هدایت شده از منانقلابیام | عباسبابائی
۵ روز عزای عمومی یعنی چه؟
یعنی:
۱) صداوسيما! فضای حسینی و حماسی و عاطفی کشور را با کارشناسان شجاع و تبیین درست در حد اعلی نگهدار.
۲) حوزهی علمیه! سربازانت را چون ایام حماسه و عزا به سراسر کشور اعزام کن!
۳) سازمان تبلیغات! عملیات سراسری مبلغان را با رمز شور و حماسه و عاطفه مدیریت کن!
۴) سپاه و ارتش! در همهجا آمادهبودنت را به رخ دوست و دشمن بکش!
۵) شهرداری! فضای شهرت را حسینی و حماسی کن!
۶) مسجد! پرچم عزا و فریاد انتقام را بر ماذنههایت بلندکن!
۷) هیأت! ۵ شب روضهی ماتم و نوحهی حماسی بخوان!
۸) رسانه! حتی ثانیهای را نسبت به آمادهشدن جوانان برای حضور در میدانهای حماسه و ایثار از دست مده!
۹) انقلابی! نه فقط لباس سیاه بپوش بلکه فضای زندگی و کارت را هم سیاهپوش کن و برای فرزندانت شعر حماسه زمزمه کن!
۱۰) آموزش و پرورش! سربازان آخرالزمانی «سیدعلی» در دامن تو پرورش مییابند! چه زمانی بهتر از ایام شهادت یکی از بزرگترین یاران حضرت!
✍عباس بابائی ۸ مهر ۱۴۰۳
#عباسبابائی🇮🇷عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇱🇧نهضت برپایی حجله های نصرالله
اگر مردم قراره واکنش نشون بدن
و اگه اراده عمومی باید برای دفاع خلق شود
حلقه های میانی که راهکارهای به میدان اوردن مردم رو باید انجام بدن
کجان؟
مگه فقط با حرف می شود؟!!حرف زدن مال زبان های گویا و ذهن های فعال است
راهکار های عملیاتی توسط حلقه های میانی چیز دیگریست
مجلس چیکارس؟
هزینه حرفای بده رو نباید دولت بدهد
مردم از طرفی در تجمعات در شبکه های مجازی
مجلس از طرفی
مجلس باید بسم الله کند
بدونن خبری هست
بدونن هر چه گفتن باید جواب بدهند
مردم مطالبه
زنگی
مجازی
حضوری با مردم
حضور در تجمعات
حضور حلقه های میانی و طلاب در بین مردم و محل های تجمع برای گفت و گو و آماده سازی
و حل مساله غرب زدگی و تفکر موجود سازش
و
مقاومت هزینه اش از سازش کمتر است
چه کنیم؟!
راه بیفتیم برویم لبنان ؟!
خیلی ها روحشان از این اتفاق دردناک، متاثر است و باز تنها راه حل، متاسفانه ساده ترین راه حل است!! جانمان آماده فدا کردن است!! راست هم می گویند، واقعا آماده تقدیم جان هستند حالا چه به کار بیاید چه نیاید چه مفید باشد چه نباشد!!..
البته بحث کردن با این رفقا الان آسان تر شده است و معمولا در اولین جمله که میگویی در جنگ موشکی کجا می خواهید بروید؟ قبول میکنند...
اما جایگزین ندارند...
برادر، خواهر والله بالله
جنگ اصلی جنگ تبیین است، جنگ روایت است، همین فضای مجازی جنگ واقعی تری در جریان است...نمیتوانی در عرصه رسانه کاری کنی یا دلت نمی کشد؟ خب در پشتیبانی و جمع آوری کمکها، انرژیت را صرف کن. جمع آوری کمک که دیگر فعالیت اجرایی و عملیاتی میخواهد...الان هم که چندین موسسه هستند کمک ها را میرسانند خب کمک شان کنید در این جنگ نابرابر، هرچه کمک مالی برسد کم است..
عرصه های جدید فتح نشده هم که بسیار زیاد است، کافیست کمی در حیطه تحریم رژیم تمرکز کنیم بعد ببینید چقدر عرصه برای کار در جهان هست... راستی منافع رژیم را با تحریم همین هم پیمانان خلیجی که همسایه ما هستند نمی شود به خطر انداخت ؟؟ می شود اما کو پای کار؟؟ تبیین میخواهد، حرف زدن، قانع کردن و...
اصلا فرض کنیم که راه حل اصلی این است که باید بزنیم خب راه بیفتید مردم را توجیه و آماده کنید مطالبه عمومی شکل بگیرد که دولت و نظام راحت تر کارشان را بکنند...
همین مردمی که با حرفهای فریبنده امثال تله جنگ، به مقاومت شک میکنند را نباید توجیه کرد؟ خب این کار میخواهد...
✍کمیلی
دو گروه ظاهرا خودی! که از رفتن سید خوشحاند!
بجز آن دشمنان خارجی، دو دسته ظاهرا خودی! هم، از اینکه سید رفت خوشحالند!؛
دسته اول خط تحجر؛
اینهایی اند که جاهلانه یا عالمانه، مساله را مذهبی می کنند! از سنی و شیعه! سنی ای که جایگاه سید در قضیه فلسطین را فهم نمی کند، فدا شدن سید برای غزه را نادیده می گیرد! و شیعیانی که می گفتند و می گویند، سید با حمایت از این سنی های فلسطینی، خودش را خوار کرد!! حاضر نبودند حتی برای جبهه مقاومت دعا کنند و ژست شیعگی اصیل می گرفتند!
دسته دوم خط سازش؛
همان ها که سید، با مقاومتش کار را برایشان سخت می کرد. میگفتند مناسبات را طوری جلو ببریم که در «تله جنگ» نیفتیم! منظورشان اما این نبود چون خود سید هم از این امر مراقبت می کرد با عقلانیت تمام و با تعهد تمام نسبت به لبنان و منطقه عمل می کرد؛ منظور آنها اما این است که با شیطان، صلح کنیم! با کدخدا ببندیم! می خواهند بسازند، میخواهند عادی سازی کنند، می خواهند دعوا نکنند! حتی با سگ هاری که می درد!! این دسته هم با رفتن سید، نفس راحتی کشیدند، از دست سید راحت شدند! سید ول کن مبارزه نبود! سید تحقیر را نمی پذیرفت...
اگر تبیین نکنیم؛ هر دوی اینها از مردم عادی، نیرو و طرفدار میگیرند.. یکی با رخنه در مراکز جریان معرفت دینی و آیینی و...، یکی هم با سوار شدن روی موج مشکلات اقتصادی و گرانی ها و...
✍کمیلی
🚩 هیاتهای خانگی برای حکم جهاد حضرت آقا چه کنند؟
✍️ دکتر رقیه فاضل
🔹 طبق برنامهی همیشگی این سالها، شنبه عصر، قرار بود جلسهی صحیفهی امام برقرار باشد که خبر شهادت سید، دلها را پریشان کرد.
🔸 همه میخواستند بروند تجمع حرم، از طرفی دل همه گرفته بود، میخواستند همدیگر را ببینند و بدانند چه باید بکنند. قرار شد جلسه، بعد نماز مغرب باشد. خانمهای هیأت «بنات المقاومة» که از بعد هفتم اکتبر یک سال است جمعهها جلسهی ندبه دارند هم بودند.
🔹 در جلسه، صحبت از این شد که ما بعنوان خانم، با حکم جهاد حضرت آقا، چه باید بکنیم. امکاناتمان چیست که برای آزادی قبله اول مسلمین و همراهی با لبنان باید به میدان بیاوریم.
🔸 مطالبه، تبیین و گفتگوی عمومی برای آمادگی اذهان، کمک مالی، تحریم کالاهای صهیونیستی، دعا و ایدههایی مثل کشیدن پرچم اسرائیل غاصب جلوی در حیاط و امثال اینها مطرح شد.
🔹 گفته شد خانمها در دفاع مقدس طلا میدادند؛ چراغ اهدای طلا همانجا روشن شد. توی گروه مجازی همان جلسه هم که صوتهای هیأت بارگذاری میشود، ایده مطرح شد، چند نفر خانم از شهرهای دیگر هم پیام دادند که طلا اهدا کردند.
🔸 خلاصه اینکه بدون هماهنگی قبلی، بیش از هفت میلیون تومان نقد و کارت هدیه، پنج گوشواره، یک گردنبند، یک انگشتر و یک سکه پارسیان جمع شد. همچنان هم پیام میرسد که طلا اهدا میکنیم.
🔹 هیأتهای خانگی زنانه، خیلی خوب میتوانند پای کار کمک مالی بیایند انشاءالله. میزان کمک مهم نیست، آن تحول روحی که با حکم جهاد ایجاد میشود و آن حس پیوستگی با جبهه مقاومت است که میتواند امت را امت کند انشاءالله.
#لبنان
هدایت شده از هیئت لبیک
⭕️فراخوان جمعیت هلال احمر برای اعزام نیروهای داوطلب امدادی، بهداشتی و درمانی به لبنان
لينك ثبت نام:
https://rcs.ir/portal/CustomForms/2173
حسین صادقی
🚩 هیاتهای خانگی برای حکم جهاد حضرت آقا چه کنند؟ ✍️ دکتر رقیه فاضل 🔹 طبق برنامهی همیشگی این سالها
کمیلی
فعالین حوزه بین الملل
داستان واقعی این است؛
نوجوان پرشور روستایی، عاشق امام موسی صدر در خانواده ای فقیر مسئول جنبش امل در روستایشان میشود. قصد میکند طلبه شود، در لبنان به حوزه میرود و چند سال بعد به نجف و ایران؛ فارسی را نیز می آموزد.
برای تحقق دین و مبارزه با اسرائیل شروع به فعالیت میکند در این مسیر با دوستانش حزب میزنند و بعد از مدتی در جوانی دبیر حزبالله میشود. سه دهه شبانه روز جهاد میکند و حزب الله را به یک جنبش قدرتمند در منطقه شرق آسیا تبدیل و خوار چشم صهیونیست ها میشود.
در نهایت دشمن برای قتل او ۸۵ تن بمب روی سر او و یارانش میریزد!
این برشی کوتاه از زندگی یک جوان مسلمان آرمان خواه است به نام آقای سیدحسن #نصرالله. روحش شاد،راهش پر رهرو...
✍ #محمدامین_رضایی
حسین صادقی
مقاله مشترک سرلشکر تامیر یدایی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش اسرائیل و سرتیپ اران اورتال فرمانده مرکز دادو در سال ۲٠۲۳: در یک جنگ کوتاه مدت پس از نابودی حزب الله به عنوان عامل بازدارندگی اصلی ایران، باید ایران را خسته کرد و او را وارد یک بازسازی طولانی و پرهزینه کرد. در بدترین حالت جنگی، توانایی عملیاتی برای رفع تهدید حزب الله و حماس در مرزهای اسرائیل در یک جنگ کوتاه و سرنوشت ساز، باید به گونه ای محقق شود که تهدید حزب الله لبنان را در برابر اسرائیل از بین ببرد و این نیش را خنثی کند. مشکل، ایران است. نه تنها هسته ای ایران، بلکه خود ایران. ایران در حال توسعه توانمندی های خود در عراق، یمن، سوریه و دریای سرخ است که همه آنها را باید به دقت زیر نظر داشت و در صورت لزوم اقدام کرد. این رویارویی که متناسب ابعاد طبیعی اسرائیل نیست، نیازمند شرکایی در منطقه است.
قلب این ایده راهبردی، اتخاذ یک استراتژی بلندمدت است که ایرانی ها را خسته کند و در عین حال توانایی آنها برای فرسوده کردن ما را کاهش دهد. انحطاط حزبالله و حماس در جنگ، نه تنها برای رفع تهدید اسرائیل و رهایی آن از توازن در بازدارندگی است که ایران در مرزهای ما ایجاد کرده، بلکه قصد دارد ایرانی ها را به یک بازسازی طولانی و پرهزینه وادار کند که تحت نظارت و تهدید دائمی اسرائیل انجام خواهد شد.
اسرائیلی که از سال 2006 درس گرفته است، اجازه نخواهد داد [مجددا] لبنان به پایگاه موشکی تبدیل شود. اعتبار توسعه حزبالله، حماس و جهاد و... (هر کدام با درجه و شیوهای کمی متفاوت) منحصراً متعلق به توانایی خودشان نیست. اعتبار آنها ناشی از بازیگری ایران است. ایرانی ها همیشه اینجا بوده اند. در دهه 1980، این ایران بود که روحیه ایدئولوژیک و مدبرانه پشت قدرت در حال افزایش حزب الله در لبنان را تامین کرد.
پس از خروج اسرائیل از لبنان(2000) و نوار غزه (2005)این ایران بود که شرایط کامل برای توسعه سازمانهای محلی به پایگاههای نظامی واقعی و حتی پایگاه های بیشتر را فراهم کرد."بهار عربی"(2011)موفقیت بزرگ استراتژیک ایران و تمرکز آن بر ایجاد پایگاه موشکی بر علیه اسرائیل را ممکن کرد.
به همین خاطر در دهه گذشته، استراتژی اسراییل بر تلاش برای مهار استقرار ایران در سوریه متمرکز بود. علیرغم این تلاش، دشمنان در لبنان و غزه موفق شدند جدا از کندی حرکت، از نظر کمی و نوع موشکهایی که در اختیارشان بود و برد شلیک، آنها را به میزان قابل توجهی تقویت کنند. همچنین از نظر کیفی هم در پدافند هوایی و نیروهای تهاجمی و مهم تر از همه در حمله ی دقیق پیشرفت کردند.
عادتی که ما در دوران تهدید متقارن ایجاد کردیم،«الگوی جنگ های فراوان» بود که در دوره ای متولد شد که حزب الله در لبنان کاملاً منزوی بود و حماس در غزه محاصره شده بود. اکنون این الگو با یک محور شیعه که به طور فزاینده ای تحکیم می شود، برخورد می کند.
تصمیم گیرندگان اسرائیلی که به خوبی از فضای تنفس محدود اسرائیل و تمایل به طولانی شدن عملیات هوایی آگاه هستند، نمی توانند خطر سرایت جنگ به عرصه های اضافی و طولانی شدن آن را تحمل کنند.
مشکل، ایران است. نه تنها هسته ای ایران، بلکه خود ایران. ایران در حال توسعه توانمندی های خود در عراق، یمن، سوریه و دریای سرخ است که همه آنها را باید به دقت زیر نظر داشت و در صورت لزوم اقدام کرد. این رویارویی که متناسب ابعاد طبیعی اسرائیل نیست، نیازمند شرکایی در منطقه است.