eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
40 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سلام من به محرم🔹 قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم قسم به عطر غریبی که می‌رسد به مشامم قسم به تک‌تک این واژه‌های دست به سینه که رنگ و بوی خدا را گرفته است سلامم سلام من به دو تا ماهِ تا همیشه فروزان سلام من به محرم، سلام من به امامم... سلام من به کسی که فقط به خاطر اشکم مرا رسانده به جایی که دوزخ است حرامم... چه اسم‌های بزرگی گرفته دور و برش را به حیرتم که در این بین خویش را چه بنامم چگونه پیش «حبیب» ادعا کنم که حبیبم؟ چگونه پیش «غلام» ادعا کنم که غلامم؟ پیام من غزل است و به لطف گوشۀ چشمش رسیده است به گوش تمام خلق پیامم بدون شک غزل من به لطف او شده گیرا قسم به مطلعِ نابم، قسم به حُسن ختامم... 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من به ماه روضه تو خویش را رساندم من چگونه شکر بگویم اجل امانم داد که باز چشم تر من به بیرقت افتاد چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم به زیرسایه این بیرق و علم نرسم به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا تمام سال شمردم همه نفس ها را چگونه شکر بگویم که باز گریانم شبیه زلف پریشان تو پریشانم تمام ترس من این بود با دلی حیران شب رقیه نباشم میان گریه کنان امان دهید خودم بین روضه میمیرم شب ششم جگرم را به دست میگیرم برای روضه هفتم چه نذرها کردم که لای لای بخوانم به دور اوگردم سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک میان روضه سقا که جان به لب آید شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم برای شام عزایت سحر نمیخواهم تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم جنازه ام برود روی دوش این مردم همان زمان که سماوات بر زمین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد میان خیل شغالان فتاد چون شیری یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر نشست روی ورق های مصحف پرپر برید سر زتنت با دوازده ضربه جداشد اخر سرعرش از تن کعبه 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نگاه تو بود قدر دو دنیا، روضه مانده از خاک قدم های تو برجا روضه روزی ام را بده از ماحصل آتش دل تا کنم با جگری سوخته برپا روضه نظرت هست به من آنقَدَر آقاجان که می کِشی پای مرا با همه شبها روضه گفته اند عرش گلو تازه کند از عطشت شاید اندوه زمین کم بشود با روضه چِقَدر مقتل صحرای لبت سنگین است سند قتل مرا می کند امضا روضه هم عرق کرده از اول در و دیوار، ز شرم هم که با محسن خود آمده زهرا روضه چشم تنهای تو را اشک در آغوش گرفت موج، سینه زن تو، ساحل و دریا روضه حرف زنهای حرم بغض که شد ، شد نوحه مشک و دست و علم و رفتن سقا، روضه... 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا صدیقه طاهره سلام الله علیها، به این مجالس عنایت دارند..؟ 🤲 یا قدیم الاحسان بحق الحسین عجل لولیک الفرج 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهان این‌تیرهٔ خاموش روشن‌می‌شود آری مُحَرَّم‌ها که‌می‌کوبم سیاهی‌بر درو دیوار 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام مرا در مصحفی از غم نوشتند چشمان من را زمزم ماتم نوشتند در حلقه مستی مرا هم جای دادند در سرنوشتم گریه را هر دم نوشتند دیدند با دست تهی یکجا نشستم دست مرا گیرنده ی پرچم نوشتند این پرچمی که آبروی کل هستی ست این پرچم غم را سَرِ عالم نوشتند با روضه هایش قد کشیدم رشد کردم عشق عجیبی تا ابد واسم نوشتند نام حسین بن علی را حضرت عشق نام مرا هم نوکرش در دم نوشتند از کفشداری های او حاجت گرفتم حاجت روای کفشداری هم نوشتند چشم انتظارم لحظه مرگم بیاید قد مرا در محضر او خم نوشتند من گریه کردن را برایش دوست دارم من گریه را پایین پایش دوست دارم 🏴 @hoseiniye_ye_del
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است با ذِکر نامتان، که شفا را خریده است هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت با "یا حسین" لطف خدا را خریده است خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت پیراهنِ عَزای شما را خریده است با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا حبیب الباکین سیاه پوش 🏴 از جهانی که پراز تیرگیِ ما و من است می گریزم به هوایی که پر از زیستن است می گریزم به همان جا که همه می گویند هر که از آینه ها دم بزند خویشتن است همه یک پارچه یک دست سیه پوشانند بر تن مردم آن طایفه یک پیرهن است میگریزم به جهانی که پر از یک رنگی است به جهانی که پراز گریه کن و سینه زن است به همان جا که نفس قیمت دیگر دارد اشک ها دُرّ نجف سینه عقیق یمن است به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پراز رایحهء پنج تن است اشک یک پیرغلام آتش بزم است آنجا چشم او روضهء باز است ولی بی سخن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه است همان جا وطن است دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانهء اولاد علی قلب من است 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین... همه را بین فغانش به خدا می بخشند 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا