🍃هر گاه على عليه السلام به منبر مى رفت ،
مى فرمود:مسلمان بايد از رفاقت و دوستى سه كس اجتناب كند؛
1. آدم بى باك و هرزه (در گفتار و رفتار).
2. احمق (كم عقل ).
3. دروغگو.
🔸زيرا آدم بى باك و هرزه ، كارهايش را به تو آرايش مى دهد و مى خواهد كه تو هم مانند او باشى ، چنين شخصى هرگز به درد دين و آخرت تو نمى خورد، دوستى با او جفا و سخت دلى و رفت و آمدنش بر تو، ننگ و عار است .
🔸و اما احمق ، هرگز خير و خوبى از او به تو نمى رسد. هنگام مشكلات اميدى به او نيست ، اگر چه در حل آن تلاش كند و چه بسا اراده كند بر تو خيرى رساند (ولى به واسطه حماقتش ) به تو ضرر مى زند. پس مرگ او بهتر از زندگى اوست و سكوت او بهتر از سخن گفتنش و دورى از وى بهتر از نزديكى با او مى باشد.
🔸و اما دروغگو، هيچگاه زندگى با او بر تو گوارا نيست ، سخنان تو را نزد ديگران مى برد و گفته آنان را نزد تو مى آورد، هرگاه صحبتى را تمام كند سخن ديگرى را شروع مى كند، ممكن است گاهى راست هم بگويد ولى مردم باور نكنند، مى كوشد مردم را به يكديگر دشمن سازد، در سينه شان كينه بروياند. پس از خدا بترسيد و مواظب خويشتن باشيد و ببينيد كه با چگونه افرادى رفاقت مى كنيد و طرح دوستى مى ريزيد.
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋
#داستان_آموزنده
🔆برطرف کردن تلخی اُخروی
💥همسر داود رقی گوید: مقداری حلوا برای امام صادق علیهالسلام بردم و آن حضرت به غذا خوردن مشغول بودند.
💥حلوا را نزد آن حضرت گذاردم؛ آن حضرت لقمه آماده مینمود و به اصحابش میداد. در آن موقع شنیدم که آن حضرت میفرمود:
💥«هر کس لقمهی گوارا و شیرینی به کسی عنایت نماید، خداوند تلخیهای روز قیامت را از او باز خواهد داشت.»
📚نمونه معارف، ج 1، ص 241 -لئالی الاخبار، ص 265
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
حکایت گشاینده گره های ناگشوده
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پرودرگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
"مولانا"
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
🔴 خرمشهر را خدا آزاد کرد...
سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر روز مقاومت، ایثار و پیروزی گرامی باد.
🇮🇷
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
🌴السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)🌴
✨این روزهــا که زمــزمــۀ یــار مـیکـنـم
✨خـیـلـی هوای دیـدن دلــدار مـیکـنـم
💫در ماه مـغـفـرت نـشـد آقا بـبـیـنـمـت
💫بـر بـیلـیـــاقـتـی خـود اقـرار مـیکـنـم
✨یک بــار هــم نـشـد بـنـشیـنـــم کـنـار تو
✨از بس که بر معاصیام اصرار میکنم
💫این نفس سرکش از چه رهایم نمیکند؟!
💫ایـــن چه گنــاهی است که تکرار میکنم؟!
✨بــارِ خـطـــا کُـمـیـت مرا لـنگ میکـنـد
✨طیّ طـریق را ز چه دشوار میکنم؟!
💫این تحبس الدّعا شدنم بیسبب که نیست
💫از بــس کــه رو بـــه سفــــــرۀ اغـیــــــار میکنم
✨گفتم به خود که حدّ اقل ای کریم شهر
✨یک شب کنـــار سفــرهات افـطـار میکنم
💫فـهـمـیدهای به دردِ تو آقا نـمـیخـورم
💫زیـــرا خــلاف امــر تــو رفـتــــار مـیکـنم
✨من نوکـر تو هستم و محـتاج لطف تو
✨خود را به تـو همیشه بـدهکـار میکنم
💫دل را که حجم معصیت آن را گرفته است
💫بــــا اشــک هــــای روضه سبــک بــار میکنم
✨خـــون جــگـر ز دیـده سرازیـر میشود
✨وقـتی که یـاد کـوچه و دیـوار میکـنم
💫سیلی ز روی پوشیه دردش چگونه است؟!
💫ایــــن درد را به جــــان خــود اظـهار می کنم
🌴اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌴
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
بعد از شهادت شهید رجایی مردم ۴۰ روز زیارت عاشورا خواندن که رئیس جمهور خوب نصیبشون بشه و (امام خامنهای شد رئیس جمهورشان)
حالا تا انتخابات حدودا ۴۰روز مانده....
از امروز روزی یک مرتبه زیارت عاشورا بخوانیم به این نیت که رئیس جمهور انقلابی و عزیزی چون شهید رئیسی نصیب مردم و انقلاب بشه 🖤
لطفا نشر بدید که همه بخونن🙏🌱
آقا قسم به جان شما خوب میشوم
/باورکن آخرش به خدا خوب میشوم
/جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند
/من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم
/من بدترین غلام حقیر ولایتم
/ای بهترین امام بیا خوب میشوم
/فرجش14صلوات
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
.
🔥 آتش عظیم دوزخ
امام سجاد علیه السلام در حال سجده نماز بود، آتش سوزی سختی در خانه رخ داد،
حاضران فریاد زدند: ای فرزند پیامبر (النار، النار) آتش آتش!
حضرت سرش را از سجده بر نداشت تا اینکه آتش خاموش گردید.
پس از آنکه سر از سجده برداشت، عرض کردند:
چرا از آتش سوزی وحشت نکردید؟
در پاسخ فرمود: آتش عظیم دوزخ مرا از این آتش سوزی غافل ساخت.
📔 بحار الأنوار: ج۴۶، ص٨٠
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
💠 " قران "💠
خواندن قرآن در اردوگاه ممنوع بود، آن هم در شرايطی كه تنها مونس و آرام بخش ما در آن دنيای ظلمانی قرآن بود. در يكی از شبهای زمستان حدود ساعت هشت، يكی از اسرا به نام مهدی، درحالیكه پتويی بر روی سرش كشيده بود، با خواندن قرآن با خدا راز و نياز میكرد. نگهبان آسايشگاه ناگهان در را باز كرد و با شنيدن صدای قرآن و مشاهده او، با مشت و لگد به جانش افتاد و از اينكه امشب مجرمی را برای معرفی به افسر اردوگاه پيدا كرده است خوشحال هم بود. مهدی را بيرون بردند و در محوطه اردوگاه تمام لباسهايش را از تنش درآوردند.
سوز سرمای زمستان به حدی بود كه تا مغز استخوان نفوذ میكرد ولی نگهبانان كه بويی از انسانيت و رحم و شفقت نبرده بودند، يك سطل آب سرد بر روی او ريختند و سپس بدن نحيف و رنجورش را زير ضربات سنگين كابل گرفتند و آنقدر او را زدند كه خسته شدند و عرق از سر و صورتشان سرازير شد اما باز هم او را رها نكردند. ما از دور شاهد اين صحنههای فجيع و دلخراش بوديم و ديديم كه او چون كوهی استوار در برابر ضربات آنان پايداری كرد و در واقع حسرت يك آه را نيز بر دلشان نشاند.
راوی: آزاده سرافراز حسن نادری
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
❤️ زندگی زاهدانه مولی الموحدین
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحيم
یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمیخورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمیخوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا میافتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمیتوانم چیزی بخورم مگر اینکه شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقیری را دیدم که نماز میخواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانهای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر میشود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت میکند، مانند فقیرترین مردم زندگی میکند و همیشه غذای ساده میخورد.
آیت الله شهید دستغیب/آدابی از قرآن/ص۲۸۲
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
آن قدر ز میز خدمتت دور شدی
با مردم پابرهنه محشور شدی
سلطان خراسان به تو مزدت را داد
خادم بودی ... شهید جمهور شدی
*********************************
برگزاری مراسم هفتم خادم الرضا آیت الله رئیسی
با حضور #خادمیاران و #پرچم_مطهر_رضوی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🗓 چهار شنبه ۹ خرداد ماه
قرائت زیارت عاشورا:ساعت ۱۹:۳۰
◀️. سخنران: حجةالاسلام نیکوبین
◀️. مداح :کربلایی علی میرزایی
محمد حسین گلستانی
🕌 مـــکان:
◀️ حسینیه المهدی عج موقوفه مرحوم صمدانی
خیابان مطهری ۱۲
****************************
✅ با خانواده محترمتان مشرف شوید و زینت بخش جلسه اهل البیت باشید.
🔹 واحدفرهنگی حسینیه المهدی عج مطهری ۱۲
🔹 هیئت ائمه بقیع علیهم السلام شهرستان زرند
.
🔸 مرگ ابولهب آیینه عبرت
پس از شکست کفار در جنگ بدر، ابو سفیان به مکه برگشته بود، ابولهب از او پرسید:
علت شکست لشکر، در جنگ بدر چه بود؟
ابو سفیان گفت:
مردان سفید پوش را بین زمین و آسمان دیدم که هیچ کس توان مقاومت در برابر آنها را نداشت.
ابورافع (غلام عباس) گفت:
آنها ملائکه بودند که از جانب خداوند آمدند پیامبر را یاری کنند.
ابولهب از شنیدن این سخن بر آشفت ابو رافع را محکم زد که چرا این حرفی را گفتی تا مردم به محمد بگروند.
ام الفضل همسر عباس عمود خیمه را برداشت و بر سر ابولهب کوبید که سرش شکست.
ابولهب پس از آن هفت شب زنده ماند و خداوند او را به مرض طاعون مبتلا نمود.
برای این که مرضش مسری بود همه مردم، حتی فرزندانش از ترس او را ترک نمودند، در خانه تنها مرد و سه روز دفنش نکردند.
پس از سه روز او را کشیده در بیرون مکه انداختند، آن قدر سنگ بر او ریختند تا زیر سنگها پنهان شد.
بدین گونه حتی دفن معمولی نیز بر او قسمت نشد.
📔 بحار الأنوار: ج١٨، ص۶٣
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
کربلاء را ندیدهام؛
اما رفح را دیدم...
آتش در خیمهها...
بدنهای بیسر...
اجساد در بین رمل و خاک...
زنی که فریاد میزند...
شیرخوارهای خونین در آغوش پدر...
کودکان سرگردان میدویدند...
مردمی که بدون یاور و بیپناه
در راه حق کشته میشوند...
آه مقتل رفح؛ روضهی باز است...💔
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
.
💠 وعدهٔ پيامبر
از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است: دانشمندی از دانشمندان یهود نزد رسول الله صلی الله علیه و آله آمد و گفت:
ای رسول الله قومم مرا به نزد تو فرستادند چرا که پیامبر ما موسی به ما وعده داده است که بعد از من پیامبر برانگیخته میشود که نام او احمد است و او عرب است، نزد او بروید و از او بخواهید که از کوه آن جا هفت شتر سرخ موی سیاه چشم خارج کند.
اگر آن را برای شما خارج کرد بر او درود فرستید و به او ایمان آورید و نوری را که همراه او به عنوان وصی نازل شده پیروی کنید. او سرور پیامبران و وصیّش سرور اوصیاست، او به منزله هارون نسبت به موسی است.
در این هنگام فرمود: الله اکبر همراه ما بیا ای برادر یهود، پیامبر صلی الله علیه و آله به بیرون مدینه رفت و مسلمانان اطراف او بودند، نزد کوهی آمد.
ردای خود را پهن کرد و دو رکعت نماز خواند و آهسته سخنی گفت. ناگهان کوه صدای مهیبی کرد و شکافته شد و مردم صدای شتران را شنیدند،
فرد یهودی گفت: من شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست و تو ای محمد فرستاده خدا هستی و آنچه آوردهای صدق و عدل است. ای رسول الله اجازه بده تا بروم نزد قوم خود و آنها را بیاورم تا وعده خود نسبت به شما را انجام دهند و به شما ایمان بیاورند.
دانشمند نزد قوم خود رفت و آنها را از موضوع با خبر کرد. همگی آماده شدند تا به سوی مدینه حرکت کنند. وقتی وارد آن شدند مدینه را به خاطر از دست دادن پیامبر صلی الله علیه و آله سوت و کور دیدند.
وحی از آسمان پایان یافت و ابوبکر بر جای او نشست. بر او وارد شدند و گفتند: تو جانشین رسول الله هستی؟ گفت: بله، گفتند: وعدهای که پیامبر به ما داده بود انجام بده. گفت: وعده چه بوده است؟
گفتند: اگر تو به راستی خلیفه باشی بر وعده ما داناتری و اگر چیزی نمی دانی پس خلیفه نیستی. چگونه به ناحق در جای پیامبرت نشستهای در حالی که سزاوار آن نیستی؟! ابوبکر برخاست و نشست و در کارش حیران ماند و ندانست چه کار کند،
در این هنگام مردی از مسلمانان گفت: دنبال من بیایید تا شما را نزد جانشین رسول الله ببرم. آنها به دنبال آن مرد رفتند تا این که به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها رسیدند، در زدند و در باز شد و علی علیه السلام بیرون آمد و او به خاطر رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار اندوهگین بود.
وقتی آنها را دید فرمود: ای یهودیان آیا در پی وعدهای که رسول الله به شما داده آمدهاید؟ گفتند: بله، همراه آنها به بیرون مدینه رفت، نزد کوهی که رسول الله صلی الله علیه و آله در آن جا نماز خوانده بود.
وقتی محلش را دید آه عمیقی کشید و فرمود: پدر و مادرم به فدای کسی که در این کوه بود. سپس دو رکعت نماز خواند و کوه ناگهان شکافته شد و شتران از آن خارج شدند که هفت شتر بودند.
وقتی این اتفاق را دیدند همه یک صدا گفتند: شهادت میدهیم که خدایی جز الله نیست و محمد فرستاده خداست و تو بعد از او خلیفه هستی، و هر آنچه که از جانب پروردگار ما آورده حق است.
و تو به درستی جانشین، وصیّ و وارث علم او هستی. خداوند تو و او را از اسلام پاداش نیکو دهد. سپس مسلمان و یکتاپرست به سرزمین خود بازگشتند.
📔 بحار الأنوار، ج۴١، ص٢٧١
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛
خوشا آنانکه با عشق به الله،
عليه کفر جنگيدند و رفتند...
خوشا آنانکه بهر ياری دين
به خون خويش غلطيدند و رفتند...
خوشا آنانکه با شور حسينی،
شهادت را پسنديدند و رفتند...
خوشا آنانکه در اين نهضت حق،
به سهم خويش کوشيدند و رفتند...
*شـهدا را با ذکر صلوات یاد ڪنیم*
💐🌹
.
🟢 سخاوت شیخ
سید اسدالله دزفولی فرزند سید محمد مجاهد که از شاگردان شیخ بوده از مادر خود نقل کرده که گفت:
شبی پدرت را دیدم در موقع مطالعه یک مرتبه به فکر فرو رفته، پرسیدم درباره چه چیزی فکر میکنی؟
گفت: هشتاد تومان بدهکارم، فکر می کنم که آنها را از کجا تهیه کنم و چگونه این همه قرض را بدهم. سپس خوابید.
پس از مدتی از خواب بیدار شد در حالتی که خوش حال بود و خدا را شکر میکرد گفتم چه شده؟
گفت: در خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود: سفارش کردم قرضهایت را شیخ مرتضی بدهد.
چون صبح شد دیدم ملا رحمت الله خادم شیخ آمد، گفت شیخ شما را میخواهد سید رفت به خدمت شیخ.
شیخ فرموده بود شما اسامی طلبکارها را بنویس و به من بده دیگر کارت نباشد من همه را میدهم.
📔 زندگانی شیخ مرتضی انصاری، ص۱۰۸
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
┅═༅࿇༅🇮🇷༅࿇༅═┅
کانال مسابقات مهدویت و مراسمات حسینیه المهدی عج خ مطهری ۱۲
┅═༅࿇༅🌸༅࿇༅═┅
┏━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┓
https://eitaa.com/hoseiniehalmahdy
┗━━━🌹🍃🌷♻️🔰🌷🍃🌹━━━┛