رمود :
«سئلوهم ان يكفوا عنا حتي نصلي ( ۱۱ ) ؛
از آنها بخواهيد كه از (جنگ) با ما دست بردارند تا نماز را به جاي آوريم »در پاسخ «حصين بن تميم» گفت: «البته آن نماز از شما قبول نخواهد شد»(۱۲ ).
✳️درسي كه ميتوان گرفت : وقتشناسي در انجام دادن نماز آثار و بركات بسياري را به دنبال دارد؛ از جمله:
۱.انسان مورد دعاي امام خود قرار ميگيرد تا خدا او را از نمازگزاران قرار دهد؛
۲. از ذاكرين كه خدا را هماره ياد ميكنند به شمار آيد .
🔻شهادت ابوثمامه الصاعدي
🔹ابومخنف گزارش كرده: نماز تمام شده بود و ابوثمامه با امام نماز گزارده بود. او كه به امام حسين عليهالسلام عرض كرد : «اي اباعبدالله! من عجله دارم تا كه به دوستانم ملحق شوم.برايم ناخوشايند است كه بمانم و شما را تنها ببينم در حالي كه ياران شما كشته شده باشند» امام حسين عليهالسلام به او فرمود : «تقدم، فانا لاحقون بك عن ساعة؛ پيش رو كه ما به زودي به شما ملحق خواهيم شد» ابوثمامه وارد ميدان شد و نبرد سختي كرد تا آن كه مجروح شد، پسر عموي او «قيس بن عبدالله صاعدي» در سپاه ابنسعد حضور داشت. او با ابوثمامه دشمني ديرينه داشت و «قيس» با ابوثمامه درگير شد و او را به شهادت رساند. (۱۳ ).
🔸ابوثمامه صاعدي در زيارت ناحيه مقدسه و رجبيه مورد سلام قرار گرفته است. او در ظهر روز عاشورا نيز مورد دعاي امام حسين عليهالسلام قرار گرفته بود كه پيش از اين اشاره كرديم.درسي كه ميتوان گرفت: عاقبت دو پسر عمو به گونهاي بود كه يكي در اعلي عليين و ديگري در اسفل السافلين جاي گرفت و اين شايان تأمل است .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) مثير الاحزان، ص ۶۶؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص۵۵۶ و ۵۶۹
( ۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۵۵؛ ابصار العين، ص۶۶. گفتني است وي بنابر گزارش طبري با امام عليهالسلام شرط نمودند در صورتي كه امام ياران خود را از دست دادند، بتوانند از امام كنارهگيري كنند و امام به ايشان اجازه دادند، با توجه به اين كه ضحاك در اواخر درگيري و شهادت اصحاب امام عليهالسلام اعلام آمادگي نمود، و از طرفي شرط كردند در صورت شهادت اصحاب جدا شوند؛ اين گزارش مورد قبول نيست، چون در اين زمان امام ياري نداشتند كه با امام عليهالسلام اين شرط را بگذراند .
( ۳ ) مقتل العوالم، ص ۸۵؛ اقبال مناقب مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۵
( ۴ ) ابصار العين، ص ۱۱۹
( ۵ ) ابصار العين، ص ۱۱۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۴۶
( ۶ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۱۷۷
( ۷ ) #ابصار_العين ، ص ۱۱۹-۱۲۰
( ۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۳۸
( ۹ ) قال ابوعبدالله عليهالسلام: ان اهل مصركم كتبوا الي ان اقدم علينا فاما اذا كرهتموني انصرفت عنكم» تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۰-۴۱۱؛ الارشاد، ج ۲، ص ۸۴-۸۵
( ۱۰ ) قلم، آيه ۹
( ۱۱ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۹؛ ابصار العين، ص ۱۲۰
( ۱۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۱ .
( ۱۳ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۵؛ سماوي، ابصار العين، ص ۱۲۱
✅ @hosenih_maghtal
نامه طبيعي خود خارج خواهد شد و نه حيوان كاري برخلاف غريزه يا بر مبناي خرد انجام خواهد داد. تنها انسان است كه نيروي عقل و شهوت در او جمع است. او با انتخاب و اختياري كه خداي تعالي به او ارزاني كرده ميتواند از «اسفل السافلين» تا «اعلي عليين» را در پرتو تلاش و لطف خداوندي طي كند . اصحاب امام حسين عليهالسلام كه به گفته امام تاريخ چنين ياراني به خود نخواهد ديد، پندآموز سالكان راه حق است.
🔻 #زهير و نماز امام
🔹زهير به همراه «سعيد بن عبدالله حنفي» به فرمان امام كه فرمود: «پيش روي من بايستيد تا نماز ظهر را به جاي آورم». ✳️سپر جان حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام شد. او تا پايان نماز از امام محافظت كرد .
🔻شعار حماسي زهير
🔸به روايت ابيمخنف، شهادت زهير پس از #حبيب_بن_مظاهر بود. در اين هنگام، آثار شكستگي بر چهره امام عليهالسلام هويدا شد. زهير كه پس از سليمان (پسر عمويش) عازم ميدان جهاد و نبرد شده بود، دستهايش را بر دوش حسين عليهالسلام نهاد و در قالب اشعاري اذن جهاد خواست.
امام فرمود: «من هم به دنبال تو، رسول الله و اميرالمؤمنين را ملاقات خواهم كرد». (۲۴) .او در حين مبارزه اين ابيات را ترنم ميكرد:
«انا زهير و انا ابنالقين اذودكم بالسيف عن حسينان حسينا احد السبطين من عترة البر التقي الزينذاك رسول الله غير المين اضربكم و لا اري من شين (۲۵)
من زهير پسر قين هستم، با شمشير خود از حريم حسين دفاع ميكنم؛حسين يكي از دو نواده رسول است، از خانداني كه نيكي و تقوا زينت آنهاست؛و اكنون او فرستاده پاك خدا از دو نسل نبوي است، و من شما را ميكشم و عيب نميدانم».
درباره رزم او گفتهاند: «و قاتل قتالا شديدا؛ (۲۶) او مبارزهاي سنگين را آغاز كرد» بنابر نقل راويان از جمله «محمد بن ابيطالب» او صد و بيست نفر از شجاعان كوفه را از دم تيغ گذراند . ( ۲۷ ) درباره شهادت او گفتهاند: «فشد عليه كثير بن عبدالله الشعبي و مهاجر بن اوس التميمي، فقتلاه؛ (۲۸) دو نفر از سپاهيان ابنسعد به نامهاي كثير و مهاجر، پس از نبرد سختي او را به شهادت رساندند ».
🔻شهادت و دعاي امام به زهير
🔹امام حسين عليهالسلام با مشاهده نعش ياور خود، در حالي كه ايستاده بود فرمود :
«لا يبعدنك الله يا زهير، و لعن الله قاتليك، لعن الذين مسخوا قردة و خنازير؛ ( ۲۹ )
اي زهير خداوند تو را از رحمت خود دور نسازد، خداوند كشندگان تو را لعنت كند، (چون بنياسرائيل) كه به شكل بوزينهگان و خوكان درآمدند».
🔻در زيارت ناحيه مقدسه اين گونه آمده است :
▪️«السلام علي زهير بن القين البجلي القائل للحسين عليهالسلام و قد اذن له الانصراف له:لا والله لا يكون ذلك ابدا اترك ابن رسول الله صلي الله عليه و آله، آله اسيرا في يد الاعداء و انجدنا؟ لا اراني الله ذلك اليوم؛ سلام بر زهير فرزند قين بجلي، آن كه چون امام به او اجازه بازگشت دادند در پاسخ گفت: نه به خدا سوگند، هرگز فرزند رسول الله را كه درود خدا بر او و آل است، ترك نخواهم كرد. آيا فرزند رسول را در حالي كه اسير در دست دشمنان است رها كنم و خود را رهايي بخشم؟ خداوند آن روز را بر من نياورد». (۳۰ )
✳️درسي كه ميتوان گرفت : رفتار آدمي نخست به شكل «حال» (۳۱) است. بدين گونه كه براي انجام دادن آن بايد تلاش كرد تا با دقت كامل، به مرحله عمل برسد؛ ولي بر اثر تكرار و ممارست آرامآرام انجام دادن آن عمل در شخص به شكل «ملكه» (۳۲) درميآيد. در اين صورت آن رفتار به سادگي و به محض تصميم از شخص سر ميزند؛ مثلا كسي كه روزهاي اول رانندگي خود را ميگذراند، رفتار رانندگي او «حال» خواهد بود، ولي راننده كهنهكار «ملكه» رانندگي را داراست. رفتار آدمي هنگامي كه بر جان و روح او نشست، شكل باطني متناسب با خود را ميسازد. شكل واقعي در رفتار و نيات او تجلي مييابد و او را از انسانيت مياندازد و به اشكال متناسب با رفتارش درميآورد. اين نكته بارها در قرآن و روايت و نيز در كشف و شهود اهل عرفان آمده است. (۳۳) آن كه ديگران را بازي ميدهد، در واقع چون ميموني است كه خود نميداند و آنكه شهوتراني حرامخوار است چون خوكي است كه با كنار رفتن پردهها حقيقت او بر همگان آشكار ميشود، چنان كه انسان متكبر در واقع مورچهاي است كه به زير دست و پا ميرود؛ او در واقع كوچكي است كه احساس بزرگي ميكند. امام كه هر چيز ناپيدا بر او عيان و آشكار است و او به واقع «عين الله الناظرة» (چشم بيناي الهي) و «اذنه الواعيه» (گوش شنواي خداوند) است، آن قوم را چون بوزينگان و خوكاني ميديد كه از رحمت خداوند دور افتادهاند .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) #ابصار_العين ، ص ۱۶۲
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۹۱
( ۳ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۰۷
( ۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۹۶-۳۹۷؛ ا
لارشاد، ج۲، ص ۷۲ و ۷۳؛ ابصار العين، ص ۱۶۲
( ۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۹۶. بلنجر از شهرهاي تركستان امروزي و بلاد روم قديم است. (ابصار العين، ص ۱۶۲ )
( ۶ ) الارشاد، ج ۲، ص ۷۳
( ۷ ) اذا ادركتم سيد شباب آل محمد فكونوا اشد فرحا بقتالكم معه بما اصبتم اليوم من الغنانم. ابصار العين، ص۱۶۲
( ۸ ) الارشاد، ج ۲، ص ۷۳؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص۲۷۷؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۹۷
( ۹ ) طبري، تاريخ، ج ۳، ص ۳۰۷ به نقل از سماوي، ابصار العين، ص ۱۶۲
( ۱۰ ) اينجا حر نامه ابنزياد را دريافت كرده بود و در پاسخ گفت: «نه به خدا قسم قدرت (پذيرش اين پيشنهاد را) ندارم، چرا كه ابنزياد جاسوس بر من نهاده است». ابصار العين، ص ۱۶۳
( ۱۱ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۰۹. ابصار العين، ص۱۶۳
( ۱۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۰۹
( ۱۳ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۳۳
( ۱۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۷
( ۱۵ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۵۶
( ۱۶ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۷
( ۱۷ ) مقتل الحسين مقرم؛ ر ك الارشاد، ج ۲، ص ۹۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۷؛ ابصار العين، ص ۱۶۴
( ۱۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۴؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۶-۴۲۷
( ۱۹ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۶
( ۲۰ ) نحل، آيه ۱۲۵
( ۲۱ ) حجرات، آيه ۹
( ۲۲ ) دلائل الامامه، ص ۷۴
( ۲۳ ) ابصار العين، ص ۱۶۶
( ۲۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۸-۴۳۹
( ۲۵ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۹
( ۲۶ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۹
( ۲۷ ) #ابصار_العين ، ص ۱۶۶
( ۲۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۶
( ۲۹ ) كتاب الفتوح، ج ۵، ص ۱۰۹. مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۰
( ۳۰ ) مثير الاحزان، ص ۶۵
( ۳۱ ) #مقتل_الحسين مقرم، ص ۳۰۶
( ۳۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۱
( ۳۳ ) مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۰؛ بحارالانوار، ج ۴۵:، ص ۲۶
✅ @hosenih_maghtal
. پس از آن، شمر قدمي پيش نهاد و نافع را گردن زد.(۱۹)
🔸«نافع» در زيارت ناحيه اين گونه مورد سلام واقع شده است:
▪️«السلام علي نافع بن هلال البجلي المرادي؛(۱۸ )
▪️سلام بر نافع پسر هلال بجلي مردادي».درسي كه ميتوان گرفت: آخرين گفتار نافع نشان ميدهد كه با عاقبت به خيري و ثابت قدمي به جنت الهي پركشيد .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۴
( ۲ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۸۰
( ۳ ) قال الحسين عليهالسلام: «ان الله لم يضل اخاك، ولكنه هدي اخاك و اضلك ». الكامل في التاريخ، ج ۲، ص۵۶۵؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۴؛ وقعة الطف، ص۳۲۳؛ ابصار العين، ص ۱۵۶، مقصد ۵
( ۴ ) بقره، آيه ۲
( ۵ ) ابصار العين، ص ۱۴۷
( ۶ ) ابصار العين، ص ۱۴۷
( ۷ ) «انت تعلم ان جدك رسول الله صلي الله عليه و آله لم يقدر ان يشرب الناس محبته و لا ان يرجوا الي امره ما احب و قد كان منهم منافقون يعدونه بالنصر و يضمرون له الغدر، يلقونه باحلي من العسل و يخلفونه بامر من الحنظل حتي قبضه الله اليه، و ان اباك علينا كان في مثل ذلك فقوم قد اجمعوا علي نصره و قاتلوا معه الناكثين و القاسطين و المارقين و قوم خالفوه حتي اتاه اجله و مضي الي رحمة الله و رضوانه و انت اليوم عندنا في مثل تلك الحالة فمن نكث عهده خلع نيته فلن يضر الا نفسه والله مغن عنه فسربنا راشدا معافي، مشرقا ان شئت و ان شئت مغربا: فوالله ما اشفقنا من قدر الله، و لا كرهنا لقاء ربنا فانا علي نياتنا و بصائرنا، نوالي من والاك و نعادي من عاداك». مقتل الحسين مقرم، ص ۲۲۰
( ۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۵
( ۹ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۶؛ ابصار العين، ص ۱۴۸، اين عبارات جمع بين دو نقل از اين دو كتاب است .
( ۱۰ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۶؛ مقتل الحسين ابصار العين، ص ۱۴۸
( ۱۱ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۵
( ۱۲ ) مقتل الحسين #مقتل_مقرم ، ص ۲۶۵
( ۱۳ ) #مقتل_الحسين مقرم، ص ۲۶۵
( ۱۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۴
( ۱۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۵
( ۱۶ ) ابصار العين، ص ۱۴۹
( ۱۷ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۱؛ البداية و النهاية، ج ۸، ص ۱۱۹
( ۱۸ ) البداية و النهاية، ج ۸، ص ۱۹۹؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۷
( ۱۹ ) #ابصار_العين ، ص ۱۴۹
✅ @hosenih_maghtal
حسینیه مقتل
✅یاران و اصحاب امام 8⃣6⃣ #نافع_بن_هلال_الجملي 🔹«نافع » پسر «هلال» پسر «جميل» از تيره «مذحج جملي»
ماي شيعه و سني است. گفتار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اين است : «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ من ميروم و در ميان شما دو چيز گرانمايه ميگذارم، كه قرآن و عترت من است.زماني كه به اين دو چنگ زنيد هرگز گمراه نميشويد، اين دو هرگز از هم جدا نميشوند تا كه در حوض كوثر به من ملحق شوند ».
۶ .به مردم راه حل مناسب داده كه اگر از عهد خود پشيمانيد، بگذاريد امام برگردد؛
۷. آنها را به عنوان انسان متوجه عهد و وفاي پيشين خود كرده است.
🔵و اما برخورد دشمن با برير چگونه بود:
۱. تو زياد سخن ميگويي!
۲.حسين بايد تشنه بماند، چون قبل از او كساني تشنه بودند!
۳. خواست ما خواست ابنزياد است!
۴. نميفهميم كه تو چه ميگويي!
۵. دست آخر انسانهاي بيمنطق او را تيرباران ميكنند؛ يعني از زور در برابر منطق بهره ميگيرند .
🔻مباهله و شهادت برير
🔸در روز عاشورا «يزيد بن معقل» فرياد زد:
◾️«اي برير! رفتار خداوند با خودت را چگونه ديدي؟»
◾️برير پاسخ گفت: «جز خوبي از خداوند بر خودم و جز بدي بر توچيزي نديدم»
◾️يزيد گفت: «پيش از اين دروغگو نبودي، امروز دروغ ميگويي . آيا به ياد داري روزي را كه در بنيلوذان با هم قدم ميزديم و تو ميگفتي معاويه گمراه است و امام هدايت، علي بن ابيطالب است»
◾️برير گفت: «آري، و به درستي اين مطلب شهادت ميدهم»
◾️يزيد گفت: «و من شهادت ميدهم تو از گمراهان هستي».
🔴برير او را به مباهله فراخواند. هر دو، دست به آسمان برداشتند و از خداي سبحان خواستند كه خود، دروغگو را رسوا سازد و او را بكشد و سپس به نبرد پرداختند. برير ضربتي به كلاهخود او زد كه مغزش متلاشي شد و از شدت ضربت برير، شمشير در فرق او گير كرده بود و «برير» تلاش ميكرد كه آن را از فرق او بيرون كشد، در آن گيرودار «رضي بن منقذ عبدي» به برير حمله كرد. هر دو دست به گريبان يكديگر داشتند كه برير او را بر زمين افكند و بر سينه او نشست. رضي ياران خود را فراخواند و از آنان كمك طلبيد. «كعب بن جابر عمرو اسدي» از پشت سر به برير حمله كرد. در اين هنگام «عفيف بن زهير» (كه خود از سپاهيان ابنسعد بود) فرياد زد: «اين برير بن خضير قاري بزرگي است كه بر ما در مسجد كوفه قرآن تلاوت ميكرد» كعب به گفتار منادي اعتنايي نكرد و نيزه خود را به كمر برير كوبيد. در اين حال بود كه برير بر روي سينه رضي افتاد و در حالي كه صورت رضي را به دندان گرفته بود از روي او به زمين افتاد و كعب با شمشير، ضربهاي به يار وفادار حسين عليهالسلام زد، و او را به شهادت رساند. ✳️پس از آن كه كعب به سوي اهل و اعيال خود بازگشت، «نوار » - همسر او - برخورد تندي با شوهرش كرد و گفت:
⚫️«آيا تو بر فرزند فاطمه حملهور شدي و سيد قراء را كشتي؟ عجب كار بزرگي را به انجام رساندي! سوگند به خدا ديگر با تو كلامي سخن نخواهم گفت».(۱۰ )
✳️درسي كه ميتوان گرفت : داستان مسيحيان «نجران» در قرآن شريف اين گونه آمده: پيامبر اسلام به احتجاج برخاست و آخرالامر حاضر به مباهله شدند تا اين كه هر كدام از خداي تعالي بخواهند، حق روشن شود. هنگامي كه پنج تن آل عبا براي مباهله حضور يافتند، علماي مسيح از مباهله با پنج تن آل عبا عليهمالسلام سر باز زدند و خود را در مخاطره قرار ندادند. در هر حال، يكي از راههاي مجادله با اهل باطل، مباهله است كه مورد تأييد قرآن است .( ۱۱ )
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۵۴؛ تنقيح المقال، ج ۱، ص۱۲۴
( ۲ ) مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۵
( ۳ ) در برخي مقاتل است كه «فجائه الحسين عليهالسلام، فبكي، و وضع فره؛ امام آمد، بر او گريست و صورت به صورت او نهاد» سپس آمده «ففتح عينيه و راه فتبسم، ثم صار الي ربه» مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۳، پس از اين بود كه «اسلم» چشم خود را باز كرد، و همين كه امام را ديد تبسمي كرد و به سوي پروردگارش شتافت .
( ۴ ) ابصار العين، ص ۹۶
( ۵ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵؛ ابصار العين، ص ۱۲۱
( ۶ ) منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۶۱
( ۷ ) #ابصار_العين ، ص ۱۲۱
( ۸ ) اللهوف، ص ۳۵
( ۹ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۵
( ۱۰ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۴
( ۱۱ ) افجزاء محمد هذا؟
✅ @hosenih_maghtal
0⃣7⃣ #جون_بن_حوي مولي ابيذر الغفاري
🔹شيخ طوسي رحمه الله جون را از اصحاب امام حسين عليهالسلام شمرده است.(۱) «جون»(۲) اهل «نوبه» و
✳️غلام سياهپوستي بود كه «ابيذر غفاري» آن صحابي باوفاي پيامبر او را از قيد بندگي و بردگي آزاد كرده بود. «جون» از شيعيان امام علي عليهالسلام شناخته ميشد. او پيوسته پس از ابوذر همراه اهل بيت عليهمالسلام بوده است. زماني در خدمت امام حسن عليهالسلام و هنگامي با امام حسين عليهالسلام بود. او امام حسين عليهالسلام را از مدينه تا مكه و سپس از مكه تا عراق همراهي كرده بود.(۳) گويند جون در ساخت و تعمير سلاح مهارت داشت.
▪️نقل شده جون، در شب عاشورا خيمه ويژهاي براي خود برپا ساخته بود تا سلاح ياران حسين عليهالسلام را تعمير و اصلاح كند. در تاريخ آمده است، در روز عاشورا، امام درخواست او را براي جهاد اين گونه رد فرمود:
🔴«تو از جانب من اذن (كنارهگيري از جنگ) داري، فقط و فقط تو ما را براي دستيابي به عافيت همراهي كردهاي. بنابراين، خود را به راه و شيوه ما مبتلا مساز».(۴)
✳️گفته شده بعد از اين بود كه به خدمت دختر اميرمؤمنان، زينب عليهاالسلام و اطرافيان امام رسيد تا آنها را شفيع خود سازد. پس از آن از امام اجازه جهاد گرفت و وارد ميدان رزم شد.
🔸درسي كه ميتوان گرفت: در راه احياي حق، هر كس بايد از ابزار ممكن كه مورد قبول نيز ميباشد، بهرهمند شود .
🔻شهادت جون
🔹جون در روز عاشورا در مقابل امام حسين عليهالسلام ايستاده و از آن حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به او اذن جهاد ندادند و حضرت فرمودند: ما تو را براي ايام عافيت و آسودگي خريداري كرديم ولي الآن خود را گرفتار نكن»
😭جون خود را بر قدمهاي امام انداخت و بر آن بوسه ميزد و ميگفت:
😭«اي فرزند رسول خدا! من براي آسودگي خاطر خويش در گرفتاري از شما كمك ميگرفتم، (۵)
😭من خود ميدانم كه بوي خوشي ندارم،
😭خويشانم افرادي فرومايهاند
😭و رنگم سياه است.
اما شما از من از آن نفس بهشتگونهتان بدميد تا كه خوش بو شوم، شرافت خويشاوندي يابم، و سيمایم سفيد شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا اين خون تيرهام با خون پاكتان مخلوط گردد» پس از آن گاه امام او را اجازه رزم دادند.(۶) او وارد معركه جنگ شد در حالي كه اين رجز را ميسرود:
▪️«كيف يري الكفار ضرب الاسود بالسيف ضربا عن بنيمحمداذب عنهم باللسان و اليد ارجوا به الجنة يوم الورود؛(۷)
▪️اي كفار، ضرب شمشير سياه را چگونه ميبينيد؟ به شمشير ضربهاي از فرزند محمد، از آنها با زبان و دست حمايت ميكنم، در حالي كه به بهشت در روز قيامت اميدوارم»
بعد از آن، بيست و پنج نفر از سپاه دشمن را به خاك انداخت.
محمد بن ابيطالب ميگويد:
✳️😭«زماني كه جون به زمين خورد، حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام بر بالينش آمد و بر حق او اين گونه دعا فرمود:
▪️«اللهم بيض وجهه، و طيب ريحه و احشره مع الابرار، و عرف بينه و بين محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله؛ (۸)
▫️پروردگارا! سيماي او را سفيد كن، و او را خوش بوي گردان، و با محمد صلي الله عليه و آله محشورش نما، و بين او و محمد، آشنايي برقرار ساز».
✳️علماي ما از امام باقر عليهالسلام و از پدرشان امام زينالعابدين عليهالسلام نقل كردهاند: هنگامي كه بنياسد براي دفن شهدا، به معركه جنگ آمدند، بعد از چند روز ديدند كه بوي خوشي - چون مشك - از اندام جون متصاعد است.(۹)
سلام بر جون در زيارت ناحيه اين گونه آمده است:
«السلام علي جون بن حوي ابن حرمي مولي ابيذر الغفاري؛ (10)
سلام بر جون غلام ابيذر غفاري».
♻️درسي كه ميتوان گرفت: شناخت حق و رهروي آن به ظاهر افراد نيست. استجابت دعاي ولي خدا آن قدر با شتاب انجام ميپذيرد، به گونهاي كه خواندن او در واقع اجابت خداوند است .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۴؛ ابصار العين، ص۱۳۸؛ موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ص ۴۵۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۸
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۴؛ ابصار العين، ص ۱۲۹
( ۳ ) #ابصار_العين ، ص ۲۲۷ و فائده ۱۵
( ۴ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۹ و ۳۴۵؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۷۳
( ۵ ) رجال شيخ طوسي، ص ۷۲
( ۶ ) گاه نام ايشان را «حوي» ضبط كردهاند، و ليكن مشهور «جون» است. مقتل الحسين خوارزمي، ج ۱، ص۲۳۷، ولي مفيد رحمه الله او را جوين مولي ابيذر دانسته است. الارشاد، ج ۲، ص ۹۳
( ۷ ) ابصار العين، ص ۱۷۶
( ۸ ) فقال عليهالسلام: «انت في اذن مني، فانما تبعتنا طلبا للعافيه، فلا تبتل بطريقنا »
( ۹ ) «يابن رسول الله، انا في الرخاء الحس قصاعكم و في الشدة اخذلكم »
( ۱۰ ) اللهوف، ص ۴۷؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۳
✅ @hosenih_maghtal
1⃣7⃣ #عابس_بن_ابي_شبيب شاكري
🔹«عابس » فرزند «أبيشبيب» است.(۱) او از اصحاب حديث و از رؤساي قبيله «بنيشاكر » بود از تيره همدان بود.(۲) قبيله «بنوشاكر» در روزگار صفين شديدا مورد مدح اميرمؤمنان عليهالسلام قرار گرفتند.
🔸آن حضرت درباره آنها فرمود :
«لو تمت عدتهم الفا لعبد الله حق عبادته؛(۳ )
اگر تعداد آنها به هزار ميرسيد، خداوند آن گونه كه سزاوار بود پرستش ميشد». او از شيعيان ائمه اطهار عليهمالسلام، ✳️مردي اهل كمال، زهد و ورع بود. بسيار زندهدل و شبزندهدار بود. پارهاي از ويژگيهاي او را «ابومخنف» در باب كوفه و مسلم، مورد توجه قرار داده و نگاشته است.(۴ )
🔻حمايت عابس از امام
🔸مسلم بن عقيل بعد از ورود به كوفه، وارد منزل مختار بن ابيعبيد گرديدند، و براي مردم نامهي امام حسين عليهالسلام را خواندند. در اين هنگام عابس بن ابيشبيب شاكري از جاي برخاستند و بعد از حمد و ثناي الهي گفتند: من از ديگران سخن نميگويم و نميدانم در دلهاي آنها چه ميگذرد و از جانب آنها وعده فريبنده نميدهم، به خدا سوگند از چيزي كه تصميم گرفتهام سخن ميگويم، به خدا سوگند اگر دعوتم كنيد اجابت ميكنم و با دشمنانتان خواهم جنگيد، و در راه خدا با شمشيرم ميجنگم تا به شهادت برسم».(۵ ) او پس از شهادت شوذب وارد ميدان رزم شد و در برابر امام ايستاد. به آن حضرت سلام كرد و اين گونه گفت:
▪️«اي اباعبدالله! آگاه باش، به خدا سوگند، بر روي زمين خواه نزديك يا دور، كسي نزد من عزيزتر از شما نيست، و كسي را چون شما دوست ندارم. اگر قدرت داشته باشم كه ظلم را از شما به چيزي كه عزيزتر از جان و خونم باشد دور كنم، چنين خواهم كرد. سلام بر شما اباعبدالله! شهادت ميدهم كه بر هدايت شما و هدايت پدرتان استوار هستم ».( ۶ ) درسي كه ميتوان گرفت: او با زبان و عمل در خدمت امام خود بود و تلاش ميكرد تا ادعاي خود را به زينت عمل بيارايد.گونه شهادتش شاهد اين بيان است .
🔻شهادت عابس
🔹«عابس بن شبيب شاكري» پس از بيان اراداتش به مقام ولايت در حالي كه شمشيرش آخته بود و زخمي بزرگ بر پيشاني داشت وارد ميدان رزم شد و با فريادي بلند مبارز طلبيد.(۷) «ربيع بن تميم همداني» ميگويد : «همين كه ديدم كسي به ميدان روميآورد، او را شناختم. من عابس را در غزوات و جنگها ديده بودم. او شجاعترين مردم بود.
🔴فرياد زدم: اي مردم:
«هذا اسد الاسود هذا ابنشبيب؛
🔵او شير شيران رزم، پسر شبيب است».
سپس گفتم: «مبادا كسي به تنهايي با او درآويزد».
پس عابس فرياد ميزد:
«الا رجل، الا رجل؟؛ آيا مردم رزم نيست، مرد رزم نيست؟ »
هيچ كس به سوي او پاي پيش نمينهاد. در اين ميان فرياد عمر بن سعد بلند شد كه او را سنگباران كنند .از هر طرف سنگ به سوي او پرتاب ميشد.
⚫️«عابس» وقتي هجوم ناجوانمردانه دشمن را ديد، ✳️زره از تن به در كرد و پشتبند را گشود و به دور انداخت . گوشت و پوست آن مرد دلاور با برخورد سنگها آسيب ديد، ولي او از مرگ هراسي نداشت. اين بود كه حمله سختي را آغاز كرد و با نبرد قهرمانانهاش بيش از بيست نفر از آن ذليلان را به خاك انداخت. سرانجام، طاقتي براي او نمانده بود كه به محاصره دشمن درآمد .( ۸ ) پس او را به شهادت رسانيدند و سر مباركش را از بدن جدا ساختند. پس از شهادتش ديدم كه بزرگ هر گروه ميگفت : «من او را كشتهام» و ديگري ميگفت: «من او را به قتل رسانيدهام» هر يك از آن سپاه سنگدل براي فخر و شرف خويش تلاش ميكرد تا كشتن او را به خود منسوب كند و سر بريدهاش را به خود اختصاص دهد. ابنسعد به اين نزاع پايان داد و گفت: او را يك نفر نكشته است.(۹) آري، اين سر پس از «عبدالله بن عمير كلبي» و «عمر بن جناده» سومين سري بود كه به سوي امام حسين عليهالسلام پرتاب ميشد.(۱۰) «عابس» در زيارت رجبيه و ناحيه مقدسه اين گونه مورد خطاب امام قرار گرفته است:
▪️«السلام علي عابس بن شبيب الشاكري؛(۱۱)
◾️سلام بر عابس پسر شاكري ».
✳️درسي كه ميتوان گرفت : برهنه شدن عابس در برابر سنگاندازان سزاوار تأمل است. برخورد او گوياي اوج ايمان، معرفت، و يقينش به ساحت مقدس امام و راه مستقيم آن ولي الله الاعظم است. آري هرگاه عشق به اوج كمال رسد، چنان انسان از خود بيخود ميشود كه همه چيز را خالصانه و بيپيرايه بر در دوست مينهد .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۵
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۲
( ۳ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۹ و ۳۴۶
( ۴ ) طه، آيه ۳۹
( ۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳
( ۶ ) ابصار العين، ص ۱۲۶
( ۷ ) #ابصار_العين ، ص ۱۲۷
( ۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۲
( ۹ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۵۵
( ۱۰ ) «قال: «يا اباعبدالله، اما و الله ما أمسي علي ظهر الارض قريب و لا بعيد اعز علي و لا احب الي منك و لو قدرت علي ان ادفع عنك الضميم و القتل بشيء اعز علي من نفسي و دمي لفعلته. السلام عليك يا ا
2⃣7⃣ #حنظلة_بن_سعد اسعد شبامي
🔹«حنظله»(۱ ) فرزند «اسعد» كه او فرزند شبام بن عبدالله از قراء و بزرگان شيعه است. او از قبيله همدان بود. حنظله مردي فصيح، بليغ و شجاع بود. او پسري به نام علي داشت كه در تاريخ از او ياد شده است. (۲) ابنشهر آشوب از او با نام «حنظله بن عمرو الشيباني» ياد كرده است.(۳) او پس از شهادت «برير» روانه ميدان شد، در حالي كه فريادش بلند بود : «اي قوم! من بر شما از روزي سخت، مثل روز احزاب و مانند حال و روز قوم نوح، عاد، ثمود و كساني كه پس از آنها بودند بيمناكم؛ آري، خداوند قصد ظلم و تعدي به بندگانش را ندارد؛ (۴) و اي قوم! من بر شما از روز تناد و فريادخواهي ميترسم. روزي كه همه روي برگردانيد، براي شما در برابر خداوند پناهي نيست، و هر كس را كه خداوند در بيراهه وانهد، براي او راهنمايي نيست . ( ۵ ) اي قوم! حسين را نكشيد كه شما را خداوند به عذابي ريشهكن ميسازد، و البته هر كه افترا پيشه كند نوميد گردد ». ( ۶ ) .امام حسين عليهالسلام در حالي كه او را مخاطب قرار داد، از خداي تعالي بر او پاداش نيك درخواست كرد و فرمود :
«اي پسر سعد! خداوند تو را مورد مهرباني قرار دهد. هر آينه، اينها همان زماني كه به حق دعوت كردي و دعوتت را اجابت نكردند و به سوي تو حملهور شدند تا خون تو و يارانت را بريزند سزاوار عذاب گشتند. (ديگر دير شده) چه اينها برادران نيكوكار تو را كشته) و دستشان به خون آنها آلوده شده است ( ۷ )
حنظله گفت : «اي فرزند رسول خدا! شما درست فرمودي. فدايت شوم،(۸) شما از من داناتر و به درك حق سزاوارتريد ».( ۹ )
✳️درسي كه ميتوان گرفت : نكته اينجاست كه حنظله، در برابر قومي كه مدعي مسلماني است، ولي از قرآن بيخبر است، با تكيه به سه آيه (سوره مباركه غافر، آيات ۳۳، ۳۱،۳۰ و طه ۶۱ ) ديدگاه خود را بيان ميكند. شگفت اين كه امام سخن او را اصلاح ميكند و بيان ميدارد كه اكنون جاي استفاده از اين آيات نيست؛ چرا كه اينها با شروع به خونريزي، ديگر خود را مستحق و سزاوار عذاب خداوند كردهاند. اين انذار پيش از اين درگيري نتيجهبخش و كارآمد بود؛ ولي الآن براي بازگشت قدري دير شده است. توجه به اين نكته، شعار «ما با همه، در هر حال با لبخند برخورد ميكنيم» را رد ميكند، آري لبخند و موعظه و پند براي بيداري جاهلان است؛ ولي اگر كسي به حد عناد و لجاجت رسيد و دست به جنايت و ريختن خون اين و آن زد، ديگر روش امام مقابله مناسب است: «(و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة»)؛ (۱۰ ) آنها را بكشيد تا فتنهاي باقي نماند ».
