eitaa logo
🔹حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🔹
457 دنبال‌کننده
317 عکس
594 ویدیو
1 فایل
تشنگان عشق را با مشت آبی جان بده کربلا دور است مارا باسرابی جان بده زندگی یعنی سلامِ ساده ‌ای سمت شما ایها الارباب ما را با جوابی جان بده 🔸کانال حسینیه تاریخی اعظم شهر کهریزسنگ 🔸جهت ارتباط با ادمین @Saeed_sallehi
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم امروز که روز غم مولا است پس چرا این دلِ من در هوس کرب و بلاست!؟ روز ها را که شمردم، دیدم صد و ده روز دگر، "عاشورا" ست. میکشی_مرا_حسیـــن اَللّهمَّ ارزُقنا حَرَم🖤 ••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦•• 🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝به من میگن علی کیه ... 🎙شعرخوانی مرحوم آقاسی بمناسبت شهادت حضرت علی علیه السلام ••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦•• 🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان عجیب سید شفتی... ••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦•• 🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من بخشیدمش فقط یک گله ازش دارم... ••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦•• 🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang
🔹حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🔹
آیا می‌توان این صحنه ها را دید و در میدان نبود. فردا همه می‌آییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر مهدی😍🤚 روز من با سلام بر تو آغاز می شود❤ ••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦•• 🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang
📚سنگِ وجودمان را بشکافیم تا مهر خدا را ببینیم چوپانی عادت داشت در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه با استفاده از آن‌ها آتش درست می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است، سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد، سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود، شکر کرد و گفت: خدایا،‌ ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی، پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم. ••✦•┈┈┈••❅✾❅••┈┈┈•✦•• 🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ 🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang