از کجا بفهمیم که گرفتار دام شیطان شدیم ؟
سه علامت بهتونمیگم
انسان به مرور و پله پله بد میشود که باید مواظب گامهای کوچک و آهسته آهسته شیطان باشیم که در قرآن تعبیر "خطوات" آمده یعنی گامهای آهسته "خُطُوات الشیطان"
مثل قدم برداشتن دزد برای سرقت از جایی
شیطان خیلی آهسته و بی سر و صدا به سراغ مؤمنین میاد
و ما شاید متوجه حضور شیطان نشویم
حالا از کجا متوجه حضور یواشکی شیطان بشویم ؟
سه علامت دارد ...
علامت اول : اولین علامتی که انسان از طریق آن میتواند بفهمد که در دام شیطان افتاده ؛
بی حالی و بی اشتهایی نسبت به معنویت است .
اولین علائم بیماری در او ظهور کرده
انسان چرا حال خوب عبادت را درک نمیکند؟
انسان وقتی مریض میشود میل به غذا پیدا نمیکند حتی اگر بهترین غذا را برایش بیاورند و اگر هم بخورد لذتی از خوردن غذا نمیبرد
عبادات غذای روح است و اگر روح انسان بیمار باشد از عبادات که غذای روح است لذت نمیبرد
این روح سالم است که از عبادات لذت میبرد
بنابراین اگر دیدیم که از عبادت کردن حال خوبی نداریم بی حال و بی اشتها هستیم از علائم بیماری روح است که شیطان در انسان نفوذ کرده
که این اولین علامت است
علامت دوم : اگر علامت اول ادامه پیدا بکند علامت دوم در او ظهور پیدا میکند؛
که علامت دوم ، شک در باورهای دینی است
یکی از راه های رسیدن به یقین و دور شدن شک و تردید عمل کردن است و شک و تردید از بین میرود
عمل کردن به اعمال دینی و دستورات الهی انسان را کم کم به باور نزدیک میکند و شک و تردید از او دور میشود
مثلا اگر به کسی بگویند امشب کنار این جنازه بخواب میگه صد سال سیاه هم نمیخوابم، میگیم چرا نمیخوابی ؟ میگه میترسم ،
میگیم مگر اعتقاد نداری که مرده کار با انسان ندارد ؟ میگه میدونم کار نداره ولی باز هم میترسم
حالا اگر به یک مرده شور بگوییم که امشب کنار این جنازه بخواب ؛ میگه اگر صد سال هم بگید کنارش میخوابم
چرا ؟ چون اینقدر با مرده سر و کار داشته به باور رسیده که واقعا مرده کار ندارد.
که به این میگم عمل
ولی اون نفر اول چون عمل نکرده شک دارد
علامت سوم :
سومین علامت بیماری که انسان در دام شیطان افتاده "رَیب" یعنی سوء ظن است
انسان نسبت به بعضی از مسائل دین بد گمان میشود
که اگر نفوذ شیطان بیشتر از این سه علامت شود ، کفر ایجاد میشود و حتی اگر انسان پوسته ظاهری از دین را رعایت کند کفر پنهان دارد
و درواقع از درون پوک شده
که اگر هر کس کفر پنهان داشته باشد در یک اتفاقاتی یا حتی لحظه مرگ آن را بیرون میریزد
و چهره درونی انسان یک روزی نمایان میشود