eitaa logo
[ هُرنو ]
897 دنبال‌کننده
790 عکس
49 ویدیو
117 فایل
|هُرنو، به معنای روزنِ نورگیرِ سقف| 📖خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، و خرده‌ریزهایم. مُصطفا جواهری همه‌کارهٔ هیچ‌کاره! کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی؛ تامام! @mim_javaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
چهاردهمین کتاب ۱۴۰۱
چیزی که نوشتن را به حرفه‌ای هیجان‌انگیز و سرزنده بدل می‌کند، این است که همیشه امکان شکست در این کار وجود دارد. 👤 پاتریشیا های‌اسمیت 📕 طراحی و نوشتن داستان‌های معمایی @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
لحظهٔ ابراز عشق مانند دیدن دسته‌گلی شناور روی آب رودخانه است. باید به‌موقع آن‌را از آب بگیری؛ وگرنه دسته‌گل منتظر نمی‌ماند و همراه آب می‌رود و دور می‌شود. 👤 📕 @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
اصلاح خطای زندگی ریاکارانه ممکن است سخت باشد، اما در نهایت اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. 👤 📕 @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هفدهمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هجدهمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
نوزدهمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
با خودم فکر می‌کنم شهرنشین و حاشیه‌نشین ندارد. آدم‌ها توی مخمصه که بیفتند، زودباور می‌شوند. 👤 📕 @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
بیستمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
بیست‌و‌یکمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
بیست‌ودومین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
1-شنل-نیکولای گوگول.pdf
326K
داستان کوتاه نویسنده: @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شهری که به از دست دادن فضاهای جمعیِ محلی‌اش خو بگیرد، فضاهای عمومی بزرگترش را هم از دست می‌دهد، و نه فقط فضاهای عمومی که همه دارایی های جمعی طبیعی، اجتماعی و فرهنگی‌اش را. «از دست دادن» قاعده و رفتار طبیعی چنین شهری می‌شود. به یک ترانزیت تبدیل می‌شود. ترانزیت، جوهرهٔ آن شهر، هستی و زندگی‌اش می‌شود. ترانزیت یک وضعیت موقتیِ دائمی است و شرط اقامت در آن اثبات این است که در حال رفتن و کندن از آن هستی. 👤 📕 @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
2-گربۀ سیاه-ادگار آلن پو.pdf
125.3K
داستان کوتاه نویسنده: @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
بیست و سومین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
📝متعهد، امیدوار، زنانه و چیزهای دیگر 🖌 درباره رمان «گاف» نوشت: 🔹گاف، روایت مواجهه ماست با آنهایی که نمی‌بینیم‌شان و از قضا آنها خوب ما را می‌بینند. ارغوان شمس، معلمی در حوالیِ روزهایی که انتهای جوانی محسوب می‌شود، وارد گروهِ خیریه‌ای شده و به بهانه آن سر از محله ناظرآباد در می‌آورد. ناظرآبادی که نماینده تمام محله‌های فقیرنشینِ حاشیه‌ایِ شهرهای بزرگ است. 🔹گاف نه به معنای مصطلحِ آن، که در واقع اشاره نکته‌سنجانه‌ای دارد به فاصله میانِ لایه‌های جامعه. فاصله‌ای که به قدری زیاد می‌شود تا آدم‌های جامعه همدیگر را نبینند و رسانشی بین‌شان برقرار نباشد. 🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
بیست و چهارمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
بیست و پنجمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
وقتی بهار می آمد، حتی بهار کاذب، دیگر مشکلی وجود نداشت جز اینکه کجا می‌شود شادتر بود. تنها چیزی که می‌توانست سرتاسر روزی را ضایع کند این و آن بودند، و اگر می توانستی به کسی وعده دیدار ندهی، روز بی‌حدومرز می‌شد. این و آن همیشه شادمانی را محدود می‌کردند جز مُشتی انگشت‌شمار که همان‌قدر خوب بودند که بهار... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف