايم مزاري نباشد
بگذار صحرا بداند، من باز هم يك عقابم
هرچند بر بالهايم نقش و نگاري نباشد
در فكر اين باغ ها خو كرده با خشك بودن
شايد پس از اين زمستان ديگر بهاري نباشد
اينان چنان مي هراسند از زخمه خوردن كه گويي
ديگر غمي در ميان نيست وقتي دوتاري نباشد!
روزي كه اسبان وحشي بر سنگها سم بكوبند
شايد در اين ايل ما هم ديگر سواري نباشد
اين پنبه بازان كه روزي با خويش خلوت نكردند
از نسل منصور هستند وقتي كه داري نباشد
اي كاش يك بار دگر اين كعبه مردي بزايد
اين قوم خيبر نشينند تا ذوالفقاري نباشد
سلام و احترام
انجمن شعر طلاب برگزار می کند
اردوی نمایشگاه کتاب تهران
زمان: جمعه چهاردهم اردیبهشت ماه
شاعران طلبه ای که تمایل به ثبت نام دارند حداکثر تا دهم اردیبهشت حضور خود را اعلام کنند
سپاس
سيد علي نقيب:
سلام و ادب
دوستان شاعر طلبه برای ثبت نام در اردوی نمایشگاه کتاب تهران که در روز جمعه چهاردهم اردیبهشت ماه برگزار می شود
تا دوشنبه فرصت دارید
توجه:
رفت و برگشت و پذیرایی ناهار در خدمت شما هستیم
خواهران و برادران شاعر طلبه میتوانند در این اردو ثبت نام کنند
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام، دبیرخانه نخستین جشنواره سراسری
شعر و خاطره«اخلاق تبلیغ دین»
اسامی داوران و برگزیدگان این جشنواره را به شرح ذیل اعلام می نماید:
الف: اسامی داوران بخش شعر:
1.استاد زکریا اخلاقی
2.استاد سعید بیابانکی
3.استاد علی محمد مودب
ب: اسامی داوران بخش خاطره:
1.استاد مرتضی سرهنگی
2.حجت الاسلام دکتر مهدی بهداروند
3.استاد مظفر سالاری
ج: برگزیدگان بخش شعر:
شش برگزیده بدون رتبه بندی
1.آقای محسن کاویانی
2.آقای عباس همتی
3.آقای امیرعلی سلیمانی
4.خانم فائزه زرافشان
5.خانم راضیه مظفری
6.خانم عاطفه جوشقانیان
د: برگزیدگان بخش خاطره:
تقدیر از حجت الاسلام و المسلمین سید کاظم علوی گنابادی
برگزیدگان : چهار برگزیده بدون رتبه بندی:
1.آقای حسین زحمتکش
2.آقای علی حمیدی
3.خانم زهرا کاردانی
4.خانم سهیلا ملکی
شایسته تقدیر:
1.خانم فاطمه تقی زاده
2.آقای رضا کشمیری
3.آقای احمد انجم شعاع
4.آقای مصطفی حسنی گرکانی
دبیرخانه نخستین جشنواره سراسری شعر و خاطره
«اخلاق تبلیغ دین»
▪️جهان قرآنی شعر مهدی جهاندار▪️
مهدی جهاندار شاعری نام آشناست که کتاب او با نام "عشق سوزان است" ، بعد از انتظار طولانی مدت اهالی شعر امسال روانه بازار کتاب شد و با شعر "فتنه شاید" نام او بیشتر بر سر زبانها افتاد.
در این نوشتار کوتاه به یکی از برجسته ترین ویژگی های شعر جهاندار که "قرآنی بودن" آن است میپردازیم.
بسامد بالای آیات قرآن کریم در شعر جهاندار نشانه ی انس او با کلام الله است.
کسانی که با او مصاحبت داشته اند دیده اند که تسلط او بر آیات قرآن تا چه اندازه زیاد است.
آیات قرآن با سه کاربرد ، در شعر جهاندار حضور دارد:
1-او گاهی عین الفاظ آیه ای را در شعر می آورد .آیه ای که آهنگ کلمات آن را با وزن شعرش یکی یافته است و متن آیه را بعنوان یک مصرع قرار داده:
"یا مریم ما کان ابوک امرءَ سوءِ"
این آبروی کیست فدا کرده ای امروز
چنان که در بسیاری موارد جمله ای از قرآن را در اثناء کلام آورده است:
از آستانی که "کلبهم باسط ذراعیه بالوصید"م
نمی روم هست و نیستم را به استخوانی نمی فروشم
و:
از "انما یرید" صدای کرم رسید
افلاک را ز قصه ی لولاک دم رسید
به باور نگارنده هرچند این کاربرد در شعر او پر تکرار است ؛ و گرچه علامت تسلط او بر قرآن و در حد خود فضیلتی است، اما در همه ی موارد خوب از آب در نیامده است.
چنان که در بیت بالا تناسبی میان آیه" انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت" که ناظر به عصمت آل الله است با "صدای کرم" نیست.
و در بیت:
ناله ی قرآن ز روی نیزه بر آمد
گفت که خواهر "مع الرسول سبیلا"
آیه ی "یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا" غیر از آن که بطور ناقص تقطیع شده و در ساختار جمله ننشسته است ، مستند تاریخی هم ندارد.
البته این کاربرد گاهی نیز ابیاتی درخشان می آفریند.مثل این تک بیت:
"لبالمرصاد" یعنی گرگ های خیمه شب بازی
کماکان در کمین گاهند صیادان شیرازی
(که بین آیه "ان ربک لبالمرصاد" که ناظر به این است که خداوند در کمین دشمنان است با عملیات "مرصاد" که در سال 67 در نبرد با منافقین انجام شده است و شهید صیاد شیرازی فرماندهی آن را برعهده داشته ، تناسبی دلنشین برقرار شده است.)
2- گاهی او معنایی قرآنی را در شعر آورده یا به تناسب قرآنیِ پنهانی اشاره کرده است؛ بدون اینکه الفاظ کلام الله در آن بکار رفته باشد.
مانند:
نا خدا ما را در این کشتی تمسخر می کنند
یا بگو طوفان بیاید یا بگو طوفان کنم
و:
آیات شاد سوره ی رحمان به غم رسید
"در یک طلوع گرم دو دریا به هم رسید"
(که تعبیر به "آیات شاد" می تواند به این دلیل باشد که سوره الرحمن به عروس قرآن مشهور است)
و این بیت که نقطه التقاء کاربرد اول و دوم است:
بای بسم الله مجراها و مرساهای من
وقت طوفان است بسم الله الرحمن الرحیم
3-آوردن جمله ای شبیه به آیات قرآن سومین کاربرد قرآنی جهاندار است.
مثل:
گفت که بی تو چگونه خطبه بخوانم
گفت سنلقی علیک قولَ ثقیلا
که آیه ی قرآن چنین است:"سنلقی علیک قولا ثقیلا" و به ضرورت وزن تنوین کلمه ی "قول"حذف شده است.(گفتنی است که به جهت اشکال نحوی که به جمله وارد است و اسم نکره یا باید تنوین بگیرد و یا مضاف باشد و در مصرع مذکور چنین نیست ،این جمله از جهت ادبیات عرب هم غلط است.)
این اشکال به ابیات دیگری هم وارد است. مثل این بیت:
از کوچه گذشتی و نگاهم به تو افتاد
لرزید دلم زُلزل زلزالَ شهیدا.
و البته در بعضی مصاریع ، عبارتی عربی در کنار آیه ای آمده که هم شباهتی به آیات ندارد و هم از نظر ادبیات عرب اشتباه است.مثل جمله ی " و من الناس شهید" در این بیت:
تا جهان مست غرور است شهیدان هستند
"و تری الناس سکاری" و من الناس شهید
که شاعر خواسته بگوید " مردم مست اند و شهید هم از مردم است" و برای افاده ی این معنا باید می گفت والشهید من الناس ؛ اما به ضرورت قافیه ، گفته است:والناس شهید. که این معنا را دارد:"مردم شهید اند".
اگر قرار باشد این سه کاربرد را ارزشگذاری کنیم کدام کاربرد ارزشمندتر است؟ بنظر می رسد کاربرد اول هرچند دربردارنده الفاظ آیات و نشانه جریان داشتن آیات در ذهن و دل شاعر است ، اما هرگز به اندازه ی کاربرد دوم-حضور معنای قرآن در شعر- و تلمیح به آیات قرآن دلچسب نیست و حظ هنری که مخاطب از کاربرد دوم می برد بسیار بیشتر از کاربرد اول است.
کاربرد سوم - استفاده از جملاتی شبیه به آیات - نیز با توجه به اینکه هم حسن کاربرد اول -استفاده از عین آیات- را ندارد و هم نقایصی که بیان شد را دارد، در رتبه آخر قرار می گیرد.
شاعر قرآنی ما وقتی کاربرد دوم را در شعرش بیش از پیش پر رنگ و کاربرد اول و دوم را با هم تلفیق می کند ابیاتی چنین ماندگار می سراید:
نامه ای را هدهد آورده است آغازش تویی
از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم
سید علیرضا شفیعی - بهمن ۹۶
سلام و نور
دوستانی که تمایل به نقد اشعار خود دارند از ساعت 17 در جلسه امروز آفاق حضور داشته باشند
با سلام و احترام
آیا با برگزاری جلسات آفاق در ماه مبارک رمضان موافقید؟
لطفا نظر خود را اعلام بفرمایید
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
با توجه به نظر سنجی صورت گرفته
جلسات هفتگی شعر طلاب«آفاق» در ماه مبارک رمضان برگزار نخواهد شد.
ان شا الله بعد از ماه مبارک رمضان جلسات را ادامه می دهیم.
التماس دعا
شاعر منتخب این هفته جلسه هفتگی آفاق جناب آقای قادر طهماسبی(فرید) هستند.
وی یکی از شاعران نام آشنای معاصر است که از او شعرهای مختلفی نظیر «سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود...» و «به یازده خم می گرچه دست ما نرسد» و... در خاطر مردم و اهالی ادبیات باقی مانده است.
امیدواریم دوستان با مطالعه و انتخاب شعر از ایشان در جلسه حضور پیدا کنند.
نام سه شاعر حوزوی در بین نامزدهای دریافت جایزه قلم زرین در بخش مجموعه شعر بزرگسال:
سفرنامه با صاد، اثر سیدمهدی موسوی
مرز ما عشق است اثر سیدمحمدمهدی شفیعی
دلنخواهی اثر محمدحسین انصاری نزاد
لازم به ذکر است مراسم معرفی برگزیدگان جایزه قلم زرین در روز چهاردهم تیرماه مصادف با روز قلم برگزار خواهد شد.
@hojrehayesaheli
دهم تیرماه سالروز بزرگداشت صائب تبریزی غزلسرای بزرگ ایران زمین را گرامی می داریم
شهرت جهانی میرزا محمد علی صائب تبریزی باعث شده که در حال حاضر کمتر کسی باشد که صائب تبریزی را نشناسد ؛ مردی که او را خلاقالمضامین میخوانند و به سبب تعدد شعرها و عمق دانستههایش شهرتی جهانی پیدا کرده است ؛ شاعری که به سبب ارادت و توجه خاص به حافظ و سعدی زبانزد عام و خاص شده و بارگاه وی در اصفهان ، پذیرای خیل عظیم جوانانی شده که همه ساله برای بازدید از علم و هنر اصفهان راهی این خطه میشوند
صائب تبریزی شاعری کثیرالشعر بود، شمار اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفتهاند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. افزون بر فارسی وی هفده غزل به ترکی آذربایجانی نیز دارد
صائب سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی یا مکتب اصفهان نامیده شد. او اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همروزگارش به کار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی دارند و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفتهاست
غزلی دلنشین از این غزلسرای بزرگ را با هم می خوانیم:
ز خار زار تعلق کشیده دامان باش
به هر چه میکشدت دل، ازان گریزان باش
قد نهال خم از بار منت ثمرست
ثمر قبول مکن، سرو این گلستان باش
درین دو هفته که چون گل درین گلستانی
گشادهرویتر از راز میپرستان باش
تمیز نیک و بد روزگار کار تو نیست
چو چشم آینه در خوب و زشت حیران باش
کدام جامه به از پردهپوشی خلق است؟
بپوش چشم خود از عیب خلق و عریان باش
درون خانهٔ خود، هر گدا شهنشاهی است
قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش
@hojrehayesaheli
سلام و نور
با توجه به تعطیلات دو هفته ای دفتر تبلیغات این هفته و هفته آینده جلسه هفتگی شعر طلاب«آفاق» برگزار نخواهد شد.