🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️
﷽
┊⚘روايت شده:
♦️ هـركس در روز جمعه پس از نماز صبح بنشيند و به تعقيب بپردازد تا آفتاب برآيد
🧮 هفتـاد درجـه در بهشت بَـرين براى او بالا رود.
و
♻️ شيخ طوسـى روايت كرده کـه:
سنّت است اين دعا را در تعقيبِ نمازِ صبح روزِ جمعه بخواند:
💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ
اِنّـیٖ تَـعَـمّـَدْتُ اِلَـيْـکَ بِـحـٰاجَـتـیٖ┊وَ اَنْـزَلْـتُ اِلَـيْـکَ ٱلْـيَـوْمَ فَـقْـریٖ┊وَ فـٰاقَـتـیٖ وَ مَـسْـكَـنَـتـیٖ┊فَـاَنـٰا لِـمَـغْـفِـرَتِـکَ اَرْجـیٰ┊مِـنّـیٖ لِـعَـمَـلـیٖ┊وَ لَـمَـغْـفِـرَتُـکَ وَ رَحْـمَـتُـکَ┊اَوْسَـعُ مِـنْ ذُنُـوبـیٖ ┊فَـتَـوَلَّ قَـضـٰاءَ کُـلِّ حـٰاجَـةِِ لـیٖ┊ بِـقُـدْرَتِـکَ عَـلَـيْـهـٰا┊وَ تَـيْـسـيٖـرِ [ تَـيَـسّـُرِ ] ذٰلِـکَ عَـلَـيْـکَ┊وَ لِـفَـقْـریٖ اِلَـيْـکَ ┊فَـاِنّـیٖ لَـمْ اُصِـبْ خَـيْـرََٱ قَـطّـُ ┊اِلّٰا مِـنْـکَ وَ لَـمْ يَـصْـرِفْ عَـنّـیٖ سُـوءََ قَـطّـُ ┊اَحَـدٌ سِـوٰاکَ وَ لَـسْـتُ [ لَـيْـسَ ] اَرْجُـو ┊لِـآخِـرَتـیٖ وَ دُنْـیـٰایَ┊وَ لٰا لِـيَـوْمِ فَـقْـریٖ يَـوْمَ يُـفْـرِدُنـِۍٱݪـنّـٰاسُ┊فـیٖ حُـفْـرَتـیٖ وَ اُفـْضـیٖ┊اِلَـيْـکَ بِـذَنْـبـیٖ سِـوٰاکَ.
🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️
https://eitaa.com/hosiniya
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*دیوان غزلیات حافظ*
👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻
*هر شب با هم غزلی ناب از خواجه اهل راز حافظ شیرازی به نیت صاحبدلان بخوانیم ولذت ببریم**
🪷🪷🪷🪷🪷🪷
🔹ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
🔹نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
🔹به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
🔹به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
🔹خیال آب خضر بست و جام اسکندر
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
🔹طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
🔹لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
🔹کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
🔹چو زر عزیز وجود است نظم من آری
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
🔹ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
☘️تعبیر
اگر تا به امروز دوست و همراهی نداشته ای به خاطر این است که خودت نمی خواستی؛ تا امروز دنیا بر وفق مرادت نبوده ولی این دوران رو به اتمام است و بخت و اقبال خوشی در راه است. منفی باف نباش، اختیارت را دست کسی نده.
🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️
https://eitaa.com/hosiniya
این متن خیلی قشنگه...
در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم
به پشت سرم نگاه کردم
جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو ردپا بود
وجاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود
به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟
گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛
تو را در سختی ها به دوش می کشیدم!!
خدایاااااااا بی نظیری😊
🌨️🌨️🌨️🌨️
https://eitaa.com/hosiniya
ترتیل مصطفی اسماعیل ص۳۱۶
آیات۶۵تا۷۶طه
https://eitaa.com/hosiniya