eitaa logo
مانند علی باش | حسین محمدی
244 دنبال‌کننده
344 عکس
120 ویدیو
2 فایل
یه انقلابی بیزار از چپ و راست پا منبریِ(خدایا بسه دیگه خسته شدیم) کارگردان|مدرس رسانه اقتصادخوان|روانشناس|طلبه سطح۲ گوینده|سخنران|مجری بچه کرمون ادمین: @Golzarfarhad
مشاهده در ایتا
دانلود
مانند علی باش | حسین محمدی
آقا تورو خدا قیمه رو تو ماستا نریزید... دیگه نمیخواد برای ولی فقیه و بیتشون هم استراتژی حجاب بذارید.
اینکه در بیت رهبری در دیدار با ورزشکاران بانوانی با حجاب غیرکامل حضور پیدا کردند چیز عجیبی نیست، در دیدارهای هرساله رهبری با دانشجویان، نخبگان و... همواره همین مدل بانوان حضور دارند و گاهی پشت تریبون به نمایندگی صحبت میکنند. این مشی رهبری‌ست چون او رهبر همه مردم است نه فقط رهبر مذهبی‌ها حضور افراد کم حجاب در بیت رهبری، تایید شرعی حجاب آن‌ها توسط رهبری نیست. بلکه حجاب عرفی عموم مردم است که میتواند در حسینیه امام خمینی حاضر شود. رهبری وقتی به نمایشگاه کتاب می‌رود، سراغ همه تفکرات میرود، حتی جریانات موسوم به روشنفکری. این بمعنای تأیید آنها نیست. و مثال‌های فراوان دیگر ما خیلی مانده تا مشی رهبری را فهم کنیم. منتظر نباشیم آقا طبق مشی ما عمل کند، آقا را با خودمان تنظیم نکنیم. خودمان را با آقا تطبیق دهیم
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️با نوای گرم کربلایی محمدرضا نظری ◀️یکشنبه ۵ آذر ساعت ۱۸:۳۰ 🔻 به سمت موزه دفاع مقدس ‼️لطفا جهت اطلاع دیگران از این مراسم پیام را نشر دهید‼️ قدوم تمامی عزاداران بر چشم. @beitollah
دهه فاطمیه،حسینیه حضرت زهرا،۱۴۰۲ بعد از تموم شدن سخنرانی حاج آقا ،مردم درحالی که صلوات می فرستادند جلوی پای حاج آقا بلند شدند. حاج سجاد که به کنار حاج‌آقا به سمت جایگاه می اومد، قبل از اینکه بشینه و مداحی رو شروع کنه، کتیبه رو بوسید. اومد بگه بسم الله و شروع کنه نگاهش به در افتاد ،یه پسرجوونی با سر و وضع داغووووون اومد تو،وقتی که دیدش یه لبخندی زد و با خودش زمزمه کرد: (او مادر ماهاست ، همین است بولله، پس ما همه دختر پسر حضرت زهرایم) و رفت تو فکر چندسال پیش.... فاطمیه -سر شب -خانه سجاد-سال۷۵ شهرام: سر سلامتی همه داداشیا، همه مشتیا،همه با معرفتا،سلامتی شلغم نه بخاطر شل بخاطر غمش. بعد پیک عرق رو سر کشید و چهرش بخاطر تلخی در هم کشیده شد. نوبت سجاد شد،همه پیک هارو پر کردو گفت: سر سلامتی مادر یار و راز دار و غمخوار پسر، سر سلامتی مادر سلطان غم،سلامتی مادر... همینجور داشت می‌گفت یهو صدای دسته عزاداری اومد(یا زهرا یا زهرا ...) پیک رو گذاشت زمین و رو کرد به اسماعیل که عرق نمی خورد و فقط یه گوشه نشسته بود،گفت: -داش اسی چه خبره؟محرمه؟مگه محرم هف هش ماه دیگه نی؟ +چم دادا بذار یه نظر بندازم. اسی رفت سمت در و در رو باز کرد و رفت بیرون،چند دقیقه بعد برگشت و گفت: -میگن فاطمیه است. شهرام با نیشخند گفت: -فاطمیه دیگه چیه؟آخوندا جدیدا اضافه کردن؟ سجاد یه چشم غزه بهش رفت شهرام دهنشو بست،رو کرد به اسماعیل گفت: -اسی قضیه چیه؟ینی چی؟ اسی اومد نشست رو مبل و گفت: -میگن مادر امام حسین که اسمشون فاطمه است تو خونه بوده و یه حرومزاده ای اومده درِخونه رو آتیش زده و با لگد به در زده و در از جا کنده شده و افتاده رو مادر امام حسین و... اسماعیل داشت می‌گفت که سجادپیک رو کوبید تو دیوار و شروع کرد داد و بیداد کردن و بلند شد و همه رو انداخت از خونه‌ش بیرون. دهنشو آب کشید و اومد کنار پنجره،پنجره رو باز کرد و مداح میخوند: (او مادر ماهاست ، همین است بولله، پس ما همه دختر پسر حضرت زهرایم) اشک میریزم و میگه: -مادر من غلط کردم و تو برام مادری کن،تو دستمو بگیر... 💠اقتباسی از واقعیت
مراسم روضه هفتگی بمناسبت شهادت حضرت زهرا سخنران:استاد مداح: حاج کربلایی قاری:برادر میثم محمدی مناجات خوانی:برادر محمدمهدی بابایی چهارشنبه ،۱آذر ۱۴۰۲ مسجد رسالت النبی کرمان| هیئت النبی