eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک عمر ز کوچه غصه میخورد حسن تا خانه خودش فاطمه را برد حسن @hosenih حق داشت اگر ز غصه های مادر... آن روز میان کوچه میمرد حسن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گر چه تو مظهر صبری و رشیدی بانو گل پرپر شده ی دست پلیدی بانو من همان رو سیه بر سر بازار تواَم برده ای مثل مرا خوب خریدی بانو @hosenih رو به هر کس که زدم زود مرا پس میزد تو فقط روی سرم دست کشیدی بانو اگر اینجام تو هستی که دعایم کردی و به داد من بیچاره رسیدی بانو بی سبب نیست اگر قبر شما پنهان است خیری از مردم این شهر ندیدی بانو @hosenih قصه این است کسی راه تو را سد میکرد مثل شمعی وسط کوچه چکیدی بانو و شنیدی که علی سر به گریبان میگفت من بمیرم که چنین زود خمیدی بانو مانده هاجر متحیر ز تو آن وقتی که کوچه تا کوچه دویدی و دویدی بانو @hosenih هر شب جمعه صدایی ز حرم می آید ناله های پسرم وا پسرم می آید... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را پامال لگدهای مکرر شدنت را بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند زهرا ، همه دیدند معطر شدنت را @hosenih با کشتن یک سوم سادات ، گرفتند از چهره ی تو لذت مادر شدنت را یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم تنها ، سپر غربت حیدر شدنت را یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟ آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را @hoseni زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟ یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم چون آینه ای تار و مکدر شدنت را دستار به سر بسته ای و بین نمازت زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را @hosenih من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی! وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از باغ نشسته در خزان آقا جان حرفی بزن و کمی بخوان آقا جان @hosenih زهرا به زمین خورد و علی را بردند این جمعه خودت را برسان آقا جان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بالشش نم دار از اشک و تنش تب دار شد پیش چشمش ماجرای تیره ای تکرار شد دست در دستان مادر در میان کوچه بود در مسیر خانه اش گل رو به رو با خار شد @hosenih نعره تا زد، فاطمه چشمان طفلش را گرفت تیره شد چشم حسن، چشمان مادر تار شد ضربه با شدت بیاید سر همان سو می رود از حسن شرمنده ام این قافیه دیوار شد @hosenih دست و پا گم کرده زینب، آب آورده حسین باز با کابوس کوچه مجتبی بیدار شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گر چه تو مظهر صبری و رشیدی بانو گل پرپر شده ی دست پلیدی بانو من همان رو سیه بر سر بازار تواَم برده ای مثل مرا خوب خریدی بانو @hosenih رو به هر کس که زدم زود مرا پس میزد تو فقط روی سرم دست کشیدی بانو اگر اینجام تو هستی که دعایم کردی و به داد من بیچاره رسیدی بانو بی سبب نیست اگر قبر شما پنهان است خیری از مردم این شهر ندیدی بانو @hosenih قصه این است کسی راه تو را سد میکرد مثل شمعی وسط کوچه چکیدی بانو و شنیدی که علی سر به گریبان میگفت من بمیرم که چنین زود خمیدی بانو مانده هاجر متحیر ز تو آن وقتی که کوچه تا کوچه دویدی و دویدی بانو @hosenih هر شب جمعه صدایی ز حرم می آید ناله های پسرم وا پسرم می آید... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای که ذاتت جدا ز مخلوق است ای که مخلوق تو جدا از ذات همه ی خلق آیتت، اما فاطمه هست محکم الایات @hosenih فاطمه کیست مصطفی‌مظهر فاطمه چیست، مرتضی مرآت شان زهرا لماخلقتکما سوره‌ی قدر و هل‌اتی، صافات او ز هر خلقتی مبارک تر کوثر است و تجلّی برکات @hosenih پدر و مادر و تبارش نور نور در نور، از جمیع جهات روی میزان به عرصه ی محشر حب زهراست بهترین حسنات بیت زهرا برادر کعبه حرمت او برابر کعبه @hosenih دست بوسش وجود پیغمبر شان او را ستوده پیغمبر در مقام علو و والایی غیر حیدر نداشت همتایی فاطمه یادگار پیغمبر شمع روی مزار پیغمبر @hosenih حیف خیری ندید بعد رسول ظلم بی‌حد چشید بعد رسول سوز و آتش، هجوم و ضرب و لگد پهلوی‌او ...فشار درب و لگد میخِ‌در کج‌مدار شد ای‌وای در به رویش هوار شد ای‌وای @hosenih تا ببندند دست حیدر او عده‌ای رد شدند از سر او کربلا نیز اینچنین بوده پسرش نقش بر زمین بوده کربلا با حسین بد کردند بدن شاه را لگد کردند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت چقدر منتظران تو بي صدا رفتند نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت @hosenih به هر ديار عزادار مادرند همه بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت قسم به خاك نشسته به چادر مادر سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت هنوز نالة مادر به گوش مي آيد ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت @hosenih ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت كنار بستر غرق به خون مادرتان هنوز زينب كبراست ديده بر راهت ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت @hosenih به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک نظر کن به دل دربه در نوکرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها @hosenih پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان تر نوکرها @hosenih پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها با دعای پدر و مادرمان اینجاییم ای به قربان تو مادر پدر نوکرها رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها @hosenih مادری خورد زمین صورت او زخمی شد سوخت از روضه ی مادر جگر نوکرها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در طالع ما وعده ی دیدار بود ای کاش بخت وصالت با دل ما یار بود ای کاش این هفته ها راوی تکراری هجرانند این هفته پایان بخش این تکرار بود ای کاش @hosenih دیدند خیلی ها هزاران بار رویت را سهم نگاهم دست کم یک بار بود ای کاش بوسیدن خاک کف پاهای تو یک روز روزی این لب های بی مقدار بود ای کاش مانند چشمان تر تو در غم زهرا چشمم غریق گریه ی بسیار بود ای کاش @hosenih بی شک میان گریه هایت آرزو کردی شهر مدینه بی در و دیوار بود ای کاش یا دست کم روزی که در مابین آتش سوخت وقتی که می افتاد بی مسمار بود ای کاش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از ماجراى عشق آنكه قسمتى دارد فهميده شبهاى بيابان لذتى دارد هركس به يارى رو نمايد در شب هجران ديوانه با خار مغيلان خلوتي دارد @hosenih گوشه نشين كردند هركس را پسنديدند موسى ميان طور كنج عزلتى دارد اهل محل از سرگذشتم قصه ميسازند حال بد ديوانه درس عبرتي دارد عاشق شوى قيد خودت را ميزنى يك شب در جمع ما بى خانمانى قيمتى دارد @hosenih دلخور نشو از حرف مردم هر كه عاشق شد پشت سرش حرف و حديث و تهمتى دارد دانستم از خاكستر پروانه زير شمع عاشق شدن با سوختن سنخيّتى دارد حاجت نياورده هم اينجا دست پر برگشت كارِ نكرده هم در اينجا اجرتى دارد @hosenih گاهى مسير توبه پشت آبرو ريزى است لغزيدن پاى زليخا حكمتى دارد از كوچه ی ليلا، جبين نشكسته نگذر چون اين كوچه نزد عاشقانش حرمتى دارد آنكه سر سجاده اش شبها نميخوابد بعد از وفاتش تازه خواب راحتى دارد @hosenih بيرون نياندازم ز درگاهت به اين زودى اين بخت برگشته در اينجا كسوتى دارد سوگند به زهرا كه هركس نوكرى كرده با فضه و اسما و قنبر نسبتى دارد بازار دنيا چند روزى هست و فردا نيست دخل دكانش سكه ی بى بركتى دارد @hosenih كالاى ما اشك است از رونق نمي افتد گريه كن زهراست آنكه ثروتى دارد مردى براى همسرش تابوت ميسازد ... زهرا كه راحت شد ... على چه طاقتى دارد!!؟؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ درد دارم دوباره امشب هم از نگاهم ستاره میریزد لاله لاله میان هر نفس از سوز آهم شراره میریزد @hosenih من بریده بریده میسوزم بس که با درد ، سینه دم ساز است گرچه دو ماه هم گذشته ولی دهن زخم کهنه ام باز است @hosenih زانوی من رمق ندارد که باید آرام تر به پا خیزم استخوان های من ترک دارد باید آهسته تر ز جا خیزم @hosenih حسنم ریخته به هم ای وای با خودش حرف میزند در خواب ميگوید هی نزن نزن نامرد باز با گریه می پَرد از خواب @hosenih شب آخر چقدر بی تابم چقدَر کار دارم امشب را با همين شانۀ كبود شده مي زنم شانه موی زینب را @hosenih شانه کردم موی حسینم را بین شانه زدن کم آوردم هرچه هم كه حساب کردم من باز هم یک کفن کم آوردم @hosenih چقدر کار دارم امشب من بقچه ام را در آور ای فضه باید این پیرهن تمام شود نخ و سوزن بیاور ای فضه @hosenih وقت من صرف پیرهن گشت و نرسیدم به زینب تنها معجرش هست حیف فرصت نیست تا بدوزم لباس عروسش را @hosenih چقدر کار دارم ای فضه پلک من گرچه خستگی دارد کمکم کن بایستم آخر من چند جایم شکستگی دارد @hosenih بازوی من برید امانم را قنفذ لعنتی مرا بد زد تا که در بین کوچه افتادم هرکسی بود و هرکه آمد زد @hosenih روی قبرم بگو که بنویسند در جوانی غریب مُردم من با دل خسته كودكانم را به خداي علی سپردم من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم @hosenih سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم @hosenih ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم @hosenih کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رو به ويراني ام خرابم كن باز با بخششت عذابم كن رود نه چشمه نه كه مُردآبم در كوير غمت سرابم كن @hosenih قلب من در گناه يخ زده است گرمي ات را بده مذابم كن شمع بي غيرت فراق توام در غمت قطره قطره آبم كن بنده اي هستم اي عزيز خدا سر بازار انتخابم كن @hosenih خاك پاي تو سرمه ي چشمم خاك پاي ابوترابم كن بدحسابم ولي در اين شب ها جزء سينه زنان حسابم كن و اگر شد مرا مدينه ببر زائر صحن آفتابم كن @hosenih مثل پهلو دل مرا بشكن مثل قلب علي كبابم كن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ فراق تو درد است و درمان ندارد چرا قصه ی هجر پایان ندارد تو جان جهانی تو صاحب زمانی بدون تو جسم جهان جان ندارد @hosenih بیا ای که در سال های ظهورت پر است از بهار و زمستان ندارد خودت را مگیر از دل بیقرارم که بودن بدون تو امکان ندارد تو این روزها باز هم غرق اشکی و اشک تو را چشم باران ندارد @hosenih خدا را دوصد شکر آقا تو هستی اگر زائر آن قبر پنهان ندارد در این روزهای غریبی سپاهی بجز همسرش شاه مردان ندارد و بستند دستان خیبرگشا را شنیدند و گفتند امکان ندارد @hosenih یهودی در آن کوچه دادش درآمد مگر که مدینه مسلمان ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی برای مادر ما گریه می کنید با درد و آه و شرم و حیا گریه می کنید آری درست مثل خجالت کشیدنِ چشمانِ مجتبی بخدا گریه می کنید @hosenih کی دیده اشکِ مادرِ خود را به کوچه ها این قصه را ندیده چرا گریه می کنید مسمار را شنیده ، ولیکن ندیده اید اما چه خوب داغ مرا گریه می کنید زیبا برای مادر ما ضجّه می زنید خیلی شبیه با شهدا گریه می کنید @hosenih با این حساب مرهم غمهای ما شوید گویی کنار آل عبا گریه می کنید یک لحظه غافل از غم یاران نمانده ایم با اینکه با هراس ، بما گریه می کنید عمری به سوگِ ماه مدینه نشسته اید عمری برای کرب و بلا گریه می کنید @hosenih آخر ، زمانِ روز فرج می رسد ز راه از بس شما به سوز و دعا گریه می کنید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آيينه خبر از نَفَس ساحل داشت در سينه ی چاه تا سحر منزل داشت @hosenih كى مى رود از خاطره اش، نه ، هرگز! داغى كه از آن كوچه فقط در دل داشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همواره صر‌یح و منجلی می‌گفتی از ‌سرّ ‌حمایت از ولی می‌گفتی @hosenih پهلوی تو ‌را ‌شکسته بودند اما در هر دم و بازدم «علی» می‌گفتی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با سوختن شام وصالش را سحر كرد مارا غم پروانه خيلي خونجگر كرد مشتاق شمعى ، عاشقى را هم بياموز بايد كه گاهى مثل پروانه خطر كرد @hosenih عمدا مرا پيش رقيبان كم محل كرد ديدار او خون دلم را بيشتر كرد صدبار گفتم دوستت دارم ولى او هر دفعه من را به طريقى دست بسر كرد ديروز جا افتادم از ذكر قنوتش آخر چه شد از بردن نامم حذر كرد @hosenih ديشب بنا بود از خودش با من بگويد ديد از خودم نگذشته ام صرف نظر كرد گفتم چه ميخواهى ز جانم گفت جانت هركس فداى من نشد خيلى ضرر كرد من كه نميدانستم او دارد مي آيد خيرش قبول آنكس كه من را هم خبر كرد @hosenih يا سنگ خورده يا سرش بر سنگ خورده هر كه شبى از كوچه ی ليلى گذر كرد مثل زليخا هيچكس تاوان نداده كفاره اش را داد كارى هم اگر كرد نازى بكش ، كارى بكن ، چيزى بياور حالا چه ديدي شايد ايندفعه اثر كرد @hosenih راهم كه كج شد عاقبت راهى نشان داد قربان آنكس كه مرا از ره بِدر كرد مديون آن رندم كه اشكم را درآورد دلسوز تر بود آن كه من را ديده تر كرد اشكم در آمد گريه كردم او دلش سوخت خاكى كه دادم را خودش تبديل زر كرد @hosenih ميل مدينه داشتم كربُبلا داد مادر مرا نذر حسينش دربدر كرد از فاطمه جز مادرى كردن نديدم من را خريد و وقف غمهاى پسر كرد چه مادرى ، هم پهلويش ، هم بازويش را پاى على او محسنش را هم سپر كرد @hosenih تنها همينقدر از غمش فهميده ام كه با مادر ما هرچه كرد آن ميخ در كرد نه ، نه ، نه تنها فاطمه افتاد نه ، نه خيبرشكن را ميخ در ، زير و زبر كرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای سحر خیز مدینه سحرت را قربان از غم فاطمه چشمان ترت را قربان ای خوش آنکس که گدای سر راهت گشته سائل هرشبۀ پشت درت را قربان @hosenih هرکه دارد هوس دیدن تو آواره است عاشق خسته دل ودربه درت را قربان وای برمن که دلم نیست گرفتار غمت سینه چاکان نشسته به برت را قربان حاجتی نیست مرا غیر دمی دیدارت رخ زهرائی همچون قمرت را قربان @hosenih فاطمیه است بیا روضه زهرا بشنو دل پر از غم و سوز جگرت را قربان هرچه داری همه ارثیۀ زهرا وعلیست شال سبزی که تو بستی کمرت را قربان ای به دوش تو عبای علی وپیغمبر رنگ عمامۀ بسته به سرت را قربان @hosenih نقش انگشتریت چیست...؟ اباعبدالله بهر مظلوم دل نوحه گرت را قربان کربلا می روی اما گل من باچه کسی پسر خون خدا همسفرت را قربان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بزرگ مدينه بزرگ همه دعاى قنوت شب فاطمه بيا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت در آمدم @hosenih خودم آمدم تا سلامت كنم به جاي همه احترامت كنم بيا احترامت فقط با من است جواب سلامت فقط با من است تو خورشيد زهراى اين خانه اى عزيزم تو آقاى اين خانه اى @hosenih مهياي تو خانه را ساختم علي جان بيا سفره انداختم بيا سير امشب نگاهت كنم تماشاى اين روى ماهت كنم نگاه تو را از خدا خواستم من از دار دنيا تو را خواستم @hosenih تمناى دستان سرد منى تو دلگرمى من ، تو مرد منى بيا چاره ی حال پروانه كن كمى گيسوان مرا شانه كن اگر گيسوانم بهم ريخته كمى كارِ خانه سرم ريخته @hosenih سرم را اگر پيش تو بسته ام اگر گريه كردم ، كمى خسته ام خيال تو راحت رويم زرد نيست اگر گريه هم كردم از درد نيست كه اينگونه دلگير كرده تو را؟ چه كس اينچنين پير كرده تو را؟ @hosenih به امر پيمبر عمل ميكنى بميرم كه زانو بغل ميكنى ببينم تو را روبراهى علي؟ بميرم برايت الهى علي غمت را روى شانه ام برده ام نگو از غريبى مگر مرده ام؟ @hosenih مدينه اگر نيست ، گريان تو من و بچه هايم به قربان تو به دنيا پرستى عمل ميكنند شنيدم تو را كم محل ميكنند اگر بى قرارى ، به مسجد نرو اگر غصه دارى ، به مسجد نرو @hosenih كنار من و بچه هايت بمان همينجا نماز جماعت بخوان تو مولاى والا مقام منى بدان تا قيامت امام منى اگر چه در خانه ات هم شكست على خانه ی تو بهشت من است @hosenih يل خيبر اينقدر گريه نكن جلوى در اينقدر گريه نكن من از اشك مردانه دق ميكنم همين گوشه ی خانه دق ميكنم مگر مرده باشم تو گريه كنى زمين خورده باشم تو گريه كنى @hosenih تو به حد كافى پريشان شدى همان كوچه بس بود گريان شدى زمين خوردن من فداى سرت كتك خوردم اصلا فداى سرت بر آن خون ديوار خيره نشو به تيزى مسمار خيره نشو @hosenih به جان على پهلويم بهتر است عزيز دلم بازويم بهتر است تو حرف از مدينه شنيدى على سر من خجالت كشيدى على حلالم كن از غم شكستى على تو از فاطمه راضى هستى على؟ @hosenih جواب كسى را نده هرچه گفت ببين رفتنى ام به زحمت نيفت نمى مانم اينقدرها همسرم بزودى از اين كوچه ها مي پرم همين صبح تابوتم آماده شد لباس حسينت هم آماده شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تیره گی با جلوه ی داور نمی دانم چه کرد غم به جان دخت پیغمبر نمی دانم چه کرد شعله ی آتش چو از بیت خدا بالا گرفت باغبان با غنچه ی پرپر نمی دانم چه کرد @hosenih از صدای ناله ی زهرا مدینه گفت آه این صدا با ساقی کوثر نمی دانم چه کرد سینه ی دخت نبی آیینه ی وحی خداست با چنین آیینه میخ در نمی دانم چه کرد بر سر یک بانوی تنها، چهل نامرد ریخت این ستم با فاتح خیبر نمی دانم چه کرد @hosenih فاطمه دنبال حیدر زینب از دنبال وی مادر افتاد از نفس دختر نمی دانم چه کرد دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست دست های بسته ی حیدر نمی دانم چه کرد با نگاه دو کبوتر بچّه ی بی بال و پر در میان دشمنان ، آذر نمی دانم چه کرد @hosenih سالها «میثم» ، علی در خانه ی بی فاطمه بی کس و تنها و بی یاور نمی دانم چه کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زمین بدون تو گم می‌کند بهارش را گرفته است جهان از تو اعتبارش را به جز تو هیچ کسی موقع مناجاتش نبرده است دل آفریدگارش را @hosenih خدا به خاطر تو خلق کرد دنیا را سپس‌ سپرد به دست تو اختیارش را چه بنده ها که خدا آفریده است ولی عیان نمود فقط با تو شاهکارش‌را هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده ست به قول مرشد ما، بسته است بارش را @hosenih تو را زدند و علی‌مانده است در این بِین چگونه حفظ کند بغض ذوالفقارش را علی که دید،ولی‌کاش بعد‌از این دیگر میان شعله نبیند کسی نگارش را خوش است‌چاه که هم صحبت علی شده است خوش است وقف علی‌کرده روزگارش را @hosenih به فرض کل درختان قلم شوند،_قلم چگونه وصف کند حُسن بی شمارش را برای آدمیان جا نمانده ،وقتی‌که احاطه کرده هزاران ملک مزارش را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بمان عزيز دلم همسرم بمان زهرا بمان وديعه پيغمبرم بمان زهرا بمان كبود شكسته پرم بمان زهرا بدون تو چه مى آيد سرم بمان زهرا بخند ، اين همه گريه براى رفتن نه بخاطر دل زينب بخاطر من نه @hosenih چقدر خوب كه ديگر ، خودت بلند شدى بخاطر دل حيدر ، خودت بلند شدى پس از سه ماه ز بستر ، خودت بلند شدى چقدر خوب دم در ، خودت بلند شدى بلند ميشوى اما زپا تو ميفتي هنوز راه نرفته چرا تو ميفتي؟ @hosenih سه ماه رفته و سر درد تو كه خوب نشد دوا نداشت مگر درد تو كه خوب نشد ز بعد كوچه كمر درد تو كه خوب نشد بس است ديده تر درد تو كه خوب نشد امان براي تو اين خانه از گزند نداشت مرا ببخش مدينه شكسته بند نداشت @hosenih هنوز هست به یادم خبر که می پیچید میان خانه در شعله ور که می پیچید به سوی تو لگد چهل نفر که می پیچید به سمت پهلوی تو میخ در که می پیچید تو را چگونه ز دستش خلاص میکردم فقط به تیزی میخ التماس میکردم @hosenih شرار کینه همین که به گلشنم افتاد همین که با لگد مردها، زنم افتاد نگاه من به تو در وقت رفتنم افتاد تو را زدند و طنابی به گردنم افتاد براى اينكه به زخم دلم نمك بزنند براى اينكه تو را بيشتر كتك بزنند @hosenih اشاره کرد که قنفذ تو بی بهانه بزن بیا مغیره کمک کن تو تازیانه بزن نترس دست علی بسته شد به شانه بزن به بار شیشه ی زهرا تو وحشیانه بزن به سنگ غم محکت زد نرفته از یادم کنار من کتکت زد نرفته از یادم @hosenih صدا زدم نزنیدش، نزن نزن نامرد تمام عمر مراپیش من نزن نامرد حرام زاده تو سیلی به زن نزن نامرد نزن به پیش نگاه حسن نزن نامرد میان این در و همسایه پشت پا خوردی حلال میکنی ام ضربه بی هوا خوردی @hosenih ببخش قلب صبورت شكست فاطمه جان ببخش كوه غرورت شكست فاطمه جان همينكه حرمت نورت شكست فاطمه جان به كوچه تنگ بلورت شكست فاطمه جان چقدر فكر منى فكر اين پرت هم باش به فكر موي پريشان دختر هم باش @hosenih تورم دهنت حرف کربلا میزد به زینب و حسنت حرف کربلا میزد نظر به پیرهنت حرف کربلا میزد شمارش کفنت حرف کربلا میزد چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را چه قدر بوسه زدی گودی گلویش را @hosenih عزيز كرده تو كربلا سنان هم خورد ميان معركه او سنك بى امان هم خورد كنار نعل، لگدهاى اين و آن هم خورد حسين تشنه لبت نيزه از دهان هم خورد حسين تو ته گودال رفت و گير افتاد كفن نداشت و روى تنش حصير افتاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ز سوز سينه و از گريه‌ی شبانه بگو بخوان ز فصل خزانی که در بهار شده و باز دم بزن از روضه‌های جان‌فرسا غرور زخمی مردی که لکه‌دار شده @hosenih نگو که حرفی از آن سينه‌ی شکسته بزن هميشه گفته‌ام، اين‌بار ... نه نمی‌گويم اگر اجازه دهی در روايت يک ياس کلامی از در و ديوار ... نه نمی‌گويم @hosenih نخواستم که برای تو روضه بنْويسم من از بهار نوشتم، ولی خزان آمد مپرس واقعاً اصلاً خودم نمی‌دانم چطور پشت در خانه يک جوان آمد @hosenih از اين به بعد خودت روضه را مجسم کن همين که فاطمه افتاد، دست من لرزيد رسيد کار به جايی که ياس پرپر شد قلم فتاد و حرفم به آخرش نرسيد @hosenih اگر به وسعت دريا ز چشم خون بارم هنوز هم همه‌ی درد را نمی‌فهمم گذاشته سر خود را به شانه‌ی ديوار سکوت نيلی اين مرد را نمی‌فهمم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih