eitaa logo
کانال حسین دارابی
920.9هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
64 فایل
مؤسس استارتاپ تربیپ Tarbiapp.com تو زمینه‌های مختلف تحقیق میکنم تا به مطلب درست برسم تحصیلاتم مهم نیست، ارشد عمران، روانشناسی، تاریخ تشیع همه آدرسامون👇 takl.ink/hossein_darabi آیدیم @darabi_hosein . . #ترک_کانال . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
تا مضطر نشیم تا از همه نا امید نشیم او نخواهد آمد خیلی از ماها یاد حضرت هم نیستیم چه برسه به اضطرار نگران پیر شدن امام زمان هم نباشید گذر زمان بر جسم امام تاثیری نخواهد گذاشت، به اذن خود حضرت. وقتی هم ظهور اتفاق بیفتد شاهد امامِ زمانِ جوان، خواهیم بود @hoseindarabi
امام زمان وقتی بیاد چون مدعیان دروغین زیاد هستن حضرت با معجزه میاد تا مردم گمراه نشن و در تشخیص امام اشتباه نکنن. برعکس بقیه ائمه که بخاطر خفقان امام بعدی مشخص نبود و خیلی از شیعیان در تشخیص امام بعدی گمراه میشدن @hoseindarabi
منبع مطالب بالا صوتی هست از استاد کاشانی که قبلا گذاشته بودم ولی گوش ندادید. این پیام👇 https://eitaa.com/hoseindarabi/2186
بیشتر امامان، امام بعدی رو واضح معرفی نمیکردن، چون اگه امام بعدی کامل مشخص میشد بدست خلیفه وقت کشته میشد. 🔻 مثلا منصور دوانیقی دستور داد وصیتنامه امام صادق(ع) رو بخونن و کسی رو که بعنوان وصی معرفی کرده، بکشن. وقتی وصیتنامه رو باز کردن دیدن حضرت پنج نفر رو وصی خودش معرفی کرده که یکیش خود منصور بوده. 🔹شیعیان هم گیج میشن امام بعدی کیه. یه سری گفتن امام بعدی اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق(ع) بوده که قبل از امام صادق مرده بود. فرقه اسماعیلیه از اینجا تشکیل شد. شیعیان اسماعیلی که میگن ایناهستن. 🔹یه عده از شاگردان خاص امام مثل هشام بن سالم هم به مشکل برخوردن و رفتن سراغ پسر دیگه امام صادق (ع) بنام عبدالله افتح. برای مطمئن شدن از اینکه عبدالله امام بعدیه چندتا سوال علمی پرسیدن دیدن خیلی تعطیل و شوته، فهمیدن امام نیست تو کوچه ها سرگردان بودن که بعدش اتفاقات جالبی میفته، میفهمن امام کاظم(ع) امام بعدیه 🔹یه عده هم گفتن امام صادق اصلا نمرده و همان مهدی موعوده بخاطر همین شما زندگی امام کاظم در دوران منصور رو ببینید، تقریبا دوران آرومی هست و امام کاظم(ع) آزادی عمل بیشتری داره و به تعلیم شاگردان میپردازه. چه بسا خود منصورم نمیدونسته امام کیه و در دوران هارون فشارها بر روی امام بیشتر میشه. 🔻 بعد از شهادت امام موسی کاظم دوباره در امامت امام رضا(ص) بعضیا دچار اشتباه میشن. یه سری میگن امام کاظم شهید نشده و غایب شده و ظهور خواهد کرد و فرقه واقفه رو تشکیل میدن، یعنی بر امامت امام کاظم توقف کردن. بازهم میبینیم دوران هارون دوران آرومی برای امام رضاس. که یکی از دلایلش این بوده خیلیا نمیدونستن امام بعدی علی بن موسی الرضاس و حضرت برای دستگاه خلافت خیلی مشکل ساز نبود. دلیل دیگه عدم اعمال فشار هارون بر امام رضا این بود که بگه من موسی بن جعفر رو نکشتم. 🔻 درباره امام جواد(ص) شرایط بهتر شده بود و امام رضا(ع) ایشون رو بعنوان وصی معرفی کرده بود، تنها چیزی که در قبول امامت امام جواد مشکل ساز شد سن پایین حضرت بود که حضرت به خوبی این مشکل رو مدیریت کرد و اکثریت به امامت امام جواد تن دادند. 🔻 درباره امامت امام هادی(ع) با اینکه سن حضرت کم بود، باتوجه به تلاشهای امام جواد دیگه مشکلی بوجود نیومد. بقیه ائمه هم کمابیش در تشخیص امامتشون مشکلاتی وجود داشت که بخاطر طولانی شدن متن از بیان آن صرفنظر میکنم. امیدوارم قابل فهم بوده باشه این متن ✅نکاتی فشرده از @hoseindarabi
دلم نیومد در ادامه مطلب قبلی👆 اینو نفرستم👇 خیلی عجیبه
هشام بن سالم میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و مردم جمع شده بودند بر آنکه عبدالله پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است.  من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پس پرسیدیم از او که زکات در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که مرجئه چنین چیزی که تو میگوئی نمیگوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.»  پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های مدینه میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟ در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا».  من ترسیدم که او جاسوس منصور باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بیجهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.» پس داخل شدم و دیدم حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر است.» آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه بسوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» گفتم: «به مرگ طبیعی درگذشت؟» حضرت فرمود:«آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود. پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و مفضل بن عمر و ابوبصیر و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) میآمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215 کافی ج1، ص352 @hoseindarabi
👆شاید سوال بشه چرا امام کاظم انقدر قضیه رو پیچیده میکنن، که باید شرایط و خفقان اون زمان رو درنظربگیریم که در مطلب قبلیش تاحدی توضیح دادم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت حضرت سلام الله علیها 📋 موضوع: مراسم ولادت حضرت زینب سلام الله علیها – پنجم اسفند ۱۳۹۳ 🔴 استاد @hoseindarabi
بعضی وقتا ما یه سری مسائل رو با مسائل اقتصادی اشتباه میگیریم، بعد میگیم وضعیت اقتصادی خوب نیست ازدواج نمیشه کرد، یا بچه نمیشه آورد. یکی از مواردی که با مسائل اقتصادی اشتباه میگیرم، تغییر سبک زندگی هست. طی سی سال گذشته شیوه زندگی تعییر زیادی کرده، بطوری که هزینه‌ها خیلی تغییر کرده. مثلا قبلا خیلیا تلوزیون LED، یخچال ساید، ماشین ظرفشویی، فلان سرویس غذاخوری، مبلمان آن چنانی، دکوری های زینتی بی استفاده و...نداشتن، الان ولی این اقلام جزء ضروریات زندگی شده و وقتی خودمونو مقید بدونیم همه این چیزارو تهیه کنیم خب معلومه نه میشه ازدواج کرد، نه میشه بچه آورد. ما حرفی نداریم که خوبه این وسایل رو برای یک زندگی راحتتر مهیا کنیم، ولی یه زوج جوان که همش خونه مادر پدراشون هستن چقدر مگه ظرف کثیف میکنن که برا جهیزیه شون حتما باید ماشین ظرفشویی تدارک دید؟ چقدر مواد غذایی نیاز دارن که یه یخچال سایدِ غول پیکرِ 14میلیونی باید براشون گرفت؟ بخرن ولی وقتی بچه دار شدن و یکم عیالوارتر شدن که واقعا نیاز داشته باشن، نه اینکه دکوری باشه. مشکلات اقتصادی رو انکار نمیکنیم، و دادمون رو سر مسئولین هم میزنیم. ولی ما خودمونم برای خودمون دائم خرج اضافی، اضافه میکنیم. یکم باید سر خودمونم داد بزنیم. چند سال قبل که عمل های زیبایی تازه مُد شده بود، تک و توک عمل میکردن، یه بهونه هم می آوردن که دماغم پلیپ داره، انحراف داره برای تنفس بهتر میخوام برم عمل کنم، ولی میرفت عمل زیبایی میکرد، یکم که گذشت همه به این جمع بندی رسیدن که خدا دماغاشونو کلا بد طراحی کرده، باید نوکشو میداده بالا نداده، عمل ها فراگیر شد. الان دیگه میگن عمل نکنیم مردم چی میگن؟ احساس حقارت میکنن اگه عمل نکنن، خلاصه چه بسا در آینده نزدیک عمل های زیبایی مث واکسن واجب بشه. حالا این عمل های زیبایی که واقعا لزومی نداره وقتی تو هزینه های همه خانواده ها اومد چه اتفاقی میفته؟ طرف میخواد بچه بیاره میگه وضعیت اقتصادی خوب نیست، پول نداریم دماغمونو عمل کنیم، بچه بیاریم؟ شاید الان خنده دار باشه ولی دور از تصور نیست. منظور اینه که روز به روز داریم سبک زندگیمونو عوض میکنیم و هزینه هامونو بالا میبریم بعد میگیم خیلی وضعیت داغونه. بله وضعیت داغونه، وضعیت تجمل گرایی خانواده ها، چشم وهم چشمی ها واقعا داغونه. و روز به روز م رضایت از زندگی رو کم میکنه (قسمت 21) (7) (1) @hoseindarabi
اولین سالی که عمل زیبایی بینی تازه اومده بود تو ایران یکی از اعضای خانواده ما که نمیخوام اسمی ازش ببرم و خیلی خُرخُر میکرد رفت برای اینکه خرخرش رو درست بکنه دماغشو عمل کنه، ولی هیچ فرقی نکرد خرخرش، ظاهرا میخواست مامانم و مارو گول بزنه. فقط عمل زیبایی کرده بود. ولی قبول نمیکرد میگفت من انحراف بینیمو عمل کردم فهمیدید بابامو دارم میگم؟ یا بیشتر توضیح بدم؟ فقط باباها خرخر میکنن دیگه. من اون موقع هم بهش گفتم بابا شما دیگه سِنی ازت گذشته، این چه کاری بود کردی؟ تو الان باید بری مسجد صف اول بشینی. بعد بری یکم تو پارک بشینی بعد بیای خونه، آماده بشی برای نماز بعدی بری مسجد. پاشدی رفتی عمل زیبایی کردی؟ هنوز سلبریتی ها نرفته بودن عمل کنن بابام عمل کرده بود. انقدر لاکچری و باکلاسیم ما. بنقل از شاهدین حاضر در محل، بابام دماغش خیلی هم قشنگ بود قبلا، نیازی به عمل کردن نداشت. اونی که باید دماغشو عمل میکرد من بدبخت بودم که دماغم تو آفساید بود. تازه در اوج نوجوانی هم بودم نیاز به زیبایی داشتم. خیلیا هم بهم گفتن برو عمل کن ولی من مردانه مقاومت کردم و نرفتم. گفتم من با همین دماغ به این دنیا اومدم با کفن سفید و همین دماغم از دنیا خواهم رفت. دماغ باید فابریک کارخونه باشه. تازه من دماغم خیلی کیپ میشه، همین الانم وقتی به سمت چپ بدنم میخوابم دماغم کیپ میشه، وقتیم به طرف راستم میخوابم باز میشه. خودش یه آپشنه بنظرم. من به عنوان همراه رفته بودم برای عمل بابام. تا از اتاق عمل آوردنش بیرون و قیافه بابامو دیدم غش کردم، پرستارا بابامو ول کردن اومدن طرف من، گفتن این مثلا همراه و مراقبه؟ یکی باید اینو جمع کنه. خلاصه خواستم بگم من در این تهاجم فرهنگی بزرگ شدم @hoseindarabi
ای معنای طهارت! پاکتر از پدرت کیست؟ آیا مقرب تر از او تا قیامت کسی پا روی زمین خواهد گذاشت؟ آیا ذره ای ظلمت در وجود پدرت خانه کرده بود؟ و به جز طهارت آیا قطرهای آلودگی بر روح آسمانیاش نشسته بود؟ پس به من بگو چرا برای آمدن تو پیغمبر خوبیها و روشناییها باید چهل روز خود را غرق در عبادت خدا کند؟[1] چهل روز نماز خواندن چهل روز روزه گرفتن چهل روز ذکر گفتن و چهل روز عبادتی به عظمت فکر کردن و چهل شب، شبها را به روح مناجات، زنده نگهداشتن تو چه قدر بالایی؟ که برای چیدنت از عرش الهی باید چهل روز از نردبان عبادت بالا رفت تا دست بلندقامت ترین مرد معنوی عالم به میوه حضورِتو دست پیدا کند. تو که هستی ای معمای بزرگ هستی!؟ که رسول اعظم هم برای آوردنت باید خود را مهیا کند. عبادت همۀ ما در همۀ عمر با یک لحظه از عبادت پدرت برابری نمیکند. حالا چه کسی میتواند روی چهل روز عبادت این مرد، قیمتی بگذارد تا عقلهای ما توان درکش را داشته باشد؟ و حالا آیا کسی هست تا قیمتی برای حضور تو در این عالم معین کند؟[1] __________________________ 1_ «روزی پیامبر گرامی اسلام در سرزمین ابطح نشسته بود، جبرئیل بر حضرت نازل شد و عرض کرد: خدا به تو سلام رسانده، می‌فرماید که باید چهل روز از خدیجه دوری کنی ... پس چون چهل روز به پایان رسید، جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید: خود را برای هدیه و تحفه‌ای آماده کن. حضرت فرمود: آن تحفه چیست؟ در جواب گفت: از این تحفه خبری ندارم. بعد از آن، میکائیل فرود آمد و با او طبقی بود و حضرت روزه خود را با طعام درون طبق افطار کرد. بعد از آن، جبرئیل خطاب به پیامبر عرض کرد: خداوند به ذات خود سوگند یاد نموده که امشب از صلب تو ذریه‌ای طیب بیافریند.» منبع: (الدر النظیم فی مناقب الائمه اللهامیم، ص ۴۵۲) (العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه، ص۲۲۰) (بحار الانوار ج۶ ص ۸۸) 📚 کتاب جلد اول (فضائل حضرت زهرا) نوشته: استاد عباسی ولدی @hoseindarabi