بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#سجاد_روان_مرد
▶️
این شهر را هوای محرم گرفته است
حال و هوای قلب مرا غم گرفته است
@hosenih
قبل از دهه برای عزای تو مادرم
اسپند و چایی و رطب بم گرفته است
((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین
در وقت شیر دادن من دم گرفته است
در بین نوکران تو لات محل ما
شیون کنان برای تو پرچم گرفته است
@hosenih
وقتی سماورم ز غمت جوش میزند
یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#سجاد_روان_مرد
▶️
این شهر را هوای محرم گرفته است
حال و هوای قلب مرا غم گرفته است
@hosenih
قبل از دهه برای عزای تو مادرم
اسپند و چایی و رطب بم گرفته است
((باز این چه شورش است))تو را مادرم حسین
در وقت شیر دادن من دم گرفته است
در بین نوکران تو لات محل ما
شیون کنان برای تو پرچم گرفته است
@hosenih
وقتی سماورم ز غمت جوش میزند
یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
هر کسی وقت گرفتاری سراغش را گرفت
روزی سالانه ی دیگِ اجاقش را گرفت
@hosenih
رو به رو شد هرکسی با حُسنِ زیبای حَسَن
او وفاقش داد و از قلبش نفاقش را گرفت
دست خالی هر کسی آمد به دیدار کریم
دست پر برگشت و عمری ارتزاقش را گرفت
نوکری،در بین روضه گفت؛ آقا کربلا!
بعد هیئت رفت ویزای عراقش را گرفت
خواب دیدم فرشهای دستباف اصفهان
در حرم سرتاسر صحن و رواقش را گرفت
@hosenih
شاعری میخواست مدحش را بگوید ناگهان
غم به جان او نشست و اشتیاقش را گرفت
شاعر: #سجاد_روان_مرد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
چنان شیری که از بیشه خرامان میزند بیرون
علی از قلب بیت الله خندان میزند بیرون
علی مرز میان کفر و ایمان است، با مهرش
یقیناً از میان کفر، ایمان میزند بیرون
کسی که حب حیدر دارد از آتش نمیترسد
که جای شعله از هیزم گلستان میزند بیرون
یقین دارم که اسماعیل ذکر یاعلی گفته است
که زمزم از لب خشک بیابان میزند بیرون
زمان خواندن مدحش میان جمع دقت کن
پس از نام علی از هر دهان جان میزند بیرون
کسی که با علی آغاز کرده کار و بارش را
سراسر برکت از روزیِ دکّان میزند بیرون
کسی که اهل تفسیر است میداند بدون شک
فقط مدح علی، از بطن قرآن میزند بیرون
اشارت میکند خورشید هم با شوق از مغرب
به عشق ماه رویش از گریبان میزند بیرون
رصد میکرد میدان را علی قبل از رجز خوانی
از این آرامش در جنگ، طوفان میزند بیرون
چنان بر قلب لشگر میزد انگار از دل دریا
به سمت ساحل، امواج خروشان میزند بیرون
علی از میمنه بر قلب لشگر میشود داخل
علی از میسره با تیغ بران میزند بیرون
**
خمارآلوده میبوسد چنان هرگوشه را انگار
شراب کهنه از دیوار ایوان میزند بیرون
به دامان نجف دست توسل میزند عالم
همیشه سائل از دربار سلطان میزند بیرون
شاعر: #سجاد_روان_مرد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e