eitaa logo
حوزه بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
585 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
4هزار ویدیو
204 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔊📌برگزاری جلسه هیئت اندیشه ورز بمناسبت گرامیداشت هفته عفاف وحجاب 🔹️بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب ┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓ 🆔@hoozekoosar ┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
🤍⃟🕊 ~اگر...✋🏻 تیر دشمن...💣•° جسم شہدا را شڪافت...‼️•• ~تیر بدحجابــے...🏹•° قلب آن ها را میدرد...💔•• شہدا شرمنده ایم):🍃
Alireza Eftekhari18643647914484.mp3
زمان: حجم: 9.41M
🎵موسیقی عصرگاهی تـُوبخوان... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💠 *تا دیشب معنای این آیه قرآن که می فرماید:* *شهیدان زنده هستند و عِندَ رَبّهِم یُرزَقون اند را نمی دانستم اما حالا.....* *واقعاً شهیدان زنده اند* 👇🏻👇🏻بخونید👇🏻👇🏻 🔺 اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگه‌های امتحانات میان‌ترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم  و زود خوابم برد، *در خواب شهید همت را دیدم* با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.  🔺 ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمه‌های شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم. چهره‌ی نورانی و چشمان مشکی شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را می‌دانستم. به امید دوباره‌ی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوباره‌ی چشمهایش❗️ 🔺 خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانه‌ای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم:  به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ 🔺 هر کس اظهار نظری می‌کرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟  گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته  باید آنجا بروی❗️   🔺دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم. همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود... 🔺با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده  گفت: بله کاری دارید؟! 🍃*با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟* نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه  شروع به گریه کرد. .. شانه‌های نحیف و استخوانی‌اش می‌لرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشته‌اش می‌لغزید. 🔺حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم. 🔺در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه... الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید.❗️ 🔺او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانه‌های او می‌لرزید و قلب مرا هم می‌لرزاند... 🔺 ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم می‌کرد اما دید باطنی‌ام را زیاد. 👈* تا دیشب معنای آیه قرآن را که می‌فرماید: شهیدان زنده‌ هستند و عند ربّهم یرزقون‌اند را نمی‌فهمیدم اما حالا ... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه ⚠️ واقعا شهیدان زنده‌اند* 🔹 برداشتی از خاطره ۴۰ کتاب شهیدان زنده‌اند. 😭😭😭 🌷اللهم عجل لولیک الفرج
✍حاج قاسم سلیمانی: در دفاع مقدس شرط اداره و فرماندهی ، سِن نبود،شرط اداره و فرماندهی ، تحصیلات نبود. شرط اداره و فرماندهی، رتبه نبود. شرط اداره و فرماندهی، سنوات نبود.... اما یک شرط وجود داشت و آن پخته شدن در کوره بود، زلال شدن در کوره بود، کوره آتش عملیات ها و جنگ. لذا برخی از رشدها ، رشدهای الکی نبود، پفکی نبود، رشدهای حقیقی بود.
اینم جواب حضرت آقا دقیقا برا همین روزا 👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ضعف‌های ما به خاطر مدیریت‌های بی‌تحرک و غیرانقلابی است ✍رهبر انقلاب :خدماتی که نظامی اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملت ایران کرده، خدماتی برجسته و فوق‌العاده است؛ مقایسه با دوران طاغوت نشان می‌دهد که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظامی اسلامی انجام داده است. بله، ضعف‌هایی وجود دارد که این مربوط به مدیریت‌های ماست، نه حرکت عمومی نظام اسلامی. ما هر جا یک مدیریت انقلابی فعال و پرتحرک داشتیم، کار پیش رفته است و هرجا مدیریت‌های ضعیف، بی‌حال، ناامید، غیرانقلابی و بی‌تحرک داشتیم کارها متوقف مانده یا به انحراف رفته است. باید مدیران‌مان پرانگیزه‌تر و کارآمدتر باشند. من قاطع عرض می‌کنم اگر مدیریت در بخش‌های مختلف کشور متدین، انقلابی و کارآمد باشد همه‌ی مشکلات کشور حل خواهد شد و ما مشکل غیرقابل حلی در کشور نداریم. ۹۶/۱/۱
‍ ‍ ‍ ‍ ‍👈 ڪمی بشوم شبیـه ابـراهیـم ✍مذهبی بودم شده بود چیک و چیک! 📸 و یهویی.. 🎞 های مختلف با و روسری لبنانی! من و دوستم توی کافی شاپ من و زهرا یهویی گلزار شهدا من و خواهرم یهویی سرخه حصار 📸عکس لبخند با ریز دخترکانه.. 😊دقت میکردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکسها.. 💌 یک در میان احسنت و فتبارک الله احسن الخواهر! پرشده بود از تعریف و تجمید ها 🍀از نظر خودم کارم چرا که داشتم ؛حجاب برتر! 📸کم کم در رنگ و لعاب ها بالا گرفت 📌تعداد هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت... یکبار از خودم جویا شدم ⁉️ 📗 .. رویش نشسته بود خروارها ..🍁 🍀هاا ڪردم.. و خاڪها پرید از هر طرف.. " " بود عنوان ...🍂 –هادی خودمان.. همان گل پسر .. چارشانه و هیڪل روی فرم و ورزشے.. 👌 خود را.. را بوسید و گذاشت خانه.. ساڪ ورزشی اش هم تبدیل شد به پلاستیڪی! 📱رفتم سراغ و پستـها نگاهی انداختم به 💢80 درصدش بود‼️ با و درودهای فراوان! لابه لای ڪامنتها چشمم خورد به نسبتا بـرادرها! دایرڪت هایم ڪه بماند! عجب لبخند ملیحی.. عجب حجب و حیایی... 💢انگار پنهان شده بود پشت این حرفهای نسبتا ساده هلویی.. عجب قند و نباتی ای جان! از خودم امد😔 شدم از اینهمه و دلبـرے..😔 🌹شهید هادی ڪجا و من ڪجا! باید .. پا گذاشتم روی نفس و خواستم ڪمی بشوم و ابرهیم ها... 🍀 🌸 🌼 🥀