دره خونه امامکناره یتیمایکوفه
ابوفاضلهموایستادهبودواشکمیریخت
همہداشتنگریه میکردن
که امامعلی فرمودند:
همه برنفقطبچه های فاطمهبمونن
دقیقا یه روزی تو کربلا
موقع رفتن ابوفاضل همه بچهها
اومدن گفتن عمو مارو میخوای تنها بزاری و بری ...😭🥀
وارد خونه علی میشه ..
وقتی وارد شد بوی رایحه گلی رو حس
میکنه متوجه میشن که بوی مادره..
با اینکه نمیدیدن بانو رو ولی هروقت
این بو میومد متوجه میشدن که
مهمون مادر شدن...(: