بهمناسبت #روز_قدس
کسی که دیدهی او دیدهی خدابین است
همیشه و همهجا صحبتش ز آئین است
اگر چه بارِ گرانیست بار دین، اما
به فکر ملت اسلام و رونق دین است
نظر کنید و بینید بعد چندین سال
ز جور دشمن دین خاک غزه خونین است
آهای ملت اسلام، درد دین امروز
ز صهیونسیم ستمپیشه و پُر از کین است
اگر شعار همه گشته مرگ بر آنان
خدا گواست سزایش هزار نفرین است
شکوه رزم جوانانِ غزه میگوید
که پایداری آنان سزای تحسین است
پیام سنگ به دستان قدس در امروز
پیامآور رجم همه شیاطین است
هنوز زخم دل اورشلیم تازه بُوَد
هنوز غرق مصیبات دیر یاسین است
دعای مردم آزاده و عدالتخواه
نجات مردم آزادهی فلسطین است
قسم به خون شهیدان، که فتحِ قدسِ شریف
ز فیضِ خونِ شهیدانِ قدس، تضمین است
ز یُمن مَقدم مهدیِ منتقم، آنروز
زمینِ قدس پُر از لاله و ریاحین است
نوشتهاند در این خطهی شهادت و نور
که لوح عشق «وفایی» همیشه زرین است
✍ #سیدهاشم_وفایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات_در_شب_قدر
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب
دعای ما، گل نرگس! نمیرسد که به جایی
✍ #قاسم_صرافان
@dobeity_robaey
#روز_قدس
#طوفان_الاقصی
#مرگ_بر_اسرائیل
شعر من امشب مثنویآباد درد است
یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است
بر سینه داغی آتشین دارم خدایا
داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا
آنجا که معراج محمد میر عشق است
آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است
آنجا که خاکش جلوهی عرش الهیست
امروز میبینم اسیر بی پناهیست
میبینم اصغرها عطشناکند آنجا
وز دشنهی دشمن گلوچاکند آنجا
آنجا صدای عشق را خاموش کردند
از خون بسیط خاک را گلپوش کردند
باز این دل سرگشتهام دریای خون شد
اندیشه سرگردان صحرای جنون شد
در باور اندیشه منزل کرد غربت
تنها خدا داند چه با دل کرد غربت
میسوزم و لبریز آهم آه ای اشک
وا کن به چشم خستهی من راه ای اشک
غزه به جرم بی گناهی سوخت، آری
در شعلهی خشم و تباهی سوخت، آری
تازه شده غوغای صبرا و شتیلا
تکرار عاشورای صبرا و شتیلا
دود است و آتش، ترکش خمپاره و تیر
در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر
یارب چه میبینم دلم باور ندارد
خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد
ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین
خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین
ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل
بر صحن و محراب تو ردّ پای جبریل
پیغمبران را موعد دیدار با دوست
معراج احمد بودهای از خاک تا دوست
ای شهر عشق و آرمانهای مقدس
قربانی راه تو جانهای مقدس
این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست
در انتظار گامهای نسل فرداست
"الدوره" ها اینک به خاک افتاده در تو
گلهای پرپر، سینه چاک افتاده در تو
فریادهاشان شعلهخیز جان خصم است
حُسن ختام آتشین جولان خصم است
وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است
دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است
✍ #کمیل_کاشانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت #روز_قدس
حق عیان خواهد شد آخر، تا ابد مکتوم نیست
تیر و ترکش، پاسخِ یک کودکِ معصوم نیست
ای برادر! از چه رو ساکت نِشَستی گوشهای؟
اینهمه بیحرمتی بر یک مسلمان شوم نیست؟
شرِ اسرائیل باید کم شود از این جهان
تا زمانِ فتحِ کامل، کارِ ما مختوم نیست
کربلا، امروز قدس است و یمن...، ای وای بر_
روضهای که در میانش حرفی از مظلوم نیست
نالهی مظلوم، میخواند تو را...، برخیز زود!
روزهای بعد را هستیم؟... نه، معلوم نیست
✍ #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
من و این نَفسِ گرفتار، الهی العفو
تویی و این دل بیمار، الهی العفو
عوضم کن، عوضم کن، عوضم کن اینبار
خستهام زینهمه تکرار، الهی العفو
روبروی حرم و چشم به گنبد دارم
سرم و شانهی دیوار، الهی العفو
نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را
بُگذر ای حضرت غفار، الهی العفو
دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو...
آه از غلفت غمبار، الهی العفو
چند شب مانده از این سُفره، الهی اِرحَم
چند شب مانده به دیدار، الهی العفو
نکند آدمِ قبل از رمضان باز شوم
باز نااهل و گنهکار، الهی العفو
نگذاری بروم، رو بزنم بر غیرت
آه از خاری اصرار الهی العفو
**
به همان حامی تنهای علی در کوچه
به همان مادر تبدار، الهی العفو
به همان دست که از شال علی کنده نشد_
مگر از ضربهی بسیار، الهی العفو
به همان چادر خاکیِ در آتش مانده_
در میان در و دیوار، الهی العفو
به نفَسهای حسن، آهِ حسن، دادِ حسن
-آی لعنت به تو مسمار - الهی العفو
✍ #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت
ناخوش احوالم بیا رو کن به سوی نوکرت
تو خبر داری فقط از نامهی اعمال من
بین این مردم نرفته آبروی نوکرت
با بد اخلاقی گذشت عمرم ولی اینجا فقط_
با نگاه تو عوض شد خُلق و خوی نوکرت
چشم من نالایق دیدار رویت بوده است
بارها آقا گذر کردی ز کوی نوکرت
روز محشر که همه از هم فراری میشوند
منتظر هستم بیا در جستوجوی نوکرت
زیر این پرچم دلم کرببلایی میشود
چون شده ذکر "حسینجان" گفت و گوی نوکرت
سخت دلتنگ زیارت هستم و آقا شده_
دیدن ششگوشه تنها آرزوی نوکرت
وقت مُردن سخت محتاج تو هستم پس بیا
لحظههای احتضار و شستوشوی نوکرت
✍ #روح_الله_پیدایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#عفاف_و_حجاب
بیعفتی، حراجِ هویت، فروشِ تن
تعریفِ عدهایست همین از مقامِ زن!
در چشمِ این گروه، تمامِ زنانگی
یعنی که ریشهی شرفِ خویش را زدن
ای خواهرِ غیور! به جنگِ عدو برو
از چادرت بساز، برایِ خودت کفن!
این عزتی که رویِ سرت جاگرفته است
بر تو رسیده است، نه امروز... از کهن
میراثِ پاکِ خونِ شهیدان حجابِ توست
بهتر در این مجال، که کوتَه کنم سخن_
جان دادهايم در رهِ غیرت، گواهِ آن:
اشکِ عراق، غربتِ شام و غمِ یمن...
✍ #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #امام_زمان_عج_مناجات_ماه_رمضان؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
در خود خزیده بودم، تو بی خبر رسیدی
من خواب مانده بودم، وقت سحر رسیدی
حتی صدای پایت من را نکرد بیدار
من منتظر نبودم، تو از سفر رسیدی
تو در زدی ولی باز، نشنید گوشم انگار
تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی
ای ماهِ روزه خیلی، خشکیده بود چشمم
اما به جای من تو، با چشم تَر رسیدی
دیدی فرار کردم، دیدی گریز پایم
هم بیشتر دویدی، هم بیشتر رسیدی
من در گناه بودم، نزدیک چاه بودم
میخواستی نیفتم، آسیمه سر رسیدی
دست مرا گرفتی، در روضهام نشاندی
هم روضهخوان شدی و هم خونجگر رسیدی
**
هر روز وقت افطار، هر روز مثل هر بار
رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی
لبتشنه بود ارباب، ای روضهخوانِ بی تاب
بردار با خودت آب، فردا اگر رسیدی
✍ #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
نصیحت پدرم مانده است در گوشم
که روز فقر، شبش نان روضه نفروشم
غم گرسنگیات قوت غالب من شد
همیشه در وسط روضه اشک مینوشم
قسم به کِتری جوشیده در حسینیه
که با کسی که نخواهد تو را نمیجوشم
گرفت نور خدا زندگیِ تاریکم
به لطف شعلهی در چلچراغِ بر دوشم
"حسین" گفت پدر جای لای لایی شب
شرابْ ریخت به جانم هنوز مدهوشم
به چار گوشهی قبرم قسم که بعد از مرگ
برای تنگی قبرم گدای ششگوشم
کفن که دستِ مرا بست؛ دست تو باز است
وَ دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
چرا به یاد لب تشنهات نمیمیرم
مرا ببخش عزیزم که آب مینوشم
مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت
مصیبت پسر تو نشد فراموشم
**
میان روضهی بزم یزید فریادم
به یاد شام غریبان اگر که خاموشم
عزیز فاطمه خیلی برای من سخت است
تو پاره پیرهنی، من لباس میپوشم
سروده گروه شعری #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
بر لب اهل مناجات و سحر جان میرسد
رفتهرفته وقت مهمانی به پایان میرسد
عبد رسوا و گریزانی که هر جا رفته است
آخر مهمانیِ مولا، پشیمان میرسد
در شب قدرش، همه بستند بار خویش را
یک نفر جا مانده و با چشم گریان میرسد
تا گنهکاری، پشیمان از گناهش میشود
سوی او فوراً خدا لبیکگویان میرسد
بر سر این سفره تا هستیم، بر دلهایمان...
دائماً انوار لطف حیِّ سبحان میرسد
سائل معرفت از بیت بتول و حیدریم
هرچه بر ما میرسد، از لطف ایشان میرسد
تا که یک ذره فقط احساس غربت میکنیم
بر سر ما دست آقای خراسان میرسد
رزق آب و نان رعیتهای این خانه فقط
از عطای سفرهی بابای سلطان میرسد
**
غربت موسی بن جعفر بر دلم آتش زند
تا که هر دفعه به گوشم اسم زندان میرسد
از رخ زرد و تن همچون خیالش شد عیان
ارث از مادر به اولادش فراوان میرسد
ساق پایش را چه کرده سندی ملعون مگر
تا به محراب دعا افتان و خیزان میرسد
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
بی سرپناهم، سرپناه از دست دادم
بی تکیهگاهم، تکیهگاه از دست دادم
من روسپیدی بهار مغفرت را
پاییز با روی سیاه از دست دادم
من هرچه را با دل به دست آورده بودم
با یک نظر، با یک نگاه از دست دادم
من اشکهایم، این قدیمی همسفر را
همچون رفیقی نیمهراه از دست دادم
هی رزق، هی روزی مقدر کردی اما
هی با خطا، هی با گناه از دست دادم
سهم من از مهمانیات شد نانِ حسرت
این ماه را هم غرق آه از دست دادم
✍ #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود میبخشی
گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود میبخشی
همانهایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان
به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود میبخشی
طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمیدانند
بدهکارانه نیکوکارها را زود میبخشی
دعای افتتاحِ تو، عجب حالِ بکا دارد
سحرگاهان که اشکِ بیصدا را زود میبخشی
به «أُدعوني» قسم، حاجاتِ اهل سجده را فوراً
اجابت کرده و اهلِ دعا را زود میبخشی
برای توبه گرچه دیر میآییم اما تو
دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود میبخشی
به اَمراضِ وجودی بی تعلّل میدهی درمان
گرفتارِ به انواعِ بلا را زود میبخشی
همین «أَلعفو» میگویند مرهم میگذاری و
به بیمارانِ نفساني شفا را زود میبخشی
نمیدانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل
گدایانِ علي-موسی الرضا را زود میبخشی
به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به ششگوشه
همیشه زائرانِ کربلا را زود میبخشی!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#یاد_مرگ؛ #لحظه_احتضار؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #زندگی_پس_از_زندگی
صبر کن استراحت کنم بعد
یا به چشم تو عادت کنم بعد
صبر کن با تو اُلفت بگیرم
صبر کن با تو صحبت کنم بعد
با رفیقان رفیقی نکردم
چند روزی رفاقت کنم بعد
کم از این عمر سختی ندیدم
صبر کن تا شکایت کنم بعد
صبر کن لااقل وقت رفتن
یک نگاهی به ساعت کنم بعد
یعنی اینقدر فرصت ندارم
آرزوی شهادت کنم، بعد...؟
آه ای مرگ! ای آخرین برگ
صبر کن تا وصیّت کنم...
✍ #مهدی_جهاندار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#یاد_مرگ؛ #لحظه_احتضار؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #زندگی_پس_از_زندگی
آری همین امروز و فردا باز میگردیم
ما اهل آنجاییم، از اینجا باز میگردیم
با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف
با پای خود یک روز اما باز میگردیم
چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد
چون رودها صحرا به صحرا باز میگردیم
این زندگی مکثیست مابین دو تا سجده
استغفراللهی بگو، ما باز میگردیم
بین جماعت هم نماز ما فُرادا بود
عمریست تنهاییم و تنها باز میگردیم*
ما عاقبت «انا الیه راجعون» بر لب
از کوچۀ بنبست دنیا باز میگردیم
✍ #محمدمهدی_سیار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ؛
همانا تنها به سوی ما آمدید، آنسان که در آغاز آفریدیمتان.»
سوره انعام، آیه۹۴
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #امام_رضا_ع_شهادت
اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند
شبهای مناجات و دعا زود گذشتند
من دیر رسیدم درِ این میکده اما
از جُرم منِ بی سر و پا، زود گذشتند
"اوقاتِ خوش آن بود که با دوست بهسر شد"
اوقات خوش ما، رفقا زود گذشتند؟!
از شر بساطی که شود ختم به عصیان
با یاد خدا، اهل حیا زود گذشتند
تا اینکه خجالت نکشد بعد کرامت
از پیش گدا، اهل سخا زود گذشتند
حق میگذرد زود از آن طایفهای که
در مسند قدرت ز خطا زود گذشتند
پلکی نزده، عمر شتابان سپری شد
چون باد، دو روز گذرا زود گذشتند
آن زمرهی خوشنام که حداثِ حسینند
از زینت این دار فنا زود گذشتند
در راه رسیدن به حسین و به حریمش
از جان و تن خود، شهدا زود گذشتند
از معصیتی که نگذشتند کریمان
در صحن گوهرشادِ رضا زود گذشتند
هر شب منم و خاطرهی صحن گوهرشاد
کِی از دلم این خاطرهها زود گذشتند؟
کس قدر ندانست مقامات رضا را
از شأن عظیمش به خدا زود گذشتند
**
نَسّاب کجا و نَسَب پاک امامان؟!
اصحاب ازین داغ چرا زود گذشتند؟!
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
با یاد #شهید_آرمان_علیوردی و #شهید_سید_روح_الله_عجمیان
غل و زنجیر گنه بر پر و بالم مانده
به روی دوش من، این وزر و وَبالم مانده
دستگیری کن ازین بنده، مگر که چقدر...
فرصت از زندگی رو به زوالم مانده
سحر و ذکر لب و نافله از دستم رفت
کمکم کن که فقط اشک زلالم مانده
هر که پرسید بگو کیست امیدت؟ گفتم:
صبر کن، لطف خدای متعالم مانده
کیست جز حضرت حجت که دعاگوی دلم
در غریبی و پریشانیِ حالم مانده؟
عجمیان و علی وردی و خوبان رفتند
روسیاهی به رخ همچو زغالم مانده
خواب دیدم که نجف بودم و بیدار شدم
عطر ایوان علی، گوشه ی شالم مانده
کربلایی نشدن، علت خسران من است
بر دل سوخته از هجر، ملالم مانده
باید از داغ غریبی علی آب شوم
تا نفس هست و ازین عمر، مجالم مانده
**
شده هر ناله ی زهرا، عرق شرم علی
شرمسار از رخ او، شاه دو عالم مانده
گفت با خادمه حیدر که بگو فضه چرا
چند ماه است پسِ ابر، هلالم مانده؟!
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا و #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده
همه رفتند فقط بندهی رسوا مانده
درب مهمانی خود را کمی آرام ببند
یک نفر از صف بخشیدهشدن جا مانده
دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست
دستِ تسلیمِ منِ غم زده بالا مانده
هیچکس واسطهی بندهی آلوده نشد
مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده
همهی زندگیام حاصل لطف مهدیست
تازه آقایی او در صف عُقبی مانده
عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام...
بی بها کرد مرا چشمِ بدِ وامانده
سخت دلتنگ نجف هستم و ایوانِ علی
بر دل غم زدهام، شوق تماشا مانده
**
آخر ماه هم از غربت ارباب بگو
بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده
اکبر و قاسم و عبدالله و عون و عباس
همه رفتند... فقط زینب کبری مانده
چه کند زینب مضطر که سنان دور شود
لب زخمی حسینش به دعا وا مانده
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا و #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
لحظههای آخر و احساسِ غربت میکنیم
ای خدا داریم کمکم رفع زحمت میکنیم
درگذر از ما اگر بزم تو را بَرهَم زدیم
پیشِ تو از حال و روزِ خود شکایت میکنیم
معصیت کردیم و رفت از یادمان مهمانیات
میزبانی کردی! احساس ِ خجالت میکنیم
"یا غیاثَ المُستغیثین" گفته و با التماس
با همین دستان ِ خالی عرض حاجت میکنیم
یا رفیقَ، سَیدي، مَن لا رفیقَ غیرِ تو
سودِ بسیاری از این نوع ِ رفاقت میکنیم
ما به ماهِ تو، به إعجازِ سَحَر دل بستهایم
بیشتر از قبل وقتی کسبِ رحمت میکنیم
سفرهٔ افطارهای آخرین است و مُدام
با تو داریم از قبولِ توبه صحبت میکنیم
راستی بخشیدی آخر یا نه؟! ما را ای کریم
درگذر حالا که مستأصل صدایت میکنیم
ما به شبهایِ مناجات ِ تو عادت کردهایم
بعد از این با گریه هَرشَب با تو خلوت میکنیم
عهد میبندیم با تو زیرِ ایوان نجف
بعد از این، جانِ علی بهتر عبادت میکنیم
**
جانِ آقایی که میگفتند رو به زینبش
از حسینت هر چه میخواهیم غارت میکنیم
سر به روی نیزه، انگشتر به دستِ ساربان
در دل از این داغ، احساس ِ حرارت میکنیم!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
دلى خسته دارم الهى الهى
ندارم بجز تو پناهى الهى
چهگويم برايت چه بودم چه هستم
كه بر حال و روزم گواهى الهى
قنوت و ركوع و سجودم بهانهست
كه يابم بهكوىِ تو راهى الهى
تو كوهى به كاهى ببخشى ولى من_
نياوردهام پَرِّ كاهى الهى
تُهيدستم و غير آهى ندارم
ز من آهى، از تو نگاهى الهى
(قَد اَفنَيتُ فى شِرَّةِ السَّهوِ عُمرى)*
كنون آمدم عذرخواهى الهى
(اَعوذ بِكَ مِن حُلولِ سَخَطِك)**
الهى الهى الهى الهى
مگر تو ببخشى گناهم وگرنه
«كميل» است و اين روسياهى الهى
✍ #کمیل_کاشانی
* فرازی از #دعای_ابوحمزه ثمالی
** فرازی از #مناجات_شعبانیه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
چه شبهای خوبی که با تو سحر شد
نه سختی کشیدم، نه عمرم هدر شد
نگفتی گنهکار بیرون بماند
همین شد که شوقم به تو بیشتر شد
نه منت کشیده، نه زحمت کشیده
خجالت کشیده گدا معتبر شد
همه بار بستند، جز من که ماندم
چه خاکی به روی سر رهگذر شد
جز اینجا دگر سرپناهی ندارم
ببین سائلت باز هم دربه در شد
همه فرصتم رفت و دستم تهی شد
دوسر سود خالص برایم ضرر شد
چه خوش بودی ای سی شب افطار و گریه!
بسوزد فراق تو که دردسر شد
بنا بود در بین آتش بسوزم
علی تا که فهمید، فوراً سپر شد
گناه مرا بین چادر نهان کرد
عجب مادری! جای من خونجگر شد
فقط دست من میرسد به محرم؟
حسین جان بیا فرصتم مختصر شد
**
صدا زد بیا خواهرم، وقت تنگ است
بغل کن مرا باز، وقت سفر شد
برو کهنه پیراهنم را بیاور
برو که حسینت دگر مُحتضر شد
چرا خیره ماندی به زیر گلویم
ببین شمر از غصهات باخبر شد
بکش دست بر موی پُر پیچ و تابم
که تقدیر من خنجر از پشت سر شد
✍ #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_ماه_رمضان
#امام_زمان_عج_مناجات
ای پاسخ بی چون و چرای همهی ما
اکنون تویی و مسئلههای همهی ما
کو آنکه در این خاک، سفرکرده ندارد
سخت است فراق تو برای همهی ما
ای گریهی شبهای مناجات من از تو
لبخند تو آمین دعای همهی ما
تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همهی ما
ای ابر اگر از خانهی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همهی ما
ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همهی ما
گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همهی ما
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ی ما
✍ #فاضل_نظری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
ای امام مهربان ما بیا یابن الحسن
نام تو ورد زبان ما بیا یابن الحسن
ای که نام دلربایت نقش بسته روز و شب_
بر لب پیر و جوان ما بیا یابن الحسن
حضرت باران! چرا با حسرت دیدار خود
میزنی آتش به جان ما، بیا یابن الحسن
بی تو این دنیا چه دلگیر است و تاریک است و سرد
روشنیبخشِ جهان ما بیا یابن الحسن
بار هجران تو سنگین است، رحمی کن بر این
قامت همچون کمان ما بیا یابن الحسن
در غمِ محنت فزای دوریات از دست رفت_
طاقت و صبر و توان ما بیا یابن الحسن
یوسف زهرا! به یادت اشکباران میشود،
هر سه شنبه جمکران ما، بیا یابن الحسن
نه فقط ایران، که در دنیا طنینانداز شد
ذکر "یا صاحبْ زمانِ" ما، بیا یابن الحسن
✍ #مهدی_شریفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت؛ #حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
ماندهام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن
باز هم از منِ درمانده طرفداری کن
بار من روی زمین مانده..، خدایا چه کُنم
بار من مانده خدایا..، تو خریداری کن
معصیت در دل مُردابْ فرو بُرد مرا
تا که آب از سر من رد نشده..، کاری کن
بندهی نفْس شدم، بندگیام یادم رفت
بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن
اختیاراً ز درِ خانهی تو دور شدم
پس گداییِ مرا لطف کن، اجباری کن
وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد
سفره تا جمع نشد..، اشک مرا جاری کن
در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند
منِ غفلتزده را تشنهی بیداری کن
روی قلبم بنویسید: گرفتارِ رضا...
سنگ را در حرمش لایقِ حَجّاری کن
بی پناهیم، پناهِ همه ی ما..، زهراست
زیر بال و پرش از شیعه نگهداری کن
بَردهام..، بردهی بی قیمتِ بازار نجف
حلقه در گوش همین بَردهی بازاری کن
دوست دارم که غلامِ درِ حیدر باشم
پس مرا تا به ابد نوکرِ درباری کن
جان آقای غریبی که ندارد حرمی
دل ویران مرا یک شبه مِعماری کن
گریه بر داغِ حسن ارثیهی اجدادیست
ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن
روزه با روضه اگر باز شود..، میچسبد
گریهکُن! با نمِ اشک خودت افطاری کن
▪️
پیش چشمان پسر، مادر او سیلی خورد
آی ناموسپرست! از غم او، زاری کن
جگرش سوخت ولی قاتل او زهر نبود...
قدر یک لحظه فقط فکر به مسماری کن!
میخِ دَر با همه هستیِ حسن بد تا کرد
پای خود را به حریم پَرِ زهرا وا کرد
✍ #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
دور شد باز هم آن همدم و دمساز از ما
ماند در خاطرهاش آن همه پرواز از ما
رمضان دیدهی ما را به خدا بینا کرد
اشکها ماند در این ماه پسانداز از ما
نیمهشب دل بکن از بستر و بسیار مگو
دور شد فرصت پیدایی آن راز از ما...
رمضان رفت ولی روزه و قرآن باقیست
چهره کی پوشد این پنجرهی باز از ما؟
تو اگر قدر بدانی همه شبها قدر است
نگرفتهست خدا فرصت ابراز از ما...
تا نفس هست، خدا هست که برکت بدهد
که فقط میطلبد غیرت آغاز از ما
باز هر صبح و شب آفاق پر از جلوهی اوست
هر اذان دعوت عشق است به آواز از ما
الوداع ای عطش و گریه و لبخند و سکوت
هر سحر یاد کن آه ای رمضان باز از ما
✍ #علیمحمد_مؤدب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ
لحْظاتِ نابِ أدعیهخوانی خداحافظ
ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت
شبزندهداریهایِ طولانی خداحافظ
ای سُفرهی افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ
ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ
ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه
ای چشمهای خیس ِ بارانی خداحافظ
ای جنّتِ جوشن کبیر، ای ذکرِ خَلّصنا
شبهای قدر، ای حالِ عرفانی خداحافظ
خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار
ای حسّ بیتابی و حیرانی خداحافظ
ای فرصتِ انفاق در پسکوچهی اخلاص
ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ
ای روضهی فُزتُ و ربّ العکبه در محراب
ای فَرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ
**
میگفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر
ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e