eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنکس که زد به روی تو باید زند نقاب از من نگیر رو که شدم از خجالت آب @hosenih هر شب کنار آهِ تو من آه می کشم در خاکِ بستر تو علی شد ، ابوتراب در بین بی محلیِ یک شهر ، فاطمه قنفذ به خنده ، روح مرا میدهد عذاب شرمنده ام از این که ورم کرده بازویت سهم تو تازیانه شد و سهم من طناب زهرا به خونِ محسنمان می خورم قسم روزِ قیامتی رسد و می شود حساب عجل وفات ، قصه به جانم نشانده است زهرا همیشه ذکر تو بوده است مستجاب @hosenih نه سال ، در کنار تو چون لحظه ای گذشت اینقدر بهر پر زدن خود نکن شتاب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جانمازت را ملائک بوسه باران می کنند ای که از عطرِ خدایی روز و شب آکنده ایی @hosenih دلشکسته ، باز بر همسایه ها کردی دعا با همین چشمان نیمه باز ، هم بخشنده ایی روشناییِ بخش چشمان علی هستی هنوز گر چه ابری گشته رویت بهر من تابنده ایی @hosenih چشم بر من دوختی ، حرفی بزن ،دلواپسم لااقل پلکی بزن تا که بدانم زنده ایی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مهجه قلب عقل کل آمده سایه به قامت رسل آمده عشق دگر نشسته اینجا به گِل دور سرش فرشته آورده دل @hosenih ملائکه گرمِ به این زمزمه بترکد چشمِ حسودان همه مادرِ آفاق چه زبیا رسید نام گُلش زِ عرش، زهرا رسید خدیجه دختر به برش دیده است نبی بسانِ مادرش دیده است ماه شده مات از این ماهِ رو گرفته شمس دیده از برق او @hosenih قامت دنیا به قدش خم شده موجب خشنودی ماتم شده به یُمن او مکه به دف آمده خاک نجف هم به شعف آمده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر که ماهِ دلآرا بخوانمش ظلم است اگر طراوتِ باران بگویمش بیجاست @hosenih اگر هوایِ بهاران بخوانمش غلط است خطاست اینکه بگویم وسعت او دریاست به مدحِ فاطمه این بس علیست همسر او و آنکه کُفو بتول است بر همه مولاست صفاتِ ناب بشر ، قله ایی از عالم اوست رشیده ، صابره ، راضیه ، مرضیه ، زهراست حجاب مرتبه ایی از عیارِ عفت اوست زنی که گوهرِ عصمت ز نور او پیداست کنارِ سفرهٔ مهرش هماره مهمانند پیمبران و امامان و شیعه هم آنجاست @hosenih برای مدحتِ منصوره شد زمین عاجز به حق ستایش او کار آسمانیهاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ برای آمدنش نذر کرده بابایش نشسته بوسهٔ عمه به دست و بر پایش عموست آنکهِ نشسته کنارِ پرهایش عقیله محو رباب است محو لالایش طلوع غنچه قلب حسین دیدنی است که بوسه بر گل این خانواده چیدنی است @hosenih دوباره وقت ظهور پیمبری شده است به روز اول عمرش ، چه دلبری شده است به باب حاجت عالم عجب دری شده است به یمن اوست دلم باز حیدری شده است سلام بر گل رویت عزیز آل الله به کهکشان ولایت خوش آمدی ای ماه @hosenih خدا ز رویِ تو چون کرد پرده برداری فرشتگان همه گفتند بَه چهِ دلداری لباسِ رزم به قنداقه بهرِ سرداری که پرچم علوی را تو خود نگه داری خدا کند که شود دور از تو حول و وَلا به روی دست نیایی میان دشت بلا @hosenih رباب آنکه به گرد دلش وفا نرسد دعا برای تو کرده به تو بلا نرسد گلوی خشک تو را تیر بی هوا نرسد که راس کوچک تو روی نیزه ها نرسد خدا کند که نبیند رباب رویت را درآن زمان که زند بوسه نی گلویت را @hosenih تو آمدی که بگویی هنوز لشکر هست علیِ اکبر اگر پرکشید اصغر هست برای حفظ حرمها هنوز سنگر هست برای یاری بابا هنوز حنجر هست چقدر زود شده خوابِ دشمنت تعبیر نشسته زیرِ گلویت سه شعبه ایی از تیر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی تاب برای آب می رفت با آرزویِ رباب می رفت @hosenih می دید علی به روی دستش آرام به خوابِ آب می رفت آن دیو و دَدْ از ندادن آب از صورتشان نقاب می رفت پس تیر زبان گشود انگار چون در عوضِ جواب می رفت تا نسخهٔ کودکی بپیچد آن نسخه به پیچ وتاب می رفت بغضاً لاَبیک داشت در اصل بر قلبِ ابوتراب می رفت @hosenih باید پدری شود زمین گیر پس داشت به انتخاب می رفت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ فلک گردیده نورانی ، سماوات است گلباران ملک سوغات گل آورده با خود بهرِ تن پوشش @hosenih علی با آن دلارآمی که هوش از عالمی برده به وقتِ دیدن این ماهپاره گشته مدهوشش قرارِ بی قراران آنکه عالم هست بی تابش محمد جانِ دیگر یافت تا آمد درآغوشش حسینش را به روی شانه می بوسید و می بوئید بدانید اهل عالم اوست بی شک، زینتِ دوشش اگر چه داشت بر لبها اذان و آیة الکرسی گمانم روضه خوانی کرد پیرِ عشق در گوشش @hosenih چه بسیاری سفارشها که در حقش نبی فرمود ولی افسوسُ صد افسوس امت شدفراموشش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا در نگاه لطفِ تو دیده شدیم ما شکر خدا به دست تو چیده شدیم ما @hosenih نارس میان خاکِ زمین ، پا گذاشتیم با تربتِ تو بود ، رسیده شدیم ما ما را به زیرِ پرچم تو دیده اند و بس با ذکرِ یا حسین شنیده شدیم ما تا جار می زنیم تو را ،جمع می شوند در نفغ صورِ عشق دمیده شدیم ما با سن و سال ، کار ندارد عزای تو پیر و جوان ز غُصه خمیده شدیم ما از آن زمان که تیغ ، گلویِ تو را گرفت از این جهان ، حسین بریده شدیم ما @hosenih تا که شنیده ایم به روی تو تاختند انگار رویِ خاک کشیده شدیم ما ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرمود نبی هر آنچه شد نازل را تا زنده کند جماعت غافل را با دست علی دست منافق رو شد فاروق جدا کند ز حق باطل را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مست اند از نسیمِ دمش عطر سیب ها دارند شوق نوحه گری ، عندلیب ها در روز حشر با نفسش زنده می شویم عمر دوباره می دهد او بر حبیب ها @hosenih پیچید ، اگر که کار جهانی چه باک تا پیچیده اند ، نسخهٔ ماتم طبیب ها در روضه ای که سنگ در آن آب می شود سینه دریده اند از این غم شکیب ها آه از تنش که زخم‌ به بوسه امان نداد مات اند در شمارش زخمش حسیب ها با شوق سکه بر تن پاک که تاختند؟ بر پاسخ تضرعِ امن یجیب ها افتاد تا که روی زمین ، قامتِ حیا کَندند پیرهن ز تنش ، نانجیب ها @hosenih «از آب هم مضایقه کردند کوفیان» دق کرده اند از غمِ آقا غریب ها با یاد جسمِ بی کفنش زار عقیله زد هر جا که دید گودی و هر جا که شیب ها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ پایان عمر ماست پایانِ نوکری تاج حیات ماست عنوانِ نوکری @hosenih در روز رستخیز بر جمله عاشقان میزان آبروست میزان نوکری بر سفرهٔ کسی مهمان نمی شود هر کس که خورده است از نان نوکری غبطه به ما خورند شاهان روزگار شاهان همه شدند حیران نوکری سرخوش ز باده اییم اما نه از شراب ما را نوشته اند مستان نوکری عالم بساط عشق ارباب شاه عشق عالم‌ برای ماست میدان نوکری آزاده مسلکیم آباد زاده اییم ای جان فدای عشق ، قربان نوکری @hosenih موکب که دیده ایم با سر دویده ایم تا که فراهم است امکان نوکری ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دیده اش سرخ شد و سبز تمام بدنش تکه های جگرش گریه کن و سینه زنش @hosenih چقدر حال و هوای بدنش گودالی است شده پاشیده از آن زهر درون بدنش پرکشیده است از آن خانه که نه، قربانگاه کاش می بود به جای دگری جز وطنش گر چه از غیرتِ خود لب به سخن باز نکرد در همین موی سفید است تمامِ سخنش در جوانی همه گفتند شکسته شده است پیرِ آن ثانیه که انسیه را می زدنش @hosenih کوچه وا کرده ملائک که بر او نوحه کنند روضه خوان، حضرت زهراست برای حسنش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بایست کوه بداند وقار یعنی چه بتاب ماه ببیند نگار یعنی چه @hosenih شبی به روی خودت میزبان حاتم باش که تا نشان بدهی سفره دار یعنی چه به لطف چشم دل انگیز زنده کن گِل را به خاک مرده بگو چشمه سار یعنی چه مرا به پلک زدنها ورق زن آقا که زمان مجاب شود روزگار یعنی چه به باد دادن آن گیسوان گیرایت بگو به میثم تمار، دار یعنی چه گره بزن به دو ابرو که از گرفتن جان غلاف درک کند ذوالفقار یعنی چی @hosenih بخواه کشته شویم و بخواه زنده شویم به ما نشان بده پروردگار یعنی چه ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می کنم اقرار آقا وصله ی ناجور ، من ماهِ من، محتاجْ من، گمگشتهْ من، بی نورْ من @hosenih این بیابانگرد، تبعید از گلِ رویت شده چون رگِ گردن، تو نزدیک منی و دور من محضرت را درک خواهد کرد هرکس با شماست چشمهایت نور دارد بر دو عالم، کورْ من من برای جاه ، نزدت رو نکردم هیچ وقت تو سلیمانِ جهانم باش، اما مورْ من @hosenih من به دست اشک می سازم خودم را عاقبت حرف جدت که می آید سینهٔ پر شورْ من ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از قنوتم گشته پیدا ربنای رفتنم چشمهای خسته ام دارد بنای رفتنم @hosenih من که از یمن دعایم خلق میگیرد حیات حال تسییح نمازم شد دعای رفتنم از همان وقتی که بار شیشه ام یکجا شکست در میان خانه پیچیده صدای رفتنم آفتاب نه بهارم بوده ای حالا علی بارش اشک غروبی در هوای رفتنم @hosenih اشکهایت را علی در کاسه ای لبریز کن تا که آن را هم بریزی پیش پای رفتنم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به یک علت ادامه می دهد آفاق راهش را که قربانی کند در پایت آخر مهر و ماهش را خدایت آفرینش را به تسخیرت در آورده و در دست شما داده است افسار سپاهش را @hosenih تو را از اول خلقت به روی دست می بردند بشر می دید در تو آن نگار دلبخواهش را چه دارد سفره ات ؟ جنت دهانش آب افتاده سلیمان می دهد بر کاسه لیسیِ تو جاهش را از آن وقتی که تابیدی ، طوافت می کند عالم دمی منظومه از تو برنمی دارد نگاهش را نیازِ موعظه بر بت پرستان نیست وقتی که کنارت با عصا انداخته کافر اِلٰه ش را هم اول کس ، هم آخر کس در این دعوی من هستی تو در کعبه ، کسِ دیگر بیارد زادگاهش را @hosenih که مانند تو در نسل مخالف دوست می بیند به بدخواهش که مانند تو پس داده سلاحش را به محشر هم به فکر دوستدار بی نوا هستی به روی دوش خواهی برد کوهی از گناهش را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ آیه آیه می کنم تفسیر قرآن خودم را می نویسم در کنارت چشم حیران خودم را کم نوشتم از نگاهت از نگاهت از نگاهت می نویسم عاقبت ای عشق دیوان خودم را @hosenih در هیاهوی جهان از هر چه جز تو می گریزم دیده ام هر جا که حرفت نیست زندان خودم را تا که در بازار عشقت ، خویش را در صف ببینم بسته ام از آن نخستین روز ، دکان خودم را در میان سفره ات ای روح بخش زندگانی بی نوا نان دیده و من دیده ام جان خودم را چشم امیدم به سوی اشکهایم بوده زیرا اینچنین سنجیده ام ای نور ایمان خودم را @hosenih قطره قطره اشک ، رحمت می شود در تنگنایم حق نشانم می دهد یک روز باران خودم را من که در آغاز با تربت دهان را باز کردم خوب می بینم سرِ این سفره پایان خودم را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز انگار رجب شد ، شب میلادِ علی ماهِ شعبان شده آباد دلِ شاد علی در نگاهِ پسری پُر شده فریاد علی ذکر ما ناد علی ، ناد علی ، ناد علی پسر آورده ، نه آورده سپر ام بنین با حسین است از اعماق جگر ام بنین قبلهٔ حاجت ما آمده این سویِ زمین چهره اش ماه منیر همه ، خوشروی زمین دست او شهرهٔ عرش است به بازوی زمین اشک شوق همگان ریخته بر روی زمین آمد اینجا به همان شیوه که قنبر دارد چقدر بوسه بر این دست پیمبر دارد @hosenih آری حق دارد اگر ام بنین ناز کند دستی آورده که از خلق گره باز کند اوکه با نام علی روز خود آغاز کند خاک زیر قدمش هر قدم اعجاز کند هرکجا خواست که عباس، علم بگذارد سرمان را بگذارید قدم بگذارد اسوهٔ یکهٔ جنگیدن مختار آمد بر صف دشمن مولا دلِ بیزار آمد صد و ده کشته به یک ضربهٔ جان دار آمد بگذارید زمین تیغ ، علمدار آمد خستگی نیست در او ضربه ممتد با او قبر خود کنده هر آنکس که درافتد با او مَشک او داده نمک بر دل دریایِ جهان گیر امضاش بود نامهٔ فردای جهان ادبِ نوکری از او شده پیدای جهان پس از آقای خودش آمده آقای جهان بیت بیت سخنم شعر نه ایمان من است بخدا خاکِ درش سرمهٔ چشمان من است @hosenih از وفا هرچه که گفتند وفادارتر است بر امامش ز همه خلق گرفتار تر است مشک افتاده اگر چشم علمدار ، تر است از همه بر غم شش ماهه عزادار تراست دل سقای حرم سوخت اگر آب شده بوسه بر زخمِ لبش حسرت سرداب سد گر چه این ذکر توسل به دلم تسکین است پرچم خانه دل تا به ابد مشکین است علقمه ذکر غمِ مالک یوم الدین است روضهٔ جسم کمِ او چقدر سنگین است روضه را مادر سادات برایش خوانده زل زده سوی حرم این تن تنها مانده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در رفاقت با شما آن پایِ محکم نیستم خوب می دانم که بر درد تو مَحرم نیستم در قرابت با شما که دوستانت جای خود قدر سنگِ فرشهای جمکران هم نیستم @hosenih من برایت کار کم کردم ولی آقا قسم بر تمام غصه هایت چشمِ بی غم نیستم هر چه باشم شهر ، من را می شناسد با شما صد هزاران شکر که تصویرِ مبهم نیستم هر زمان که با شما سرمستِ نجوا می شوم در میان عالمم ، اما در عالم نیستم من که هیچم پیشتان اما به هر جا گفته ام خاک پایِ مهدی ام ، از این جهت کم نیستم @hosenih سینه ام در بندِ غم احساس تنگی می کند لحظه ایی که بهر جدت زیر پرچم نیستم جدِّ ما این گریه ها را ارث بر دنیا گذاشت گر نبارم بر شما در اصل ، آدم نیستم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در مدحِ تو باد ، حکمِ دم نیست که هست شیدایِ تو سقای حرم نیست که هست نومید نیامده کسی از پیشت بیت پدرت بابِ کرم نیست که هست شاعر: @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بدان که جای خدا را گرفته دکان ها و پر شده است زمین از فریب شیطان ها چه ناله ها که علی از نفاق یاران زد سوار کشتیِ دین اند نامسلمان ها @hosenih ادای امر به معروف ، منکر است دگر بیا که خاک گرفته است جمله قرآن ها طواف روی شما آروزی مردم نیست مزین است به نامت اگر چه میدان ها سلاحمان به زمین است ، خشکمان زده است چقدر دور شدیم از دعایِ باران ها خوشا به آنکه تو را دید و آسمانی شد دریغ ، ساخته بر ما گناه ، زندان ها به خشکسالیِ این سفره ها نگاهی کن بریز برکت خود را بر این نمکدان ها @hosenih بیا به عشق ، قداست ببخش ای یوسف قلم به دست نشستند جمله رمان ها اگر چه بهر غمِ انتظار ، مردودیم ببخش غیبت خود را به ما پشیمان ها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای آنکه سویت می کِشی پروانه ها را بالی بده تا خانه ات ، بی خانه ها را بر بلبلانِ هجر هم گاهی نظر کن با وصل خود تسکین بده پُرچانه ها را @hosenih ما را خرابِ خویش کردی و پس از آن آباد کردی با دمت ویرانه ها را آقا تحمل کردن دیوانه سخت است دستِ کسی نسپار این دیوانه ها را بستند راهِ عشق را بر دوستانت ای آنکه منزل میدهی بیگانه ها را @hosenih چشم ترِ ما تشنهٔ آب فرات است پس چاره کن لبریزیِ پیمانه ها را در کوفه حرفِ سفره داری نیست ، برگرد با خود نبر ای میهمان ، دردانه ها را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پرسید مسیرِ تا خدا را بلدی در شب که نمی روند بی نور دوعین گفتم که در این راه نباشم تنها پرسید ز من رفیق ؟ گفتم که حسین شاعر: @hosenih
روضه رضوان پیغمبر زمین افتاده بود در خیال گندم ری تاختند و باختند چشمه های آبشان در دشت غم تعبیر شد کربلا را کوفیان دریاییِ از خون ساختند @hosenih در نمک نشناسی از این قوم ، بدتر نیست نیست مزد دستانِ علی را اینچنین پرداختند لشگری بر غارتش از اسب پایین آمدند غیر از آن ده تا سواری که به جسمش تاختند پیکری که آشنای تیغ و تیر و سنگ بود بانوانِ خیمه از نزدیک هم نشناختند @hosenih نقش پرچم‌هاي مردان بعد از آن تغییر کرد با سر آن کشتگان هجده علم افراختند تا که یک زهرا نماند در میان کاروان دختران را بارها از ناقه ها انداختند شاعر: @hosenih
بساط اشکِ علی در غم تو یکریز است چقدر خانه‌ی بی‌فاطمه غم‌انگیز است شاعر: •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4