🔻شهادت حنظلة
🔸پس از آن «حنظله» از امام پرسيد : «آيا به سوي آخرت شتاب نكنم؟ و به برادرانم ملحق نشوم؟ » ( ۱۱ ) امام فرمود : «حركت كن به خير دنيا و آن چه در آن است، و (بشتاب) به سوي حكومتي كه كهنه نگردد» به او اذن جهاد داده است. او اين گونه با امام خداحافظي كرد:
▪️ «سلام بر تو اي اباعبدالله! درود خداوند بر شما و بر اهل بيت شما، (خداوند) بين ما و شما در بهشتش آشنايي برقرار كند »
▪️سپس امام فرمود: «آمين، آمين» (۱۲)
و به كارزار پرداخت تا به فوز شهادت دست يافت. (۱۳) .
در زيارت ناحيه مقدسه آمده :
«السلام علي حنظلة بن اسعد الشبامي؛ (۱۴) درود بر حنظله پسر اسعد شبامي ».
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) اين نكته برير اشاره به بيان نبي اكرم است كه فرمود من از ميان شما ميروم اما دو چيز گرانمايه را به امانت مينهم، آن قرآن و اهل بيت من است .
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵ و ۲۸۶؛ نفس المهموم، ص ۱۴۷
( ۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۱ - ۴۳۳؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۹ و ۳۱۰؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص۵۶۵
( ۴ ) «فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين؛ بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان، زنانمان و زنانتان، و جان خودمان و جان خودتان را بخوانيم و سپس مباهله كنيم و هر كس، لعنت خداوند را بر دروغگو قرار دهد». آل عمران، آيه ۶۱
( ۵ ) شيخ طوسي او را از اصحاب امام حسين عليهالسلام دانسته است. رجال شيخ طوسي، ص ۷۳
( ۶ ) #ابصار_العين ، ص ۱۳۰
( ۷ ) مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۱۳
( ۸ ) «يا قوم اني اخاف عليكم مثل يوم الاحزاب مثل دأب قوم نوح و عاد و ثمود، و الذين من بعدهم و ماالله يريد ظلما للعباد .»
( ۹ ) يا قوم اني اخاف عليكم يوم التناد. يوم يولون مدبرين مالكم من الله من عاصم و من يظلل الله فماله من هاد. غافر، آيه ۳۲ - ۳۰
( ۱۰ ) يا قوم لاتقوا حسينا، فيسحتكم الله بعذاب و قد خاب من افتري طه، آيه ۶۱
( ۱۱ ) «رحمك الله انهم قد استجيبوا العذاب حين ردوا عليك ما دعوتهم اليه من الحق و نهضوا اليك ليستجيبوك و اصابك، فكيف، فكيف بهم الان و قد قتلوا اخوانك الصالحين .»
( ۱۲ ) «قال: صدقت، جعلت فداك!» تاريخ ا
✅ #احترام_حر_بنام_مادر_اباعبدالله (ع) حضرت زهرا(س)
🔹حر به امام حسین(ع)-بعد از مواجهه-گفت: بخدا قسم من از این نامه ها و فرستادگانى كه تو میفرمائى خبرى ندارم. امام حسین به یكى از یاران خود كه او را عقبة- ابن سمعان میگفتند
🔸 فرمود: آن دو خورجینى را كه حاوى نامه هاى این مردم است نزد من بیاور!
🔹وقتى آن دو خورجین را آورد امام علیه السّلام آن نامهها را در مقابل حر ریخت.
🔸حر گفت: ما از آن افرادى نیستیم كه براى تو نامه نوشته اند ما مأموریت داریم وقتى با تو ملاقات نمائیم از تو مفارقت ننمائیم تا تو را در كوفه نزد عبید اللَّه ببریم.
🔹امام حسین در جوابش فرمود: مرگ بتو از این آرزو نزدیكتر است.
🔸سپس امام حسین بیارانش فرمود: برخیزید و سوار شوید، آنان سوار شدند و در انتظار سوار شدن زنان ماندند. وقتى زنان سوار شدند امام علیه السّلام به اصحاب خود فرمود:
🔸برگردید! هنگامى كه خواستند بازگردند لشكر حر مانع شدند. امام حسین علیه السّلام به حر فرمود:
✳️ثكلتك امك ما ترید!؟
✳️ یعنى: مادرت به عزایت بنشیند؛ چه منظورى دارى!؟
✳️حر در جواب امام حسین گفت: والله اگر كسى از عرب، غیر از تو كه در چنین حالى هستى نام مادرم را می برد من نیز نام مادر او را میبردم و (میگفتم) مادرت برایت گریان شود. ولى بخدا قسم من راجع بنام مادر تو راهى ندارم جز اینكه نام او را بخوبى ببرم.
🔹امام حسین به حر فرمود: چه منظورى دارى؟ گفت: منظور من این است كه تو را نزد امیر عبید اللَّه ببرم.
🔸امام علیه السّلام فرمود: بخدا قسم كه من تابع تو نخواهم شد.
🔹حر گفت: بخدا قسم من هم تو را رها نخواهم كرد. سه مرتبه این مقاله بین آنان رد و بدل شد. موقعى كه گفتگوى ایشان بطول انجامید
🔸حر گفت: من مأمور نیستم با تو جنگ نمایم. فقط مأموریت من این است كه تو را وارد كوفه كنم، اكنون كه این مطلب را نمیپذیرى پس راهى را انتخاب كن كه نه داخل كوفه و نه وارد مدینه شوى و بدین وسیله مراعات انصاف شده باشد تا من نامه اى براى ابن زیاد بنویسم. شاید خدا راهى پیش بیاورد و عافیت را نصیب من نماید كه من در امر تو مداخله ننمایم. اكنون از این طریق برو...
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸فقال الحرّ: إنّا و اللّه ما ندری ما هذه الكتب التی تذكر، فقال الحسین: «یا عقبة بن سمعان أخرج الخرجین اللذین فیهما كتبهم إلیّ»، فأخرج خرجین مملوین صحفا فنشرها بین أیدیهم، فقال الحر: فإنّا لسنا من هؤلاء الذین كتبوا إلیك، و قد أمرنا إذا نحن لقیناك ألّا نفارقك حتّى نقدمك على عبید اللّه، فقال [له] الحسین:
«الموت أدنى إلیك من ذلك»، ثمّ قال لأصحابه: «اركبوا»، فركبوا و انتظروا حتّى ركبت النساء، فقال: «انصرفوا»، فلمّا ذهبوا لینصرفوا حال القوم بینهم و بین الانصراف، فقال الحسین للحرّ: «ثكلتك أمّك! ما ترید»؟ قال: أما و اللّه لو غیرك من العرب یقولها لی و هو على مثل هذه الحالة التی أنت علیها ما تركت ذكر أمّه بالثكل أن أقوله كائنا من كان، و لكن و اللّه مالی إلى ذكر أمّك من سبیل إلّا بأحسن ما یقدر علیه، فقال الحسین: «فما ترید»؟ قال: أرید أن أنطلق بك إلى عبید اللّه، فقال: «إذن لا أتّبعك»، قال الحرّ: إذن لا أدعك، فترادّا القول ثلاث مرّات، ثمّ قال الحر: إنّی لم أؤمر بقتالك، و إنّما أمرت ألّا أفارقك حتّى أقدمك الكوفة، فإن أبیت فخذ طریقا لا تدخلك الكوفة، و لا تردّك إلى المدینة تكون بینی و بینك نصفا حتّى أكتب إلى ابن زیاد، و تكتب إلى یزید إن شئت أو إلى ابن زیاد إن شئت، فلعلّ اللّه أن یأتی بأمر یرزقنی فیه العافیة من أن أبتلى بشیء من أمرك...
--------------------------------------------------
📘#ابصار_العین ، السماوی،204 ،الحر بن یزید الریاحی
#حضرت_حر علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
✅ کاروان اسرا در شام فقط خاندان ابوطالب بود...
🔹خانواده های آن دسته از از یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام که از خاندان ابوطالب نبودند در کوفه باقی ماندند ، زیرا وقتی آنها به کوفه رسیدند ، نزدیکان قبیله آنان ، نزد ابن زیاد وساطت کرده و آنها را از اسیران جدا کردند ، ولی اسرای خاندان ابوطالب به شام برده شدند.
📚کتاب شریف #ابصار_العین فی انصار الحسین علیه السلام
✳️ پ.ن:
1⃣اینکه امام سجاد علیه السلام فرمودند : الشام الشام الشام شاید یکی از دلایلش همین باشد. در شام از کاروان اسرای حسینی فقط اهل بیت پیامبر ص مانده بودند و این بر شدت مصیبت میافزاید.
2⃣ تا کوفه عده ای حداقل به خاطر بازماندگان یاران امام که افرادی سرشناس و محترم بودند احترام نگه میداشتند اما جدا شدن آنها از کاروان باعث شد دشمنان آل الله و امیرالمومنین ع بی پروا تر از قبل با اسرا برخورد کنند.و این در حالی است که همه ی عالم ریزه خوار سفره ی لطف و کرم این بزرگوارانند.
3⃣ وقتی جمعیت این کاروان کم میشود یعنی کسانی که ماندند بیشتر ضربه میخورند ، سنگهای بیشتری میخورند ، بیشتر دیده میشوند😭
بیشتر بهشان توهین میشود و...
4⃣ اینجا معلوم میشود که غربت اسرا در شام چند برابر شده است.
🔹الا لعنت الله علی القوم الظالمین
✅ @hosenih_maghtal
✅ کاروان اسرا در شام فقط خاندان ابوطالب بود...
🔹خانواده های آن دسته از از یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام که از خاندان ابوطالب نبودند در کوفه باقی ماندند ، زیرا وقتی آنها به کوفه رسیدند ، نزدیکان قبیله آنان ، نزد ابن زیاد وساطت کرده و آنها را از اسیران جدا کردند ، ولی اسرای خاندان ابوطالب به شام برده شدند.
📚کتاب شریف #ابصار_العین فی انصار الحسین علیه السلام
✳️ پ.ن:
1⃣اینکه امام سجاد علیه السلام فرمودند : الشام الشام الشام شاید یکی از دلایلش همین باشد. در شام از کاروان اسرای حسینی فقط اهل بیت پیامبر ص مانده بودند و این بر شدت مصیبت میافزاید.
2⃣ تا کوفه عده ای حداقل به خاطر بازماندگان یاران امام که افرادی سرشناس و محترم بودند احترام نگه میداشتند اما جدا شدن آنها از کاروان باعث شد دشمنان آل الله و امیرالمومنین ع بی پروا تر از قبل با اسرا برخورد کنند.و این در حالی است که همه ی عالم ریزه خوار سفره ی لطف و کرم این بزرگوارانند.
3⃣ وقتی جمعیت این کاروان کم میشود یعنی کسانی که ماندند بیشتر ضربه میخورند ، سنگهای بیشتری میخورند ، بیشتر دیده میشوند😭
بیشتر بهشان توهین میشود و...
4⃣ اینجا معلوم میشود که غربت اسرا در شام چند برابر شده است.
🔹علی لعتنه الله علی القوم الظالمین
#کوفه
#شام
#روز_سیزدهم_محرم
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
✅ برای مشاهده مطالب بسیار مفید کتاب *ابصار العین فی انصار الحسین* هشتگ زیر را لمس کنید:
🔺 #ابصار_العين
✳️این کتاب به #اصحاب_سیدالشهدا علیه می پردازد...
✅ مطالب لازم برای محرم
1⃣ #پیشواز_محرم
♻️در سالهای گذشته با همت و تلاش عزیزان در حسینیه مقتل مطالب مهمی از کتب معتبر و شاخص انتخاب و به صورت گلچین برای بهره برداری زائران محترم بارگزاری گردید...
🔸درصورتی که تمایل به مرور این مطالب مهم دارید هشتگ های زیر را لمس بفرمایید
🔻 #اشک
🔻 #مقتل
🔻 #لهوف
🔻 #حدیث
🔻 #ابصار_العین
🔻 #مقتل_مقرم
🔻 #معرفی_مقتل
🔻 #منتهی_الامال
🔻 #نفس_المهموم
🔻 #مقتل_خوارزمی
🔻 #حماسه_حسینی
🔻 #روضة_الشهداء
🔻 #خصائص_الحسینیه
🔻 #زیارت_ناحیه_مقدسه
🔻 #حضرت_حسین علیه السلام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅یاران و اصحاب امام
8⃣3⃣ #زهير_بن_بشر_خثعمي
🔷زهير پسر بشر است كه در كربلا حضور يافت و در حمله نخستين به فوز شهادت نائل آمده است(۱). در زيارت رجبيه اين گونه آمده است:
▪️«السلام علي زهير بن البشر؛
▪️سلام بر زهير پسر بشر (بشير)(۳ ).
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۱۳؛ وسيلة الدارين، ص ۹۴؛ الامام الحسين في كربلا، ج ۴، ص ۲۶۸، ش ۲۵؛ ابصار العين، ص ۱۷۰
( ۲ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۸؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۷۲
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
9⃣3⃣ #عبدالله_بن_بشر_خثعمي
🔹«عبدالله » پسر «بشر» پسر «ربيعة بن عمرو» از شجاعان نامآور عرب بوده است. پدر عبدالله نيز از رزمآوران بوده است. عبدالله ✳️از جمله كساني بود كه همراه لشكر ابنسعد خارج شد، ولي سرانجام از ياران امام حسين عليهالسلام گشت(۱ ).
🔸شهادت عبدالله
عبدالله پيش از ظهر عاشورا به فوز شهادت رسيد(۲ ).
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) ابصار العين، ص ۱۷۰
( ۲ ) منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۵۶
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
0⃣4⃣ #بشر_بن_عمرو_حضرمي
🔹«بشر » پسر «عمرو» پسر احدوث و از مردم «حضرموت» و از قبيله كنده بوده است.✳️ او از نيكان و ياران حضرت امام علي عليهالسلام است. دلاوري فرزندان او در نبردها زبانزد است. بشر در ايامي كه هنوز امام حسين عليهالسلام با ياران يزيد در حال گفتوگو بودند، به امام حسين عليهالسلام پيوست(۱ ).
✳️امتحاني ديگر
🔶«سيد داودي» نقل كرده: روز عاشورا فرارسيد و جنگ آغاز شد. در همان حال به بشر خبر رسيد كه ✳️پسرت عمر در مرز ري به اسارت گرفته شد. او در پاسخ گفت:
😭به حساب خداوند ميگذارم. من دوست ندارم كه او اسير شود و من بعد از او زنده باشم(۲). خبر اين جريان به امام حسين عليهالسلام رسيد.
حضرت به او فرمودند :
▪️«رحمك الله انت في حل من بيعتي، فاذهب و اعمل في فكاك ابنك؛
▪️خداي تعالي تو را رحمت كند، تو از بيعت با من آزادي، پس برو و در آزادي پسرت كوشش كن»
🔹 بشر عرض كرد:
✳️«اكلتني السباع حيا ان انا فارقتك يا اباعبدالله؛
😭اي اباعبدالله! درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شوم»
🔹پس امام فرمود: «اينها را به پسرت محمد بده (محمد نيز پدر را در كربلا همراهي ميكرد) اين لباسهاي بردي است كه ميتواند در آزادي برادرش از آن كمك گيرد».
امام به او پنج لباس دادند كه قيمت آنها هزار دينار ميشد(۳ ).
✳️درسي كه ميتوان گرفت: معرفت ويژه بشر در كربلا به امام و هدف او باعث شد تحت تأثير عواطف پدري قرار نگيرد .
🔻شهادت بشر
🔸بشر در كربلا پيش از ظهر عاشورا به مقام رفيع شهادت نائل آمده است(۴).
در زيارت ناحيه مقدسه آمده،
▪️«السلام علي بشر بن عمرو الحضرمي»
▪️درود بر بشر پسر عمرو حضرمي». سروي نيز شهادت او را در حمله نخستين دانسته است(۵ ).
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) #ابصار_العين ، مقصد ۷، ص ۱۷۳
( ۲ ) «عند الله احتسبه و نفسي ما كنت احب ان يؤسر و ان ابقي بعده .»
( ۳ ) تنقيح المقال، ج ۱، ص ۱۷۳
( ۴ ) منتهي الآمال، ج ۱، ص ۶۵۴
( ۵ ) مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۱۳
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅یاران و اصحاب امام
1⃣5⃣ #عمرو_بن_جناده
🔹«عمرو » فرزند «جناده» شهيد كربلا است(۲). ✳️او در حالي كه عمري بيش از يازده سال نداشت، پس از شهادت پدرش به خدمت امام آمد تا اذن جهاد بگيرد. حضرت او را اذن ميدان نداد و فرمود:
😭«پدر اين نوجوان در اولين حمله كشته شده است. شايد مادرش كشته شدن او را خوش نداشته باشد»(۳).
😭✳️نوجوان گفت: «البته مادرم مرا به جهاد امر كرده است»(۴).
پس از آن امام به او اجازه جنگيدن داد. او در هنگام ورود به ميدان اين بيت را ترنم ميكرد :
▪️«اميري حسين و نعم الامير سرور فؤاد البشير النذيرعلي و فاطمه والده و هل تعلمون له من نظير ( ۵ ).
▪️سالارم حسين است و چه نيك اميري، كه نشاط دل پيامبر و مژدهدهنده (به سعادت) و بيمدهنده (از انحراف و دوري از حق) است. علي و فاطمه پدر و مادر اويند و آيا مانند او كسي را ميشناسيد؟ »
🔻شهادت عمرو
🔸پس از اجازه امام «عمرو» بيدرنگ به ميدان رفت و پس از كارزاري نه چندان طولاني به شهادت رسيد. اين نوجوان نيز همراه پدرش در زيارت ناحيه مقدسه مورد سلام امام است:
▪️«السلام علي جنادة بن كعب الانصاري الخزرجي، و ابنه عمرو بن جناده؛ سلام بر جناده پسر كعب انصاري خزرجي و فرزندش عمرو پسر جناده ».
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) #ابصار_العين ، ج ۱۸۰
( ۲ ) كتاب الفتوح، ج ۵، ص ۱۱۰
( ۳ ) عبارت امام از ابومخنف گزارش شده است: عن الحسين عليهالسلام: «ان هذا غلام قتل ابوه في المعركة و لعل امه تكره ذلك». مقتل الحسين عليهالسلام مقرم، ص ۲۵۳
( ۴ ) فقال الغلام: «اني امي هي التي امرتني». ابصار العين، ص ۱۵۹
( ۵ ) مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۰۴
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
۷۸
( ۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۹. فضيل بن زبير نام وي را «عبدالله بن عمر بن عياش» دانسته است. تسمية من قتل مع الحسين عليهالسلام، ش ۷۶
( ۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۹
( ۴ ) بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۷
( ۵ ) #ابصار_العين ، ص ۱۷۹، مقصد ۹
( ۶ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۹ .
( ۷ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۹
( ۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۳
( ۹ ) الارشاد، ج ۲ ص ۱۰۱
( ۱۰ ) الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۲
( ۱۱ ) مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۰۱
( ۱۲ ) بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۷
( ۱۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۸
( ۱۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۰، علامه مجلسي عبارت امام را قدري ظريفتر آوردهاند: «ارجعي، يا اموهب، انت و ابنك مع رسول الله صلي الله عليه و آله؛ اي اموهب، برگرد، تو و پسرت با رسول خدا (محشور) هستيد ». بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۷
( ۱۵ ) و هي تقول: «اللهم لا تقطع رجائي فقال الحسين لا يقطع الله رجاك». مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۸
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ یاران و اصحاب امام
3⃣5⃣ #ام_وهب ، همسر عبدالله بن عمیر
🔹«ام وهب» دختر «عبدالله» و همسر «عبدالله بن عمير الكلبي» و مادر «وهب نمريه قاسطيه» است(۱).
✳️او وارد معركه جنگ شد، در حالي كه به شوهر خود ميگفت:
😭«پدر و مادرم فداي تو، آري، تو اي مرد در راه پاكان نسل محمد صلي الله عليه و آله و سلم مبارزه كن»(۲) عبدالله، - شوهر او - هر چه كرد تا همسرش را به خيمه برگرداند موفق نشد. آن زن پيراهن همسرش را ميكشيد و ميگفت:
😭«اني لن ادعك دون ان الموت معك؛
😭تو را رها نميكنم تا با تو كشته شوم» ✳️امام با مشاهده او فرمود :
😭«از خاندان پيامبرتان جزاي خير بينيد، به خيمه برگرد چون بر زنان و بانوان جهاد نيست » پس او به جانب خيمهگاه بازگشت(۳).
🔸روز عاشورا پس از حمله شمر و يارانش به جانب چپ سپاه امام، «عبدالله بن عمير كلبي» به اسارت گرفته شد و به شهادت رسيد.
😭بعد از شهادت وي ناگهان همسر باوفايش، اموهب خود را به بالين او رسانيد و در كنار او نشست. خون از صورت او برگرفت و اين گونه ميگفت :
▪️😭«هنيئا لك الجنة، اسأل الله الذي رزقك الجنة ان يصحبني معك؛(۴)
▪️بهشت بر تو گوارا باد، از خداوندي كه بهشت را روزي تو گردانيد طلب ميكنم مرا همنشين با تو قرار دهد ».
🔻شهادت اموهب
🔹شمر «رستم» غلام خود را صدا زد تا با عمود به فرق زن بزند. آن غلام با عمود آهنين حملهور شد و اموهب در دم جان داد. ✳️او اولين بانوي شهيد از ياران حسين است كه در روز عاشورا در ميدان جهاد، جسم پاكش به خون نشست(۵ ).
✳️درسي كه ميتوان گرفت : اگر وهب تازه مسلمان باشد و اسلامنمايان مدعي در جبهه مخالف، غرورهاي زشت، آخر الامر ما را در كدام جبهه قرار ميدهد؟مبادا به هنگام ظهور مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تازه مسلمانان با صلابتتر از ما به ميدان آيند !
🔻طلب كمك و هدايت الهي
🔸عده زيادي از ياران امام به شهادت رسيده بودند. راوي ميگويد :
✳️امام محاسن شريف را گرفت در حالي كه از شدت خشم چهرهاش برافروخته شده بود، فرمود :
🔻«بر يهود خشم الهي شدت يافت؛ چرا كه براي خدا فرزند تراشيدند و خشم او بر نصاري نيز شدت يافت، چون سهگانهپرست شدند. بر زرتشتيان نيز خشم گرفت چرا كه او را نپرستيدند و به پرستش خورشيد و ماه روي آوردند. غضب خدا بر اين قوم شدت يابد كه بر قتل پسر دختر پيامبرشان متحد شدهاند. آري! به خدا سوگند هرگز آنها را به آن چه از من طلب ميكنند اجابت نخواهم كرد، تا اين كه خداوند را با محاسني گلگون از خونم ملاقات كنم »(۶ ). ترديدي نيست كه آنها بيعت با ظلم را از امام درخواست داشتند، ولي امام دست رد به سينه يزيد و خلفاي دروغين زد تا مسلمانان بدانند روش اهل بيت عليهمالسلام ظلم ستيزي همراه با حفظ عزت نفس است.سپس امام فرياد برآورد:
✳️«آيا پناه دهندهاي هست كه ما را پناه دهد؟ و آيا حمايتكنندهاي هست كه دشمن را از حرم رسول الله دور سازد؟»(۷).
🔹در پاسخ اين نداي الهي ناگهان عدهاي از لشكر كفر به سمت امام روي آوردند كه به آنها اشارهاي خواهيم داشت. درسي كه ميتوان گرفت: براي دعوت به حق نه تنها عقل و منطق، بلكه گاه تحريك احساسات و عواطف زنده ديگران، كارآمد است .نداي غربت امام در آخرين روز حيات، دلهاي بيرمق پارهاي را كه هنوز از حيات برخوردار بودند چنان تحت تأثير قرار داد كه اين گروه به ريسمان محكم الهي چنگ زدند و در اردوگاه حسيني براي هميشه بارنهادند. تلاش براي بيداري از جهالت، رسالتي است كه در لحظه لحظه عاشورا در رفتار امام حسين عليهالسلام متبلور ميشود؛ اما امام هرگز از ابزار نامناسب و مخالف شرع و عقل استفاده نكرد.
شعار معروف «هدف وسيله را توجيه ميكند» غلط روشن و فاحشي است كه امامان معصوم ما از آن بيزار و متنفر بودهاند، البته يكي از ابزارهاي اهل دنيا همين شعار بوده و هست .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) #ابصار_العين ، ص ۲۲۷
( ۲ ) «فداك ابي و امي، قاتل دون الطيبين ذرية محمد صلي الله عليه و آله »
( ۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۰؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۴؛ اعيان الشيعه، ج ۱، ص ۶۰۳، وقعة الطف، ص ۲۱۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۱
( ۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۸
( ۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۸؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۸؛ ابصار العين، ص ۲۲۷
( ۶ ) اما و الله لا اجيبهم الي شيي مما يريدون حتي القي الله و انا مخضب بدمي» سيد بن طاووس، اللهوف، ص ۴۴
( ۷ ) «ثم صاح: اما من مغيث يغيثنا، اما من ذاب يذب عن حرم رسول الله.» سيد بن طاووس، اللهوف، ص ۴۴
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅یاران و اصحاب امام
4⃣5⃣ #مالك_بن_عبدالله بن سريع
🔹«مالك » پسر «عبدالله» فرزند «سريع» برادر مادري «سيف بن الحارث» است. در واقع مالك با سيف عمو نيز بوده است(۲) و هر دو از تيره همدان بودهاند(۳)
✳️هنگامي كه اين دو برادر به خدمت امام مشرف شدند، شبيب كه غلام آنها بود نيز همراه آنها به اردوگاه امام آمد(۴) و در روز عاشورا، اين دو يار دلاور قدم پيش نهادند و 😭در محضر امام سخت گريستند.
✳️حضرت علت گريه آنان را جويا شد و فرمود :
▪️«اي پسران برادرانم! چه چيز شما را به گريه آورده است؟ پس به خدا قسم، پس از ساعتي هر دوي شما چشمتان روشن خواهد شد »( ۵ ).
😭آن دو در پاسخ گفتند : «خداوند ما را فداي شما كند، نه به خدا قسم ما براي خود گريه نميكنيم. گريه ما بدين سبب است كه اين گونه گرفتاريها بر شما وارد ميشود، در حالي كه ما قادر به رساندن هيچ نفعي به شما نيستيم ».
🔻امام عليهالسلام فرمود : «اي دو پسر عمو! خداوند به سبب مواسات و خيرخواهي شما بهترين پاداش اهل تقوي را به شما عنايت فرمايد »( ۶ ).
🔻شهادت مالك بن عبدالله
🔸امام حسين عليهالسلام هر دو يار را دعا كرده بود. آنها در كنار امام به جهاد پرداختند، تا اين كه پس از مبارزهاي سخت به مقام شهادت نائل آمدند(۷). اين دو دلاور در زيارت ناحيه مقدسه مورد درود و سلام واقع شدهاند(۸ ).
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) موسوعة الكلمات الامام الحسين عليهالسلام، ص ۴۴۸
( ۲ ) «سيف بن الحارث» شهيد ديگر كربلا است كه بعد از «مالك بن عبدالله» به شرح حال ايشان خواهيم پرداخت
( ۳ ) انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۹۸. تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳
( ۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳. ابصار العين، ص۱۳۲
( ۵ ) فقال عليهالسلام: «اي ابني اخي، ما يبكيكما؟ فوالله! انا لارجوا ان تكونا قريري عين عن ساعة »
( ۶ ) فقال عليهالسلام: فجزاكما الله، يا ابني اخي عن وجه كما من ذلك، و مواساتكما اياي بانفسكما احسن جزاء المتقين». ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۸
( ۷ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۴، تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳؛ اعيان الشيعه، ج ۱، ص ۶۰۷ وقعة الطف، ص۲۴۳؛ بحارالانوار، ج ۴۵ ص ۳۱
( ۸ ) اقبال اعمال، ج ۳، ص ۷۹
🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
5⃣5⃣ #سيف_بن_حارث بن سريع جابري
🔹«سيف » فرزند «حارث» فرزند «سريع» از قبيله همدان است(۱). او به همراه برادر مادري خود «مالك بن عبد بن سريع» كه پسر عموي او نيز بود در كربلا حضور يافت و در حمايت از امام و اهداف زنده او به شهادت رسيد(۲ ).
🔻شهادت سيف بن حارث
🔸پيش از ورود به ميدان نبرد، او و پسر عمويش «مالك» متوجه امام حسين عليهالسلام شدند و عرض كردند : «السلام عليك يابن رسول الله؛ اي پسر پيامبر! سلام بر تو باد» امام در پاسخ فرمود :
▪️«و عليكما السلام و رحمة الله؛ بر هر دوي شما سلام و رحمت الهي باد»(۳)
▪️اين ياور فداكار در «زيارت رجبيه» و در زيارت ناحيه مقدسه مورد سلام امام واقع شدهاند(۴ ).
🔸ابومخنف حادثهاي را نقل فرموده كه خواندني است: اين دو برادر (سيف و مالك) در خدمت امام بودند. به ناگاه «حنظلة بن سعد» پيشي گرفت و به موعظه قوم پرداخت و جنگيد تا به شهادت رسيد(۵). در اين هنگام بود كه اين دو مرد از ديگران پيشي گرفتند و به خدمت امام آمدند و اذن نبرد گرفتند. پس از آن، هر كدام از ديگري حمايت ميكرد و هوادار او ميبود تا اين كه هر دو به شهادت رسيدند(۶ ).
✳️درسي كه ميتوان گرفت : مؤمنان دو گونهاند: برخي امام را براي منافع خود ميخواهند و برخي خود و تمام هستي خويش را براي امام ميخواهند. گروه اول، خودپرستانياند كه از امام و دينشان براي خود و دنياي خويش سرمايه مياندوزند، ولي گروه دوم، بحق مسلماناند و امام را پيشوا و رهبر واقعي خود دانستهاند. و از اين راه، اهل ولايت و معرفتاند .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) سماوي نام پدر «سيف» را «حرث» ضبط كرده است، #ابصار_العين ، ص ۱۳۲
( ۲ ) الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۸
( ۳ ) بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۱
( ۴ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۳۴۵
( ۵ ) پس از اين درباره «حنظلة بن اسعد» و موعظه او سخن خواهيم گفت
( ۶ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳؛ مثير الاحزان، ص ۶۶
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
ن يزيد در يك مرحله و مرتبه ضلالت و گمراهي نيستند؛ گويا گاه طينت و فطرت خدادادي، آنها را به گفتاري حقگونه وادار ميكرده است؛ اما اين نيرو آن قدر توان نداشت كه بتواند آنان را در صف اولياي خدا قرار دهد. وظيفه مسلمانان مجاهد در برخورد با افراد نادان و جاهل صد چندان است و براي ارشاد اين گروه بايد از هر راه ممكن - چنان كه روش امام و يارانشان همين گونه بود - بهره برد. ديگر بار كه فطرت «شبث» او را قدري تكان داده، شامگاه عاشورا بود. آن هنگام كه «شمر» به آتش كشيدن خيمهها را فرمان داد، «شبث» مخالفت كرد. ولي چگونه او هرگز نميتواند خود را از اين منجلاب ضلالت برهاند؟ آيا رياستطلبي و اين كه مسئوليت پيادهنظام سپاه را داشت، او را از حق باز داشته است؟ يا عامل انحرافش را بايد در جاي ديگر جست و جو كرد؟ چرا وقتي امام نام افرادي كه به او نامه نوشتهاند را در اولين خطبه روز عاشوراء در برابر جمع يزيديان برخواند: «اي شبث بن ربعي، حجاز بن ابجر، قيس بن اشعث و زيد بن حارث، مگر شما به من ننوشتيد كه اي حسين! به سوي ما بيا كه در اين سرزمين درختانمان سبز است و ثمر داده است، حال كه آمدهام بر من اين گونه لشكركشي كردهايد؟» در پاسخ امام همه به دروغ گفتند ما نامهاي ننوشتهايم(۲۴). اما چرا «شبث» شهامت راستگويي نداشت؟ آري، پس از آن دروغ شبث احساس راحتي نميكند. بنابراين، او در تلاش برميآيد تا وجدان ناآرام خويش را آرام كند. او به سخن آمد و گفت : «آيا شما به حكم پسر عمويت كوتاه نميآيي؟ آنها آن چه شما خوش داري برآورده ميكنند و هيچ بدي از آنها به شما نخواهد رسيد» امام ميفرمايند : «تو برادر برادرت هستي، آيا ميخواهي كه بنيهاشم از تو بيش از انتقام خون مسلم بن عقيل طلب كنند؟» برادر «شبث» پيش از آن، در كوفه دست خود را به خون مسلم آلوده ساخته بود.
✳️در قرآن مجيد آمده است :
▪️«ثم كان عاقبة الذين أساءوا السوءي أن كذبوا بآيات الله )( ۲۵ ) ؛
▪️آنها كه بديهاي مكرر انجام ميدهند، سرانجام آيات خداوند را تكذيب ميكنند».
او پيش از اين به وعدههاي ابنزياد دل خوش ميداشت و عهد و پيمان با حسين را به فراموشي سپرده، و در قتل مسلم شريك شده، و راه بازگشت را بر خود مسدود كرده است .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۵
( ۲ ) براي مطالعه بيشتر در باب انساب جناب مسلم ر. ك: سماوي، ابصار العين، ص ۱۰۷
( ۳ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۱۷۷
( ۴ ) رجال شيخ طوسي، ص ۸۰
( ۵ ) ابصار العين، ص ۱۰۷
( ۶ ) ابصار العين، ص ۱۰۸
( ۷ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۶ - ۷۷
( ۸ ) الاخبار الطوال، ص ۲۳۵؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص۵۳۷؛ الارشاد، ج ۲، ص ۴۵؛ مقاتل الطالبيين، ص ۹۷
( ۹ ) ابصار العين، ص ۱۰۹
( ۱۰ ) «انحن نخلي عنك و بما نعتذر الي الله تعالي في اداء حقك؟ اما و الله لا افارقك حتي اطعن في صدورهم برمحي و اضرب بسيفي ما ثبت قائمه بيدي و لو لم يكن معي سلاح اقاتلهم به لقذفتهم بالحجارة دونك حتي اموت معك». تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۹
( ۱۱ ) ناگفته نماند كه مسلم بن عوسجه پس از اهل بيت امام اولين صحابي امام بود كه اين گونه پاسخ داد ولي از اهل بيت عليهمالسلام اولين كسي كه به نطق آمد عباس بن علي عليهالسلام بود كه در برابر جمع گفت: «چرا اين گونه كنيم ما شما را تنها بگذاريم تا بعد از شما باقي بمانيم هرگز! خداوند ما را به اين شيوه نبيند». تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۹
( ۱۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۹؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۵۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۹۲
( ۱۳ ) «يابن راعية المعزي، انت اولي بها صليا». تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۴؛ ابصار العين، ص ۱۰۹
( ۱۴ ) «لا ترمه فاني اكراه ان ابدأهم في القتال». #ابصار_العين ، ص ۱۰۹، و در كتاب الارشاد، ج ۲، ص ۹۶ با اندك اختلاف در برخي از كلمات
( ۱۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۵؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۵
( ۱۶ ) پيش از اين گفتهايم كه سمت راست سپاه ابنسعد كه «عمرو بن حجاج زبيدي » فرماندهي ميكرد، و طرف چپ سپاه امام عليهالسلام را «زهير بن قين» رضي الله عنه فرماندهي ميكرد .
( ۱۷ ) «رحمك الله يا مسلم، فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا». احزاب، آيه ۲۳
( ۱۸ ) الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۳-۱۰۴
( ۱۹ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۸۸
( ۲۰ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۵؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۵؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۲۹۷
( ۲۱ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۶-۷۷
( ۲۲ ) «صرع فخرجت صائحة واسيداه يابن عوسجاه» ابصار العين، ص ۱۱۰، مقصد ۲
( ۲۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۶؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۵-۵۶۶
( ۲۴ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۰
( ۲۵ ) روم، آيه ۱۰
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
ن آن دو نفر داوري كردند. او سر حبيب را به حصين داد و حصين در بين لشكر به جولان پرداخت، در حالي كه✳️ سر را به گردن اسب آويخته بود. سپس سر را بازگردانيد و تميمي آن را گرفت و به اسب خود آويزان كرد تا آن كه نزد ابنزياد ببرد(۲۹). در اين هنگام بود كه امام حسين عليهالسلام خود را بر بالين حبيب رسانيد و فرمود :
▪️«عندالله احتسب نفسي و حماة اصحابي ( ۳۰ ) ؛
▪️خودم و اصحاب وفادارم را نزد خدا احتساب ميكنم».
پس از آن، امام مكرر اين آيه را تلاوت فرمود : (انا لله و انا اليه راجعون )( ۳۱ ) ؛ ما از آن خداييم و به سوي او بازميگرديم»(۳۲) در برخي از مقاتل آمده كه امام فرمود:
✳️«لله درك يا حبيب، لقد كنت فاضلا تختم القرآن في ليلة واحدة(۳۳ ) ؛
▪️ آفرين بر تو اي حبيب تو مردي فاضل بودي كه در يك شب قرآن را ختم ميكردي».
در زيارت ناحيه مقدسه آمده : «السلام علي حبيب بن مظاهر الاسدي؛(۳۴)درود بر تو اي حبيب بن مظاهر اسدي »
✳️درسي كه ميتوان گرفت : امتيازات حبيب:
▪️ ۱. امام حبيب را فاضل ميدانند؛
▪️۲. او هر شب، كل قرآن را تلاوت ميكرد:
▪️۳. معرفت او به امام بر ديگران امتياز داشت.اما آيا انحراف دشمن حسين عليهالسلام توجيهپذير است؟ آيا رياكاري و مقامطلبي حصين و شمشير به مزد بودن آن تميمي شايان عبرت نيست؟
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) ابصار العين، ص ۱۰۰ .
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۵۴ .
( ۳ ) الاصابة في تمييز الصحابة، ج ۲، ص ۱۴۲ .
( ۴ ) ابصار العين، ص ۱۰۱ .
( ۵ ) ابصار العين، ص ۱۰۱ .
( ۶ ) شيخ طوسي رضي الله عنه فضيل بن زبير را از ياران و اصحاب امام باقر و امام صادق عليهمالسلام دانشته است. رجال شيخ طوسي، ص ۲۷۲ و ۱۳۲ .
( ۷ ) رجال الكشي، ص ۷۸؛ ش ۱۳۳ مامقاني، تنقيح المقال، ج ۲، ص ۳۲۸ .
( ۸ ) ابصار العين، ص ۲۵؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۳۳ .
( ۹ ) اللهوف، ص ۱۰۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۴۱؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۵۵؛ الاخبار الطوال، ص ۳۴۱ .
( ۱۰ ) «رحمك الله، لقد قضيتها في نفسك بواجز من القول و انا و الله الذي لا اله الا هو لعلي مثل ما انت عليه».
( ۱۱ ) ابصار العين، ص ۵۷ .
( ۱۲ ) كتاب الفتوح، ج ۵، ص ۹۰-۹۱؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۲۵۴؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۶، باب ۳۷ .
( ۱۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۵۱۰ - ۵۱۱ .
( ۱۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۶ .
( ۱۵ ) «معاشر القوم: أما والله لبئس عندالله غدا قوم يقدمون عليه قد قتلوا ذريه نبيه، و عترته عليهمالسلام و اهل بيته صلي الله عليه و آله و سلم و عباد اهل هذا المصر المجتهدين بالاسحار، و الذاكرين الله كثيرا». تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۶-۴۱۷؛ مقتل الحسين مقرم، ص۲۵۶ .
( ۱۶ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۳ .
( ۱۷ ) «فقال لها: و الله لقد بلوتهم فما وجدت فيهم الا الاشوس الافمس، يستأنسون بالمنية دوني استيناس الطفل الي محالب امه» مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۵ .
( ۱۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۶ .
( ۱۹ ) «و نادي: يا اصحاب الحمية و ليوث الكريهه، فتطالعوا من مظاربهم كالاسود الضارية ».
( ۲۰ ) «و الله الذي من علينا بهذا الموقف، لولا انتظار امره لعاجلناهم بسيوفنا الساعة، فطب نفسا و قرعينا ».
( ۲۱ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۶ .
( ۲۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۹۵ .
( ۲۳ ) ابصار العين، ص ۱۰۴ .
( ۲۴ ) قال حبيب بن مظاهر «زعمت الصلاة من آل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، لا تقبل و تقبل منك يا حمار ».
( ۲۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۷ .
( ۲۶ ) #ابصار_العين ، ص ۱۰۵ .
( ۲۷ ) كتاب الفتوح، ج ۵ ص ۱۰۷؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۱۸؛ ابصار العين، ص ۱۰۵ .
( ۲۸ ) موسوعة كلمات الامام الحسين عليهالسلام، ص۴۴۶، ش ۴۲۴ .
( ۲۹ ) الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۷ .
( ۳۰ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵ ص ۴۳۹-۴۴۰؛ مقتل الحسين عليهالسلام خوارزمي، ج ۲، ص ۱۹۲؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۷؛ البداية و النهاية، ج ۸، ص ۱۹۸؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۷؛ عوالم، ج ۱۷، ص ۲۷؛ اعيان الشيعة، ج ۱، ص ۲۰۶؛ وقعة الطف، ص ۲۳۰-۲۳۱؛ موسوعة كلمات الامام الحسين، ص ۴۴۶ .
( ۳۱ ) بقره، آيه ۱۵۶ .
( ۳۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۱ .
( ۳۳ ) موسوعة كلمات الامام الحسين، ص ۴۴۶، ش ۴۲۴، ص ۲۳۱. در ينابيع المودة، ج ۳، ص ۷۱ آمده «يرحمك الله يا حبيب، لقد كنت تختم القرآن في ليلة واحدة و انت فاضل؛ اي حبيب، خداوند تو را رحمت كند. كه در يك شب قرآن را ختم ميكردي و تو فاضل بودي ».
( ۳۴ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۸ و ۳۴۳ .
✅ @hosenih_maghtal
ن آن دو نفر داوري كردند. او سر حبيب را به حصين داد و حصين در بين لشكر به جولان پرداخت، در حالي كه✳️ سر را به گردن اسب آويخته بود. سپس سر را بازگردانيد و تميمي آن را گرفت و به اسب خود آويزان كرد تا آن كه نزد ابنزياد ببرد(۲۹). در اين هنگام بود كه امام حسين عليهالسلام خود را بر بالين حبيب رسانيد و فرمود :
▪️«عندالله احتسب نفسي و حماة اصحابي ( ۳۰ ) ؛
▪️خودم و اصحاب وفادارم را نزد خدا احتساب ميكنم».
پس از آن، امام مكرر اين آيه را تلاوت فرمود : (انا لله و انا اليه راجعون )( ۳۱ ) ؛ ما از آن خداييم و به سوي او بازميگرديم»(۳۲) در برخي از مقاتل آمده كه امام فرمود:
✳️«لله درك يا حبيب، لقد كنت فاضلا تختم القرآن في ليلة واحدة(۳۳ ) ؛
▪️ آفرين بر تو اي حبيب تو مردي فاضل بودي كه در يك شب قرآن را ختم ميكردي».
در زيارت ناحيه مقدسه آمده : «السلام علي حبيب بن مظاهر الاسدي؛(۳۴)درود بر تو اي حبيب بن مظاهر اسدي »
✳️درسي كه ميتوان گرفت : امتيازات حبيب:
▪️ ۱. امام حبيب را فاضل ميدانند؛
▪️۲. او هر شب، كل قرآن را تلاوت ميكرد:
▪️۳. معرفت او به امام بر ديگران امتياز داشت.اما آيا انحراف دشمن حسين عليهالسلام توجيهپذير است؟ آيا رياكاري و مقامطلبي حصين و شمشير به مزد بودن آن تميمي شايان عبرت نيست؟
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) ابصار العين، ص ۱۰۰ .
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۵۴ .
( ۳ ) الاصابة في تمييز الصحابة، ج ۲، ص ۱۴۲ .
( ۴ ) ابصار العين، ص ۱۰۱ .
( ۵ ) ابصار العين، ص ۱۰۱ .
( ۶ ) شيخ طوسي رضي الله عنه فضيل بن زبير را از ياران و اصحاب امام باقر و امام صادق عليهمالسلام دانشته است. رجال شيخ طوسي، ص ۲۷۲ و ۱۳۲ .
( ۷ ) رجال الكشي، ص ۷۸؛ ش ۱۳۳ مامقاني، تنقيح المقال، ج ۲، ص ۳۲۸ .
( ۸ ) ابصار العين، ص ۲۵؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۳۳ .
( ۹ ) اللهوف، ص ۱۰۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۴۱؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۵۵؛ الاخبار الطوال، ص ۳۴۱ .
( ۱۰ ) «رحمك الله، لقد قضيتها في نفسك بواجز من القول و انا و الله الذي لا اله الا هو لعلي مثل ما انت عليه».
( ۱۱ ) ابصار العين، ص ۵۷ .
( ۱۲ ) كتاب الفتوح، ج ۵، ص ۹۰-۹۱؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۲۵۴؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۶، باب ۳۷ .
( ۱۳ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۵۱۰ - ۵۱۱ .
( ۱۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۶ .
( ۱۵ ) «معاشر القوم: أما والله لبئس عندالله غدا قوم يقدمون عليه قد قتلوا ذريه نبيه، و عترته عليهمالسلام و اهل بيته صلي الله عليه و آله و سلم و عباد اهل هذا المصر المجتهدين بالاسحار، و الذاكرين الله كثيرا». تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۱۶-۴۱۷؛ مقتل الحسين مقرم، ص۲۵۶ .
( ۱۶ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۳ .
( ۱۷ ) «فقال لها: و الله لقد بلوتهم فما وجدت فيهم الا الاشوس الافمس، يستأنسون بالمنية دوني استيناس الطفل الي محالب امه» مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۵ .
( ۱۸ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۴۶ .
( ۱۹ ) «و نادي: يا اصحاب الحمية و ليوث الكريهه، فتطالعوا من مظاربهم كالاسود الضارية ».
( ۲۰ ) «و الله الذي من علينا بهذا الموقف، لولا انتظار امره لعاجلناهم بسيوفنا الساعة، فطب نفسا و قرعينا ».
( ۲۱ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۶۶ .
( ۲۲ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۲۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۹۵ .
( ۲۳ ) ابصار العين، ص ۱۰۴ .
( ۲۴ ) قال حبيب بن مظاهر «زعمت الصلاة من آل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، لا تقبل و تقبل منك يا حمار ».
( ۲۵ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۷ .
( ۲۶ ) #ابصار_العين ، ص ۱۰۵ .
( ۲۷ ) كتاب الفتوح، ج ۵ ص ۱۰۷؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۱۸؛ ابصار العين، ص ۱۰۵ .
( ۲۸ ) موسوعة كلمات الامام الحسين عليهالسلام، ص۴۴۶، ش ۴۲۴ .
( ۲۹ ) الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۷ .
( ۳۰ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵ ص ۴۳۹-۴۴۰؛ مقتل الحسين عليهالسلام خوارزمي، ج ۲، ص ۱۹۲؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۷؛ البداية و النهاية، ج ۸، ص ۱۹۸؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۷؛ عوالم، ج ۱۷، ص ۲۷؛ اعيان الشيعة، ج ۱، ص ۲۰۶؛ وقعة الطف، ص ۲۳۰-۲۳۱؛ موسوعة كلمات الامام الحسين، ص ۴۴۶ .
( ۳۱ ) بقره، آيه ۱۵۶ .
( ۳۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۱ .
( ۳۳ ) موسوعة كلمات الامام الحسين، ص ۴۴۶، ش ۴۲۴، ص ۲۳۱. در ينابيع المودة، ج ۳، ص ۷۱ آمده «يرحمك الله يا حبيب، لقد كنت تختم القرآن في ليلة واحدة و انت فاضل؛ اي حبيب، خداوند تو را رحمت كند. كه در يك شب قرآن را ختم ميكردي و تو فاضل بودي ».
( ۳۴ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۸ و ۳۴۳ .
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
#امروز
19 محرم الحرام :
حرکت کاروان کربلا به سوی شام:
در این روز اهل بیت سیّد الشّهداء علیه السّلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.
(الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 114)
زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السّلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند.
( #ابصار_العين فی انصار الحسین علیه السّلام: ص 133)
#نوزدهم_محرم
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
0⃣7⃣ #جون_بن_حوي مولي ابيذر الغفاري
🔹شيخ طوسي رحمه الله جون را از اصحاب امام حسين عليهالسلام شمرده است.(۱) «جون»(۲) اهل «نوبه» و
✳️غلام سياهپوستي بود كه «ابيذر غفاري» آن صحابي باوفاي پيامبر او را از قيد بندگي و بردگي آزاد كرده بود. «جون» از شيعيان امام علي عليهالسلام شناخته ميشد. او پيوسته پس از ابوذر همراه اهل بيت عليهمالسلام بوده است. زماني در خدمت امام حسن عليهالسلام و هنگامي با امام حسين عليهالسلام بود. او امام حسين عليهالسلام را از مدينه تا مكه و سپس از مكه تا عراق همراهي كرده بود.(۳) گويند جون در ساخت و تعمير سلاح مهارت داشت.
▪️نقل شده جون، در شب عاشورا خيمه ويژهاي براي خود برپا ساخته بود تا سلاح ياران حسين عليهالسلام را تعمير و اصلاح كند. در تاريخ آمده است، در روز عاشورا، امام درخواست او را براي جهاد اين گونه رد فرمود:
🔴«تو از جانب من اذن (كنارهگيري از جنگ) داري، فقط و فقط تو ما را براي دستيابي به عافيت همراهي كردهاي. بنابراين، خود را به راه و شيوه ما مبتلا مساز».(۴)
✳️گفته شده بعد از اين بود كه به خدمت دختر اميرمؤمنان، زينب عليهاالسلام و اطرافيان امام رسيد تا آنها را شفيع خود سازد. پس از آن از امام اجازه جهاد گرفت و وارد ميدان رزم شد.
🔸درسي كه ميتوان گرفت: در راه احياي حق، هر كس بايد از ابزار ممكن كه مورد قبول نيز ميباشد، بهرهمند شود .
🔻شهادت جون
🔹جون در روز عاشورا در مقابل امام حسين عليهالسلام ايستاده و از آن حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به او اذن جهاد ندادند و حضرت فرمودند: ما تو را براي ايام عافيت و آسودگي خريداري كرديم ولي الآن خود را گرفتار نكن»
😭جون خود را بر قدمهاي امام انداخت و بر آن بوسه ميزد و ميگفت:
😭«اي فرزند رسول خدا! من براي آسودگي خاطر خويش در گرفتاري از شما كمك ميگرفتم، (۵)
😭من خود ميدانم كه بوي خوشي ندارم،
😭خويشانم افرادي فرومايهاند
😭و رنگم سياه است.
اما شما از من از آن نفس بهشتگونهتان بدميد تا كه خوش بو شوم، شرافت خويشاوندي يابم، و سيمایم سفيد شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا اين خون تيرهام با خون پاكتان مخلوط گردد» پس از آن گاه امام او را اجازه رزم دادند.(۶) او وارد معركه جنگ شد در حالي كه اين رجز را ميسرود:
▪️«كيف يري الكفار ضرب الاسود بالسيف ضربا عن بنيمحمداذب عنهم باللسان و اليد ارجوا به الجنة يوم الورود؛(۷)
▪️اي كفار، ضرب شمشير سياه را چگونه ميبينيد؟ به شمشير ضربهاي از فرزند محمد، از آنها با زبان و دست حمايت ميكنم، در حالي كه به بهشت در روز قيامت اميدوارم»
بعد از آن، بيست و پنج نفر از سپاه دشمن را به خاك انداخت.
محمد بن ابيطالب ميگويد:
✳️😭«زماني كه جون به زمين خورد، حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام بر بالينش آمد و بر حق او اين گونه دعا فرمود:
▪️«اللهم بيض وجهه، و طيب ريحه و احشره مع الابرار، و عرف بينه و بين محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله؛ (۸)
▫️پروردگارا! سيماي او را سفيد كن، و او را خوش بوي گردان، و با محمد صلي الله عليه و آله محشورش نما، و بين او و محمد، آشنايي برقرار ساز».
✳️علماي ما از امام باقر عليهالسلام و از پدرشان امام زينالعابدين عليهالسلام نقل كردهاند: هنگامي كه بنياسد براي دفن شهدا، به معركه جنگ آمدند، بعد از چند روز ديدند كه بوي خوشي - چون مشك - از اندام جون متصاعد است.(۹)
سلام بر جون در زيارت ناحيه اين گونه آمده است:
«السلام علي جون بن حوي ابن حرمي مولي ابيذر الغفاري؛ (10)
سلام بر جون غلام ابيذر غفاري».
♻️درسي كه ميتوان گرفت: شناخت حق و رهروي آن به ظاهر افراد نيست. استجابت دعاي ولي خدا آن قدر با شتاب انجام ميپذيرد، به گونهاي كه خواندن او در واقع اجابت خداوند است .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۴؛ ابصار العين، ص۱۳۸؛ موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ص ۴۵۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۸
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۲؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۴؛ ابصار العين، ص ۱۲۹
( ۳ ) #ابصار_العين ، ص ۲۲۷ و فائده ۱۵
( ۴ ) اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۷۹ و ۳۴۵؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۷۳
( ۵ ) رجال شيخ طوسي، ص ۷۲
( ۶ ) گاه نام ايشان را «حوي» ضبط كردهاند، و ليكن مشهور «جون» است. مقتل الحسين خوارزمي، ج ۱، ص۲۳۷، ولي مفيد رحمه الله او را جوين مولي ابيذر دانسته است. الارشاد، ج ۲، ص ۹۳
( ۷ ) ابصار العين، ص ۱۷۶
( ۸ ) فقال عليهالسلام: «انت في اذن مني، فانما تبعتنا طلبا للعافيه، فلا تبتل بطريقنا »
( ۹ ) «يابن رسول الله، انا في الرخاء الحس قصاعكم و في الشدة اخذلكم »
( ۱۰ ) اللهوف، ص ۴۷؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۳۱۳
#جون
✅ @hosenih_maghtal
✅ کاروان اسرا در شام فقط خاندان ابوطالب بود...
🔹خانواده های آن دسته از از یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام که از خاندان ابوطالب نبودند در کوفه باقی ماندند ، زیرا وقتی آنها به کوفه رسیدند ، نزدیکان قبیله آنان ، نزد ابن زیاد وساطت کرده و آنها را از اسیران جدا کردند ، ولی اسرای خاندان ابوطالب به شام برده شدند.
📚کتاب شریف #ابصار_العین فی انصار الحسین علیه السلام
✳️ پ.ن:
1⃣اینکه امام سجاد علیه السلام فرمودند : الشام الشام الشام شاید یکی از دلایلش همین باشد. در شام از کاروان اسرای حسینی فقط اهل بیت پیامبر ص مانده بودند و این بر شدت مصیبت میافزاید.
2⃣ تا کوفه عده ای حداقل به خاطر بازماندگان یاران امام که افرادی سرشناس و محترم بودند احترام نگه میداشتند اما جدا شدن آنها از کاروان باعث شد دشمنان آل الله و امیرالمومنین ع بی پروا تر از قبل با اسرا برخورد کنند.و این در حالی است که همه ی عالم ریزه خوار سفره ی لطف و کرم این بزرگوارانند.
3⃣ وقتی جمعیت این کاروان کم میشود یعنی کسانی که ماندند بیشتر ضربه میخورند ، سنگهای بیشتری میخورند ، بیشتر دیده میشوند😭
بیشتر بهشان توهین میشود و...
4⃣ اینجا معلوم میشود که غربت اسرا در شام چند برابر شده است.
🔹علی لعتنه الله علی القوم الظالمین
#کوفه
#شام
#ماه_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
#روز_سیزدهم_محرم
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
✅ کاروان اسرا در شام فقط خاندان ابوطالب بود...
🔹خانواده های آن دسته از از یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام که از خاندان ابوطالب نبودند در کوفه باقی ماندند ، زیرا وقتی آنها به کوفه رسیدند ، نزدیکان قبیله آنان ، نزد ابن زیاد وساطت کرده و آنها را از اسیران جدا کردند ، ولی اسرای خاندان ابوطالب به شام برده شدند.
📚کتاب شریف #ابصار_العین فی انصار الحسین علیه السلام
✳️ پ.ن:
1⃣اینکه امام سجاد علیه السلام فرمودند : الشام الشام الشام شاید یکی از دلایلش همین باشد. در شام از کاروان اسرای حسینی فقط اهل بیت پیامبر ص مانده بودند و این بر شدت مصیبت میافزاید.
2⃣ تا کوفه عده ای حداقل به خاطر بازماندگان یاران امام که افرادی سرشناس و محترم بودند احترام نگه میداشتند اما جدا شدن آنها از کاروان باعث شد دشمنان آل الله و امیرالمومنین ع بی پروا تر از قبل با اسرا برخورد کنند.و این در حالی است که همه ی عالم ریزه خوار سفره ی لطف و کرم این بزرگوارانند.
3⃣ وقتی جمعیت این کاروان کم میشود یعنی کسانی که ماندند بیشتر ضربه میخورند ، سنگهای بیشتری میخورند ، بیشتر دیده میشوند😭
بیشتر بهشان توهین میشود و...
4⃣ اینجا معلوم میشود که غربت اسرا در شام چند برابر شده است.
🔹علی لعتنه الله علی القوم الظالمین
#کوفه
#شام
#ماه_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
#روز_سیزدهم_محرم
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal