بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#موسی_علیمرادی
▶️
ای پسر بی بدل آفتاب
دیده تو وصف زلالی آب
پلک تو باشد ورقی از کتاب
پلک بزن سوره نوری بتاب
مصحف رویت بخدا خواندنی است
قاری ان غیر خداوند نیست
@hosenih
سوره حمد است ثنا گوی تو
واقعه ساطع شده از بوی تو
سوره والشمس ضحی روی تو
سجده واجب به دو بروی تو
والقمر آن طره بر شانه ات
ارض و سما دور تو پروانه ات
@hosenih
جلوه حق بین دو دنیا علی
هرپسر خانه زهرا علی
معنی هم نامی تو با علی
لعن علی عدوک یا علی
عشق علی در پدرت منجلی
ای علی بن العلی بن العلی
@hosenih
هر کسی از لطف وعنایات گفت
چشم تورا قبله حاجات گفت
ذره به خورشید مباهات گفت
از نفس گرم کرامات گفت
ذات شما ذات کریم خداست
ذات غلام تو فقیرشماست
@hosenih
ان حرم قدس تو افلاکی است
جلوه جنات از آن حاکی است
چیست ضریحی که به این پاکی است
چادر زهرا است اگر خاکی است
پهن شده بر حرمت چادرش
گشته به عالم علمت چادرش
@hosenih
چون علی اکبر توعلی اکبری
اینه حیدر و پیغمبری
گرچه نشد تیغ به کار آوری
تیغ کلام تو کند حیدری
کرببلا را تو نگه داشتی
دین خدا را تو نگه داشتی
@hosenih
بعد پدر کرببلا کار تو
این همه درداست و دل زار تو
غم نخوری عمه غمخوار تو
بعد ابالفضل علمدار تو
تک یل این قافله آقا تویی
مثل حسن شاهد غمها تویی
@hosenih
تو همه دلخوشی خواهری
غم نخوری کم نشده معجری
کم نشده از پدرت جز سری
پیرهنی رفته و انگشتری
آب بخور گریه نکن اینقدر
روضه نخوان از لب خشک پدر
@hosenih
خصم گمان کرد که صبرت گسست
دست تورا با غل زنجیر بست
صبر ولی پای تو از پا نشست
کی بتوان پشت علی را شکست
گرچه که صبرت نشدآقا تمام
زخم تو کاری شده در شهر شام
@hosenih
سخت ترین جای سفرشام بود
سنگ به دست همه بر بام بود
تلخ ترین باده در جام بود
زخم زبان ،طعنه و دشنام بود
دور تو و قافله ات صف زدند
برغم و بر گریه تو کف زدند
@hosenih
وای ازان دم که گرفتار رفت
قافله ات بی کس بی یار رفت
اشک از آن دیده خونبار رفت
بنت علی بر سر بازار رفت
تا که ابالفضل نفس می کشید
سایه اورا به خدا کس ندید
@hosenih
از سر هر بام تورا میزنند
سنگ بر این آیینه ها میزنند
وجه خدا را به خدا میزنند
دست تو بسته است چرا می زنند
بام چه داغی به دل ما نهاد
بر سر عمامه ات آتش فتاد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_سجاد_ع_مدح
#مرضیه_عاطفی
▶️
عرفان به کلام آمده و بندهٔ توست
قرآن و قنوت و قبله شرمندهٔ توست
@hosenih
ازخط به خطِ صحیفه ات فهمیدم؛
سجّاد شدن فقط برازندهٔ توست!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_مدح_و_ولادت
#امیر_عظیمی
▶️
ای شکوه فراز های دعا
نغمه ی عرشی و صدای دعا
دست من را بگیر از عَرشَت
بنده بنواز، ای خدای دعا
بنده ای را که دور افتاده
بنما امشب آشنای دعا
من دخیل دعای تو هستم
بنده ی ربّنای تو هستم
@hosenih
دلی امشب به خاک پات افتاد
ششمین دلبر خدا سجاد
یا علیِّ بن سید الشهدا
شد زِ ذکرت دلم حسین آباد
می نویسم اسیر یعنی من
که شدم با تعلّقت آزاد
نوکر خانه زاد نام من است
عبدِ زین العباد نام من است
@hosenih
بارش رحمت خدایی تو
دلخوشی دل گدایی تو
سینه ی تو اگرچه پُر درد است
به جراحات دل دوایی تو
در اسارت اگر که باشی، باز
به کرم کردن آشنایی تو
گنج العرش است زیر پاهایت
رحمت واسعه است بابایت
@hosenih
ما به دستان تو مسلمانیم
از تبار شما و سلمانیم
شهربانوی ماست مادر تو
ما تو را خویشِ خویش می دانیم
بس که ما عاشق "علی" هستیم
میزبان شه خراسانیم
نه فقط قلب ما سرای شماست
کلِّ ایران ما برای شماست
@hosenih
شب میلادت ای سلاله ی نور
مست ذکر علی شدیم، چه جور
نورت ای آفتاب مشرقِ مِی
از دلِ خسته ام چو کرد عبور
یادم آمد فروغِ رویِ تو و
آن تجلّی و آن زمان حضور
گفتم این ماه عالم ذَر بود
که ازل از رخش منوَّر بود
@hosenih
گفتم این ماه آمده تا ما
برسیم از مسیر او به خدا
آمده دومین علی من و
علی خانواده ی زهرا
سفره ی شیعگی چه با نمک است
با علی های سیدالشُّهدا
پسرانش همه علی هستند
اسدُالله منجلی هستند
@hosenih
علی اکبرش چه غوغاییست
چه قَدَر هیبتش تماشاییست
از علی اصغرش چه گویم، چون
او خودش وقت رزم، زهراییست
علی اوسطش سپهر دعاست
کار وی چون خداش یکتاییست
حضرت زین العابدین است او
با غمی جانگداز عجین است او
@hosenih
او ستم دیده و بلا دیده
کوفه و شام وکربلا دیده
دیده بر نی سر حسین و سپس
خنده ی نیزه دار را دیده
سر بازار دور عمّه ی خود
چقدر چشم بی حیا دیده
دور او حرف ناصواب زدند
لب به پیمانه ی شراب زدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_مقیمی
▶️
نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست
دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست
@hosenih
تبریک بگویید به ارباب که او
نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
سلامٌ علی لیلا که پیغمبر آورده
گلی از گلستان جنان بهتر آورده
حسین و حسن زاده و یا حیدر آورده
و یا چارده معصوم به یک منظر آورده
ز گلزار سر سبز ولایت بر آورده
که بر یوسف زهرا علی اکبر آورده
@hosenih
سلامٌ علی لیلا که امشب قمر زاده
ز خورشید تابنده فروزنده تر زاده
بتول دگر امشب حسین دگر زاده
خداوند زیبایی به شکل بشر زاده
فرشته ملک یا حور چه زیبا پسر زاده
فروغ دو صد خورشید به یک اختر آورده
@hosenih
سلام خدا بادا به لیلا و فرزندش
چه فرزند دلبندی که نبود همانندش
دهد جان به ثارالله ز گل های لبخندش
جمال رسول الله جلال خداوندش
خرد آستان بوسش شرف آبرومندش
ادب در پی تعظیم به خاکش سر آورده
@hosenih
الا ماه کنعانی بیا ماه زهرا بین
تمام ملاحت را به یک روی زیبا بین
به مصر محمّد آی، رخ حق تعالی بین
دو صد نخل طوبی را به یک قد و بالا بین
جمال علی اکبر در آغوش لیلا بین
به حق می توان گفتن که او حیدر آورده
@hosenih
قدش سرو پوینده رخش ماه تابنده
دمش نفخۀ توحید کفش ابر بارنده
فلک بر درش سائل، ملک بر درش بنده
رسالت بدو باقی، ولایت از او زنده
هزاران مسیحا را دهد جان به یک خنده
صفات خدا با خود چو پیغمبر آورده
@hosenih
خلوص و شهامت را به پیکر روان بخشد
به عزمی جهان گیرد به بذلی جنان بخشد
ز بابا ستاند دل عمّه توان بخشد
نگاه دل انگیزش به عبّاس جان بخشد
صدافت، صفا، پاکی، به نسل جوان بخشد
به بذل و به عزم و به رزم ید داور آورده
@hosenih
نوای ولایت را به قامت بر افرازد
زهر کربلا خیزد به هر شمر خو تازد
که بنیاد باطل را به گیتی بر اندازد
هنوز از خروشش خصم، ز رخ رنگ خود بازد
جوان از دمش زنده جوانی به او نازد
جوانمردی از او سر به گردون برآورده
@hosenih
فروغ مه رویش قمر را کند سیراب
شرار دل خونش جگر را کند سیراب
عقیق لب خشکش گهر را کند سیراب
نماز شب وصلش سحر را کند سیراب
دهان پر از خونش پدر را کند سیراب
ز میدان خون با خود یم کوثر آورده
@hosenih
قضا دست او بوسد قدر دور او گردد
فلک خاک او بوید قمر دور او گردد
ملک وصف او گوید بشر دور او گردد
عدو دل به او بازد ظفر دور او گردد
عمو روح از او گیرد پدر دور او گردد
لب عمّه در مدحش دُر و گوهر آورده
@hosenih
علی نام نیکویش ولی در مقام اعلا
جلال و مقام او ز وصف بشر اولا
به دستش نوشته حق به تیغش نوشته لا
به پیر خرد سرور به نسل جوان مولا
بگو دمبدم «میثم» سلامٌ علی لیلا
که بر نسل عاشورا چنین رهبر آورده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#علی_اشتری
▶️
ز چه رو دل نسپاریم بر این باورها
که دخیل اند به دستان تو پیغمبرها
کیست همچون تو که لب تشنۀ جامش باشند
از همـان روز نـخـستیـن هـمه آب آورها
باز هم کار دل ما به شما افتاده
شکر لله که اسیریم به آقا ترها
دست بالا ببر و باز هم انگور بخواه
تا بگیریم ز دستان شما ساغرها
ازدحام است سر کوی شما، اذن بده
لااقل ما بنشینیم همین آخـرها
هرکسی نام کسی برد و سرش بالا رفت
ما که از لطف تو داریم سری در سرها
ذره تا نام تـو را بــرد به خــورشید رسید
هرکسی دور سرت گشت به توحید رسید
@hosenih
بین چشمان شما نور خدا ریخته اند
پنج تن را به سراپای شما ریخته اند
شک نداریم که پیغمبر ثانی هستی
“خلقا و خُـلقا” اگر طرح تو را ریخته اند
از همان صبح نخستین ز اضافات گلت
طرح ایجاد دل اهل بکا ریخته اند
هرچه زیباست گرفتار سر زلف شماست
نمک روی تو در منظره ها ریخته اند
یک نفر از در این خانه نرفته نومید
گرچه در راه شما خیل گدا ریخته اند
روی پیشانی ما نام شما حک شده است
روی پیشانی تو کرب و بلا ریخته اند
چـقـدر نام دل آرای شمـا شیـریـن است
شب جمعه حرم از بوی تو عطراگین است
@hosenih
قد و بالای شما حال و هوایی دارد
نوه ی فاطمه چه قدّ رسایی دارد
تو اذان گفتی و داوود به شیدایی گفت:
یا رب این کیست عجب زنگ صدایی دارد
میروی زیر قدم های تو دل می ریزد
یک حرم پشت سرت اشک و دعایی دارد
قدری آهسته برو جز تو مگر این بابا
که دگر پیر شده باز عصایی دارد
همه دیدند پس از دوره شدن در میدان
سر آن یال عقابت چه حنایی دارد
قبل از آن که برسد پیش تنت خورد زمین
کوه بر خاک بیفتد چه صدایی دارد
بنویسید عمویی ز حرم زود رسید
آن عمویی که سر دست عبایی دارد
جمع کردند به هر شکل تن اکبر را
چه بـسـازند پــریشـانی آن مادر را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
خداوند خرد بخشندۀ جان
به روز یازده از ماه شعبان
حسین ابن علی را داد ماهی
چه ماهی بهتر از مهر درخشان
@hosenih
عیان از طلعتش یک آسمان نور
نهان در سینه اش یک بحر ایمان
گل رویش تمام باغ جنّت
خط و خالش همه سی جزء قرآن
جلال چارده معصوم در قد
جمال پنج تن در رخ نمایان
عروس فاطمه لیلا مبارک
که داری یک بهشت گل به دامان
خدایت داد فرزندی که الحقّ
خداوندیست در تصویر انسان
رسول کبریا را جان شیرین
امیرالمؤمنین را شیرۀ جان
ذبیح دوّم آل محمّد
علیّ اوّل شاه شهیدان
@hosenih
نه ماهش می توان گفتن نه مهرش
که باشد بهتر از این برتر از آن
شمیم طرّه اش بر زخم، مرحم
غبار مقدمش بر درد، درمان
ز ما چشم امید و دست خالی
از او بذل عنایت باب احسان
اگر چشمی گشاید عالمی را
کند با یک نگاه خویش سلمان
چو چشمش باز شد بر روی بابا
برای دادن جان بست پیمان
نشاید وصف او گفتن، گرفتم
که گوهر از دهان ریزم چو باران
من و مدح رسول الله ثانی
من و وصف جمال الله سبحان
علیّ ابن حسین ابن علی را
حسین ابن علی باید ثنا خوان
رسول الله پا تا سر زهی قدر
ولیّ الله سر تا پا زهی شان
@hosenih
نبوّت در جمال اوست پیدا
ولایت در وجود اوست پنهان
ز خشم او شراری نار دوزخ
ز مهر او بهاری باغ رضوان
گهی زینب در این آئینه مبهوت
گهی عبّاس از این آیینه حیران
اگر می دید یوسف روی او را
نمی آمد برون از چاه کنعان
حرام است از کنار این گل رو
کسی رو آورد سوی گلستان
شرف، آزادگی، ایثار، تقوی
کنار سفرۀ او چار مهمان
@hosenih
زهی چشم و زهی ابرو که باشد
یکی نرگس یکی شمشیر برّان
دو گیسویش دو حبل محکم دین
دو صورت سورۀ نور است و فرقان
دو بازویش دو دست قدرت حق
دو لب دو پاره از لعل بدخشان
گهی با ناز از بابا برد دل
گه از لبخند بر مادر دهد جان
توانایی به خاک او زمین گیر
خرد در پیش او طفل دبستان
@hosenih
مگر مهرش بگیرد دست «میثم»
و گر نه جای او باشد به نیران
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
جهان هست آفرین را صفای دیگر مبارک
به بیت شمس ولایت نزول اختر مبارک
طلوع حُسن محمّد که شد مکرّر مبارک
جمال احمد مبارک جلال داور مبارک
نشاط زهرا مبارک سرور حیدر مبارک
ولادت نجل احمد علیّ اکبر مبارک
@hosenih
به بزم آل محمّد بیا که احمد به بینی
بیا که احمد ببینی فروغ سرمد به بینی
فروغ سرمد ببینی جمال بی حد به بینی
جمال بی حد ببینی رسول امجد به بینی
رسول امجد ببینی علی محمّد به بینی
علی، محمّد، شما را طلوع دیگر مبارک
@hosenih
به چشم چشم الهی دمی که صورت گشاید
به هر نگاهش زبابا هزار دل می رباید
سزد که شخص محمّد ثنای او را سراید
سلام بر آن جمالی که دشمن او را ستاید
به وقت دیدار او دل به یاد پیغمبر آید
چنین شکوه و جلال و جمال و منظر مبارک
@hosenih
حسین و عبّاس و زینب گرفته بر روی دستش
زنند گل بوسه بر رخ به یاد عهد الستش
سر بشر خاک راهش دل ملک پای بستش
دل از پدر می رباید دو چشم یکتا پرستش
فدای یک تار گیسو وجود، با کلّ هستش
ملاحت طلعت او به صنع داور مبارک
@hosenih
حسین و لیلا و زینب شکفته از خنده ی او
چراغ آل محمّد جمال رخشنده ی او
کمال ایمان، شهامت، وفا ادب، زنده ی او
جلال، عزّت، کرامت، شرف، کمین بنده ی او
هماره نام نکوی علی برازنده ی او
به خاندان ولایت علیّ دیگر مبارک
@hosenih
تمام خلقش محمّد تمام خویش محمّد
بهار حسنش محمّد بهشت رویش محمّد
شعاع چشمش محمّد شکنج مویش محمّد
چه عطر و بویش محمّد چه گفتگویش محمّد
به دیده ی جدّ و مام و اب و عمویش محمّد
بر او شکوه محمّد زپای تا سر مبارک
@hosenih
حقیقت مصطفی و جلالت چار امامش
سلام داور به جدّ و به جدّه و باب و مامش
جلال زهرا جلالش مقام عصمت مقامش
علی است آری، از آن رو، علی نهادند نامش
زحیّ داور درودش زکلّ خلقت سلامش
ولادت این پسر را بگو به مادر مبارک
@hosenih
به کلّ مخلوق، مولا به ملک معبود، والی
وجود او کربلایی زدوره ی خردسالی
زشوق و شور شهادت هماره حالی به حالی
شبیه جدّش محمّد نظیر مولی الموالی
به پیش سر و قد او قد شهادت هلالی
هزار زخمش به پیکر زتیر و خنجر مبارک
@hosenih
به دل تجلاّی داور به چهره تصویر حیدر
به سینه اخلاص زهرا به دست شمشیر حیدر
دعا مناجات بابا، صداش تکبیر حیدر
جبین و خال و خط و رخ تمام تفسیر حیدر
به بزم ها عبد صالح به رزم ها شیر حیدر
امام سجّادِ ما را چنین برادر مبارک
@hosenih
فتاده آتش به دریا زهرم داغ لب او
به سینه ها تا قیامت شرار تاب و تب او
گرفته روح عبادت شب از نماز شب او
ملک دل از دست داده به نغمه ی یارب او
چراغ جان جوانان تجلّی مکتب او
به نسل پاک جوان این خجسته رهبر مبارک
@hosenih
عروج ایثار و ایمان علیک منّی سلامش
به ذات معبود، ممسوس، زهی جلال و مقامش
پیام احمد رسانده به موج خون بر امامش
تمام کرب و بلاهات کتاب خون و قیامش
به نخل «میثم» دهد بر، فضیلت ناتمامش
به طبع او این عنایت به نخلش این بر مبارک
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#محمود_ژولیده
▶️
اینک دوباره نور ولا جلوه می کند
بار دگر رسول خدا جلوه می کند
سرچشمه ی زلال ولایت که سر زَنَد
جام طهورِ آب بقا جلوه می کند
در خانه ی حسین به امرِ خدای او
نور تمامِ ارض و سما جلوه می کند
یک شِمّه از جمال و جلال پیمبری
در آسمان چو شمس و ضحی جلوه می کند
این مَه اگر نقاب بگیرد ز روی خود
وجه کمال آل عبا جلوه می کند
آمد گره گشای جمیع پیمبران
حالا تمام معجزه ها جلوه می کند
یوسف کجاست تا شود از این جمال مست
یوسف ترین جمالِ خدا جلوه می کند
عیسی کجاست تا نفسی زنده تر شود
احیاگر نفوسِ هُدی جلوه می کند
تا خُلق و خوی و منطقِ احمد شود مسیر
شهزاده ی حسین به ما جلوه می کند
باید عقیقه داد برایش تمام عمر
ذبح عظیم کرب و بلا جلوه می کند
ترسم دهد بهانه به چشمانِ شور و شوم
روزی که بی نقاب دو جا جلوه می کند
یک روز درب خانه ی مادر به رهگذر
روزی دگر به دشت بلا جلوه می کند
با صد هزار جلوه برون آید از حرم
با صد هزار جلوه نما جلوه می کند
از قلب خیمه می زند آتشفشان برون
تا قلب آن سپاهِ جفا جلوه می کند
می رَزمَد از یسار و یمین بر سپاه خصم
وای از کجایْ تا به کجا جلوه می کند
وقتی نقاب می زند از چهره اش کنار
انگار مصطفی ز خفا جلوه می کند
چشمش کنند لشگری از چشم شورها
آخر به زیر تیغِ بلا جلوه می کند
وقتی فتاد هِیمَنه اَش در محاصره
دیدند از زمین و فضا جلوه می کند
دیدند مثل فاطمه فریاد می زند
مثل علی بدون خطا جلوه می کند
شمشیر می زند همه سو یا علی کنان
مانند رزم شیر خدا جلوه می کند
یک ماه پاره بود و تمام سپاه خصم
گفتند او هنوز چرا جلوه می کند
دُورَش زدند نیزه به پهلوی او زدند
دیدند باز هم به خدا جلوه می کند
□□□
@hosenih
فرق علی دوباره خدایا شکاف خورد
انگار باز فاطمه ضربِ غلاف خورد
شمشیرِ او شکست و نگاهش به خیمه شد
در یک زمان تنش به زمین قطعه قطعه شد
افتاد زیر نیزه و شمشیر پیکرش
شد پاره پاره پیکرش از پای تا سرش
□□□
@hosenih
ناگه صدای یا ابتایش بلند شد
حالا دوباره خون خدا جلوه می کند
گاهی صدای یا ولدی می رسد به گوش
گاهی نوای عمّه بیا جلوه می کند
حالا علی کنار پیمبر رسیده است
دارد برای اهل سما جلوه می کند
روز شفاعت از همه ی کربلائیان
او با سپاهی از شهدا جلوه می کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
#سيدهاشم_وفايی
▶️
این گل که شکفته ،عطر جنت دارد
انــدازۀ فـردوس طراوت دارد
@hosenih
از یمـن شکفتـن علـی اکبـر
ارباب به خانه اش ضیافت دارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
تو ربودی ز خلق هر جا، دل
حق بخون تو تا ابد زنده است
از محبّت چنانکه احیا دل
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
ای قدت سرو بوستان کمال
خوش خرامان روی به عزم قتال
زینبت پشت سر گلاب افشان
فاطمه پیش رو به استقبال
لختی آهسته رو که کرده غمت
الف قامت پدر را، دال
تو شتابان بجانب مقتل
او محاسن به دست از دنبال
از غباری که خیزد از راهت
آسمان را گرفت گرد ملال
کرده دست دعا بلند پدر
کای خداوند قادر متعال
بارالها ببین که از بدنم
جان شیرین شود جدا به چه حال؟
مظهر اللّه می رود به نبرد
منطق وحی کرده عزم جدال
زنده میکرد یا احمد را
در وجود من این خجسته جمال
دیده ام بود سوی او همه دم
سینه ام داشت بوی او همه حال
ای تو تیر شهاب و من چو کمان
ای تو ماه بلند و من چو هِلال
تا کنم لحظه ای تماشایت
کاش میداد سیل اشک مجال
باش در باغ خلد منتظرم
که مرا بی تو زندگی است محال
من نگویم مرو که می شنوم
مصطفی گویدت تعال تعال
رو که خواهد خدا بخون بیند
لاله گون از تو عار و خط و خال
حق بخون تو می شود پیروز
باطل از تیغ تو است رو بزوال
خون تو در رگ قرون جوشد
هر شب و روز و هفته و مه و سال
دین حق را بقا، ز مکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
تا فرس تاختی به عزم نبرد
خصم غالب تهی به میدان کرد
هم قضا هم قدر باستقبال
سینه در پیش نیزه ات گسترد
بر سر دوستان فکندی شور
در دل دشمنان نهادی درد
روی فوجی، ز شرم رویت سرخ
رنگ قومی، ز بیم تیغت زرد
هر که دیدت ز دور با خود گفت
خاتم الانبیاست این، برگرد
او بجان می خرید آتش گرم
این زدل می کشید نالۀ سرد
فرد از جمع میگریزد لیک
جمع ها را فرار بُد ز تو فرد
آن یکی خواند الفرار، سفیه
این بخود گفت الحذر، نامرد
آتش خشم بود آن نه جدال
شرر قهر بود این نه نبرد
سر و تن اوفتاد بسکه بخاک
ملک المون دست و پا گم کرد
ای بسا سر که اوفتاد بخاک
ای بسا تن که نرم شد چون گرد
آن یکی جان بقعر دوزخ برد
و آن دگر سینه پیش تیغ آورد
نه به جمع و نه فرد آن لشگر
در مصاف تو بود هم آورد
جان عالم فدای آن پدری
که پسر همچو مرتضی پرورد
به جلالات حق بود باطل
آنچه در مکتب تو گردد طرد
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
می زدی سخت بر صف دشمن
همچو یزدان بقلب اهریمن
دست و پا و سرو بدن میریخت
دم تیغت بکوه و دشت و دمن
دوست گفت آفرین (جُعِلتُ فداک)
خصم گفتا زهی زهی احسن
برد ناگاه جذبۀ عشقت
در بر دوست از دل دشمن
به حرم تاختی که بار دگر
دل بوصل پدر کنی روشن
تشنه بودی ولی به آتش جان
نه به آبی که تر کنند دهن
وصل از هر دو، می ربود قرار
عشق با هر دو، می سرود سخن
تو عطش را بهانه میکردی
او لب خشک خود نشان دادن
دید در آن بهانه لعل لبت
ریخت اشک امام بر دامن
با تبّسم دو دست خویش گشود
گفت آت لسانک ای مه من
بر لبت لب نهاد و باز آمد
گوئیا جان رفته اش ببدن
همه دیدند جز بهانه نبود
لب عطشان و شدّت آهن
عشق کی میرود برون از دل؟
روح چون می شود جدا از تن؟
با مشقّت ز خود جدایت کرد
گفت: کای عاشق بلا و محن
رو که امروز در دل آتش
جام آیت دهد رسول زِ مَن
تو بحقّی، سزد بخون غلطی
خواهد اینگونه قادر ذوالمن
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
ای مرا آفتاب دیده علی
ای دل از جان خود بریده، علی
نه تو را دل ز تشنگی است کباب
جان من هم بلب رسیده، علی
نیست آبی که خواهر تو لبی
تر نماید ز اشک دیده، علی
آنقدر هست کز خجالت او
رنگ سّقا ز رخ پریده، علی
خون دل ریخته زچشم رباب
اصغر انگشت خود مکیده، علی
چیست آب فرات کآب بقا
ناز خاک تو را کشیده، علی
بلکه کوثر به اشتیاق لبت
سینه چون پیرهن دریده، علی
آتش عشق آب تو است نه آب
که تو را عشق برگزیده، علی
با لب تشنه دوست میخواهد
صید در خاک و خون طپیده، علی
باید امروز تشنه بر لب آب
حنجر ما شود بریده، علی
بخدا که خدا تو را ز ازل
بهر این روز آفریده، علی
رو که مادر برای دادن جان
جسم پاک تو پروریده، علی
رو که باید به یاد سرو قدت
قامت من شود خمیده، علی
رو کز آغاز با تن صد چاک
دوست از من تو را خریده، علی
رو که زهرا بخاک مقتل تو
لاله از خون دیده چیده، علی
به سرشگی که از محاسن من
در غمت بر زمین چکیده، علی
دائم از قطره قطره خون تنت
گردد آوای حق شنیده، علی
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
باز آی چون علی تو را شمشیر
حمله بردی به خصم با شمشیر
خصم از بیم جان ز پا افتاد
بر گرفتی بدست تا شمشیر
هر که از دور دیده سویت دوخت
دید در دست مصطفی شمشیر
میشدی همچو مصطفی ظاهر
میزدی همچو مرتضی شمشیر
آمد از یک اشارۀ دستت
با دل چرخ آشنا شمشیر
ریخت از چشم کفر خون جگر
کرد در قلب خصم جا شمشیر
همه دیدند چون علی به اُحد
میزدی در ره خدا شمشیر
پدر از دور با تبّسم گفت
آفرین خوش بود تو را شمشیر
جان ز اهل خطا ستان که برزم
نکند در کَفَت خطا شمشیر
تو فکن بر دل عدو آتش
تو بزن در صف غزا شمشیر
با بدست تو نفی کفر کند
زد به اجسام نقشِ لا، شمشیر
آه ای ماه برج یکتائی
کرد فرق تو را دو تا، شمشیر
حمله ورگشت خصم بر بدنت
گاه با نیزه گاه با شمشیر
کرد در پیش دیده گان پدر
عضو عضوت ز هم جدا شمشیر
هیچکس باورش نبود چنین
که تو را افکند ز پا شمشیر
تو به حقّی چه غم گرت آید
تیر دشمن به سینه یا شمشیر
بود از اوّل به جرم حقگوئی
بر شما خاندان سزا شمشیر
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
قامتت تا ز صدر زین افتاد
عرش گوئی که بر زمین افتاد
نی خطا گفتمی که دریم خوی
مظهر عالم آفرین افتاد
رشتۀ عقل را جنون بگسست
حلقۀ عشق را نگین افتاد
چین زلف تو شسته شد از خون
بر جبین سپهر چین افتاد
سورۀ طا و های قرآن را
غرق خون آیت مبین افتاد
کر اثبات ذات الااللّه
نقش لا تا بر آن جبین افتاد
کس نداند بجز خدا و حسین
چه بآن جسم نازنین افتاد
نه تو دست از حیات خود شستی
که ز پای مقتدای دین افتاد
با سکوتت بروز عاشورا
شورش صبح واپسین افتاد
همه گفتند وای بر امّت
که ز پا ختم مرسلین افتاد
در حرم تا تو را به یا ابتا
از لب جانفزا طنین افتاد
رنگ بابا پرید و آه کشید
که جوانم ز صدر زین افتاد
ای که سر تا بپای بودی مهر
با تو گردون چرا بکین افتاد
آب نایاب بود و از داغت
در حرم آه آتشین افتاد
نه قد راستان ز غصه خمید
که زپا میر راستین افتاد
از دم تیغ قطعه قطعه شدن
قسمت اهل حق چنین افتاد
اوفتادی بخاک و از خونت
ناگه این نقش دلنشین افتاد
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
@hosenih
با سکوت تو بانگ وا ولدا
شد بلند از لب ولّی خدا
گشت در موج دشمنان هر سو
کرد در بحر خون تو را پیدا
دید از تیر و نیزه و شمشیر
عضو عضوت ز هم شدند جدا
چهر بر چهره ات نهاد و نمود
گریه در پیش خندۀ اعدا
از درون دل شکسته کشید
هفت نوبت نوای وا ولدا
کی ز خون تو نخل دین سیراب
وی شده با گلوی تشنه فدا
تو خموشی و من سراپا گوش
کز لبت بشنوم دوباره صدا
پدر پیر خویش را دریاب
بخدا تا نداده جان بخود آ
ناله ام را ز عمق جان بشنو
زنگ آهم ز لوح دل بزدا
میزبانم بکشتن پسرم
حق مهمان خویش کرد ادا
بی تو با خصم همسفر گردد
وای بر حال عمهّ ات فردا
با فراق تو خو کنم؟ هرگز
بی تو مانم، در این جهان ابدا!
ای تو جان و جهانیان همه تن
وی تو ماه و ستارگان، شهدا
ای تو مولا و دیگران بنده
وی تو سلطان و عالمیت گدا
تا قیامت ره حقیقت راست
روی خونین تو چراغ هدا
تا که جان را بقا بود «میثم»
می دهد از تو این سرود ندا
دین حق را بقا، زمکتب توست
اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
#محمود_ژولیده
▶️
این شعر ، سرود عالم بالا شد
تبریک ، حسین بن علی بابا شد
@hosenih
همنام علی ، شبه محمد یعنی
میلاد علی اکبر لیلا شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#وحید_محمدی
▶️
سر خوشم باز در هوای علی
در هوای پر از خدای علی
قلم آورده ام که بنویسم
چند خطی فقط برای علی
چند خطی سفارشی نذر
برق زیبای چشم های علی
ناگهان عطر نور نازل شد
همه جا پر شد از صدای علی
و لبی غرق در تبسم شد
شکر صد بار از خدای علی
بوسه باران شد از لب ارباب
صورت مصطفا نمای علی
سیب سرخ حسین بارید از
بوسه هایش به گونه های علی
سیب سرخ بهشتیان آمد
روز زیبای هر جوان آمد
@hosenih
به علی جلوه ی خدا دادند
به جمالش چه جلوه ها دادند
به لبانش کمی عسل دادند
و به چشمش نمک، جدا دادند
و به تیزی ابروانش هم
خمی از تیغ مرتضی دادند
و به اشک نماز نیمه شبش
خوف دادند و هم رجا دادند
و به یمن حضور محترمش
خانه ی نور را صفا دادند
به خرامیدنش برای پدر
رنگ لبخند شوق را دادند
به علی هر چه خوبها دارند
همه را یک به یک، به جا دادند
و به حق نور عالمین آمد
پسر ارشد حسین آمد
@hosenih
رسم و آداب دلبری دارد
شیوه ی رزم حیدری دارد
بیشتر تا دل از پدر ببرد
قد و بالای مادری دارد
نور سیمای فاطمی دارد
خلق و خوی پیمبری دارد
بی سبب نیست اینکه حسنش با
حسن یوسف برابری دارد
شیر مرد عشیره ی خورشید
چند تا فتح لشکری دارد
مثل حیدر فقط نه یک شیوه
شیوه های دلاوری دارد
مثل عباس مرد میدان است
بین سرها علی سری دارد
اسد الله یا علی اکبر
جان ارباب ما علی اکبر
@hosenih
شب شب مستی و گدایی شد
باز هم هر دلی خدایی شد
باز باران نور می بارد
چه شب خوب و با صفایی شد
دل دیوانه ام به شوق علی
به هوای حرم هوایی شد
کربلا یک علی فقط کم داشت
با حضورش چه کربلایی شد
نسل خورشید با دو تا اکبر
غرق در نور و روشنایی شد
یک علی اکبرش حسینی و
یک علی اکبرش رضایی شد
یک دلم مرغ کربلایی بود
یک دلم مشهد الرضایی شد
من گدای همیشه بی تابم
یا امام الرئوف دریابم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#وحید_محمدی
▶️
خیری به جز از برکت کوثر ندیدیم
ما جز کرم چیزی پسِ این در ندیدم
ما انتخاب دست زهرائیم، پس شکر
ما که به جز خوبی از این مادر ندیدم
بعد از محمد هیچ کس را، هر چه گشتیم
از اکبر لیلا پیمبرتر ندیدیم
گشتیم ما، اکبرتر از حیدر ندیدم
گشتیم ما، حیدرتر از اکبر ندیدیم
از اکبر لیلا برای سفره داری
بعد از حسن، ما هیچ کس را سر ندیدیم
دیدیم ما، در خانه اش آقا زیاد است
گشتیم ما در خانه اش نوکر ندیدیم
@hosenih
آمد، لب جن و ملک غرق دعا شد
یوسف شد و ماه رخش قبله نما شد
گلخنده بر روی عمو پاشید اول
اکبر همان اول مرید مجتبی شد
هر کس که شد خاک درش، تا آسمان رفت
فطرس شد و بال و پرش غرق شفا شد
یک عمر خاک پای بابا بود و آخر
شش گوشه ی اکبر همان پائینِ پا شد
وقتی گره افتاد در کار گداها
خاک قدم های علی مشکل گشا شد
زائر دو رکعت عشق زیر قبه را خواند
زائر همان پائین پا حاجت روا شد
آئینه آئینه است کوچک یا بزرگش
هر کس که شد عبد علی عبد خدا شد
@hosenih
گفتم علی و سینه ام مست نجف شد
تیر غمش را سینه ی عاشق هدف شد
وقتی علی و فاطمه دریای نورند
اکبر دُر و ارباب نوکرها صدف شد
جنگاوری را از عموها ارث برده
لرزید خاک دشت وقتی که به طف شد
در صحنه های تن به تن خونش زمین ریخت
هر کس که در این عرصه با اکبر طرف شد
لشکر به هم پاشید وقتی رفت میدان
تا گفت نام من علی ... نیزه به صف شد
@hosenih
دارد تلاطم می کند باران نیزه
وسعت گرفته تا کجا، میدان نیزه
دور علی حلقه زده ابر سیاهی
حالا گرفته دشت را طوفان نیزه
حالا دل غم دیده ی بابای پیرش
مثل تن اکبر شده مهمان نیزه
صدها که نه بلکه هزاران بار پیکر
بالا و پائین رفته بر دستان نیزه
پس لااقل پیراهنش را پس بیارید
حالا که گشته یوسف قرآن نیزه ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
خوشم که سرسپردهی صدای دلبرم
خوشم که بیقرار یک دعای دلبرم
اسیر یک نگاه دلگشای دلبرم
خوشم که دم به دم پر از هوای دلبرم
هوایی هوای کربلای دلبرم
دوباره در هوای یک تبسُّم ملیح...
دخیل عشق بستهام به گوشهی ضریح
@hosenih
اگر خمار و بیقرار و زار و خستهای
ز کار و بار روزگار دل شکستهای
اگر به لطف دیگران نظر نبستهای
اگر دل از تمام غیر او گسستهای
قیام کن چرا جدا ز خُم نشستهای
شب حوالهی پیاله آمده بیا
شب گرفتن حواله آمده بیا
@hosenih
بیا اسیر لطف بیکرانهی حسین!
بیا خمار بادهی شبانهی حسین
بخوان دوباره یکسره ترانه حسین
بیا ببین صفای آشیانهی حسین
تنزّلُ الملائکه... به خانهی حسین
شب نزول استعارهی محبّت است
شب تولد ستارهی محبّت است
@hosenih
تولد ستارهای که ماه عالم است
تلألو دوبارهی رسول خاتم است
تجلی جلالت علی اعظم است
ستارهای که با کرامت و مُکرم است
دلیل گریههای هشتم محرم است
خوشم که در هوای رؤیتش روانیام
به پای این ستاره میرود جوانیام
@hosenih
ستارهای که در مدار او ستارهها
جواب روشنی برای استعارهها
که... میدهد به ما نشانِ راه چارهها
ستارهای که با وجود ماه پارهها
شدند محو طلعت رخش نظارهها
تولد ستارهی سحر مبارک است
حسین فاطمه شده پدر... مبارک است
@hosenih
تولد ستارهای که زهرهی صفاست
ستارهای که روشنای عرش کبریاست
ستارهای که صاحب سریر انماست
ستارهای که رونق بهشت کربلاست
دمی نگاه او نیاز کلّ عمر ماست
به افتخار این ستارهی محمّدی...
من از عدم درآمدم! تو هم درآمدی؟
@hosenih
ستارهای که نور در مدار خندهاش
ستارهای که ماه بیقرار خندهاش
ستارهای که عشق سر به دار خندهاش
نجات عالم است گوشه کار خندهاش
بهشت میکند خدا نثار خندهاش
به عشق این ستاره پا بکوب و دف بزن
به شادباش حضرت حسین کف بزن
@hosenih
ستارهی محمّدی شمائل حسین
ستارهی محمّدی خصائل حسین
ستارهی محمّدی فضائل حسین
ستارهی محمّدی مسائل حسین
ستارهی محمّدی دلائل حسین
به افتخار این ستارهی خدا نشان
بزن کف مرتب و علی علی بخوان
@hosenih
ستارهای که آسمان به زیر پای او
ستارهای که یک جهان شده فدای او
ستارهای که انس و جان... ز جان گدای او
ستارهای که صاحب الزمان ثنای او
نموده در زیارتش بیان برای او...
سلام ای سلالهی خلیل یا علی!
به راه عشق اوّلین قتیل یا علی
@hosenih
دوباره سر زده مگر رخ پیمبری
دوباره جلوهگر شده جمال حیدری
چه روی دلگشایی و چه نام دلبری
عجب دلیر دلبر و عجب دلاوری
همه حسینی و ... حسین ... علی اکبری
میان شور نغمهی علی علی مدد
صدای کِل کشیدن فرشته میرسد
@hosenih
ستارهی ستارههای فاطمه علی!
محمد علی نمای فاطمه علی!
ببین که عمه با صدای فاطمه علی!
نشسته در برت به جای فاطمه علی!
دوباره ناز کن برای فاطمه علی!
بناز که... نیاز عمه ناز چشم توست
اذان به وقت شرعی نماز چشم توست
@hosenih
به گیسوی نشسته روی شانهات قسم
به حال بندگی عاشقانهات قسم
به سفرهی همیشه پهنِ خانهات قسم
به رحمت مدام بیکرانهات قسم
به آن چراغ بام آستانهات قسم
نمیروم به جایی از در سرای تو
امیدوارم عاقبت شوم فدای تو
@hosenih
نگاه کن به حال این اسیر مضطرب
توجهی به سوی این حقیر مضطرب
تفضّلی به بندهی فقیر مضطرب
تو حضرت امیر و من اجیر مضطرب
چقدر در مصاف تو دلیر مضطرب!
فتادهاند از نفس کنار راه تو
فدای گردشِ گداکُشِ نگاه تو
@hosenih
خدا برای من فقط گدا شدن نوشت
گدای خانوادهی شما شدن نوشت
به کوچههای لطفتان رها شدن نوشت
هلاک جمعههای کربلا شدن نوشت
و عاقبت به راهتان فدا شدن نوشت
ولی برای تو نوشته: دلبری کنی
مرا به لطف خود علیِ اکبری کنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
#محمدمهدى_عبدالهى
▶️
آيينه رونماى حيدر آمد
اين بار على ،شبهِ پيمبر آمد
@hosenih
سقّاى ادب باز رجز مى خواند:
الگوى جوان،"علىّ اكبر" آمد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
#داود_رحیمی
▶️
علی زره که بپوشد همین که راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
همین که اسم علی آمده است در دل میدان
بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد
@hosenih
علی اکبر لیلاست یا جوانی حیدر؟
که از جمال و جلالش شکوه ماه بیفتد
جمال یوسف ما را هر آنکه دیده نوشته:
رواست یوسف کنعان به قعر چاه بیفتد
چه هیبتی! چه وقاری! که سوی این قد و قامت
هرآنکه خیره شود از سرش کلاه بیفتد
@hosenih
علی است، مثل علی می دهد پناه گدا را
اگر به خانه ی او راه بی پناه بیفتد
اگر موذن علی اکبر است، بَه چه نمازی
ازین اذان به سرم شور لا اله بیفتد
چه بهتر است که اول به شاهزاده بگویی
به هر دلیلی اگر کار تو به شاه بیفتد
@hosenih
به آسمان روی و کار آفتاب کنی، گر
فقط به سوی تو از سمت او نگاه بیفتد
جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد
دگر نمی شود اصلا پی گناه بیفتد
تمامشب سر راهش نشسته ام به امیدی
که راه شاهزاده براین عبد روسیاه بیفتد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
باید شنید از دو لبت یاحسین را
باید که دید رویِ تو را با حسین را
از آن شبی که خنده زدی در میانِ مَهد
هرشب علی علی شده لالا ، حسین را
با هیچ چیزِ عالم عوض ، نه نمیکند
اربابِ ما شنیدنِ بابا حسین را
هر پنج وعده تا که اذانِ تو میرسد
مبهوت میکند همه حتیٰ حسین را
اینسان که خیره خیره تو را میکند نگاه
باید که دید وقتِ تماشا حسین را
طوری به رویِ دامن زینب نشستهای
گویا گرفته حضرت زهرا حسین را
باغ بهشت را گِروِ باده دادهایم
دیوانگانِ حضرتِ ارباب زادهایم
@hosenih
روزی که بال میزدم اما پری نبود
روزی که حلقه میزدم اما دری نبود
روزی که باده عربده میزد حریف کو؟
حل میشدم درونِ مِی و ساغری نبود
روزی که در میانِ تمامیِ عقلها
مستانه نعره میزدم و حنجری نبود
روزی که عشق بود و خداوندِ عشق را
غیر از حسین آینهی دیگری نبود
دیدم حسین بود و حسین و حسین هم
وقتی که بود جلوهی بالاتری نبود
میخواستم که دل بسپارم نیافتم
میخواستم که سر بدوانم سری نبود
آنروز لطفِ حضرتِ حق حیدری شدیم
ما را صدا زدند و علی اکبری شدیم
@hosenih
وقتی که باز میکنی از رُخ نقاب را
بیچاره میکنی زِ پِی ات آفتاب را
انگشت بر لب اند تمامیِ قابها
داری زِ بس که چهرهی ختمی مآب را
جبریل هم گمان کنم اینجا مُردَد است
آورده در حضورِ تو اُمّ الکتاب را
شُکرِ خدا برای گرههای کورِ ما
آوردهای هزار دَمِ مستجاب را
چشم پدر زِ شوق و شعف برق میزند
وقتی سلام میکنی عالیجناب را
میدان برایِ عرضِ ادب سجده میکند
تا دست میکشی سر و یالِ عقاب را
تو حیدری که آمده تکرار میشوی
وقت نبرد تیغ علمدار میشوی
@hosenih
در خاک میروند تمامِ سوارها
با دیدنِ تو ای نفسِ ذوالفقارها
حتیٰ هنوز بین دلیران زبانزد است
یک صحنه از حضور تو در تار و مارها
تو میزدی به سینهی لشگر ولی چه سود
یک تن نبود دور و برت از فرارها
تیغ تو چرخ میزند و چرخ میزند
صدها هزار دست و سرِ نابکارها
از نازِ ضربِ شصتِ تو بد مست میشود
شمشیر تو که زَهره دَرَد از شکارها
از نازِ ضربِ شصتِ تو تکبیر میکشد
عباس ، وقتِ دیدنِ این کار زارها
نامت حماسهای ست که پیدا نمیشود
هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمیشود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#سیدروح_الله_مؤید
▶️
اول دفتر زنم به نام خداوند
واجب عینی است احترام خداوند
بعد خدا گویم از گلی که بر او باد
از نفس مصطفی سلام خداوند
آن گل زیبا رخی که آمده باشد
نظم رخش جلوه ی نظام خداوند
بسکه شبیه محمد است دوباره
"کانَ محمد" بخوان، کلام خداوند
تا نظرش باز شد به چهره ارباب
باز گشودند لطف عام خداوند
رونق الله اکبر است اذانش
جلوه ز خونش گرفته نام خداوند
روز علی اکبر است و روز جوان است
خواهش ما دولت امام زمان است
@hosenih
سر زده از آسمان جمال محمد
یا که دمیده مهی مثال محمد
این پسر نازنین خلاصه ی عشق است
عشق حسین است با خصال محمد
بر رخ او قد کشید ابروی احمد
بر لب او نقش بسته خال محمد
خَلقاً و خُلقاً کپی برابر اصل است
وصف علی هست شرح حال محمد
روز جوان است و در جوانه ی خاطر
گل زده این بیت ایده آل محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
روز علی اکبر است و روز جوان است
خواهش ما دولت امام زمان است
@hosenih
جبریل در او نظر کند به محمد
فاطمه بیند در او حسین مجدد
صورت او بی نظیر عالم تجرید
سیرت او طعنه زن به روح مجرد
مثل ابالفضل ماه هاشمیان است
مثل علی در شجاعت است زبانزد
نام "محمدعلی" از او شده تکثیر
واژه "اکبر" از او شده است سرآمد
از کرمش کم مخواه "ابن کریم" است
می رسد از این قبیله رحمت بی حد
من که بخواهم از او زیارت کویش
تا به که میلش کشد نگار و چه خواهد؟
روز علی اکبر است روز جوان است
خواهش ما دولت امام زمان است
@hosenih
یک نظرش یوسف آفرین دو دنیا
لَو کَشَفَ وَجْهَهُ لَماتَ زلیخا
موی سیاهش نوید چشمه حیوان
طَلعتُه کانَ "والنهارِ تجلیٰ"
جان به فدای هوای کرببلایش
مَن قُتِلَ فیٖ هواهُ کانَ شهیدا
مرگ مرا مرگ عاشقانه بفرما
الّلهمَ اجْعَلْ مَحیانا مَحیا...
روز علی اکبر است روز جوان است
خواهش ما دولت امام زمان است
@hosenih
او علیِ اول سرای حسین است
احمد لیلا و مصطفای حسین است
شرح "أنا مِن حسینِ" ختم رسل اوست
این عظمت خاصّه برای حسین است
دست به دامان اکبرش بزن ای دل
عیدی روز جوان به پای حسین است
خون حسین است خونبهای شهیدان
خون خدا نیز خون بهای حسین است
غنچه ی زیبای باغ عشق و محبت
لاله ی صد چاک کربلای حسین است
روز علی اکبر است و روز جوان است
خواهش ما دولت امام زمان است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#محسن_عرب_خالقی
▶️
تو نور آمدي و شب ز خواب خوش پا شد
تو چشمه آمدي اما مدينه دريا شد
گل از گل همه ي خانواده ات بشكفت
شكوفه هاي نگاه تو تا شكوفا شد
@hosenih
دوباره دور و بر كوچه ي بني هاشم
بهشت گمشده هر فرشته پيدا شد
نه بين اهل زمين بين آسماني ها
سر زيارت تو در مدينه دعوا شد
ز بس ستاره براي زيارت آمده بود
شب تولد تو مثل روز زيبا شد
@hosenih
تو طعم نوبر فرزند را چشانيدي
به يمن آمدن تو حسين بابا شد
همينكه در بغل مادر آمدي گفتند
بهشت زينت آغوش و دوش ليلا شد
تو از قبيله ي ليلايي و دل ليلا
ز حسن روي تو مجنون دشت و صحرا شد
@hosenih
حديث مجمر و اسپند را بخوان و ببين
كه چشم هاي حسد محو در تماشا شد
هزار مرتبه الله اكبر از قدّي
كه آرزوي بلنداي سرو و طوبا شد
هزار مرتبه الله اكبر از چشمي
كه مست از آن همه انگورهاي دنيا شد
@hosenih
هزار مرتبه الله اكبر از مويي
كه لطف مختصرش رفت و شام يلدا شد
هزار مرتبه الله اكبر از آن دم
كه معتكف به شفا خانه اش مسيحا شد
هزار مرتبه الله اكبرت گويم
كه با صداي تو داوود مست و شيدا شد
@hosenih
تمام خِلقت و خُلقت شبيه پيغمبر
تمام ناز و نيازت شبيه زهرا شد
تويي تو يوسف يعقوب شهر پيغمبر
منم همانكه به يك غمزه ات زليخا شد
علي اول نسل علي ، علي يارت
كه هيبت تو تماماً علي اعلي شد
@hosenih
به شوق صوت اذانت به عرش گلدسته
چقدر مأذنه دلتنگ صبح فردا شد
پس از تو رفت دگر خير از سر عالم
پس از تو خاك به فرق تمام دنيا شد
رشيد بودي و بعد از شكستنت بابا
شكست بس كه كنار تو از كمر تا شد
@hosenih
هنوز عطر تو از بين دشت مي آيد
به ياد لاله سرخي كه ارباًاربا شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#محمود_ژوليده
▶️
وقتی خدا به لطف مجدد نظر کند
بر خلق با جمال محمد نظر کند
خواهد خدا تجلیِ اعظم کند به خلق
پس می سزد به جلوۀ سرمد نظر کند
روی خداست، روی محمد، علی، حسین
یعنی خدا به صبغۀ احمد نظر کند
بر انبیاء یکصدوبیست و چهار هزار
دفعه علیِ اکبرِ ایزد نظر کند
آیا علیِ اکبرِ مرسل شنیده ای
شاید خدا بخواهد و ممتد نظر کند
اصلاً پیمبر اینهمه اکبر نمیشود
کرب و بلا بدون پیمبر نمیشود
@hosenih
این ریسمان که رشتۀ پیوستۀ خداست
سِرّالنبی حقیقت سربستۀ خداست
یک ذرّه هم جدا ز خدا خواندنش خطاست
عبدِ امام و بندۀ وارستۀ خداست
وقتی که دید حال مناجات اکبرش
گفتا حسین؛ وه که چه دلبستۀ خداست
سروی که جز برای خدا خم نمی شود
در دشت خون، صنوبرِ بشکستۀ خداست
صوت اذان او سخن دلربای عشق
همچون حسین، عاشق و دلخستۀ خداست
بس دیدنی است، چونکه به سجاده می رود
معراج را چو آینه شهزاده می رود
@hosenih
او را خلیل آمده ایمان بیاورد
یا جبرئیل آمده قرآن بیاورد
پیغمبران به مقدم او صف کشیده اند
یوسف به دیدنش گل رضوان بیاورد
طرز نگاه جاذب و عاشق کُشِ علی
لشگر برای حضرت سلطان بیاورد
نذر قدوم زادۀ لیلاست، هر چه جان
مجنون ز نسلهای جوانان بیاورد
حالا که کعبه، بتکده جاهلیّیت است
پس بت شکن تَبر به گریبان بیاورد
اَبروی خَم، بتابد اگر بیش و کم علی
بتخانه را دوباره بریزد بهم علی
@hosenih
آنانکه آشنای ولایت نمی شوند
با خطبۀ امام هدایت نمی شوند
صد بار اگر رسول خدا جلوه گر شود
برخی مطیع امر ولایت نمی شوند
سفیانیان ز بیت و حرم دل نمی کَنند
تسلیم حق بدون درایت نمی شوند
درس مقاومت ز تعالیم اکبر است
لشگر که بی دفاع، حمایت نمی شوند
باید فدائیانِ حرم کُشته می شدند
وَرنه مدافعان که روایت نمی شوند
ما از حریم زینبیه مکّه می رویم
از تربت رقیه سوی کعبه می رویم
@hosenih
اکبر چو سوی لشگرِ گمراه می رود
تا عرش از خیام حرم، آه می رود
پیشِ پدر، پسر چو خرامان سفر کند
از قلبِ کوه، نالۀ جانکاه می رود
زُلفت بِبند تا که نریزد به روی چشم
حِرزی بِبند، وَرنه رخِ ماه می رود
با حیله می کِشند وَ با نیزه می کُشند
صد پاره یوسفم به تهِ چاه می رود
برخیز و راه را تو به عمه نشان بده
بر آل فاطمه رهِ خیمه نشان بده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#موسی_علیمرادی
▶️
وقتی که طبع من بدمد سورشعر را
در واژ ه ها به عشق تومحشر شود به پا
تا اینکه جایی از غزلت جایشان شود
هر واژه ای به سمت خدا دست بر دعا
در بین حرف ها به تمنای وصف تو
با عین و لام و یا بشود کعبه ای بنا
باید خدا خودش بنویسد ز وصف تو
یا این قلم به دست من و شعر از خدا
شاعر چه زود خسته شد و بر ورق نوشت
بی انتهایی و غزلت نیست کار ما
باید برای شعر شما جبرییل شد
حتما به وحی های الهی دخیل شد
@hosenih
آهوی طبع من به هوایت رمیده است
آوارگی عشق تورا برگزیده است
ابروی تو دوبیتی چشمت رباعی است
نامت غزل بلندی قدت قصیده است
باران شناسنامه دست کریم تو
مهر شناسنامه چشمت سپیده است
عباس و تو دوشعله عشقید ودیده ای
در آسمان دو قرص قمر را ندیده است
جاداشت تا ترک بخورد کعبه باز هم
وقتی شنید حیدر لیلا رسیده است
با خلق توخدا به نبوت اشاره کرد
با قامتت به روز قیامت اشاره کرد
@hosenih
باعشق تو تمام دلم عشق میکند
تا مینویسم از تو قلم عشق میکند
نه اینکه ما فقط به تو دلداده ایم بس
با عشق تو خدای تو هم عشق میکند
هم تو کریم و هم پدر و هم قبیله ات
بر خانواده ی تو کرم عشق میکند
وقتی به پیش چشم پدر راه میروی
بر قامتت قدم به قدم عشق میکند
وقتی کنارحضرت عباس میرسی
از این سپاه چشم حرم عشق میکند
قلب پدر از عشق تو تسخیر می شود
روحش به چشمهای تو زنجیر می شود
@hosenih
صاحب نفس شدی مسیحای دیگری
اصلا خودت بگو که علی یا پیمبری
می بینمت تورا به بلندای بالها
از تاق عرش یک سرگردن تو سرتری
با این قداستی که تو داری مساجدی
باید بنا شود به رهی گر تو بگذری
بر آسمان اگر که نگاهت گذر کند
خورشید را به نور خود از روی میبری
آقا مگر که عاشق تو میشود نبود
لیلای زاده هستی و استاد دلبری
تصویر رفتن تو سر آغاز عاطفه است
معنای اوج قله پرواز عاطفه است
@hosenih
پر بود چشمهای حسین از محبتت
پربود چشمهای ترت از نجابتت
وقتی قدم به صحنه میدان گذاشتی
مومن شدند چندنفر بر نبوتت
اما تمام دشت به یک بار نیزه شد
وقتی شنید از رجز تو اصالتت
جاداشت از فلک برسد صوت لافتی
هنگام رقص تیغ تو در شان قدرتت
معراج تو میان حرایی زنیزه است
چیزی نمانده شبه پیمبر به بعثتت
بابا به پیش پیکر تو محتضر شود
در بین یک عبا بدنت مختصر شود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#علیرضا_خاکساری
▶️
ای خوش قد و بالای بابا ماه لیلا
چشم امید و روشنی راه لیلا
از تو که مولودی منزه تر نباشد
طفل عزیز و نوگل دلخواه لیلا
با اولین لبخندهای دلنشین ات
مهرت نشسته در دل آگاه لیلا
وقتی که هستی در کنارش غم ندارد
ای هم زبان و همدل و همراه لیلا
در شهر با تو مادرت را می شناسند
ای بانی عز و جلال و جاه لیلا
بس که پیمبرگونه تو رفتار کردی
باید بخوانیمت رسول الله لیلا
از خاک پای تو تبرک جسته مادر
باشد قدمگاهت زیارتگاه لیلا
مداح تو ما نه خداوند جلیل است
دستان ما کوتاه و خرما بر نخیل است
@hosenih
حس تغزل را نگاهت باب کرده
از تو نوشتن شعر ما را ناب کرده
شب تا سحر را گرم توصیف تو هستیم
هر شاعری را عشق تو بی خواب کرده
شیرین زبانی های تو از روز اول
قند دل آقای مان را آب کرده
در رفت و آمدها به پای تو می افتند
عطرت تمام شهر را بی تاب کرده
روح اذانی و نگاه حاکم تو
لحن مؤذن زاده را جذاب کرده
گیرایی هر طاق ابرویت دوباره
ابلیس را هم راهی محراب کرده
صدها سعید و مسلم و عابس فدایت
وقتی تو را حق سرور اصحاب کرده
جدت علی با قلعه ی خیبر نکرده
کاری که چشمت با دل ارباب کرده
هم شاهزاده عین نور و نور عینی
هم یاعلی ابن الحسن ابن الحسینی
@hosenih
با دوستان آرزومندی که داری
مستیم از ذکر خداوندی که داری
ماه سحرهای مدینه ! پایدار است
با سجده و سجاده پیوندی که داری
تو در جلال و مرتبت خیلی بزرگی
عالم فدای نام و پسوندی که داری
عشقی که تو باشی همه با سر می آیند
عاشق کش است آن طرز لبخندی که داری
همراه با حاتم ، سلیمان هم نشسته
در جمع سائل های خرسندی که داری
هم منتهی الحلمی علی هم کاشف الکرب
مثل عموهای خردمندی که داری
بوی امیر المومنین از تو می آید
با ذوالفقار و نقش سربندی که داری
تو فتح خیبر میکنی و ورد لبهاست
اعجاز بازوی تنومندی که داری
دشمن توان جنگ رو در رو ندارد
با ضربه های بی همانندی که داری
خرج تو قطعا می شود ای شیرمیدان
تکبیر خواهرهای دلبندی که داری
تنها رجز خواندی و دشمن زهره ترکاند
در حیرتم از لحن سوگندی که داری
( اَنا عَلِيُّ بنُ الحُسينُ بنُ عَلِيٍّ
نَحنُ و بيتُ اللهِ اَولي بالنَّبِيِّ
مِن شَبَثٍ و شَمَرٍ ذاكَ الدَّنِيّ
اَضرِبُكُم بِالسَّيفِ حَتّي يَنثَني
ضَربُ غُلامٍ هاشِميٍّ عَلَوِيٍّ
و لا اَزالُ الـيومَ اَحـمي اَبي
تااللهِ لا يَحكُمُ فينا اِبنُ الدَّعِيّ )
در معرکه همواره سر می ریزد آقا
از هر سر انگشت هنرمندی که داری
پیش تو اصلا قد علم کردن حرام است
هرکس که بدخواه تو شد کارش تمام است
@hosenih
در جان تو صورت و سیرت می درخشد
در دست هایت ابر رحمت می درخشد
آیینه ی پیغمبری خُلقاً و خَلقاً
از چهره ات نور نبوت می درخشد
مانند خورشیدی فروزان بر سر تو
عمامه ی سبز سیادت می درخشد
زیبایی و بخشندگی و حسن خلق ات
در چشم دشمن بی نهایت می درخشد
از تو می آموزیم سبک زندگی را
از هر کلام تو صداقت می درخشد
انگور تازه حاصل اعجاز باباست
عشق به تو در این حکایت می درخشد
طوق غلامی تو و ایل و تبارت
بر گردنم روز قیامت می درخشد
با ختم "عاشورا" به این نکته رسیدم
نام تو در متن زیارت می درخشد
بانی شش گوشه شدی بیش از همه جا
در کربلا پایین پایت می درخشد
در تک تک آموزه های مکتب تو
امر اطاعت از ولایت می درخشد
کوری چشم ابن منقذها همیشه
نام علی در بین عترت می درخشد
هر تکه های نامساوی تن تو
در جامه ی سرخ شهادت می درخشد
از نیزه گفتم بی هوا ؛ لیلا ببخشد
امیدوارم حضرت زهرا ببخشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_رحیمی
▶️
قُنداقه را حسین گرفت و نگاه کرد
اینگونه آفتاب تبسم به ماه کرد
با خنده ی پیمبری اش از همان نخست
حال حسین را علی اش رو به راه کرد
هرکس که دیدش و صلواتی نکرد نذر
در باب احتجاج خودش اشتباه کرد
با یک نگاه دشمن خود را در اوج رزم
هر قدْر کوه بود مُبَدَل به کاه کرد
مردان جنگجوی عرب را بدون جنگ
پلکی به هم رسانده و خلع سلاح کرد
قبل از ورود شمر به گودال در وداع
روز حسین را علی اکبر سیاه کرد
برگشت با بهانه ی لب تشنگی ولی
در اصل شاهزاده تَرَحُم به شاه کرد
برگشت قطعه قطعه علی اکبر این چنین
یک دشت را برای تنش بارگاه کرد
@hosenih
تو آمدی علی بشود حاصل حسین
باشد سه جور آینه در منزل حسین
تلفیقی از نبوت محض وامامتی
ای شامل پیمبر و ای شامل حسین
آن سان که خلق گشت حسین از گِل علی
آمد پدید با تو علی از گِل حسین
تو آمدی که نام تو مشکل گشا شود
عشق به تو ولی بشود مشکل حسین
از بس که دوست داشت تورا٬ در مقام عشق
جان تو گشت هدیه ی ناقابل حسین
کشتی شکست خورده ی طوفان کربلاست
آنجا که پیکر تو شود ساحل حسین
قدِّ تو را وموی تو را و رخ تورا
هرکس که دید گفت امان از دل حسین
با هر تبسمت٬ نفست٬ راه رفتنت
قبل از سنان خودت شده ای قاتل حسین
بالای پیکر تو خودش را بروز داد
در های های گریه غم کامل حسین
از خیمه تا کنار تن قطعه قطعه ات
قدّش خمیده گشت در این فاصله حسین
بعد از تو خاک بر سر دنیا که می رود
بر روی نیزه ها سر یک قافله حسین
بعد از تو روبرو بشود تا صلات ظهر
با شمر وخولی و انس و حرمله حسین
@hosenih
برای گفتن از تو سخن نمی ماند
که روضه ات به دل انجمن نمی ماند
چه کرده است به اعضای دَرهَمَت شمشیر
که بر سیاهی زلفت شکن نمی ماند
علی نماند اگر از حسین٬ قاسم هم
به احتمال قوی از حسن نمی ماند
چنان میان تن دشت ارباً اربایی
که بر تنت اثر پیرهن نمی ماند
برای روضه شناسان اشاره ای کافی ست
تن تو آه میان کفن نمی ماند
مؤذنی که بگوید علی ولی الله
مُسَلَم است برایش دهن نمی ماند
میان این همه شمشیر ونیزه معلوم است
که عضو سالمی از این بدن نمی ماند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih