پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سلام امام زمانم (عج)
🔹تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد
سبب وصل به دلدار مهیا گردد
🔹دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت
آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد
🔹چشمها منزل خورشید جمال تو شود
عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد
🔹یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب
غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد
🔹اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج
https://eitaa.com/hosein_taghipour
«هزار سنگر آمل»
دشمن به جنگل آمد و مردم به میدان آمدند
عمّارهایی دست ها را شسته از جان آمدند
جنگل ، پناهِ تازه ای در جنگِ با اسلام شد
شیطان به شکلِ مختلف ، رسماً خدا اعلام شد
با اتّکا بر فرقه ها ، دشمن ، خیالِ خام داشت
هر شب ، تبر در دستِ خود ، تا صبحِ نافرجام داشت
آمد که ریشه های دین از شهرِ آمل برکَند
آمد میانِ تفرقه ، طبلِ خدایی بر زند
غافل از اینکه آمل از شهرِ هزاران سنگر است
کنگر بسوزانَد اگر دشمن به فکرِ لنگر است
سلمانیان در این زمان ، پا در رکابِ رهبرند
جان را میانِ دستِ خود ، تحفه به میدان می برند
در مکتبِ آلِ علی درسِ شهادت تازه گشت
مقیاسِ دین ، با وزنه های ذرّه بین اندازه گشت
در ازدحامِ آن درختان ، ریشه را باور نمود
اصلِ هدایت در تنِ اندیشه را باور نمود
ایران به یکباره شهادت را نشانِ وصل دید
خطِ ولایت ، بینِ آن خط های فرعی ، اصل دید
شد رهرُوِ راهِ حسین آن که شهیدِ کشور است
الگو وُ رسمُ الْخَطّ ِ آن ، خطِ علیّ ِ حیدر است
با این تفکّر ، سالِ شصت ، آمل ، حماسه آفرید
با منطق و علم و یقین ، آن سوی باورها پرید
با آن حماسه انقلاب از ریشه محکم شد ولی
آفت به ساقه حمله کرد از اختلافِ داخلی
باید درختِ انقلابم تا خدا سر می کشید
خاکِ وطن باید هزار آغوشِ مادر می کشید
باید که سر می داد تن تا ریشه محکم تر شود
ققنوسِ دیگر زاده از تاریخِ خاکستر شود
باید کمان را بارِ دیگر دوشِ آرش می گذاشت
تفکیک می شد مرز با هر چه توان در چنته داشت
باید هزاران گونه در یک حسرتِ بوسه نشست
باید هزاران چشم را در انتظاری خسته بست
خاکِ وطن سیراب از خونِ هزاران تشنه است
پیوستِ سُربی در سند، با رنگِ خون آغشته است
اینک دوباره وقتِ یک پیمانِ دیگر آمده
وقتِ حمایت از نظام و خطّ ِ رهبر آمده
انگشت های ما اثر در گردشِ میدان دهند
هر یک به جای اسلحه ، جنگِ زمان ، پایان دهند
خونِ شهیدان ، ضامنِ راهِ شهیدان می شود
چون یک شهیدِ زنده است آن که به میدان می شود
تقدیرِ کشور این زمان ، بسته به رأیِ ما شده
شاید که جانِ رفته اش بارِ دگر احیا شده
شاید دوباره غیرتِ مردان به جوشش آمده
ناموسِ ما چون فاطمه در شکلِ پوشِش آمده
شاید دوباره سفره ها از نانِ گندم پُر شود
نفرین نکرده شاید آه...آن نانمان آجر شود
باید که همپای زمان ، پای پیاده پَر کشیم
معجونی از ناخورده ها لاجُرعه تا آخر کشیم
باید که تا باور کنیم اینکه تو یا من ، یا که ما
خواهیم تا قلّه رسید از ابتدا یا انتها
آسیه مرادپور
(خاتون) شاعره ای از شهرستان فریدونکنار
۶بهمن ۱۳۶۰ حمله گروهی کمونیست ها به شهر آمل و مقاوت دلیرمردان هزارسنگر آمل
که باعث شکست این کومونیست هادر ساعات اولیه بوده است ...
یادش گرامی
https://eitaa.com/hosein_taghipour
21.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡️ خاخام ارشد یهودی: نتانیاهو آخرین حاکم اسرائیل است!
💥 «موشه فریدمن»، حاخام ارشد یهودی گفت: نتانیاهو آخرین حاکم اسرائیل است و بهنظر میرسد #صهیونیسم در مراحل پایانی خود باشد. بنابر عناصر کتاب مقدس و دیدگاه الهیاتی آن، فروپاشی و نابودی #اسرائیل نزدیک است؛ این مسأله را مقامات سیاسی و امنیتی اسرائیل نیز بهخوبی میدانند.
🎬 یهود مدیا :
🇮🇷👉 @jewishmedia
https://eitaa.com/hosein_taghipour
🛑مشخصات زندان مخوفی که امام کاظم علیه السلام را در آن محبوس کرده بودند.
🛑در زیارتنامه امام کاظم علیه السلام می خوانیم:
الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُون و ظُلَمالمَطامِیر؛ کسی که در «سیاهچالها» و «تاریکی های مطامیر» شکنجه میشد.
🛑مطامیر جمع مطموره است و مطموره زندانی را می گویند که مانند چاه به گونهای باشد که جای پا دراز کردن و خوابیدن در آن ممکن نباشد.
🔴و نیز به جهت این که بغداد در مجاورت رود دجله است طبیعتا زندان های زیر زمینی مرطوب ونمناک بود و تنفس در آن بسیار مشکل.
🔴سیاهچالهای هارونیه(لعنة الله علیه) بسیار مخوف و غیرقابل تحمل بود بگونهای که بهطور مثال سه متر زمین را بصورت عمودی می کندند و بطرف راست یا چپ، سه متر افقی با ارتفاع حدود 70 سانتیمتر حفر می شد(موقع راه رفتن در این زندان ها،باید بصورت دُلا و خمیده حرکت کرد)
و دوباره سه متر عمودی و سه متر افقی و... و همینطور ادامه داشت تا جایی که حدود 50 متر و بیشتر در زیر زمین امتداد می یافت.
🔴قسمت اصلی این زندان ها، که زندانی را در آن محبوس می کردند انتهای این زندان ها بود. در انتها، زندان بصورت یک چاه مانند بود به گونهای که جای پا دراز کردن و خوابیدن در آن ممکن نبود. و به جهت این که بغداد در مجاورت رود دجله است طبیعتا زندان های زیر زمینی مرطوب و بسیار نمناک بود لذا خوابیدن همراه با مشقتی طاقت فرسا و تقریباً غیرممکن بود ضمن اینکه تنفس در هوای بشدت نمور و نمناک بسیار سخت است. همچنین کوچک ترین نوری در آن راه نداشت و زندان بان سنگدل و بی رحم، با مشعل و چراغ وارد می شد...😭😭
🔴الان می شود کمی از مظلومیت امام موسی کاظم علیه السلام را درک کرد که در چه زندان هایی محبوس بودند و چه زجرهایی کشیدند تا جایی که دست به دعا برداشته، فرمودند:
«یا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنَ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِ هَارُون».
یعنی: اى آقاى من، سرور من، مرا از زندان هارون نجات بده و از دست او رهایم کن. اى که درخت را از بین گل و شن بیرون مى آورى! اى که شیر را از بین مجراى خون و سرگین خارج میکنى. اى که جنین را از میان رحم و مشیمه خارج مىکنى! اى که آتش را از آهن و سنگ بیرون مىآورى! اى که روح را از بین امعاء و احشاء خارج مىکنى! مرا از دست هارون نجات بده.
https://eitaa.com/hosein_taghipour
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 حکایت عجیب فرهاد میرزا و عنایت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به او!
https://eitaa.com/hosein_taghipour
🔺تصویر بالا☝️
و
متن پائین👇
مربوط به حکایت
بالاست☝️☝️
🔰 فرهاد میرزای قاجار، ملقب به معتمدالدوله، فرزند پانزدهم عباس میرزا، فرزند فتحعلیشاه قاجار است که از ادیبان، شاعران، مجتهدان و رجال سیاسی قرن سیزدهم هجری، به شمار میآید.
فرهاد میرزا علاوه بر مناصب حکومتی، دارای شخصیت علمی و فرهنگی بوده و آثار چندی از خود به جای گذاشته و خدماتی از جمله اقدامات عمرانی چشمگیری در آستان کاظمین به عمل آورده است.
وی در مقبره فرهادیه در باب المراد آستان کاظمین (علیهماالسّلام)، به خاک سپرده شده است.
https://eitaa.com/hosein_taghipour
🔥 هارون لعنه الله از مُردن سگش ناراحت شد، اما از شهید کردن فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله باکش نبود !!!!!
✍🏻 عمر بن واقد نقل کرده: هارون لعنة الله علیه مقداری خرما خواست و چند تایی خورد و بعد یک سینی برداشت و بیست خرما در آن گذاشت و نخی را سَمآلود کرد و آن را از سوراخ سوزن رد نمود و بعد یکی از خرماها را برداشت و مرتب سم را با آن نخ از بین آن رد کرد، تا یقین کرد که خرما کاملاً مسموم شده است. بعد آن را در بین بقیه خرماها گذاشت و به یکی از خادمانش گفت: این سینی را پیش موسی بن جعفر ببر و به او بگو: امیرالمؤمنین از این خرما خوردند و دلشان نیامد که برای شما نفرستند؛ شما را به حق خود قسم داده اند که این خرماها را تا آخر بخورید که خودم آنها را با دست خود برای شما انتخاب کردهام. هارون به غلام گوشزد کرد: مراقب باش که چیزی از خرماها باقی نماند و آنها را به کس دیگری ندهد.
خادم خرماها را آورد و پیغام هارون را به ایشان رساند؛ امام فرمود: یک چوب خلال بمن بده! خلال را به ایشان داد و در مقابل امام ایستاد و ایشان همین طور خرماها را میخوردند.
هارون سگ مادهای داشت که خیلی آن را دوست میداشت، سگ به هر زحمتی خود را رها کرد و در حالی که زنجیرهای از طلا و جواهرش به زمین کشیده میشد تا کنار امام آمد. امام آن خرمای مسموم را با خلال برداشتند و پیش سگ انداختند، سگ آن را خورد و طولی نکشید که خود را بر زمین زد و عوعویی کرد و گوشت هایش قطعه قطعه بر زمین ریخت.
امام بقیه خرماها را خوردند و غلام سینی را برداشت و آن را پیش رشید برد. هارون به او گفت: خرماها را تا آخر خورده است؟ گفت: آری ای امیرالمؤمنین. گفت: حالش چطور بود؟ غلام گفت: من چیز بدی ندیدم ای امیرالمؤمنین. بعد که خبر قطعه قطعهٔ سگ و مُردنش به او رسید، بسیار دلگیر شد و مصیبت آن را بزرگ داشت و بالای سر سگ رفت و دید گوشت هایش بر اثر سم ریخته است. غلام را خواست و دستور داد شمشیر و پوستین را برایش آماده کنند. گفت یا واقعیت را در مورد خرماها بمن میگویی و یا تو را میکُشم. گفت: ای امیر المؤمنین! من خرما را برای موسی بن جعفر بردم و سلام شما را رساندم همان جا در مقابلش ایستادم، از من خلالی خواست و من هم به او دادم. خرماها را یکی یکی بوسیله خلال برمی داشت و میخورد تا آن سگ آمد و ایشان خلال را در یکی از آن خرماها برد و آن را برای آن سگ انداخت و سگ هم آن را خورد و بقیه خرماها را خودش خورد و بعد آن چه خودتان میدانید اتفاق افتاد ای امیرالمؤمنین. هارون گفت: سودی نکردیم؛ خرمای خوبی به او خوراندیم و سم خود را هدر دادیم و سگ ما را کُشت. نمی توان در مورد او حیله کرد.
📚 بحارالانوار، ص٤٨/٢٢٣، به نقل از عيون اخبار الرضا عليه السلام
https://eitaa.com/hosein_taghipour
پاداش روزه روز بیست و هفتم ماه رجب
1️⃣ حضرت صادق علیه السلام به حسن بن راشد فرمودند:
روزه روز بیست و هفتم ماه رجب را ترک نکن،
زیرا بیست و هفتم رجب روزی است که نبوّت بر محمّد صلّی الله علیه و آله نازل شد،
و ثواب روزه آن معادل روزه شصت ماه است.
📖 کافی، ج۴،ص ۱۴۹
2️⃣حسن بن راشد گفت:
به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم:
در روز مبعث، چه عملی انجام دهیم؟ فرمودند:
روزه گرفته، و بر محمّد و آلش زیاد صلوات فرستید.
📖 اقبال الاعمال، ص ۱۸۰
3️⃣حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
هرکس روز بیست و هفتم رجب روزه گیرد، خداوند پاداش روزه هفتاد سال را برای او می نویسد.
📖 بحارالانوار، ج۹۷ ص۳۴ به نقل از امالی صدوق
https://eitaa.com/hosein_taghipour