فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گمشده_در_شهر ۲
#گرما_و_غبار، در گوشهای از شهر منتظر است تا پیدا شود.
در بنبستی داخل خیابان دانشگاه؛ حوالی انقلاب.
اگر پیدایش کردید، خبرم کنید که دلنگرانش نباشم.
دقیقش میشود اینجا👇
https://maps.app.goo.gl/DYgYUbpRQAfr2Z557
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قافخوانی. قسمت ۱۷۸.m4a
7.61M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۷۸
📖 صفحات ۶۸۰ تا ۶۸۵
🎤 با صدای خانم جمالینژاد
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هدایت شده از | نَسک |
﷽
________________
۱. من نویسندهام. مردی را تصور کنید چهارشانه و خوش عقبه. پشت تپهای است دور از شهر. هوا هو هو میکند توی گوشش. مردی تنهاست. همان تصویر تکراری، دو سنگ صیقلی را آنقدر روی هم میبرد و میآورد که بوی گوگرد مینشیند روی پرزهای بینی_ش. چند تکه هیزم و آتشی که رفته رفته چوبهای خشک را فتح میکند و دود که از آن نقطه سر به آسمان میکشد. دود، دود، دود. من نویسندهام. مرد، شخصیت اصلی همهی داستانهایم است که دوست دارم بنویسمشان و نیمهکاره ماندهاند. دود سفیدی چشم مرد قصه را سرخ و پر آب کرده.
۲. با دود میشود نشان داد مردی هست، با دود میشود نشان داد مردی جایی پشت تپهها ایستاده و منتظر است کسی او را ببیند. ولی دود چگونه میتواند قصهی شخصیت اصلیام را به تمامی بگوید؟ چگونه میتواند بگوید مرد چرا پشت تپه است؟ چرا تابحال کسی او را ندیده؟ چرا رفته آنجا؟ مرد کیست؟ نام پدرش چه؟
داستان چرایی یا چگونگیِ آدمهایی است که هنوز کسی آنها را نگفته. چگونگیها و چراییها را نمیشود با دود گفت. دود کلمات روزمرهی ماست.
۳. اینکه دود کلمات روزمره ماست را از گفته نیل پستمن در کتابِ "خود را کشتهایم" استنباط کردهام. "با دود نمیشود داستان نوشت و فلسفه ورزید". آنچه روزمرهامان را پر کرده است کلماتی تکراریاند، از جنس همان دود. کمقدرتند و انتهای زورشان این است که بگویند مردی پشت تپهای تنهاست. مردی هست. همین. و دود مرا کم است برای اینکه از مرد بنویسم. دود مرا کم است برای اینکه مرد را از تنهایی در بیاورم، یا دستِ آدمها را بگیرم و به دشت ببرم تا آن مرد را ببینند. من مردی دیدنی سراغ دارم.
۴. پنجشنبه صبحها، ۶ تا ۷، برخط، از روی نسخه نشر مرکز تاریخ بیهقی میخوانیم. قریب به چهل نفر در دو ترمی که گذشت همراه ما بودند. اگر دلتان اینجاست با آقای صاحبدل ارتباط بگیرید. جلسات ضبط میشود. فایل پیدی افِ نسخههای بیهقی در گروه به اشتراک گذاشته میشود، و ما به امیرمسعود و آدمهای دورش آنقدری کار نداریم که با قصهگو. ما با بیهقی طرفیم که چگونه قصهای چُنین استوار کرده.
۵. آمدم بنویسم بیایید دور هم تاریخ بیهقی بخوانیم. بیهقی پر از کلمه است. کلمات پرتصویر و چاق و اصیل که بوی کفشِ چرمِ نوخریده میدهند. بیاید با هم بیهقی بخوانیم. شما هم مثل من مردی پنهان شده دارید لابد. شما هم قصهای ناتوان که دود نمیتواند به پایانش بَرَد. دود شما را هم کم است اگر بخواهید قصهگو باشید. بیایید دور هم بیهقی بخوانیم. همین. حالاش هم دیر است.
@MRAJAS
@nnaasskk
قافخوانی-قسمت ۱۷۹.m4a
6.96M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۷۹
📖 صفحات ۶۸۶ تا ۶۹۰
🎤 با صدای خانم اختری
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گمشده_در_شهر ۳
#آن_مادیان_سرخیال، اثر عالیجناب محمود دولتآبادی، در گوشهای از شهر منتظر است تا پیدا شود.
کنار مزار شهدای مسجد الزهرا (س)، شهرک آپادانا
اگر پیدایش کردید، خبرم کنید که دلنگرانش نباشم.
دقیقش میشود اینجا👇
https://maps.app.goo.gl/svmWzXnbi1xNcE757
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قسمت ۱۸۰.m4a
6.4M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۸۰
📖 صفحات ۶۹۱ تا ۶۹۵
🎤 با صدای خانم کاظمی
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هدایت شده از مدرسه مهارت آموزی مبنا
«زبانمان بند آمده است و نمیدانیم چه باید بگوییم؛
فقط اینکه قلب ما اهالی مبنا، پس از شنیدن این خبر، سنگین است.
و شریک داغ فرشته کوچکتان هستیم. 😞»
برای قلب خانم طاهری استادیار محترم مدرسه مبنا، دعای صبر بخوانید. 🖤
همین.
| @mabnaschoole |
1.47M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۸۱
📖 صفحات ۶۹۶ تا ۷۰۲
🎤 با صدای خانم مقدمی
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
پیش تو شعر خواندم و انگار بر صلیب
نزد مسیح، جلدی از انجیل بردهام...
#سجاد_شهیدی
کلیسایی در تهران
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قاف خوانی،قسمت ۱۸۲.m4a
9.92M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۸۲
📖 صفحات ۷۰۳ تا ۷۰۹
🎤 با صدای خانم عباسی
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شصتوهفتمین کتاب ۰۲
#زنبوردار_حلب
#کریستی_لفتری
#آرزو_مقدس
#نشر_خوب
#خواندنیهای_یک_کتابخوان_معمولی
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
ایران جمعه-۲۴ آذر.jpg
768.2K
🔰 وقتی که پیدایت کردم، در اعماق بودی...
یادداشتم برای کتاب #مرگ_و_مرگ_کینکاس
برای ضمیمهٔ جمعهٔ روزنامه ایران؛
مورخ ۲۴ آذر ۱۴۰۲
لینک یادداشت
https://irannewspaper.ir/sp-301/11/77171
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قاف ۱۱.m4a
5.91M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۸۳
📖 صفحات ۷۱۰ تا ۷۱۶
🎤 با صدای خانم کاردانی
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
امروز آخرین جلسهٔ استادیاری من بود.
فعلا برای ترمهای آینده دیگر هنرجو نخواهم داشت.
البته هنوز توفیقِ «کوچکترین آجر قلعهٔ امن مدرسهٔ مبنا» بودن را دارم.
رئیس (استاد، معلم، برادر بزرگتر، رفیق یا هر عنوان دیگری که لایقش هست) امر کرده که سراغ سنگر دیگری بروم.
شما هم دعایم کنید.
تمام شدن استادیاری گس بود. یک خرمالوی تمامعیار.
ما را سر بودن جهان نیست
ما را سر #یار مهربان است
#کاری_است_بزرگ راه عطار
وین کار نه بر سر زبان است
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شصتوهشتمین کتاب ۰۲
#رادیو_هنوز_یک_راز_بود
#محمد_کشاورز
#نشر_چشمه
#خواندنیهای_یک_کتابخوان_معمولی
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هدایت شده از /زعتر/
به نام خالق علی اصغر (علیه السلام)
هم. این دو حرف ربطدهنده همه چیز به هم. مبنا، استادیار، خلاق، پیشرفته، باشگاه. همه چیز مبنا، بوی همین دو حرف را میدهد. ما که همین چند سال پیش از هم بیخبر بودیم، حالا از شوق هم، شوقیم و از داغ هم، داغ.
میخواهیم برای دل استادیارمان مرهم شویم و تسلای دل داغدیدهاش باشیم.
خواستیم بچههای شیرخوارگاه شبیر هم چند دقیقهای طعم مادریِ خانم طاهری را بچشند.
شیر و پوشک و لباس بخریم یا هزینهاش را بدهیم.
نه فقط به نیت آرامش دل خانم طاهری. خیر را آسمان بردیم پیش مادری که پشت در افتاد و گریه بچهاش را نشنید.
همراه شویم با روزهای غم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که مرهم دل خانم طاهری شوند.
این شماره کارت مخصوص همین کار است و نیازی به اطلاع نیست. روی کارت بزنید کپی میشود
🔰 شماره کارت
6037997257791609حسام محمودی 🔰 مبلغ تا ۱۲ شب روز سهشنبه ۲۸ آذر جمعآوری میشود. لطفا بعد از آن چیزی واریز نکنید 🔰 گزارشش را تقدیم حضور میکنیم. همه مبلغ به حساب شیرخوارگاه شبیر واریز میشود
بهمناسبت اینکه نازیسم (این گل سرسبد تمدن بورژوایی غرب) شش ميليون يهودی فلكزده را در آن کورههای آدمپزی پخت، امروز دو سه میلیون عربهای فلسطین و غزه و غرب اردن باید در حمایت سرمایهداران والاستریت و بانك روچیلد کشته و آواره بشوند. و چون حضرات روشنفکران اروپایی در جنایتهای هیتلر شريك بودهاند و در همان ساعت دم برنیاوردهاند، حالا به همان یهودیها در خاورمیانه سر پل دادهاند تا ملل مصر و سوريه و الجزاير و عراق شلاق بخورند و دیگر خیال مبارزهٔ ضد استعمار غرب را در سر نپرورند و دیگر کانال سوئز را رو به ملل تمدن نبندند.
#روحالروح
این جملات برای امروزِ ماست؛ اما نیمقرن پیش مطرح شده است. #جلال_آلاحمد اولین نفری است میان روشنفکران که دادش به هوا میرود و در سال ۱۳۴۶ اینگونه میگوید.
طبیعی نیست جلالی که اینچنین نثرش زنده است، مغضوب آقایان و بانوانِ غربگرا باشد؟!
اینان، از مردهٔ جلال هم ترسانند؛ چه میشد اگر که جوانمرگ نمیشد... بلای جان همین حضرات میشد.
#جلال_زنده_است
#سفر_به_ولایت_عزرائیل
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
4_6037408564182517742.mp3
9.28M
**صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)**
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
4_6037408564182517743.mp3
15.8M
صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
4_6037408564182517745.mp3
10.93M
صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
4_6037408564182517757.mp3
3.85M
صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
4_6037408564182517760.mp3
6.78M
صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
من آن روز را خوب #یادم هست.
تابستان۹۴ که شمارهٔ ۵۵ همشهری داستان را از کیوسک روزنامهفروشی خریدم. میشود ۸سال و ۵ماه پیش. هنوز ۲۲سالم را پر نکرده بودم. تابستان بین سال دوم و سوم دانشکده بود. اولین پروژهای بود که تحویل گرفته بودم. طراحی نمای یک آپارتمان ۵طبقه در تجریش. یکی از آشنایان پیش خودش گفته بود بگذار دست این بچه را هم بند کنم. دو تا نما از من خواسته بود. یکی ترکیب سنگ و چوب و دیگری نمای رومی. اولی را طراحی کردم. با کامپیوترم مدلسازیاش کردم ولی هنوز بلد نبودم رندر بگیرم. بلند شدم رفتم دفتر پسرعمهٔ یکی از سالبالاییها. کامپیوترِ غولتشنی داشت و رندرهای سنگین را در مدت کوتاهی خروجی میگرفت. برای ۵تا رندر، ۲۰۰هزارتومان پیاده شدم. با عددی که قرار بود برای طراحی بگیرم، میشد جبرانش کرد. دومی را اما طراحی نکردم. باور داشتم که طراحی و اجرای نمای رومی خیانت است. هنوز هم باور دارم. خبری از دستمزد نشد. حتا برای همان پنج رندر طرح اول. هنوز در آرشیو کارهایم، دارم آن پنج رندر را.
این شماره از همشهری داستان را در راه دفتری که قرار بود رندرهایم را در آن بگیرم، خریدم.
امروز که آرشیو همهٔ مجلاتم را ریختم بیرون، دوباره شمارهٔ ۵۵ را دیدم.
روی میز همان دفتر بود که خودکاری برداشتم و روی جلدش، دو بیت از علیرضا آذر را بدون نقطه نوشتم:
میروی نمنم جهانم را
ساکت و سوتوکور خواهی کرد
لهجهٔ کفشهات ملتهبند
بیشک از من عبور خواهی کرد
من، هشت سال پیشم را خوب #یادم است.
اما هشت سال پیش، الآنم را #یادم نبود.
الان هم هشت سال بعدم را #یادم نیست.
#یوم_لک_و_یوم_علیک
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قاف۱۸۴.mp3
6.9M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۸۴
📖 صفحات ۷۱۷ تا ۷۲۱
🎤 با صدای آقای جبله
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قافخوانی-قسمت۱۸۵.m4a
9.39M
#قافخوانی ؛ قسمت ۱۸۵
📖 صفحات ۷۲۲ تا ۷۲۷
🎤 با صدای آقای صاحبدل
❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف