حسین صادقی
🚩 هیاتهای خانگی برای حکم جهاد حضرت آقا چه کنند؟ ✍️ دکتر رقیه فاضل 🔹 طبق برنامهی همیشگی این سالها
کمیلی
فعالین حوزه بین الملل
داستان واقعی این است؛
نوجوان پرشور روستایی، عاشق امام موسی صدر در خانواده ای فقیر مسئول جنبش امل در روستایشان میشود. قصد میکند طلبه شود، در لبنان به حوزه میرود و چند سال بعد به نجف و ایران؛ فارسی را نیز می آموزد.
برای تحقق دین و مبارزه با اسرائیل شروع به فعالیت میکند در این مسیر با دوستانش حزب میزنند و بعد از مدتی در جوانی دبیر حزبالله میشود. سه دهه شبانه روز جهاد میکند و حزب الله را به یک جنبش قدرتمند در منطقه شرق آسیا تبدیل و خوار چشم صهیونیست ها میشود.
در نهایت دشمن برای قتل او ۸۵ تن بمب روی سر او و یارانش میریزد!
این برشی کوتاه از زندگی یک جوان مسلمان آرمان خواه است به نام آقای سیدحسن #نصرالله. روحش شاد،راهش پر رهرو...
✍ #محمدامین_رضایی
حسین صادقی
مقاله مشترک سرلشکر تامیر یدایی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش اسرائیل و سرتیپ اران اورتال فرمانده مرکز دادو در سال ۲٠۲۳: در یک جنگ کوتاه مدت پس از نابودی حزب الله به عنوان عامل بازدارندگی اصلی ایران، باید ایران را خسته کرد و او را وارد یک بازسازی طولانی و پرهزینه کرد. در بدترین حالت جنگی، توانایی عملیاتی برای رفع تهدید حزب الله و حماس در مرزهای اسرائیل در یک جنگ کوتاه و سرنوشت ساز، باید به گونه ای محقق شود که تهدید حزب الله لبنان را در برابر اسرائیل از بین ببرد و این نیش را خنثی کند. مشکل، ایران است. نه تنها هسته ای ایران، بلکه خود ایران. ایران در حال توسعه توانمندی های خود در عراق، یمن، سوریه و دریای سرخ است که همه آنها را باید به دقت زیر نظر داشت و در صورت لزوم اقدام کرد. این رویارویی که متناسب ابعاد طبیعی اسرائیل نیست، نیازمند شرکایی در منطقه است.
قلب این ایده راهبردی، اتخاذ یک استراتژی بلندمدت است که ایرانی ها را خسته کند و در عین حال توانایی آنها برای فرسوده کردن ما را کاهش دهد. انحطاط حزبالله و حماس در جنگ، نه تنها برای رفع تهدید اسرائیل و رهایی آن از توازن در بازدارندگی است که ایران در مرزهای ما ایجاد کرده، بلکه قصد دارد ایرانی ها را به یک بازسازی طولانی و پرهزینه وادار کند که تحت نظارت و تهدید دائمی اسرائیل انجام خواهد شد.
اسرائیلی که از سال 2006 درس گرفته است، اجازه نخواهد داد [مجددا] لبنان به پایگاه موشکی تبدیل شود. اعتبار توسعه حزبالله، حماس و جهاد و... (هر کدام با درجه و شیوهای کمی متفاوت) منحصراً متعلق به توانایی خودشان نیست. اعتبار آنها ناشی از بازیگری ایران است. ایرانی ها همیشه اینجا بوده اند. در دهه 1980، این ایران بود که روحیه ایدئولوژیک و مدبرانه پشت قدرت در حال افزایش حزب الله در لبنان را تامین کرد.
پس از خروج اسرائیل از لبنان(2000) و نوار غزه (2005)این ایران بود که شرایط کامل برای توسعه سازمانهای محلی به پایگاههای نظامی واقعی و حتی پایگاه های بیشتر را فراهم کرد."بهار عربی"(2011)موفقیت بزرگ استراتژیک ایران و تمرکز آن بر ایجاد پایگاه موشکی بر علیه اسرائیل را ممکن کرد.
به همین خاطر در دهه گذشته، استراتژی اسراییل بر تلاش برای مهار استقرار ایران در سوریه متمرکز بود. علیرغم این تلاش، دشمنان در لبنان و غزه موفق شدند جدا از کندی حرکت، از نظر کمی و نوع موشکهایی که در اختیارشان بود و برد شلیک، آنها را به میزان قابل توجهی تقویت کنند. همچنین از نظر کیفی هم در پدافند هوایی و نیروهای تهاجمی و مهم تر از همه در حمله ی دقیق پیشرفت کردند.
عادتی که ما در دوران تهدید متقارن ایجاد کردیم،«الگوی جنگ های فراوان» بود که در دوره ای متولد شد که حزب الله در لبنان کاملاً منزوی بود و حماس در غزه محاصره شده بود. اکنون این الگو با یک محور شیعه که به طور فزاینده ای تحکیم می شود، برخورد می کند.
تصمیم گیرندگان اسرائیلی که به خوبی از فضای تنفس محدود اسرائیل و تمایل به طولانی شدن عملیات هوایی آگاه هستند، نمی توانند خطر سرایت جنگ به عرصه های اضافی و طولانی شدن آن را تحمل کنند.
مشکل، ایران است. نه تنها هسته ای ایران، بلکه خود ایران. ایران در حال توسعه توانمندی های خود در عراق، یمن، سوریه و دریای سرخ است که همه آنها را باید به دقت زیر نظر داشت و در صورت لزوم اقدام کرد. این رویارویی که متناسب ابعاد طبیعی اسرائیل نیست، نیازمند شرکایی در منطقه است.
سرتیپ مایر فینکل(۲٠۲۳):در چارچوب جنگ آینده در لبنان که در آن ارتش اسرائیل بر شکست حزبالله تمرکز خواهد کرد، این احتمال وجود دارد که ایران به صورت مستقیم وارد عمل شود. حزب الله به عنوان یک تفنگ برای سر اسرائیل ساخته شد تا اسرائیل را از حمله به برنامه ی هسته ای ایران بازدارد. در سناریوی یک جنگ چند عرصه ای شامل جنگ در لبنان و تیراندازی از غزه، شورش ها در اسرائیل و تیراندازی ایران به اسرائیل، تمرکز بر نزدیک ترین و گسترده ترین دشمن یعنی حزب الله درست است. پیروزی قاطع بر حزب الله، بقیه دشمنان اسرائیل و به ویژه ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
_با توجه به یک جنگ همه جانبه علیه حزب الله، اگر ایران مستقیماً علیه اسرائیل عمل کند، چه کاری درست است که مستقیماً علیه ایران انجام شود؟
+کسانی خواهند بود که استدلال خواهند کرد که احتمال چنین سناریویی کم است، زیرا حزب الله به عنوان یک جبهه نزدیک به اسرائیل ساخته شده است تا از جنگ مستقیم ایران با اسرائیل جلوگیری کند و بنابراین ایران حتی در صورت مواجهه با حزب الله، مستقیماً مداخله نخواهد کرد.
تعیین احتمال این امر دشوار است، اما فرض کاری من این است که حتی اگر علاقه ذهن سرد، اجتناب از دخالت مستقیم باشد،. با جنبه های دیگر مانند تعهد به دلایل مذهبی یا شخصی، یا نیاز به نمایش قدرت در مقابل یک مخاطب ایرانی، می تواند آن را دنبال کند.
ایران، یک کشور بزرگ حتی بدون نیروهای نیابتی است که توانایی بازیابی و مقاومت در برابر جنگ طولانیمدت علیه عراق و تحریمهای گسترده آمریکا را در طول سالها نشان داده است. ایران حتی توانایی های نظامی خود را به گونه ای ساخته است که امکان بقا و جنگیدن را برای مدت طولانی فراهم می کند.
بنابراین، جنگ با ایران می تواند منجر به جنگ فرسایشی طولانی شود. در این شرایط، آلترناتیوهایی که دولت اسرائیل در اختیار دارد، در حیطه تصمیم گیری نیست و در مورد دفاع و حمله با آتش مردد است.
به عبارت دیگر، یک حمله سیستماتیک در مقیاس وسیع و اجرای رویکرد قاطع از طریق آتش متقابل علیه کشوری عظیم که ظرفیت بازیابی تاریخی آن حاکی از عمق استراتژیک بیشتر از اسرائیل است، می تواند یک وضعیت زیرساختی مستمر ایجاد کند که برای جلوگیری از آن، دولت اسرائیل باید نیروی فوق العاده عظیمی ایجاد کند تا صرفاً برای این منظور وجود داشته باشد و اندازه آن لزوماً جواب را تضمین نمی کند.
اجرای چنین رویکردی علیه کشور بزرگ ایران، مستلزم سرمایهگذاریهای هنگفتی است که امکانپذیر است، اما پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. این سوال مطرح می شود که آیا این رویکرد منجر به توقف جنگ خواهد شد و آیا برای ایجاد موازنه استراتژیک مثبت در فردای آن روز کافی است یا خیر.
پیشبینی میشود که چنین جنگی در آینده به نظر برسد اما چه چیزی به عنوان دستاورد موفق تعریف میشود؟ حمله به اهداف ارزشمند، نشان دهنده قدرت اسرائیل در طول جنگ گسترده در لبنان خواهد بود.
به عنوان مثال، با حمله به ساختمان های دولتی در تهران و تخریب آنها و تلفیق تخریب این گونه بناها با هواپیماهایی بر فراز آسمان ایران، به نظر من در پاسخ به شلیک به اسرائیل مناسب و کافی است. به این ترتیب، اسرائیل عدم تقارن ناشی از وسعت قلمرو و جمعیت ایران را کاهش خواهد داد.
حمله به اهداف ارزشمند در ایران باید چندین هدف را در سناریوی توصیف شده انجام دهد. اولین و مهمترین هدف این است که ایران را مجبور به توقف تیراندازی به اسرائیل کنیم.
هدف دوم، حفظ فضای عمل ارتش اسرائیل در لبنان علیه حزب الله است و در پس زمینه این درک، حملات ایران به اهدافی در اسرائیل (نظامی و غیرنظامی) به طور اجتناب ناپذیری توجه تصمیم گیرندگان و برخی از نیروهای ارتش اسرائیل را منحرف خواهد کرد.
علاوه بر این، آسیب به اهداف ارزشمند در ایران ممکن است به وجهه منطقهای اسرائیل به عنوان یک قدرت نظامی نیز کمک کند و در نتیجه داراییهای آن را در چشم دوستانش تقویت کرده و در برابر رقبایش بازدارندگی ایجاد کند.
در عین حال، رویکرد پیشنهادی شامل ریسکهایی نیز میشود. خطر اصلی این است که ایران اقدام اسرائیل را بهعنوان تلاشی برای آسیب رساندن به ثبات رژیم و بهعنوان یک توهین که قابل مهار نیست، تعبیر کند.
در چنین شرایطی، حمله به اهداف ارزشمند، نه تنها محدودیت ایجاد نمی کند، بلکه ایران را به سمت گسترش فعالیت های تهاجمی خود علیه اسرائیل سوق می دهد. خطر دیگر مرتبط با این رویکرد این است که آسیب به اهداف غیرنظامی در ایران، مشروعیت اسرائیل را از بین ببرد و آزادی عمل را کاهش می دهد.
مشکلات اسرائیل فقط ایران نیست، بلکه مشکلات حاد و جدی در حال حاضر و در آینده قابل پیشبینی است. دولت اسرائیل نمیتواند رویکرد جنگ ارزشمحور را به عنوان رویکرد پیشرو در پیش بگیرد.
دشواری درک رفتار ایران را می توان در جریان «جنگ شهرها» در بهمن تا فروردین 1367 به عنوان بخشی از جنگ ایران و عراق مشاهده کرد، حمله به تهران با موشک های برد بلند عراقی با هدف قرار دادن مناطق مسکونی باعث تعجب ایرانیان شد و باعث شد این شهر از خالی از سکنه شود. با این حال، حمله به تهران، حملات ایران به بغداد و دیگر شهرها را متوقف نکرد. اگر حزب الله شکست بخورد، ایران مجبور به انجام کاری فراتر از آن نخواهد بود.
وضعیتی که در آن اسرائیل به عنوان یک برنده آشکار در درگیریهای آینده ظاهر نشود، ممکن است جاهطلبی درازمدت دشمن را مبنی بر فروپاشی ما به عنوان یک کشور، تحریک کند.
موقعیت های امنیتی جدی که باید از آنها جلوگیری کنیم:
1. وجود سلاح هسته ای در دست رژیم ایران.
2. توانایی های انفرادی و مجموع دشمنانمان برای ایجاد آسیب های متعارف جدی در حین نبرد.
3.گسترش ایران و نیروهای نیابتی آن در خاورمیانه و حضور آنها در نزدیکی مرزهای ما.
برای اتفاقات جدی که در بالا ذکر شد، چه باید کرد؟
اول اینکه ما ملزم به حفظ توانایی مستقل و قوی برای حمله به برنامه هسته ای ایران در فواصل زمانی کوتاه هستیم.
ثانیاً، ما باید مطمئن شویم که دولت اسرائیل برتری نظامی آشکاری را حفظ میکند که اجازه پایان هر درگیری نظامی را در یک وضعیت استراتژیک بهبود یافته در برابر دشمنانمان میدهد. ارتش اسرائیل باید برای یک درگیری منطقهای چندجانبه به عنوان نقطه هدف قدرتسازی خود، آماده باشد.
ثالثاً، ما موظف هستیم مطمئن شویم که ایران استقرار خود را در داخل مرزهای ما را تعمیق نکند و ثبات سایر کشورها را تضعیف نکند.
منطقه ما به عنوان مبنایی برای توسعه آینده، و اسرائیل به عنوان مبنایی برای این هدف، باید توانمندی های زیر را در کنار خود حفظ کند:
1. برتری اطلاعاتی علیه ایران (و به طور کلی خاورمیانه).
2. برتری تکنولوژیک.
3.حفظ و تقویت رابطه ویژه با آمریکا.
/سروستان
«طبل و سنجها کجاست؟»
(یادداشت برادر فاضلم حجتالاسلام حسین مهدیزاده)
من همیشه عصر عاشورا احساس تحقیرشدگی دارم!
وقتی میشنوم مردم شهری امام(ع) را خواندند، اما یاری نکردند و به جای آن، در خانه زانو بغل گرفتند.
در مقابل گروه دیگری از همان شهر آمدند و امام من را تا عصر،
زیر آفتاب تشنه نگهداشتند و
غروب، سر صبر او را به شهادت رساندند و
برهنهاش کردند و
بر خاک بیابان بر بدنش اسب تاختند و
سرش را به نیزه زدند و
با خیال راحت به غارت خیمههایش رفتند و
فردا بدنش را رها کردند و
بچههایش را به اسارت بردند و...!
بهخاطر همین،
عصر عاشورا
دلم میخواهد بروم
جلوی حرم حضرت معصومه(س)،
جلوی قبرستان شیخان،
دستههای طبل و سنج ببینم!
آنهایی که هیچ نمیخوانند و فقط طبل و سنجهای بزرگ آوردهاند و با حالت حماسی و با حداکثر صدا فقط #می_کوبند! بر سر ناامیدی و شکستی که در قلب من است میکوبند!
جمعهشب در ضاحیه عاشورا بود. اسرائیل سگ هاری است که سید ما را به نحوی به شهادت رساند که ما #تحقیر شویم!
اما،
طبل و سنجها کجاست؟
چرا از مأذنه مساجد، مارش حماسه پخش نمیشود؟
چرا موکبها دیشب راه نیفتاد؟
صداها را آنقدر بلند کنید تا هیچ صدایی شنیده نشود، الا #صدای_نصرالله.
#الا_ان_نصرالله_قریب
بجنبیم، تا سید نفسی تازه کند، وقت برگشتن است!
✍🏻 #حسین_مهدی_زاده
حجت الاسلام قنبریان.mp3
9.45M
#صوت
#سخنرانی
🔹 حجتالاسلام #محسن_قنبریان
🚩 سومین
گردهماییملیمجازی
فعالانعرصههیأتواربعین
🗓 مهرماه ۱۴۰۳
برادر آبفروش.mp3
8.6M
#صوت
#سخنرانی
🔹 برادر #رحیم_آبفروش
🚩 سومین
گردهماییملیمجازی
فعالانعرصههیأتواربعین
🗓 مهرماه ۱۴۰۳
32.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حتی اگر از سایه جنگ میترسید به خیابان بیایید!
• حلقه های میانی دقت کنند که نه آمار غلطی از مردم داشته باشند که مردم خسته شده اند و نه از بزرگی و اهمیت واقعه چیزی کم کنند.
• رژیم صهیونسیتی هم سعی میکند مردمش را با خود همراه کند
• حضور و حمایت مردم، بهترین و کم آسیب ترین بازدارندگی است
📺 فیلم کامل برنامه زمانه را اینجا ببینید
📎 مرتبط: بیانی کوتاه و گویا از مقاومت مردم پایه
حجت الاسلام قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
آقای امام جمعه
همان روزها که عدهای در تب و تاب واکسن فایزر آمریکایی بودند و واکسن وطنی برکت تمسخر میشد؛ خبر آمد که قرار است سید علی خامنهای همان واکسن ایرانی را بزند!
خیلیها نگران بودند که واکسن وطنی ایمن نباشد و این یک اقدام پرریسک است آن هم در سطح عالیترین مقام نظام!
سید علی خامنهای مقابل دوربین نشست؛ آستین را بالا زده و با نگاهی مصمم و جدی و دستی که مشت کرده بر روی زانو قرار داده!
او همان سید علی خامنه ای سال ۶۳ بود که وقتی صدام تهدید به بمباران نماز جمعه کرده بود؛ کوتاه نیامد و رفت خطبه خواند.
وسط خطبه بمبی که منافقین هم پیمان صدام در میان مردم نمازگزاران پنهان کرده بودند؛ منفجر شد.
مردم به جای فرار ایستادند و شروع به شعار دادن کردند؛ و سید علی خامنه ای هم ایستاد و توفندهتر از گذشته به خطبه ادامه داد.
حالا بعد از شهادت سید حسن نصرالله، سید علی خامنه ای گفته است خودش میآید برای نمازجمعه. بزرگترین نماز جمعه جهان به اقامه محبوبترین امام جمعه ی جهان اسلام.
او همان مرد مسجد ابوذر است در سال ۱۳۶۰
همان رزمنده ی ستاد جنگهای نامنظم و هم رزم چمران است در خط مقدم
همان پشتیبان جهاد علمی دانشمندان جوان کشور در هستهای و موشکی و کرونا و ...
او یگانه مرد مقتدر جهان اسلام است که وقتی می گوید خونخواه مهمانمان هستیم و پشتیبان مظلومان؛ پای عهدش میماند و لبخند را بر لبان کودکان جنگ زده غزه مینشاند.
🔹🔸تحلیل های کوتاه فرهنگی سیاسی"محمد حسینزاده"
🔻 نگاهی دیگر به نسبت ایران و مساله فلسطین
#سجاد_صفار_هرندی
در سپیدهدمان انقلاب اسلامی سیاست حمایت از فلسطین از اندیشه اسلامی نیرو میگرفت و عمدتا ذیل ایدههایی همچون امت و اخوت اسلامی توضیح داده میشد. بعدها در دهه هشتاد تبیین دیگری پا به میدان گذاشت که مساله را به مدد مفاهیمی چون "عمق استراتژیک" و "جنگیدن با دشمن بیرون از خانه" در نسبت با منافع ملی ایران موجه میساخت. بدون هیچ تعریض و تشکیکی در آن دو منطق درست و اصولی، میخواهم بیفزایم که حمایت از فلسطینیان و لبنانیان و امثال آنها در برابر دشمن جنایتکارشان فراتر از منافع و مصالح ایران، در پیوند وثیق با ایده ایران است. به عبارت روشن، ایران اگر اسرائیل، این دشمن خدا و وهن انسان، را دشمن نمیداشت و فلسطین و لبنان را یاری نمیکرد، اساسا نمیتوانست و نمیتواند ایران باشد.
ایران، فراتر از هویت قومی یا موقعیت جغرافیایی، یک ایده سیاسی است. ایده ایران متضمن طلب و تمنای "مطلق" در سیاست است. همین درک است که سیاست متعالی و درست را در ضمیر ایرانیان نهایتا چیزی مرتبط با حقیقت و قداست میسازد. باز همین درک است که ایران را در عین جهانگرا بودن (ایران هیچگاه موجودیتی در خود و خاصگرا نبوده است) از ایده استیلا و میل سلطه دور میسازد. خرد سیاسی ایرانی آنچنان که فیالمثل در شاهنامه حکیم طوس متجلی است، حتی جهانگیری و جهانگشایی خود را ذیل گستردن داد و برپا داشتن خیر عمومی میفهمد. ایران خانه خوبان و منزلگاه عدل و فضیلت و زیبایی است و نه صرفا دستگاه اقتداری برای حفاظت از منافع خصوصی شهروندان.
اگر کشور ما درباره ظلمی که بر فلسطینیان میرود (که از حیث گستره، تداوم و شدت بی تردید در جهان معاصر بیمانند است) همچون برخی دیگر از کشورها ره عافیت میگزید، چگونه میتوانست حامل حظ و بهرهای از ایده ایران باشد؟ اگر ما نیز در نسبت با مساله فلسطین تن به زبونی داده بودیم، چگونه میتوانستیم خود را در آینه شاهنامه و خرد سیاسی و خوی پهلوانیاش باز شناسیم؟
پس انقلاب کبیر اسلامی که زمینه را برای اتخاذ این سیاست اصولی و اخلاقی فراهم کرد صرفا متضمن بازیابی اسلام در حیات عمومی ما نبود، بلکه به تعبیر دکتر سید جواد طاهایی، با انقلاب بهمن پنجاه و هفت ما در عین حال ایران را باز یافتیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر حضور شما در نماز جمعه، از ضرب موشکها بیشتره!
ـــــــــــــــــــــــ
با اومدنتون به نماز جمعه تهران دنیا رو تکون بدید.
حجت الاسلام صالح پرور
چند روز قبل پیام جهاد رهبر انقلاب صادر شد که فرمودند؛ «بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.»
و همین چند جمله کوتاه کافی بود که همه به فکر فرو روند که چگونه میتوانند به حزبالله لبنان کمک کنند. حتی این دغدغه ارزشمند به فضای مجازی و حتی گروههای دوستانه و خانوادگی هم کشیده شد. حال شاید دغدغه شما هم باشد که در لبیک به فرمان جهاد حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای قدمی بردارید. ما این دغدغه شما را از کارشناس امور بینالملل مهدیه شادمانی پرسیدیم:
تحریم اقتصادی کالاها را جدی بگیرید
اگر یادتان باشد با شروع طوفانالاقصی در مهرماه سال گذشته، موجی از تقاضای مردمی برای تحریم کالاهای اسرائیلی در ایران، برخی کشورهای اسلامی و حتی برخی کشورهای اروپایی صورت گرفت. در این میان ایرانیان به همراه امت مسلمان میتوانند با تحریم اقتصادی اسرائیل، این رژیم را در تنگنا قرار دهند. البته بماند که برخی دولتمردان کشورهای اسلامی در خفا به صادرات محصولات به رژیم صهیونیستی مبادرت کردند، پس در اینجا همراهی مسلمانان این کشورها برای فشار به دولتمردانشان در تحقق تحریم اقتصادی بسیار مهم است.
از فضای مجازی غافل نشوید
اگر اهل رسانه هستید دیگر از امروز تکلیف مشخص است، شما در خط مقدم مبارزه رسانهای هستید و میتوانید با روشنگریتان به کمک جبهه مقاومت بشتابید، اما اگر تا حالا بهعنوان یک کاربر غیرفعال در این فضا حضور داشتید، اکنون زمان آن است که اسلحه مجازی به دست بگیرید و با تولید محتوا به زبانهای مختلف در ترویج فرهنگ مقاومت کوشا باشید.
این حضور میتواند در فضای کانال دوستانه باشد تا یک حضور بهعنوان یک کاربر متخصص، منتها باید توجه داشت که تولید معنا و تولید محتوای مختلفی که صورت میگیرد مبتنی بر وقایع صحیح باشد و درباره روایتهای مختلفی که در قبال تحولات منطقه وجود دارد، آگاه بود تا بتوان جهاد تبیین و روشنگری را بر مدار صحیح انجام داد.
مادرانههایی برای مقاومت
بانوان و مادران ایرانی هم گروهی دیگر از مخاطبان این پیام هستند، گروهی که تأثیر آنها کم از نظامیها نیست، چون آنها حلقه اول پرورش نیروی مقاومت هستند، همین است که این روزها اگر سری به فضای مجازی بزنید خواهید دید که مادران خانهدار از دغدغههای تربیت فرزندانشان برای سربازی جبهه مقاومت میگویند، حتی برای دیگر مادران هم راهکارهایی را ارائه میدهند، به طور مثال یک مخاطب نوشته است «مادرها نباید این شغل حساس آیندهساز خودشان را دستکم بگیرند. زیرا این جبهه حالا حالاها نیرو میخواهد و حتی در دوران ظهور هم سرباز میخواهد. بله! پس شما مادر گرامی آستین همتتان را بالا بزنید و با نیتی مضاعف و با توکل بر خدا نقش مهمی در تحقق آینده اسلام داشته باشید».
به کمکهای مالی هم فکر کنید
یکی از مصادیق جهاد، بذل مال است که دستکمی از ثواب حضور در میدان جهاد را ندارد، الحمدلله در این روزهای گذشته برخی از مراجع عظام استفاده از نصف خمس را برای کمک به مردم لبنان مجاز دانستند، اما در کنار آن میتوان کمکهای مالی را برای نهادهای مرتبط واریز کرد تا آنها به دست جبهه مقاومت برسانند.
شادمانی ابراز داشت: نکته مهم این است که مردم لبنان در حال حاضر نیاز به حضور مردم ایران در کشورشان ندارند، زیرا حزبالله آنقدر قوی است که میتواند تمام این شرایط را پشت سر بگذارد، مهم این است که ما ایرانیها از همین خانه و شهر خودمان آنها را پشتیبانی کنیم تا در آیندهای نهچندان دور جشن پیروزی مقاومت در قدس شریف را با حضور مسلمانان برگزار کنیم.
مساله فقط فلسطین نیست، فلسطین، نماد یک رویارویی است. در صد سال گذشته، آمریکا، هر سال حداقل یک مداخله نظامی یا کودتا را با هدف تغییر حکومت ها در کشورهای جهان، حمایت کرده و یا به آن کشورها حمله کرده! ما در ماجرای دکتر مصدق کودتا را و در دو کشور همسایه، عراق و افغانستان، حمله مستقیم نظامی امریکا را دیده ایم.
ظاهر این مداخلات، گاهی حذف دیکتاتوری های محلی بوده است اما خیلی وقت ها، حتی در ظاهر هم برایشان مهم نبود که ضد رای مردم آن کشور عمل کنند! دیگر دموکراسی مهم نبود! و دست نشاندههای خودشان را می گماردند؛ آمریکا فقط در 50 سال، در انتخابات بیش از 80 کشور مداخله کرده است! بعد هم شروع به آموزش و فعالیت فرهنگی و اجتماعی می کردند.
اساسا ماموریت مشخص شده برای موسسات صلح! و توسعه! آمریکا که مصوب کنگره آمریکا هستند همین است. ارزش های آمریکایی را بپذیرند و هر آنچه غیر آن است را شیطانی، بدوی، عقب مانده، ضد صلح و خطرناک برای بشریت بداند!
البته این هم کافی نیست و باید با نیروی نظامی، مراقب بود که وضعیت به ضرر منافع آمریکا تغییر نکند! لذا حدود 200هزار سرباز در حدود 750 پایگاه نظامی در 80 کشور جهان حضور دارند!!
ایده «مقاومت» ایستادگی در برابر این فکر است. یعنی ما هم، زندگی و پیشرفت را می خواهیم ولی متکی به توان خودمان، مبتنی بر ارزش های بومی و اصیل خودمان، مبتنی بر عقاید خودمان، با محوریت الگوهای خودمان، با عزت، بدون وابستگی، بدون تحقیر! و این یعنی یک چالش برای نظم جهانی مورد نظر آمریکا! شکست م.ق.ا.ومت در فلسطین، شکست هزاران امید برای رویش استقلال در نظم موجود جهان است.
✍کمیلی